Untitled Document
آموزش همگاني
چارچوب كلي
تايلند، يك چارچوب فرمولبندي شده براي عملي كردن آموزش براي همه، در قالب شماي
آموزش سراسري در سال 1992 مشخص كرده است. اين چارچوب با استانداردهاي جهاني آموزش
براي همه، مشخص شده در كنفرانس اعضاي يونسكو درماه مارس 1990، Chonburi تايلند،
مطابقت دارد. اين چارچوب به تمامي نهادهاي مربوط به امر آموزش، در عملي كردن
وظايفشان كمك ميكند.در سال 2000، يك دهه از عمر اين اظهارنامه جهاني ميگذرد.
ارزيابي طرح آموزش براي همه، توسط اعضاي يونسكو براي بررسي پيشرفت مديريت طرح آموزش
براي همه صورت ميگيرد. آژانسهاي سازمان ملل مثل: يونسكو، UnfpA، UnDp،
Unicefوبانك جهاني علاوه بركمك فني به اعضاي يونسكو، به اتفاق هم،راهنمايي براي
ارزيابي اين طرح منتشر كردهاند.طي دهه گذشته، اقدامات تايلند براي عملي كردن طرح
آموزش براي همه، به طور ثابت روبه پيشرفت بودهاند،بويژه در افزايش دوره تحصيلات
اجباري از 6سال به 9 سال.
در سال 1998، نرخ ورود مردم به دورههاي راهنمايي و دبيرستان چيزي حدود 90% بوده
و به طور پيوسته روبه افزايش است. ميزان آموزشهاي پيشدبستاني نيز به وضوح افزايش
يافته است چنانچه در حال حاضر، كودكان دبستاني كه اين دوره را گذراندهاند، 64/68%
بيشتر از آمار سال 1990 هستند. دورههاي آموزش پيشدبستاني از طريق مراكز نگهداري
از كودكان، كودكستانهاي وابسته به معابد و مساجد و ديگر آژانسهاي غير دولتي ارائه
ميشوند. نرخ ورود به دبستان 32/91% است كه اين نرخ مستقل از جنس كودكان ميباشد.
اينها، چند مدل موفقيتآميز آموزش براي همه هستند كه تلاشهاي انجام شده در جهت
تحريز و هماهنگ كردن كليه نهادهاي مرتبط با امر آموزش را در زمينه اجراي طرح آموزش
براي همه نشان ميدهند.علاوه بر اين اقدامات: بخش 43 از قانون اساسي سال 1997 بيان
ميدارد كه تمامي شهروندان تايلندي بايد حق و امكان تحصيلاتي را داشته باشند كه به
مدت 12 سال، توسط دولت و به طور رايگان به آنها ارائه ميشود. قانون آموزش طي سال
1999 نيز بيان ميدارد كه دوره آموزش اجباري بايد از 6 سال به 9 سال افزايش يابد و
اين طرح بايد تا سال 2002 تكميل گردد.اين سياستها، مدلهاي نظارت و مديريت
آموزشي را نشان ميدهند كه براي اجراي طرح آموزش براي همه و دستيابي به اهداف آن
طراحي شدهاند.حدود 10% جوانان خارج ازمدرسه، به ويژه اقشار محروم،نيازمنديهاي
خاصي براي ماندن در سيستم رسمي مدرسه دارند. آژانسهاي عمومي و خصوصي پروژههايي
ترتيب دادهاند كه امكان حضور در سيستم رسمي آموزشي را به اين گروه افراد بدهند. در
نتيجه اين پروژهها، تغييراتي در نحوه توزيع خدمات ايجاد شد. بنابراين، ارزشيابي
EFA 2000، به تعيين مسائل و راهحلهايي كمك ميكند كه در جهت حصول اطمينان از
مناسب بودن تغييرات سيستم جاري آموزشي براي داشتن حداكثر تأثير در جهت اجراي طرح
آموزش براي همه، مناسب هستند.اين گزارش به كمك آژانسهاي مرتبط با آموزش پايه
همگاني، دفاتر مركزي و محلي تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش به همراه بقيه آژانسهاي
غير مرتبط با اين وزارت تهيه شده است. به علاوه، يونسكو حمايتهاي مالي و فني خود
را در اختيار وزارت قرار داده و unicef در ترجمه اين گزارش به انگليسي، كمك كرده
است. وزارت آموزش و پرورش تايلند، به عنوان نقطه تمركز ارزيابي EFA 2000، اميدوار
است كه اين گزارش بتواند براي محدوده وسيعي از خوانندگان مفيد باشد.
سياستهاي آموزشي
دولت تايلند، درك كرده است كه بهبود وضعيت تحصيلات و آموزش، براي بهبود كيفيت
زندگي مردم و هماهنگ كردن آنان با تغييرات سريع جامعه، بسيار مهم است. بنابراين
ساختار تعليم و تربيت، از آموزش در قصرها و معابد، به سيستم مدرسهاي با معلمين
مجرب و آموزش ديده و برنامههاي درسي مدون تغيير يافته است.به هر حال اين تغيير
براي ببهبود بهينه وضعيت مردم، جامعه و كشور كافي نبود. دهه اخير، شاهد اقدامي در
جهت تغييرساختار آموزش و پرورش براي پاسخگويي بهتر به نيازهاي كشور بود.برخي از اين
اقدامات، با موفقيت قابل توجهي روبرو شدند اما بعضي ديگر، هنوز نيازمند اصلاحات
عملي ميباشند.
از جمله ديگر سيستهاي آموزشي دولت ميتوان ازعملي كردن طرح آموزش همگاني نام برد.
پس از تصويب اظهارنامه Jomtein، دولت، دفتر كميسيون آموزش و پرورش ملي را تأسيس
كرد تا يك برنامه ملي آموزش همگاني بدست آورد واين برنامه درسال1994توسط مجلس به
تصويب رسيد.وزارتخانهها و آژانسهاي مربوط، يك برنامه عمل ويژه براي كار خودشان
بر طبق برنامه عملي ملي تهيه كردند.نظارت و ارزيابي باهدف مطالعه نتايج كاربردEFA
وتعيين موانع و مشكلات آن صورت ميگرفت.نتايج اين ارزيابيها براي عملي كردن
مؤثرتر طرح آموزش همگاني مورد تحليل قرار گرفتند.دولت تايلند همچنين اهميت ارائه
تحصيلات به محرومين و كساني كه امكان تحصيل نداشتهاند را درك كرده است. از جمله
گروههاي هدف اصلي مي توان از موارد ذيل نام برد :
1. معلولين
2. كودكان بيسرپرست
3. کودکان رده هاي سني 5 تا 6 سال
4. اقشار كم درآمد
5. اقشار محروم ساكن نواحي دورافتاده
6. كودكان و جوانان خياباني
7. كودكان شاغل
8. زنان
9. كودكان بدون مليت
10.افرادي كه در نواحي دور افتاده و صعبالعبور زندگي ميكنند
11.محرومين فرهنگي
12. والدين دانش آموزان
13. سالمندان و بزرگسالان
14. جوانان و بزرگسالان برخوردار از تحصيلاتي پائينتر از سطح استاندارد
اهداف كلي
تغييرات زمينههاي مختلف مثل اجتماعي،اقتصادي،سياسي،فرهنگي،محيطي،علمي
وتكنولوژيك به نياز ارتقاء كيفيت دانش اوليه مردم در جامعه دامن زدهاند.
اين تغييرات همچنين يك موضوع جديد تحت عنوان آموزش همگاني را ايجاب ميكنندكه
هدف و تأكيد اصلي آن تأمين دانش اوليه و توسعه پيوسته براي مردم ميباشد، براي اين
موضوع، تايلند در كنفرانس جهاني آموزش همگاني سال 1990در Jomtein، اظهار نامهاي
جهاني درباره آموزش همگاني تنظيم كرد كه اهداف آن متشكل بودند از:
. توسعه مراقبتهاي دوران كودكي شامل كمكهايي به خانوادهها به ويژه براي
خانوادههاي فقير، محروم و داراي فرزند معلول.
· دسترسي جهاني به تحصيلات ابتدايي(با هر سطح ديگري از تحصيلات كه پايه محسوب
شود) تا سال 2000.
. پيشرفت در يادگيري تا حد درصد مورد توافق در هر سن (مثلا هشتاد درصد براي
كودكان 14 ساله). يعني حد نصاب خاصي براي يادگيري موفق تعيين شد.
. كاهش ميزان بيسوادي بزرگسالان (گروه سني براي هر كشور تعريف ميشود) به نحوي
كه اين ميزان در سال 2000 به نصف ميزان سال 1990 برسذ با تأكيد مناسب بر سوادآموزي
زنان براي از بين بردن نابرابري سواد زن و مرد.
. توسعه آموزشهاي پايه در بقيه زمينههاي مورد نياز جوانان و بزرگسالان، با
مدرك ارزيابي تغييرات رفتاري و تأثير بر سلامت، اشتغال و توليد.
. افزايش تمايل افراد و خانوادهها به كسب دانش، مهارت و ارزشهاي لازم براي يك
زندگي بهتر از طريق تمام كانالهاي آموزشي از جمله رسانههاي جمعي، بقيه گونههاي
ارتباطات مدرن و سنتي و يك عملكرد اجتماعي كه ملاك ارزيابي آنها، تغييرات رفتاري
است.
دولت تايلند، فرآيندها و اهدافي را براي عملي كردن طرح آموزش همگاني به شرح
ذيل تعيين كرده است:
الف) توسعه خدمات آموزشي براي سوادآموزي كليه افراد بين 14 تا 50 ساله
اعم از مرد و زن، تا سال 2001 :
1. توسعه آموزشهاي پايه در شكلهاي مختلف در پاسخگويي به راهحلهاي مشكلات و
محدوديتها براي دستيابي مردم نواحي روستايي، صعبالعبور و مرزي به تحصيلات.
2. توسعه خدمات حمايتي براي افزايش نرخ سواد. 3. تشويق كليه نهادهاي مربوط به
تلاش براي ريشهكني بيسوادي.
ب) توسعه سرويسهاي آموزشي قبل از سال 2001 براي دادن امكان ورود به
دورههاي راهنمايي پس از تكميل دبستان به كليه دانشآموزان :
1. توسعه سرويسهاي آموزشي دروه راهنمايي براي ورود حداقل 97% فارغالتحصيلان
دبستان به راهنمايي تا سال 2001.
2. تهيه يك سيستم آموزشي وسيعتر و انعطافپذيرتر براي اينكه هر جامعهاي بتواند
مطابق با نيازهاي محلي خود از آموزش برخوردار گردد.
3. ايجاد آگاهي از اهميت دوره راهنمايي در بين مردم.
4. بهبود كيفيت مؤسسات آموزشي و خودآموزشها در دوره راهنمايي
ج) افزايش تمامي سرويسهاي آموزشي مربوط به اقشار محروم، معلول، كودكان
خانوادههاي فقير، كودكان ساكن در نواحي روستايي خانوادههاي محروم از نظر فرهنگي،
كودكان شاغل و از اين دست افراد :
1. تهيه بانكهاي اطلاعاتي درباره محرومين از سطوح محلي گرفته تا ملي.
2. توسعه سرويسهاي آموزشي و روشهاي مناسب و متنوع آموزش براي پوشش وسيعتر
گروههاي هدف.
د) توسعه ارائه خدمات آموزشي براي كودكان در سنين پيشدبستاني به نحوي
كه آنان تا حداقل يك سال قبل از ورود به دبستان، براي آن كسب آمادگي كنند :
1. توسعه خدمات مراقبتي كودكان براي ارائه خدمات بويژه به كودكان نواحي دوردست و
صعبالوصول در تمامي كشور.
2. افزايش كيفيت خدمات مراقبتي كودكان
ه) توسعه مؤثر سرويسهاي آموزشي مربوط به خانوادهها با تأكيد بر تربيت
مناسب كودكان، نيازهاي طبيعي دوران كودكي و رشد نرمال رواني :
1. حمايت از مؤسسات آموزشي و ساير آژانسهاي عمومي و خصوصي براي ارائه آموزش به
خانوادهها در زمينههاي تربيت مناسب كودك از نظر فيزيكي، رواني و ذهني.
2. تهي و ارائه اطلاعات كافي درباره مطالعات خانواده، مطالعات جنسي و كودكياري
از طريق رسانههاي گروهي
ز) توسعه اجراي فعاليتهايي براي تضمين رشد فيزيكي كودكان كه به آنها
امكان دهد كه به استانداردهاي مربوط به گروه سني خود، تا سال 2000 برسند :
1. تشويق دانشآموزان بويژه دانشآموزان محروم براي بهرهمندي از غذاي كافي و
مناسب.
2. بهبود كيفيت سرويسهاي بهداشتي و محيط مدارس.
3. تشويق دانشآموزان براي دستيابي به ورزش قاعدهمند و پيوسته.
ح) توسعه توانائيهاي يادگيري دانشآموزان در زمينههاي: خودآموزي، تفكر
خلاق و يادگيري آكادميك پايه. مثلا زبان تايلندي و رياضيات :
1. توسعه متدهاي تدريس و يادگيري براي اينكه دانشآموزان، با انگيزه، خلاق و
قادر به خودآموزي تربيت شوند.
2. بهبود روشهاي تدريس و يادگيري زبان تايلندي، علوم، رياضيات و قادر ساختن
دانشآموزان براي دستيابي به اهداف برنامه درسي.
3. حمايت از دانشآموزان با استعداد در زبان تايلندي، علوم و رياضيات براي رشد
استعدادشان در اين زمينهها.
4. ارائه اطلاعات درباره زبان تايلندي و علوم و فنآوري به كودكان و جوانان به
طور پيوسته.
و) اقدامي جهت بهبود اخلاقيات و خصايص نيكو در مردم و توسعه پايدار
انجام فعاليتهايي به منظور پرورش چنين خصائلي در بين جوانان :
1. تشويق مؤسسات آموزشي و رسانههاي گروهي براي شركت در امر پرورش اخلاقيات در
مردم.
2. تشويق مشاركت جامعه و رسانههاي گروهي در سازماندهي فعاليتهايي كه به رشد
اخلاقيات در مردم كمك كنند.
3. حمايت از فعاليتهايي كه موجب رشد اخلاقيات در بين مردم ميشوند.
ط) تأسيس يك شبكه ارتباطي يادگيري با راههاي ارتباطي براي عموم، بخش
خصوصي و جوامع محلي كه به عنوان يك منبع و كمك براي بهبود كيفيت يادگيري مورد
استفاده قرار گيرد :
1. تأسيس يك شبكه يادگيري با راههاي ارتباطي قابل استفاده بخشهاي عمومي و
خصوصي.
2. تشويق جوامع محلي براي تأسيس و تعيين روندهاي داخلي تدريس و يادگيري و تبادل
اطلاعات بين جوامع.
3. تسهيل ارائه اطلاعات به عموم و جامعه براي ممكن ساختن تحصيلات و آموزش
مادامالعمر.
4. تشويق به جمعآوري و ارائه اطلاعات درباره رسانهها به دانشآموزان براي
اينكه آنها قادر باشند، انتخاب مناسبي از اطلاعات مفيد داشته باشند
استراتژيها و خطمشيها
استراتژيهاي ذيل در راستاي امكان تحقق آموزش همگاني اتخاذ شدهاند :
· تشويق کليه والدين به همكاري ارائه آموزش همگاني
· تمركززدايي از مديريت آموزشي و ارجاع امور به مراجع محلي.
· ارائه تحصيلات پايه ديناميك به طور همگاني به نحوي كه شرايط فعلي به سرعت
تغيير يابند.
· تركيب دانشهاي سنتي و محلي با دانش مدرن به منظور پديد آوردن تنوع بيشتر در
تحصيلات.
. ارائه آموزشها به نحو فعال تا دانشآموزان بتوانند دانشي در ارتباط با
جامعهشان كسب كنند و دانش خود را بين جوامع مختلف، مبادله نمايند.
· تخصيص بودجه مناسب كه بخش عمده آن به آموزشهاي پايه مربوط باشد، نه ديگر سطوح
آموزشي
استراتژيها و خطمشيهاي دراز مدت
· ارائه آموزش و پرورش پايه به كليه شهروندان تايلندي
· تشويق كليه كودكان پيشدبستاني به برخورداري از حداقل يك سال آموزش
پيشدبستاني، قبل از ورود به دبستان.
. تهيه و ارائه يك پوشش سراسري و كابل تحصيلات اجباري براي اينكه دسترسي به آن
براي كليه دانشآموزان ساده باشد. مدارس دولتي و محلي، آموزشها را به طور رايگان
ارائه ميدهند. تمامي صور آموزش اجباري، بر طبق قوانين آموزش و پرورش انجام
ميشوند.
. ارائه تحصيلات متوسطه به صورت EFA. در راستاي ارتقاء كيفيت زندگي مردم
. افزايش پوشش خدمات آموزشي براي كليه اقشار محروم اجتماعي و اقتصادي و معلولين
فيزيكي، جسمي حركتي و ذهني.
. ارتقاء سطح كيفيت آموزش و ارائه EFA.
. ارائه تحصيلات و خدمات آموزشي و تشويق كودكان به آن با در نظر شرايط سني آنان
و بهبود خصايل پسنديده.
. تغيير ساختار تربيت مدرس و پرورش معلمين عادي با تمركز بر مباحث ويژه فني و
حرفهاي براي ايجاد آگاهي كافي در معلمين.
. تشويق به كسب اطلاعات استاندارد براي معلمين به همراه افزايش دانش فني
آنها، ارتقاء سطح كيفي حرفه تدريس.
. بهبود مطالب درسي و روندهاي تدريس و يادگيري در تمامي سطوح آموزشي، براي
هماهنگي با اهداف كلي آموزش و پرورش.
. تشويق دانشآموزان كليه سطوح و عموم مردم به استفاده مناسب و صحيح از زبان
تايلندي براي ارتباط و بهبود سطح تفكر، دانش و حفظ فرهنگ كشور.
. در نظر گرفتن آموزش زبانهاي خارجي براي توسعه ملي پايدار و ممكن ساختن
تحقيقات و ارتباطات در زمينههاي فني و تكنولوژيك، تجارت، روابط بينالملل و تبادل
فرهنگي.
. در نظر گرفتن تحقيقات به منظور بهبود و ارتقاء سطح خلاقتي و نوآوري و تكنولوژي
آموزش در علوم مختلف به منظور بهبود مطالب درسي روندهاي تدريس و يادگيري و تشويق
دانشآموزان.
. تشويق راهبان، كشيشها و طلاب ديني به تحصيل آكادميك به منظور پديدآوردن
الگوها و رهبران خوب و كمك به رشد و اخلاقيات فردي و ارزشهاي مناسب براي جامعه.
. ايجاد شبكه يادگيري براي ارائه آموزشهاي مادامالعمر به مردم.
. ايجاد شبكه آموزشي براي دادن يك ديد وسيعتر به مردم درباره آموزشهاي پيوسته
مادامالعمر.
. حمايت از تكنولوژيهاي جديد آموزشي و تبادل اطلاعات.
. همگاني سازي برنامه هاي آموزش EFA.
. حمايت از نقش خانوادهها، جامعه و ديگر مؤسسات اجتماعي و رسانههاي گروهي به
همكاري در روند مطالعات و آموزش، حمايت و بهبود منابع طبيعي، محيط و فرهنگ محلي.
. تشويق بخش خصوصي به ارائه آموزش در كليه سطوح به طور رايگان و نعطافپذير با
مديريت خودي، به همراه حمايت فني براي تسهيل عملي كردن و ارزيابي استانداردها.
. تقسيم منابع و امكانات آموزشي به نحوي منصفانه و مؤثر.
نظارت برعملي كردن خط مشيها و استراتژيها
بنابراين حقيقت كه آژانسهاي زيادي با EFA در ارتباط هستند و هر كدام آنها
روشهاي مختلفي در انجام فعاليتهاي محلي و مركزي دارند، نظارت و ارزيابي تحقق EFA،
بايد به نحو زير باشد:
انتخاب و جمعآوري اطلاعات نظارتي از گزارشات آژانسهاي مختلف، به طور ساليانه
انجام ميشود. در اين گزارشات، اطلاعاتي درباره وضعيت EFA، تحقق و عملي شدن
فعاليتهاي مربوط به آن همانگونه كه در برنامهها و سياستها توصيه شده است به
همراه نتايج اعمال و مشكلات وموانع موجود، وجود دارد.اين اطلاعات، بايد طبق
خطمشيها وسبك خاص مورد نظر كميته نظارت و ارزيابي گزارش شوند.بخشي ازاطلاعات
مربوط به ارزيابي ميتوانند ازگزارشات سالانه نظارتي بدست آيند وبخشي ديگر ازنظارت
بربرنامههاي ويژهاي كه درسياستهاي دولت ذكر شدهاند.
موفقيتها و دستاوردهاي اخير
دولت، فرصتي را فراهم كرد تا تمامي نهادهاي مربوطه، بتوانند به نحو مؤثري براي
توسعه آموزش همگاني به مناطق دوردست همكاري كنند. به علاوه آژانسهاي سازمان ملل
مثل يونسكو، Unicef، UnDP و بانك جهاني در ارائه خدمات كمكرساني مالي و فني به
آموزش همگاني كمك كردند.
طبق اظهارنامه EFA، تايلند برنامههاي تحقق EFA را در دو سطح زير ترتيب داده
است:
1996 – 1995: فرمولبندي سياست ملي،تعيين اهداف، استراتژيها،برنامهها و
مكانيسمها، تخصيص بودجه به برنامههاي EFA، جمعآوري و نشر اطلاعات EFA و تهيه يك
گزارش پنج ساله درباره EFA.
1997تاکنون:ارزيابي نتايج عملي كردن طرحها به منظورتعيين ميزان پيشرفت و
تغييراستراتژيهاقانون اساسي سال 1997تايلند بيان ميكند كه دولت، بايد دوره
آموزشهاي پايه را تا حداقل 12سال، گسترش دهد. به علاوه، قانون آموزش و پرورش ملي
سال 1999 ميگويد كه دولت بايد امكانات لازم براي 9 سال آموزش اجباري را فراهم كند.
براي معلولين و محرومين نيز امكانات تحصيلي مطابق با توانائيهايشان فراهم ميگردد.
تعاريف ذيل ، در طرح عملكرد EFA، مورد استفاده قرار ميگيرند:
آموزش همگاني: يعني تحصيلات براي دستيابي به يك كيفيت زندگي مناسب به همراه
اخلاقيات لازم براي يك زندگي هماهنگ با جامعه،به همراه شادي، دانش و مهارتها،
جستجوي مداوم دانش، قابليت سازگاري باتغييرات آينده اجتماع، قابليت ادارة
زندگي،اتكاء به نفس، مسئوليتپذيري و ايفاي نقش در بهبود و توسعه جامعه به نحوي
مناسب.
گروههاي محروم: يعني گروههايي از مردم اجتماع به ويژه كودكان كه در شرايط سختي
زندگي ميكنند (CEDC) ازقبيل كودكان خياباني، كودكان معلول، معتادين به موادمخدر،
تكديگران،كودكاني كه از تحصيل محروم بودهاند و كودكاني كه از خدمات ويژه دولت
استفاده ميكنند.
تحصيلات ويزه كودكان محروم(تحصيلات ويزه كودكان وجواناني كه به حقوق خود دست
نيافتهاند، اعم ازكودكان بيسرپرست، كودكاني كه رفتارهاي نامناسب دارند و كودكان
معلول جسمي و ذهني)
اين گروه افراد به تحصيلات ابتدايي و دبيرستان و هرگونه ديگري از تحصيلات كه
براي زندگي آنها و بازگشتشان به اجتماع لازم است، دست مييابند.
ضعفها و قوتها
نتايج اجراي آموزش همگاني طي سالهاي 1990 – 1998 درنيل به آموزش پايه بهتر،
تقريبأ نشان داده شده است.اگر چه آمار نشان مي دهند كه درانجام ضعفها و قوتهايي
وجود داشته است که ازآن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود :
· سياست گسترش موقعيت آموزش باعث شد كه تأ ثير بخش خصوصي كمترشده و
تأ ثير بخش دولتي بيشتر شود.طي سال1990نسبت ثبت نام درمدارس خصوصي ابتدايي 25%
ومدارس متوسطه 11% بود واين درحاليست که طي سال 1998نسبت ثبت نام در ابتدايي 20% و
درمتوسطه 6 % بود .
· چندين آژانس دولتي جهت تهيه آموزش براي همه وجوددارد.اين پوشش آموزشي گسترده
تري را براي کليه شهروندان تايلندي بوجودآورد.اگرچه بدليل ناهماهنگي ميان اين
آژانسها نرخ پوشش كمي پايين مانده است.نواحي تحت پوشش اين آژانسها بسيار
گسترده است .
· آموزش در تايلند بيشتررسمي است كه اين خودسبب ميگرددتا مردم درسنين نامتعارف
مبادرت به تحصيل نمايند.
· درروند فراهم كردن پوشش آموزشي براي کليه افرادمحروم ضعفهايي وجود دارد،چراکه
تعداد اين جمعيت هنوزمشخص نيست،همكاريها محدود بوده و جامعه و خانواده در اين
موضوع مشارکت چشمگيري ندارند.
· ضعف ديگر،ناكافي بودن مشاركت مردم است.آماري نشان ميدهد كه 40%مراكز و مؤسسات
آموزشي به خانواده ها اجازه شركت درگسترش دوره تحصيلي وتنظيم فعاليتهاي آموزشي را
مي دهند. نا كافي بودن نرخ مشارکت مردم درآموزش ،پوشش گسترده تر را تحت تأ ثير
قرارميدهد.درهمان حال،تواناييهاي آموزش نيازهاي جوامع خاص ودستاوردهاي بيمه كيفيت
را ارضا نمي كند.
اقدامات آموزشي
درنتيجه اجراي سياستهاي آموزش همگاني، كه توسط دولت و155عضو ديگربه مورد اجرا
گذارده شد ، دولت به اجراي طرح آموزش ملي طي سال 1992 به شرح ذيل مبادرت نمود :
. گسترش موقعيت و بالا بردن آموزش پايه
. بهتر كردن كيفيت مديريت
. خلق شبكه هاي تعليم
· سيار كردن تمام شركت كنندگان
|