New Page 1
ارزيابي آموزشي
در سيستم آموزشي بطور سنتي دو شيوه ارزيابي وجود دارد:
در يك روش كمابيش بررسي گستردة بازتاب دروني رفتار تربيتي در مورد كارآموزان
آموزشي و تربيتي صورت مي گيرد. در روش ديگر كمابيش كنترل و ارزيابي سيستماتيك و
سازماندهي شده مدارس، مديران مدارس و معلمان از طريق كارشناسان دولتي برجسته در بخش
نظارت بر مدارس انجام مي شود. در سيستم آموزشي اتريش كه داراي برنامه ريزي
متمركز است. تا اوايل دهه هفتاد يك شيوه ارزشيابي حاكم بود كه بطور كلي محدود به
بررسي و تطبيق بود و قوانين توسط ناظران و كارشناسان ارزيابي مي گرديد. شروع
ارزيابي اصولي داراي اساس علمي منطبق با تلاشهاي اصلاح ساختاري سيستم آموزشي
ميباشد. با ايجاد دوره هاي آموزشي آزمايشي براي برنامه ريزي نوين سيستم آموزشي،
ضرورت وجود تضمين اصولي بازده نيز بوجود آمد. در سال 1971 اساس قانوني اين دوره هاي
آزمايشي ايجاد گرديدو همزمان تأسيس مؤسسات ويژه براي" آماده سازي علمي، مراقبت،
كنترل و ارزيابي دوره هاي آموزش " نيز پيش بيني گرديد. اين امر باعث تشكيل " مركز
دوره هاي آزمايشي آموزش و توسعه آموزش" گرديد(امروزه مركز توسعه آموزش)، که سازماني
است براي مشاوره و حمايت از وزير، مديريت اين سازمان در شهر وين واقع شده و يك حوزه
در ايالت كرنتن و دو حوزه نيز در ايالت اشتاير مارك قرار دارند. حوزهI در كلاگن
فورت به كارهاي اساسي و بنيادين در رابطه با توسعه آموزش، تحقيقات آموزش و گسترش
دوره هاي تحصيلي مي پردازد. نكات اصلي كار عبارتند از : تعيين وظايف موجود در مدارس
ابتدايي در رابطه با يكپارچگي آموزش، ابعاد/ آموزش بررسي ابعاد آموزش استفاده از
تكنولوژيهاي نوين اطلاعاتي، توسعه بيشتر بخش مدارس اقليتها، چشم انداز توسعه
آموزشي، و نيز علاوه بر اين ايفاي نقش در كارهاي عمومي مركز توسعه آموزش (ZSE) در
بخش اطلاع رساني و جمع آوري اسناد. از اين گذشته حوزهI در پروژه ها و برنامه هاي
همكاري بين المللي نيز سهيم است. (شرکت در برنامه هاي OECD (سازمان توسعه و
همكاريهاي اقتصادي)، يونسکو (سازمان علمي تربيتي و فرهنگي ملل متحد) و CIDREE حوزه
شماره P در گراتس در زمينه كارهاي اساسي منظم توسعه اي فعاليت دارد، در زمينه
برنامه ريزي و اجراي دوره هاي آزمايشي با توجه به طرح و بررسي فرضيات به مشاوره مي
پردازد. و تصميمات برگزيده توسعه اي آزمايشي مدارس را مورد ارزيابي قرار ميدهد.
علاوه بر اين حوزه P در پروژه هاي بين المللي ارزيابي سيستم هاي آموزشي و توسعه
آموزش همكاري مي كند.
حوزه شماره III در گراتس در زمينه توسعه طرحهاي تدريس زبانهاي خارجي در كليه
اقسام مدارس فعاليت دارد. در اين زمينه مسائل مربوط به يكپارچه سازي فراگيري زبان
در صدر اهميت قرار دارد. در محل شكاف ميان بخشهاي مدرسه، اداره مدرسه و تحقيقات
مطالب مهمي و در ارتباط با شبكه همكاري هاي وابسته به گروه پروژه هاي زبانهاي خارجي
شوراي اروپا، مورد بررسي قرار مي گيرند. مركز توسعه آموزش كه در سال 1971 تاسيس شد
(در ابتدا نام آن مركز پروژه هاي آموزشي و توسعه مدارسBMBWK بود.) يك موسسه وابسته
به وزارت آموزش، علوم و فرهنگ ميباشد كه وظيفه اصلي خود را در ايفاي نقش واسطه در
ميان بخشهاي اداره آموزشي، تحقيقات و كاركردهاي آموزشي مي بيند. گسترش و تضمين
توسعه كيفي سيستم آموزشي اتريش از اهميت ويژه اي برخوردار ميباشد. اين وظيفه
دور انديشانه نيازمند دخالت دادن تجربه هاي بين المللي و استفاده از تحقيقات علمي و
نيز پروژه هاي توسعه آموزشي محلي و منطقه اي ميباشد. تعهد، وظيفه شناسي و
صلاحيتهاي حرفه اي افراد شاغل در مدرسه، از شرايط اصلي چنين توسعه اي ميباشند.
توسعهً آموزش نيازمند فضاي آزاد براي انجام كارهاي مسئولانه در مدارس مناطق
مختلف، همچنين انگيزش، مشاوره، حمايت و همكاري ميباشد. از اينرو همكاران مركز توسعه
آموزش از يك سو خود را بعنوان توسعه دهنده و همراهي كننده در تلاشهاي نوگرايانه، كه
از سوي مراكز غير متمركز توسعه آموزش صورت مي گيرند، مي بينند و از سوي ديگر وظيفه
خود را در اين مي بينند كه مباني و طرحهاي توسعه سيستم آموزش در كشور اتريش را مورد
بررسي قرارداده و بدينوسيله كمكي به مشاورهً مراكز تصميم گيري بنمايند. توسعه مبني
بر كيفيت بمعناي اين است كه تنها نيت و ديد مثبت شركت كنندگان به تنهايي اساس كافي
براي انجام كار نخواهد بود. از اينرو دورانديشي، بحثهاي انتقادي و ارزيابي شيوه هاي
جديد توسعه در سيستم آموزشي زمينه هاي ايجاد وظيفه را بوجود مي آورد. حوزه هاي كاري
مركز توسعه آموزش (ESE) عبارتند از كارهاي تحقيقاتي، توسعه اي و اساسي
مرتبط با شيوه هاي مناسب نشر، برنامه ريزي جلسات، كارگاههاي آموزشي و گروههاي كاري
و نيز فعاليت در زمينه هاي مشاوره، آموزشهاي تكميلي و ارائه خدمات. اين فعاليتها در
همكاري با مدارس، مؤسسات آموزشي و تربيتي معلمان، دانشگاهها و ساير مؤسسات علمي و
همچنين بخشهاي مربوطه در وزارت آموزش، علوم و فرهنگ انجام پذير هستند.
خود ارزيابي مؤسسات
گرايشهاي جديد در توسعه آموزشي، به سمت اهدافي است كه در آن نه تنها بازده درسي
دانش آموزان با توجه به امتيازات و معيارهاي قانوني مورد ارزيابي قرار مي گيرد،
بلكه توانايي ها و آمادگي هاي پرسنل مدرسه (مديريت مدرسه و معلمين) نيز بايد براي
برنامه ريزي و ارزيابي روند آموزشي و تربيتي، سازمانهاي اجتماعي آموزشي و كل زندگي
آموزشي ارتقاء يابد. دراين رابطه برخي گرايشات در تحقيقات آموزشي و توسعه آموزش و
توسعه كيفي داراي اهميت ميباشند.
با اجراي پروژه كيفيت در مدارس پروژه Q.I.S وزارت آموزش قصد دارد مدارس را
به اين امر وا دارد و آنها را تقويت كند كه خودشان كيفيت كارهاي خود را بيازمايند،
كنترل كنند و بيشتر توسعه دهند. همكاري مشترك و منظم همكاران آموزشي در مسائل كيفي
در آينده، جزء ثابتي از ساختار آموزشي مدارس خواهد شد. Q.I.S چارچوبي را ترسيم مي
كند كه در آن حتي الامكان ابتكارات زيادي در بحث توسعه آموزشي (در سطح ايالتها و تك
تك مدارس) فعال شوند. قلب و كانون توسعه، توسعهً برنامه هاي آموزشي مدارس است. اين
برنامه ها حاوي سرمشق كاري مدارس، اظهارنظر درباره وضعيت فعلي مدارس و نيز اهداف
روشن و اقدامات عملي در شرايط كيفي مختلف ميباشند. يك پيمان موقت زماني وجود دارد
كه بصورت دروني و ظاهري نيز موثر واقع مي شود: توافقي که بعنوان كمك اطلاعاتي براي
اقدامات روانشناسانه، اطلاعات عمومي، اسباب برنامه ريزي و مقياسي كه توسعه مدرسه با
آن سنجديده مي شود. از اين رو خود ارزيابي با برنامه هاي آموزشي مدارس ارتباطي
تنگاتنگ دارد. بايد در خود ديدگاهي كلي ايجاد كرد و با كمك آن عملي بودن و تأثير
پذيري اقدامات صورت گرفته را سنجيد. اطلاعات شخصي بدست آمده در اين سنجشها بصورت
محرمانه بوده و منتشر نخواهد شد. دستاوردها و كمبودها مشخص و آشكار مي شوند و مبناي
مشترك گامهاي توسعه بعدي مشخص و ايجاد مي شود.پروژه كيفيت در مدارس ( Q.I.S )،
همزمان منبع دعوت و ارائه خدمات ميباشد. از پائيز سال 1999 مطالب مكتوب و خواندني
مطالبي از قبيل متون آموزشي، پيشنهادهاي تجربي و عملي، فرم هاي نظرخواهي، شيوه
هاي واضح و روشن و مطالب تشريحي). سايت شبكه كيفيت " (Q.N )
آخرين اطلاعات، تجربيات، امكانات مباحثه و تشريح را در اختيار قرار ميدهد.
كليه فعاليتهاي فعلي بصورت داوطلبانه صورت مي پذيرد و هنوز در بخش قانوني راه
نيافته است. البته اين فعاليتها در رابطه با برنامه آموزشي بخش اول دوره دوم
تعليمات عمومي (برنامه آموزشي سال 2000) و نيز در دستور كار استخدامي بخش نظارت
مدارس بچشم مي خورند. اقدامات تكميلي و حمايتي بيشتر در حوزه بازرسي مدارس و آموزش
معلمان اجرا مي شوند.
خود ارزيابي مراکز آموزش ابتدايي
جريانات خود ارزشيابي در ابتدا با همكاري مركز توسعه آموزش (JSE) در چارچوب سنجش
برنامه هاي آموزشي آغاز شدند. معلمين مدارس ابتدايي در سطح گسترده اي در اين طرح
شركت كردند، تا تجربيات خود را با برنامه آموزشي كاملا" جديدي بالفعل كنند و كارخود
را در معرض ارزشيابي انتقادي قرار دهند. در طرحهاي آزمايشي مدارس ابتدايي، در سطح
ايالت اتريش عليا كليه مدارس شركت كننده در طرح در برنامه خود ارزيابي مدارس خود
شركت داشتند. از طرف ديگر در ايالت اشتاير مارك يك گروه متشكل از معلمين با ابتكار
خود گروهي را تشكيل دادند كه در مدارس كوچك فعاليت دارد. اين گروه به جلب حمايت از
خارج گروه خود پرداختند تا فعاليتهاي خود را منعكس كنند و با كمك بررسي هاي مورد
جايگاهي در نزد افكار عمومي كسب كنند.همچنين سرويس فرهنگي اتريش منابع و امكانات
جريان خود ارزيابي را در اختيار مدارس مي گذارد. بعنوان مثال پروژه بزرگ
"تبادلات ادبياتي روز يادبود اندرسن" با دقت نظر شركت كنندگان و گفتگوهاي كيفي و
نتايج تجربي يك خود ارزيابي حمايت مي شد. در سطح كشور اتريش فعاليتهاي رو به رشدي
از جانب تك تك مدارس و يا گروههاي معلمين براي بالابردن كيفيت آموزش با كمك اصول
خود ارزشيابي صورت ميگيرد. البته هنوز يك درك اصولي از چنين شيوه هاي ارزيابي تا به
امروز ايجاد نشده است.
خود ارزيابي مدارس عالي
ارزيابي در سطح منطقه اي و محلي
وظاايف بازرسان نظارت بر مدارس
مهمترين مراجع ارزيابي سيستم آموزشي رايج،ادارات آموزشي ناحيه ها و
ايالتها ميباشند. بازرسي مدارس شامل نظارت حقوقي، تخصصي و نظارت بر خدمات ميباشد.
علاوه بر اين، وظايف ديگر اين گروه كنترل قانوني اداره حراست مدارس ميباشد.(بعنوان
مثال تشكيلات مدرسه، ولي پرداخت حقوقي معلمان جزء اين وظايف نمي باشد).چارچوب وظايف
بازرسي مدارس در قانون بازرسي مدارس مشخص شده است و درقوانين اجرايي ايالتها و نيز
در دستورالعمل كلي اجراي بازرسي مدارس بعنوان آئين نامه اداري وزارت آموزش، علوم و
فرهنگ بصورت مشخص امده است.
در اين دستورالعمل آمده است: بازرسي مدارس عبارتست از: زيرنظر داشتن دقيق سطح
آموزش (همچنين كلاسهاي آموزشي)، فعاليتهاي انجمن مدرسه، اجراي وظايف اداري،
شرايط متناسب ساختماني و فضاهاي آموزشي، ارائه دروس و انجام آن دسته از وظايفي كه
با دستورالعمل هاي آموزشي در ارتباطند. بازرسي مدارس همچنين وظيفه زير نظر داشتن و
كنترل معلمين، مديريت و كل تشكيلات مدرسه را بر عهده دارد. بخصوص در سالهاي اوليه
فعاليت يك معلم،نظارت بايد اجرا گردد. نتيجه بازرسي و كنترل بايد به اطلاع مدير
مدرسه و نيز معلم مربوطه برسد. مهمترين وظيفه اين نظارتها مشاوره ميباشد. در صورت
نياز بايد از محتواي چنين مشاوره هايي يك صورتجلسه تهيه نمود، بويژه مواقعي كه
كمبودها و نقصهاي اساسي در كار مشاهده شود يا بازده كاري معلم بصورت مطلوب نباشد.
بازرسان مدارس در آزادي اجراي شيوه آموزش و اصول تربيتي معلم دخالت نمي كنند.
در چارچوب آموزش و سرفصل هاي آموزش معلمان از آزادي زيادي برخوردار دارند، بعنوان
مثال تعيين موضوعات اداري و نيز انتخاب شيوه ها و موضوعات درسي بصورت اختياري است.
در اصول ثابتي كه در دستورالعمل يادشده در پاراگرافهاي قبلي در مورد نتايج بازرسي
مدرسه نام برده شده اند، مشاوره با معلمين و يا مدير مدرسه بصورت واضح در صدر اهميت
قراردارند. هدف اين مشاوره ها تنها برشمردن نقاط ضعف و نكات منفي نمي باشد، بلكه
هدف اصلي ايجاد انگيزه و تشويق معلمان و نيز تبادل اطلاعات و تجربيات ميباشد. از
اينرو ابعاد مثبت كار آموزشي نيز قابل بهبود و افزايش ميباشد. تا جايي كه لازم
باشد، بايد دستورالعمل ها را ابلاغ كرد. از لحاظ محتوايي اين دستورالعمل ها
بيشترين تأكيد را بطور كلي بر ابعاد مشاوره اي و هماهنگي دارند تا جنبه كنترل و
نظارت. حتي در سطح ادامه تحصيل و آموزشهاي تكميلي معلمين نيز گرايش به سمت تقويت
قدرت خودارزيابي حرفه اي و بكاربردن بيشتر مسئوليت پذيري براي اصول ثابت رفتار
تربيتي در رفتار معلمان دارد وجود دارد. در كنار ارگانها و سازمانهاي نظارتي مدارس،
مدير مدرسه نيز وظيفه دارد معلمين را در امر آموزش و تربيت مورد راهنمايي قرارداده
و بطور مرتب از سطح آموزش و بازده دانش آموزان مطلع گردد. وي همچنين مراقب رعايت
قوانين حقوقي و دستورالعملهاي اداري آموزش و نيز مسئول اجراي دستورات اداري
ميباشد.بحث و موضوع بين المللي درباره ارائه تعريفي جديد از نقش كارمندان بازرسي و
نظارت مدارس و نيز مديران مدارس نه در اتريش تنها با جديت دنبال مي شود، بلكه اين
موضوع در كليه جريانهاي تصميم گيري مربوطه نيز مطرح مي گردد. تا به امروز در
ايالتها و مناطق كمتر مركز و موسسه اي وجود دارد كه وظيفه اصلي اش حمايت و
همراهي علمي طرحهاي آموزشي آزمايشي و پروژه هاي توسعه آموزشي باشد. اين كار غالبا"
برعهده معلماني با صلاحيتهاي علمي ويژه گذاشته مي شود كه همراهي و حمايت از
طرحهاي آزمايشي و پروژه هاي توسعه آموزشي را در يك محدوده زماني كوتاه صورت ميدهند.
كاركردهاي مشخصي نيز در چارچوب تحقيقات آموزشي و ارزيابي آموزشي به مؤسسات محلي
آموزش معلمان (آكادمي هاي تربيتي و مؤسسات تربيتي) واگذار مي گردد، كه در كنار
وظيفه اصلي شان همچنين در سطح محدود وظيفه "تحقيق درباره واقعيتهاي تربيتي" نيز به
آنها واگذار گرديده است.يك مثال بارز از شدت منطقه اي شدن همراهي ها و حمايتهاي
علمي از طرحهاي آموزشي عبارتند از طرحهاي آزمايشي مربوط به يكپارچه سازي كودكان
معلول در سيستم آموزشي عادي. در اين برنامه هر ايالت يك كارشناس ماهر را منصوب مي
كرد كه قادر به همراهي و همكاري در طرحهاي آموزشي و انجام مشاوره هاي متناسب
با معلمين فعال در اين طرح بود. طرحهاي آزمايشي مربوط به يكپارچه سازي كودكان معلول
در سيستم آموزشي عادي نيز همچنين نمونه اي از همكاري دولت و ايالتها در
چارچوب ارزيابي سيستم آموزشي مي باشد : نمايندگان ايالت ها در چارچوب همكاري در طرح
هاي آموزشي مشترك، يك گروه كاري در سطح كشور ايجاد كردند. در اين گروه نمايندگان
وزارتخانه و مركز توسعه آموزش نقش هماهنگ كننده را داشتندو موضوعات فرا ايالتي در
مورد ارزيابي طرح هاي آموزشي را انجام مي دادند. ايالت ها هر يك با نيازها و محدوده
وظايف خاص به اين موسسه دولتي (مركز توسعه آموزش) ملحق مي شوند كه جمع آوري اطلاعات
و ارزيابي آن ها را بر عهده مي گيرد و سپس در نقش مشاور براي ايالت ها فعاليت مي
كنند. نمونه هاي اين فعاليت ميكند طرح هاي آموزشي مربوط به سازماندهي جديد
آموزش متوسطه در ايالت هاي وين و اشتاير مارك است كه با درخواست ايالت هاي ياد شده
از جانب يكي از بخش هاي مركز توسعه آموزش همراهي و مورد ارزيابي واقع شده و مي
شوند.
ارزيابي در سطح ملي
در بخش فعاليت هاي ارزيابي در سطح ملي، اصولاً بين فعاليت ها در بخش ابتدايي و
متوسطه جدايي وجود ندارد ؛ چرا كه شرح وظايف و تقسيم بندي آن ها در اين دو بخش
يكسان مي باشد. مهم ترين موسسه در بخش آموزشي ( مركز توسعه آموزش ) است كه مركز آن
در وين و شعبات آن در كلاگن فورت و گراتس مي باشد. اين مركز مختص اجراي چنين وظايفي
ايجاد گرديده است. در حال حاضر اين مركز داراي 12 همكار علمي است كه در پروژه هاي
مختلفي در زمينة ارزيابي، توسعة آموزشي، همكاري و حمايت علمي از طرح هاي آموزشي و
همچنين برنامه ريزي آموزشي اشتغال دارند. مركز توسعه آموزش( (ZSE در چارچوب اصلاحات
ساختاري بزرگ و در ارتباط با فعاليت هاي ارزيابي، تاكنون نشريات بسياري را منتشر
كرده است كه حتي در نشريات بين المللي درباره تاثيرات تربيتي در اصلاحات
آموزشي نيز راه يافته اند. برخي از نمونه ها عبارتند از : ارزيابي طرح هاي آموزشي
در كليه سيستم هاي آموزشي ؛ ارزيابي دورة پيش دبستاني با اموزش زبانهاي
خارجي؛ اصلاح آموزش زبان هاي خارجي ؛ارزيابي گسترش استقلال و خود مختاري مدارس. چشم
انداز توسعه آموزشي و پروژه هاي آموزشي تعيين اهداف آموزشي همچنين تجزيه و تحليل
مشكلات موجود و ارائه راه حل هايي براي ارزيابي و كيفيت در سيستم آموزشي. در تمامي
اين زمينه ها از جانب مركز توسعه آموزش از يك سو طرح هاي پيشنهادي و از سوي ديگر
همكاري ؛ مشاوره و فعاليت هاي ارزيابي علمي صورت گرفته است. در چارچوب كارهاي اساسي
و منظم توسعه اي راه هاي جديد همكاري ميان بخش عملي آموزش و بخش تحقيقات ارائه
شدندو نيز درجه بندي متكي بر ارزيابي براي آموزش هاي موثر دانش آموز محوري
ايجادگرديده است. در مورد تصميمات اصلاحات آموزشي در سطح كشور، انجام ارزيابي هاي
فرا منطقه اي همچون گذشته از اهميت ويژه اي برخوردار است. اين امر را با
ارائه مثال هاي زير مي توان واضح و روشن نمود: ارزيابي طرح هاي آزمايشي در مورد
آموزش مشترك كودكان معلول و غير معلول در بخش هاي اول و دوم دورة دوم تعليمات
عمومي. اجراي پروژه هاي ارزيابي مداوم جهت توسعة مدرسة پلي تكنيك، گزارش هاي
ارزيابي براي تجديد ساختار و بخش آغاز تحصيل و نيز گزارش هاي مربوط به آثار اقدامات
اصلاحاتي مربوط به گسترش استقلال مدارس.
بر اساس مدل ارزيابي موجود در قانون آموزشي و برنامه ريزي دانشگاه ها مصوب 1993
(UOG 1993) ، ارزيابي دانشگاهي يك سيستم اطلاع رساني است كه كنترل نتايج امور
خدماتي دانشگاه ها (آموزش و پژوهش ) و نيز كنترل نتايج اقدامات مديريتي ارگان هاي
دانشگاهي و غير دانشگاهي را بر عهده دارد. براي ارزيابي هاي اقدامات صورت گرفته در
دهة 60 ميلادي تدبرآوردهايي صورت گرفته بود ؛ چرا كه قانون عمومي تحصيل در مدارس
عالي (AHSTG1966) وزير مربوط را موظف ساخته بود تا در گزارش مدارس عالي،
پارلمان را از شيوة اجراي تصميمات اتخاذي مطلع كند. يكي از ابزار ارزيابي فعاليت ها
در قانون برنامه ريزي دانشگاه ها UOGدر سال 1975 در قالب گزارش هاي كاري مديران
موسسات مشخص گرديد. در سال 1993 وظيفه برنامه ريزي در بخش ارزيابي خدمات بر عهده
وزير گذارده شد. قانون برنامه ريزي دانشگاهي (UOG) مصوب 1993 دو ابزار را در جهت
ارزيابي بازده مداوم موظف مي داند ؛ يكي ارزيابي كلا س هاي آموزشي و ديگري گزارش
هاي كاري مديران مؤسسات كه حاوي اطلاعات مربوط به بازده آموزشي و تحقيقاتي موسسات
مي باشد. علاوه بر اين، ارزيابي هاي بازده و ارزيابي اقدامات انجام شده قابل ذكر مي
باشند. مراجع ارزيابي كننده با توجه به موضوع ارزيابي عبارتند از : رئيس دانشكده ؛
رئيس دانشگاه ؛ هيئت رئيسه دانشگاه و وزير. مراجع دانشگاهي و وزيربايد در تصميم
گيري هاي خود نتيجه ارزيابي ها ي صورت گرفته را مورد توجه قرار دهند.
|