Untitled Document
قوانين آموزشي
محور بحثهاي اساسي آموزش و پرورش تايلند درقانون اساسي جديد كشور پيش بيني شده
است.از جمله قوانين آموزشي کشور مي توان از موارد ذيل نام برد :
· قانون مدارس خصوصي
· قانون آموزش ابتدايي
· لايحه آموزش ملي تايلند درحال حاضر درمجلس اين كشوردردست بررسي است كه در صورت
تصويب به قانون آموزش ملي تبديل خواهدشد.
قوانين اصلاحي
قانون اساسي جديد سال1997،تغييرات شديدي درامرآموزش وپرورش ايجاد كرده است.بخش
43 ازاين قانون اساسي بيان ميدارد كه هرفرد بايد ازحق برخورداري از 12سال آموزش و
تحصيلات پايه با كيفيت و رايگان برخوردار باشد.به علاوه قانون آموزش ملي سال 1999،
تغييرات ساختار آموزش و پرورش را به طوركلي بيان كرده است.
دراين قانون دولت موظف شده است كه عمل خود را دركليه زمينهها تقويت كند
تابتواند با اهداف قانون اساسي وقانون آموزش ملي هماهنگ باشد.
قوانين آموزش عالي
· قانون مصوب سال 1977، اصلاحي سال 1994درخصوص سازمان وزارت امور دانشگاهها
· قانون مصوب سال 1974، اصلاحي سال1992درخصوص آموزش عالي خصوصي
برنامه ريزي و ارزيابي تحصيلي
سياستهاي اصلي
تحصيلات براي انسان فرصتي ايجاد ميكند تا كيفيت زندگي خود را ارتقاء دهند و با
يكديگر در صلح و هماهنگي زندگي كنند و خود را با شرايط مختلف اجتماع وفق دهند.
بنابراين تحصيلات داراي هدف برقراري هماهنگي و توازن درچهار زمينه روحي، ذهني،
فيزيكي و اجتماعي انسانها ميباشد.فراهم كردن تحصيلات پايه از ابتدايي تا
دبيرستان فقط بر روي كسب دانش و افزايش توانايي تمركز ندارد. به هرحال برنامههاي
درسي تهيه شده براي تمامي سطوح تحصيلات، به دانشآموزان فرصت ميدهند تا خود را
براي زندگي هماهنگ دراجتماع و توانايي كسب شغلي هماهنگ با توانائيهايشان آماده
كنند. اين امر دو مورد دروس اجباري و انتخابي كليه دانشآموزان صادق است. برنامه
درسي آموزش ابتدايي كه در سال 1978 تدوين و در سال 1990 بازبيني شد، بيشتر بر
روندها تكيه دارد تا مطالب. ساختار اين برنامه تأكيد دارد كه به دانشآموزان دانش،
مهارت، ارزش، مهراد درتفكر و حل مسائل، آگاهي از ارزش يادگيري و توانايي انطباق
آموختهها بر زندگي روزمره را بدهد.ساختار اين برنامه شامل پنج گروه تجربيات
آموزشي به شرح زير است: مهارتهاي پايه(زبان تايلندي و رياضيات)،تجربه زندگي، رشد
شخصيت(عادتها، وجدان، هنر، ورزش و موسيقي)، فعاليتهاي عادت ساز(جوانان صليب سرخ)
و تجربيات از طريق كار(كار منزل، كشاورزي و كارهاي انتخابي) و تجربيات ويژه كه
عبارتند از تجربياتي مطابق علايق دانشآموز. براي تمام اين فعاليتها نيز روزهاي
ارزشيابي خاصي وجود دارند. براي اينكه اين آموزشها با نيازهاي جامعه هماهنگ
باشند، همكاري جامعه در تعيين برنامه و واسطههاي تدريس و يادگيري ضروري است.
برنامه درسي آموزش راهنمايي سال 1978كه درسال 1990بازبيني شد، بر روندهاي تفكر و
عمل تأكيد دارد.دروس و فعاليتهاي اجباري كاهش و فعاليتها و دروس انتخابي افزايش
يافتهاند تا به دانشآموزان حق انتخاب بيشتري در زمينههاي عمومي و حرفهاي بدهند.
جلسات مطالعاتي خاصي براي فعاليتهاي مستقل وجود دارند كه دانشآموزان را به سمت
درك علايق و استعدادهاي واقعي خود سوق ميدهند.ساختاراين برنامه شامل مباحث اصلي
زبان تايلندي، علوم، رياضيات، علوم اجتماعي، بهداشت جسمي و هنر است.مباحث انتخابي
نيزعبارتند از: علوم اجتماعي، بهداشت جسمي و كار. مباحث اختياري نيز شامل:
زبانها، رياضيات و علوم و دروس علوم اجتماعي، مجموعه رشد شخصيت و
سايرمواردميشوند.ازجمله اين مباحث اختياري ميتوان از كار و اشتغال در زمينههاي:
توليد، خدمات، و كارورزي درحين تحصيل نام برد. به علاوه دانشآموزان، سه گروه
فعاليت ديگر را نيز انجام ميدهندكه شامل:فعاليتهاي تعيين شده توسط وزارت،مشاوره
وبرنامههاي شخصي دانشآموزان هستند.برنامه درسي آموزش دبيرستان سال 1981 كه در سال
1990 بازبيني شد، ساختاري انعطافپذيرتر داشت. تمركز اين برنامه بر كاربرد
آموختهها در زمينههاي مختلف، مطابق با سياستها و اهداف و نيازهاي محلي بود.اين
برنامه شامل روندهاي تدريس و يادگيري بود كه بر افزايش كيفيت زندگي، دانش و
مهارتهاي ويژه بر اساس پتانسيل دانشآموز، امكان دادن به دانشآموز براي اينكه فرد
مفيدي براي اجتماع باشد، تأكيد داشتند.ساختار اين دوره شامل دورس اجباري (دروس
اصلي: زبان تايلندي، مطالعات اجتماعي و بهداشت جسمي؛ دروس انتخابي: بهداشت جسمي،
علوم، دانش پايه درباره اشتغال؛ دروس اختياري: زبانها، علوم اجتماعي، رشد
شخصيت و علوم و رياضيات) ميباشد.
به علاوه دانشآموزان بايد سه گروه فعاليت ديگر را انجام دهند كه شامل:
فعاليتهاي تعيين شده از سوي وزارت، مشاوره و فعاليتهاي مستقل ميشوند.يك دوره غير
رسمي آموزش فني و حرفهاي نيز براي كساني كه سال اول ابتدايي را گذراندهاند اما
امكان ماندن در سيستم مدرسه را نداشتهاند، در نظر گرفته شده است. هدف اين دوره
دادن يك احساس مسئوليت در قبال خود،جامعه و كشور به دانشآموز با تأكيد برارزشهاي
تايلندي است. دانشآموزان، بايد بتوانند كسب دانش كنند و اين دانش را در ارتقاي
كيفيت زندگي خود به كار ببندند.آنان بايد به دوستي كليت اشتغال، خود و جامعه را درك
كنند. دانشآموزان بايد قادر باشند تا نظرياتي از خود درباره زندگي داشته باشند تا
رفتارهاي خود را با شغلشان هماهنگ سازند و زندگي شرافتمندي را اداره نمايند.
|