چشم انداز سياسي- جغرافيايي و علمي
چشم انداز سياسي- جغرافيايي
جمهوري خلق چين با 9/6 ميليون كيلومتر مربع وسعت پس از روسيه
وكانادا سومين كشور پهناور جهان بوده و با 25/1 ميليارد نفر سكنه پر جمعيت ترين
كشور جهان است. اين كشور از20هزار كيلومتر مرز دريايي و14هزار كيلومتر مرز
زميني برخوردار مي باشد. در ارزيابي هاي به عمل آمده طي سال 1993، 7 درصد از كل
جمعيت رده سني 15 سال باسواد مي باشند كه نسبت به سال 1990، از رشد 3/9
درصدي برخوردارمي باشد.از جمله همسايگان كشور چين مي توان به كشورهاي
مغولستان،روسيه،قزاقستان،قرقيزستان،تاجيكستان،كره شمالي، ويتنام،لائوس،برمه،
بوتان،نپال،هند،پاكستان وافغانستان اشاره نمود. بالغ بر 92 درصد جمعيت به نژاد
هان و 8 درصد باقيمانده به اقليتهاي قومي نظير زوانك، سانكو، طويي، مايو،
يوگور، زحي، توجيا، مغول و تبتي تعلق دارد. زبان رسمي كشور زبان ماندارين و بجز
در برخي موارد زبان آموزشي مدارس نيز مي باشد. اين كشور سالانه از 9 درصد رشد
جمعيتي برخودار مي باشد. 72 درصد از مردم در مناطق روستايي زندگي مي كنند. كشور
چين با 22 استان و 5 منطقه خود مختار كشوري در حال توسعه است. در سال 1999
توليد ناخالص ملي اين كشور معادل 780 ميليارد دلار معادل با توليد كشور آمريكا
بود. در سال 1994 كشور چين تنها 25/3 درصد از توليد ناخالص ملي را صرف هزينه
هاي آموزشي كرد كه كمتر از 4 درصد ميانگين هزينه اي است كه كشور هاي
پيشرفته جهان صرف اين حوزه مي نمايند. كشور چين بزرگترين كشور در حال توسعه
جهان است كه از بزرگترين نظام آموزشي نيز برخوردار مي باشد. از آنجاييكه
كشورچين از سواحل طولاني در كرانه هاي غربي اقيانوس آرام برخوردار مي باشد،از
اين روي آب وهواي نواحي ساحلي آن تحت تأثير تغييرات جوي اقيانوس آرام قراردارد.
نواحي جنوبي كشور گرم مرطوب، نواحي شمال غربي خنك و نواحي نزديك به سيبري سرد
است.دركشورچين متجاوز از 5 هزار رودخانه وجود داردكه بزرگترين آنها رودخانه
يانگ تسه سومين رودخانه بزرگ جهان با طول 6300كيلومتر مي باشد. اين رودخانه بيش
از 800/1 كيلو متر مربع را تحت پوشش آبياري خود داشته و نزديك به250 ميليون نفر
در اطراف آن مستقر مي باشند.دومين رودخانه بزرگ چين(رود زرد) نام دارد كه
خاستگاه تمدن وفرهنگ اين كشور محسوب مي گردد.
تقسيمات كشوري
جمهوري خلق چين به 22استان (به استثناي تايوان) و 5 منطقه خود
مختار تقسيم مي گردد كه دو منطقه آن مسلمان نشين است.چهار منطقه كشور نيز از
شهرداري مستقل برخوردار است كه تحت نظارت دولت مركزي اداره مي گردند. گفتني است
بيش از دو هزار شهرستان نيز در كشور چين وجود دارد.
از جمله مهمترين استانهاي كشور ميتوان به سي
چوان،شاندونگ،خوننان،جيانگ سوخه بي،واندونگ،آنخوي،خه جيانگ، ليايونينگ، يوننان،
شاانسي، چياانسي، جيانگشي، شانسي، هيلونجيانگ، رئيجو، فوجيان، چينگ خاي، جي
لين، گانسو، خنان وخاينان اشاره نمود.از جمله مناطق خود مختار كشور نيز مي توان
به مغولستان داخلي،گوانشي،چوانگ، سين كيانگونين و شيا خويي(2منطقه مسلمان نشين)
اشاره نمود. مناطق ويژه شهرداري چين نيز از پكن، شانگ هاي، تيان جين و چونگ چن
متشكل مي گردد.از جمله مناطق متعلق به كشور چين كه بعدها استقلال يافته و تحت
عنوان مناطق خودمختار شناخته شدند مي توان به مناطق ذيل اشاره نمود:
الف) تايوان : طي سال1949پس از آن كه نيروهاي كمونيست
به رهبري ((مائو تسه دونگ)) به سرزمين اصلي چين تسلط يافتند، نيروهاي ملي گرا
به رهبري ((چيانگ كامي چينگ)) به جزيره تايوان گريخته و تحت حمايت آمريكا حكومت
چين ملي را بنيان نهادند.شعار رئاليستها در آن اثنا، رهايي سرزمين چين از سيطره
كمونيستها بود.پس از برقراري مناسبات رسمي سياسي ميان چين وآمريكا طي
ژانويه1979موقعيت تايوان تضعيف و حمايتهاي علني آمريكا از تايوان كاهش يافت.با
اين حال بسياري از سرمايه داران منتفذ آمريكايي همچنان از تايوان حمايت مي
نمايند.جزيره تايوان از لحاظ استراتژيك وبازرگاني جزيره مهمي به شمار مي رود و
به اين دليل كشور چين از اين جزيره همچنان به عنوان جزيي از سرزمين اصلي خود
ياد نموده و با موجوديت كشور مستقلي تحت نام تايوان مخالفت مي نمايد.از اين روي
كشور چين اعلام نموده كه تايوان با حفظ اجتماعي واقتصادي خود به صورت يك منطقه
خود مختار بايد به سرزمين اصلي ملحق گردد. طي سالهاي اخير با رفع پاره اي از
موانع،روابط اقتصادي،تجاري وارتباط مردمي ورسمي دو طرف تنگه رو به افزايش
گذارده است.از نوامبر2001منطقه خود مختارتايوان همزمان با كشورچين به
عضويت سازمان تجارت جهاني پذيرفته شد.
ب- هنگكنگ:منطقه هنگ كنگ از 30 جزيره بزرگ وكوچك متشكل
گرديده و سومين مركز مهم مالي دنيا به شمار مي رود.اين منطقه از1092كيلو متر
مربع وسعت و6780000نفر جمعيت برخوردار مي باشد كه 95 درصد آن چيني مي
باشند..توليد ناخالص داخلي اين منطقه طي سال2000بالغ بر12ميليون دلار هنگ كنگ
برآورد شده است.سالانه حدود 13ميليون نفر از اين جزيره ديدن مي كنند.
لازم به ذكر است كه سهم عهده سرمايه گذاري هاي صورت گرفته در
كشورچين متعلق به سرمايه داران هنگ كنگي وتايواني است. طي سال1839به دنبال
جنگهاي ترياك،اين بخش از خاك چين به اشغال انگليسي ها در آمده و در سال 1898اين
جزيره وتعدادي از جزاير اطراف آن به مدت 99سال تا سال1997به اجاره انگلستان در
آمد.پس از برقراري مذاكرات مفصل وطولاني ميان چين و انگلستان نهايتا دو كشور
طي سال 1984 به امضاي موافقتنامه هايي مبني بر حاكميت مجدد چين بر اين جزيره
مبادرت نمودند. طبق اين قرار داد دولت چين متعهد به حفظ نظام سرمايه داري،سيستم
قضايي و آزادي هاي فردي و اجتماعي هنگ كنگ به مدت 50 سال گرديده است.
ج–ماكائو:
جزيره كوچكي در نزديكي شهر ((جوخاي)) واقع در جنوب چين و در مجاورت ((هنگ گنگ))
است كه از 6 مايل مربع مساحت و 450 هزار نفر جمعيت برخوردار مي باشد. تا سال
1999 اين منطقه، مستعمره دولت پرتغال محسوب گرديده و از سيستم اقتصاد آزاد
برخوردار بود. اين در حاليست كه براساس موافقتنامه اي كه طي مارس1987ميان 2
كشور چين وپرتغال به امضاء رسيد، از سال1999حاكميت سرزمين ماكائو به دولت چين
باز گردانده شد.
پايتخت چين
مركز اداري،سياسي وفرهنگي كشور چين،شهر تاريخي پكن است كه به
احتساب حومه از وسعتي معادل 008/16كيلومتر مربع وجمعيتي بالغ بر
14000/915/10ميليون نفر برخوردار مي باشد.
به استثناي دوره زماني كوتاه پيش از پيروي انقلاب كمونيستي
چين كه شهر((نانجينگ)) به عنوان پايتخت اين كشور مطرح بود ، در ساير دوره هاي
زماني شهر پكن براي مدت بيش از 800 سال پايتخت سلسله هاي مختلف امپراطوري چين
بوده است.
نرخ جمعيت
براساس آخرين آمار رسمي بدست آمده طي سال2000جمعيت كشور چين
بر 259/1ميليارد نفر (معادل5/22درصد جمعيت جهان) بالغ مي گردد.92درصد مردم اين
كشور به نژاد (هان)و باقيمانده آن به 56 اقليت مختلف نژادي تعلق دارند.جمعيت
روستايي كشورچين نيز بر 74 درصد كل جمعيت و پراكندگي جمعيت بر 114نفر در كيلو
متر مربع بالغ مي گردد.نرخ رشد جمعيت در اين كشور معادل 7/17در هزار (رشد
ساليانه 17ميليون نفري) مي باشد. به منظور كنترل جمعيت كشور اقدامات وسيعي آغاز
گرديده وسياست تك فرزندي دركشور اعمال مي گردد. گفتني است كه سياست مذكور در
شهرها به شدت اجرا مي گردد واين در حاليست كه در روستاها كه اكثريت جمعيت كشور
را درخود جاي داده اند از موفقيت چنداني برخوردار نبوده است.تركيب جمعيت از نظر
جنسيت از 5/51 در صد مرد و 5/48 در صد زن متشكل مي گردد. اميد به زندگي در ميان
مردان 61 /68 سال و براي زنان 5/71 سال است. طبق آمار دولتي بدست آمده، نرخ
بيسوادي در اوائل پيروزي انقلاب چين معادل 80 درصد و در حال حاضر به كمتر
از 10 در صد بالغ مي گردد.
سيستم حكومتي
سيستم حكومتي چين جمهوري خلق و مبتني برحاكميت مطلق حزب
كمونيست است. بر اساس قانون اساسي كشور، حزب كمونيست بر عملكرد 7 ارگان مندرج
در قانون اساسي نظارت كامل داشته و
قانون اساسي اين كشور، از زمان تاسيس جمهوري خلق چين تاكنون
به مدت5 بار اصلاح شده و متن نهايي آن طي سال 1992 به تصويب رسيده است.
از جمله مهمترين ارگان هاي حكومتي كشورچين مي توان به موارد
ذيل اشاره نمود:
1.كنگره ملي خلق (مجلس نمايندگان)
2.رياست جممهوري
3.شوراي دولتي
4. حكومت هاي محلي (استانها)
5. دادگاه عالي خلق
6 . دادستاني عالي خلق
7. كنفرانس مشورتي- سياسي خلق
گفتني است كه دركشورچين تفكيك كامل قوا وجود نداشته و تعدادي
از مقامات دولتي و حزبي عضو مجلس نيز مي باشند.
حزب كمونيست چين
حزب كمونيست چين از كميته مركزي، دفتر سياسي كميته مركزي و
كميته دائم متشكل مي گردد. كميته دائم بالاترين نهاد تصميم گيرنده كشور است كه
خود از 7 عضو تحت عناوين ذيل متشكل مي گردد:
1. دبيركل و رئيس كميسيون مركزي نظامي حزب كمونيست ( رئيس
جمهور)
2. نخست وزير
3. رئيس كنگره خلق
4. رئيس مجلس سياسي – مشورتي خلق
5. معاون رئيس جمهور
6. . عضو كميته دائم دفتر سياسي حزب كمونيست
كنگره ملي خلق چين (مجلس نمايندگان)
كنگره ملي خلق چين بالاترين ارگان قانونگذاري كشور محسوب مي
گردد. كنگره خلق از 2978 نفر عضو برخوردار مي باشد كه براي مدت 5 سال توسط
كنگره هاي محلي انتخاب مي گردند كنگره ملي، به برپايي اجلاس عمومي ساليانه
مبادرت نموده و كميته دائمي آن نيز كه متشكل از معاونين كنگره و تعدادي از
نمايندگان برگزيده است، تشكيل جلسه مي دهد.تعداد اعضا كميته دائم 135 نفر و
تعداد معاونين كنگره 19 نفر است.از جمله اهم وظايف كنگره مي توان به تدوين يا
اصلاح قانون اساسي، وضع قوانين جديد، تصويب طرحها و لوايح و تصميم گيري در خصوص
سياستهاي جنگ و صلح و انتخاب و عزل رئيس جمهور، رئيس كميسيون نظامي، رئيس ديوان
عالي كشور، نخست وزير و اعضاء كابينه اشاره نمود.علاوه بر اين واحدهاي كوچكي از
كنگره محلي خلق در سطح ايالتها، شهرستانها و شهركها فعاليت دارند كه اعضاء آن
توسط مردم انتخاب مي گردند.گفتني است كه وظيفه كنگره هاي محلي نظارت بر اجراي
صحيح قانون اساسي و ساير قوانين كشور در سطوح مختلف جامعه است.
رياست جمهوري
مقام رياست جمهوري از نظر سلسله مراتب پس از دبيركل حزب قرار
دارد.از جمله اهم وظايف وي مي توان به ابلاغ قوانين مصوب كنگره به دستگاه هاي
اجرايي، معرفي نخست وزير و معاونين به كنگره، اعطاي نشان هاي دولتي، اعلام جنگ،
حكومت نظامي و بسيج عمومي و دريافت استوارنامه كارداران خارجي، عزل و نصب
كارداران چيني مستقر در خارج از كشور و تائيد قراردادهاي منعقده با دول خارجي،
اشاره نمود. طي سال 1993 ، كنگره ملي خلق چين، به انتخاب دبيركل حزب (چيانگ
زمين) به عنوان رئيس مبادرت نمود. گفتني است كه وي در حال حاضر نيز عهده دار
اين پست مي باشد.
شوراي دولتي
شوراي دولتي، اركان اجرايي و يا در واقع همان هئيت دولت است
كه بر نخست وزير، معاونين نخست وزير (4 نفر)، مشاورين عالي دولت و روساي
كميسيون ها (9 نفر)، دبيركل شوراي دولتي و وزرا مشتمل مي گردد. در حال حاضر
نخست وزير عهده دار سمت رياست شوراي دولتي چين مي باشد.
دادگاه عالي خلق چين
دادگاه ها و دادستاني هاي خلق با همكاري نهاد ها و سازمان هاي
امنيتي عهده دار مسووليت نظارت بر اجراي عدالت و رعايت قوانين كشور مي
باشند.ارگانهاي امنيتي نيز عهده دار مسووليت تحقيق و پي گيري موارد جرم و جمع
آوري و ارائه مدارك مستند به داگاه ها مي باشند. دادگاه ها در4 سطح مختلف طبقه
بندي شده اند كه از آن جمله مي توان به دادگاه عالي خلق، دادگاه هاي استاني،
دادگاه هاي شهرستاني و دادگاه هاي بخشي اشاره نمود. دادگاه عالي خلق بالاترين
مرجع قضائي كشور است كه تحت نظارت مستقيم كنگره ملي خلق قرار دارد. دادستاني
هاي خلق نيز تحت نظارت دولت فعاليت داشته و عهده دار مسئوليت نظارت بر اجراي
عدالت مي باشند.گفتني است كه نهادهاي مذكور خود از دادستاني عالي خلق، دادستاني
هاي محلي و دادستاني هاي ويژه متشكل مي گردد.
كنفرانس مشورتي- سياسي خلق چين
كنفرانس مشورتي- سياسي خلق چين نهادي است كه با نظارت بر
اوضاع جاري كشور پيشنهاداتي در خصوص برطرف نمودن مشكلات و مسائل سياسي و
اجتماعي جاري كشور به دولت ارائه مي نمايد.
گفتني است كه سازمان مذكور در دوران اوليه فعاليت خود كه به
سالهاي آغازين انقلاب كمونيستي چين باز مي گردد، نقش ارگان قانون گذار كشور را
بر عهده داشته و به جاي كنگره ملي فعاليت مي نموده است. بعدها با تشكيل كنگره
ملي خلق، تقش سازمان فوق كاهش يافته و به مجلس مشورتي تغيير وضعيت داد.
درحال حاضر نقش اين سازمان، ضمن نظارت و ارائه مشاوره در خصوص سياستها و برنامه
هاي عمده حزب كمونيست، درصدد برقراري تماس و وحدت ميان گروه هاي اجتماعي ،
احزاب سياسي (8 حزب) و شهروندان چيني تبار مقيم خارج مي باشد.
تاريخچه معاصرچين
نظام امپراتوري چين با سابقه چندين هزار ساله، طي انقلاب سال
1911 به رهبري دكتر سون يات سن سرنگون شد. اين انقلاب نيز به تدريج در اثر
پراكندگي و انشقاق نيروهاي موثر آن، رو به افول گذاشت. تا اينكه طي سال 1949 با
پيروزي نيروهاي كمونيست، جاي خود را به رژيم جمهوري خلق چين داد.رژيم مذكور طي
نخستين سال هاي تشكيل خود به كمك هاي اقتصادي و نظامي اتحاد جماهير شوروي سابق
متكي بود، اما مائو كه در صدد تعقيب خط مشي سوسياليستي براساس افكار خود و
الزامات جامعه چين بود به تدريج با شوروي سابق كه خود را رهبرو پيشرو كشورهاي
سوسياليستي جهان مي دانست اختلاف نظر پيدا كرده و اين اختلاف منجر به تيرگي
روايط دو كشور طي سال 1960 و بروز درگيري هاي مرزي در اواخر دهه 60 گرديد. در
پي اين رويداد، كشورچين درصدد تقويت مناسبات خود با ژاپن و كشورهاي غربي برآمد.
در اوايل دهه 1970 اغلب كشورهاي صنعتي غرب، دولت جمهوري خلق چين را به رسميت
شناخته و طي سال 1971 اين كشور به عوض تايوان كرسي چين در سازمان ملل متحد را
در اختيار گرفت.مقارن با تيرگي روابط چين و اتحاد جماهيرشوروي و خروج كارشناسان
روسي از چين، مائو به اجراي برنامه هايي جهت خود كفايي اقتصادي مبادرت نمود كه
از جمله مهم ترين اين برنامه ها مي توان به (برنامه جهش بزرگ به پيش) اشاره
نمود كه با توفيق چنداني همراه نبود. طي سال 1966مائو به منظور مبارزه با
انديشه هاي بورژوا ليبرالي و مقابله با مخالفين خود كه از گرايشات سرمايه داري
برخوردار بودند، به اعلان انقلاب فرهنگي مبادرت نمود. در اين اثنا، گاردهاي سرخ
متشكل از دانشجويان و كارگران طرفدار مائو به اقداماتي افراطي مبادرت
نموده و بسياري از روشن فكران، اساتيد دانشگاه ها و مقامات بلند پايه جهت انجام
بي گاري به روستاها و اردوگاه هاي كار اجباري فرستاده شدند. رهبران فعلي چين از
دوران10ساله انقلاب فرهنگي كشور تحت عنوان دوره هرج و مرج و ركورد فعاليت هاي
اقتصادي و اجتماعي جامعه ياد مي كنند. در اين اثنا بود كه (ليوشائوچي) رئيس
جمهور (دنگ شيائو پينگ) دبير كل وقت حزب ار مناصب خود خلع گرديدند. طي سال 1976
خواكوفنگ قدرت را به دست گرفته و همسر مائو و يارانش كه از عناصر افراطي انقلاب
فرهنگي به شمار مي آمدند، بازداشت شدند.
به اين ترتيب براي بار ديگر، دنگ شيائوپينگ در صحنه سياسي
كشور ظاهر شد. در مارس 1982 تشكيلات حكومتي دستخوش تغييرات زيادي شده و پست
دبير كل حزب كه در زمان انقلاب فرهنگي حذف شده بود، مجدداً ايجاد و خويائو بانگ
عهده دار آن گرديد. طي سال1983، پست رياست جمهوري نيز كه از زمان انقلاب فرهنگي
حذف شده بود مجدداَ برقرار شده و شيان نيان به اين سمت برگزيده شد. بدين ترتيب
پايه هاي قدرت دنگ شيائوپينگ كه طرفدار سياست معتدل و پراگماتيك بود، مستحكم
گرديد. به دنبال آغاز جنبش دانشجويي طي سال 1987 خويائوبانگ از سمت خود بركنار
و جائوزيانگ نخست وزير وقت به دبير كلي حزب برگزيده شد. مرگ خويائوبانگ زمينه
گسترش حركت هاي دانشجويي را فراهم آورد. اين تظاهرات در شهرهاي بزرگ چين گسترش
يافت. در پكن تظاهرات به شدت سركوب شده و جائوزبانگ، چيانگ زمين شهردار سابق و
دبيركل وقت حزب كمونيست شانگهاي به سمت دبير كلي حزب كمونيست چين برگزيده شد.
سياست خارجي
سياست خارجي كشور چين برگسترش رابطه با كليه كشورها جدا
ازگرايشات ايدئولوژيك و پرهيز از هرگونه درگيري استوار مي باشد.از جمله مهمترين
پايه ها و اصول سياست خارجي كشور چين مي توان به 5 اصل ذيل اشاره نمود:
1- احترام متقابل به حاكميت و تمانيت ارضي كشورها
2- عدم تجاوز به حقوق ساير كشورها
3- عدم مداخله در امور ساير كشورها
4- نيل به اتخاذ سياست كسب منافع متقابل در برقراري رابطه با
ساير كشورها
5- برقراري هم زيستي مسالمت آميز با ساير كشورها
از آنجاييكه كشورچين به عنوان يك كشور جهان سوم و در حال
توسعه، جهت پيشرفت و نيل به توسعه ملي خود نيازمند ثبات و آرامش در همسايگي خود
و برخورداري از محيط امن بين المللي است، لذا به تلاش در جهت پرهيز از
هرگونه برخورد نظامي و حتي مناقشات سياسي با سايركشورها مبادرت مي نمايد. اين
كشور هم زمان با توسعه مناسبات خود با كشورهاي جهان سوم به عنوان يكي از اولويت
هاي سياست خارجي خود در راستاي كسب اعتبار بين المللي بيشتر و به ويژه
كشورهاي آسيايي و افريقايي، جهت تحكيم روابط خود با كشورهاي توسعه يافته صنعتي
نظير ژاپن، آمريكا و اروپا غربي نيز اهميت ويژه أي قائل است، چراكه كشورهاي
مذكور به عنوان منابع اصلي تامين سرمايه و تكنولوژي مورد نياز كشورچين جهت
اجراي برنامه اصلاحات اقتصادي به شمار مي آيند. اين درحاليست كه كشور چين در
روند برقراري روابط خود با كشورهاي غربي با مشكلاتي نيز مواجه است كه عمدتاً
ناشي از اختلاف نوع نظام هاي سياسي مي باشد.كشور چين هم چنين مايل است ، جايگاه
مطلوب تري در نظم نوين جهاني به خود اختصاص داده و از سهم بيشتري در
مشاركت و اداره امور جهاني برخوردار باشد.
چشم انداز علمي
طبق آمار به دست آمده طي سال 1996، جمعيت بي سواد رده هاي سني
15 سال و بالاتر كشور چين بر 8/17 درصد بالغ مي گردد.
فاصله چين با جهان در زمينه آموزش و پرورش
طبق آمار به دست آمده طي سال 2000 جمعيت چين بر 27/1 ميليارد
نفر بالغ مي گردد كه در مقام اول جهان قرار دارد. اين در حالي است كه متوسط
سرانه آموزشي اين كشور تنها 8 سال آموزشي است در حالي كه متوسط سرانه آموزشي در
كشورهاي پيشرفته نظير آمريكا 4/13 سال، انگلستان14 سال، كانادا 6/11 سال، ژاپن
1/11 سال، فرانسه1/13 سال و استراليا 4/14 سال مي باشد. تا سال 2021 جمعيت چين
بر 5/1 ميليارد نفر بالغ گرديده و كاهش فاصله چين ا ز نظر آموزشي با اين
كشورها امري بسيار مشكل به نظر مي رسد. ظرف 20 سال آينده حدود 400 ميليون جوان
وارد بازار نيروي كار مي شوند كه ترقي و يا تنزل كشور و آينده ملي ارتباط
مستقيم با سطح دانش و توانايي آنها دارد. درحال حاضر320 ميليون شهروند
چيني به تحصيل در آموزشگاه هاي مختلف مبادرت مي نمايند. در اين ميان 240 ميليون
نفر در آموزشگاه هاي عمومي و مدارس پيش دبستاني و 8/78 ميليون نفر در آموزشگاه
هاي بزرگسالان تحصيل مي نمايند اما بعلت ضعف اقتصادي كشور نيروي كار چين در
مقام پائينتري قرار دارد. طبق آمار به دست آمده طي سال 2000 ، از ميان شاغلين
چيني تنها 18 درصد از سابقه تحصيلي بالاتر از سيكل و 5 درصد از تحصيلات
كارشناسي برخوردار مي باشند. و اين در حالي است كه نسبت هاي مذكور در خصوص
شاغلين رده هاي سني 25- 64 سال كشورهاي OECD به ترتيب بر 80 درصد و 26 درصد
بالغ مي گردد. بدنبال ورود چين به سازمان تجارت جهانيWTO رقابت افراد مستعد روز
به روز افزايش مي يابد و نياز به افراد متخصص در زمينه هاي كامپيوتري،
تكنولوژي، بيولوژي، مخابرات الكترونيكي، پزشكي و داروسازي، مالي، تجاري،
اطلاعات، قانون، حسابداري بيشتر از گذشته مشهود مي باشد. از سوي ديگر تفاوت سطح
و امكانات آموزش و پرورش ميان شهرها و روستا ها و مناطق مختلف نيز بسيار زياد
است. بگونه اي كه تا اواخر سال 2001 در سراسر چين در تعداد 490 شهرستان برنامه
هاي آموزش پايه نه ساله ارائه نگرديده و در مناطق ميانه غرب كشور نيز 13
استان از دانشگاه مهم و معتبر بي بهره بوده اند. تفاوت سطح آموزش ميان جوانان و
نوجوانان شهري و روستايي حدود 3 تا 5 سال است. طبق آمار بدست آمده طي سپتامبر
2001 مدارس و مراكز آموزش متوسطه چين از 94/3 ميليون دستگاه كامپيوتر برخودار
بوده و بطور متوسط براي هر 67 دانش آموز يك دستگاه كامپيوتر اختصاص يافته است.
علاوه بر اين تنها 33/10 درصد از مدارس مستقل به ارائه آموزش دروس كامپيوتر
مبادرت مي نمايند كه انتظار مي رود ظرف 10 سال آينده به سراسر كشور تعميم يابد.
درمقايسه با آمريكا چين فاصله زيادي دارد. در امريكا طي سال 2000 شبكه
كامپيوتري خاص مدارس احداث شده و 97 درصد از مدارس و مراكز آموزش متوسطه و 72
درصد از كلاسها به واسطه شبكه كامپيوتري به يكديگر وصل شده و بطور متوسط هر5
دانش آموز از يك دستگاه كامپيوتر برخوردار بوده است. تا سال 2003، دولت چين قصد
احداث مدارس متوسطه سيكل دوم عمومي در سراسر چين و مدارس متوسطه سيكل يكم در
شهرهاي بزرگ و متوسط دارد. طي سال 2003 ، در مدارس متوسطه سيكل يكم مناطق
پيشرفته دروس كامپيوتري ارائه مي گردد. در مدت 5 الي10 سال آينده 90 درصد از
مدارس كشور به ويژه مدارس متوسطه به شبكه كامپيوتري آموزش و پرورش متصل مي
گردند. در حال حاضر تعداد دانشجويان چيني كه در خارج از كشور تحصيل كرده و مي
كنند بر460 هزار نفر بالغ مي گردد كه 110 هزار نفر از آنها پس از پايان
دوره تحصيلي خود به ميهن خود بازگشته و نقش مهمي در زمينه هاي مختلف ايفا مي
نمايند. طبق آمار به دست آمده طي سال 1999 ،98813 دانشجوي چيني در29 كشور
پيشرفته عضو سازمان اقتصادي (OECD) تحصيل مي نمايند. در حال حاضر 52150 دانشجوي
خارجي از166 كشور جهان در 346 مركز آموزش عالي چين واقع در 31 استان ( نواحي
خود مختار و شهرهاي مستقل) تحصيل مي نمايند. طبق آمار همچنين، 657 قرارداد
همكاري ميان كشور چين با كشورهاي خارجي در زمينه آموزش و پرورش در 28 استان
(نواحي خود مختار وشهرها) منعقد گرديده است. الحاق چين به سازمان تجارت
جهانيWTO فرصت و رقابت جديدي جهت پيشرفت آموزش و پرورش كشور به بار آورده است.
مشاركت سازمانهاي عمومي و آموزش خارجي در امر آموزش و پرورش نيز به تسريع تربيت
افراد مستعد و تواناي چيني خواهد انجاميد. به دنبال ورود منابع آموزش و پرورش
خارجي به چين رقابت در آموزشگاه هاي عالي و بازار آموزشي پرورش چين شديدتر مي
شود. با اين حال كشور چين از لحاظ ايده هاي آموزشي، نظم اداري، موضوعات درسي و
روش تدريس عقب افتاده است. از اين روي اتخاذ روشها و منابع مرغوب آموزشي نظير
دروس مدرن، معلمين كارآمد و روش تدريس منسجم در جهت هر چه عميق تر شدن روند
اصلاحات در آموزش و پرورش كشور الزامي است. علاوه براين ارتقاء سطح مبادلات و
همكاري هاي بين الملل خارجي در زمينه آموزش و پرورش چين نيز حياتي است.
|