نظام آموزشي كشورهاي جهان

صفحه اصلی سایت محشر بخش سرگرمی تفریحی محشر اس ام اس جوک و لطیفه های جدید فارسی مطالب و عکس های جالب خواندنی دیدنی عکس ایرانی و خارجی خطای دید - به چشمان خود اعتماد نکنید اتاق چت روم فارسی گفتگو دوستیابی عاشقانه متن زیبا ساز محشر نکته های زیبایی آرایشی و بهداشتی کاملترین مرجع انواع فال ، طالع بینی و آدم شناسی به سبک های مختلف آموزش آشپزی ، تهیه انواع ترشیجات دسر شیرینی غذای ايرانی غذای فرنگی غذای کودک و نوشیدنی اطلاعات راهنما تلفن کل کشور نقشه جهان نقشه تهران فرهنگ اسامي پسر و دختر ایرانی آموزش انواع داستان و رمان در کتابخانه محشر سایتهای اینترنتی فارسی لینک های مختلف ایرانی و خارجی ارسال رایگان کارت تبریک های عکس و فلش برای مناسبت های عاشقانه ولنتاین تولد و غیره ترجمه تصویر های عاشقانه عشق یعنی ... محاسبه گر عشق ابزارهاي موبايل جدید ترین اخبار ایران و جهان اطلاعات غذایی تغذيه رژیم و سلامتي جدیدترین رکورد ها و ترین ها گالری عکس های جالب غیر ایرانی ضرب المثل های فارسی ايران همراه با عکس قرآن به سه زبان فارسي عربي انگليسي ترفند هاي كارآمد اینترنتی کامپیوتر و موبایل بخش بين الملل در محشر چك كردن عکس و وضعيت اي دي ياهو در مسنجر با امکانات جالب دانلود رايگان نقشه کامل شهر تهران براي تمامي موبايل هاي سامسونگ - سونی اریکسون - نوکيا پخش زنده و مستقیم شبکه های راديو و تلويزيون آنلاين معرفی شهر های ایران تبليغات در محبوبترین سایت فارسی نقشه سایت

تاريخچه آموزشي


تاريخچه آموزشي

تاريخچه آموزش رسمي در كشور غنا به دوران شكوفايي قبل از استعمار اين كشور باز ميگردد. برطبق نشر مورخين، اولين مدارس رسمي كشور غنا توسط گروهي از تجار و ميلغين ديني تأسيس گرديد.گفتني است كه ساختار آموزش رسمي كشور در حين دوره استعمار بر اساس نظام آموزشي كشور انگلستان طراحي گرديد.درسال 1957 پس از استقلال كشور نظام آموزشي متحمل اصلاحات وتغييرات فراواني در ساختار خود گرديد.عده كثيري از برجسته ترين افراد دولتي وغير دولتي چه پس از استعمار وچه قبل ار آن توجه خاصي بر نظام آموزشي كشور معطوف داشته اند.

اعمال اصلاحات گسترده درساختار نظام آموزشي كشور در اواخر دهه1980 قالب آموزشي كشور را هر چه بيشتر به نظام آموزشي آمزيكا نزديكتر نمود به عبارت ديگر در نظام آموزشي عمده توجه بر استعداد و نيروهاي انساني متمركز گرديده واز توجه محض به ارائه آموزشهاي آكادميك صرف پرهيز گرديد.تلاشهاي اساسي در جهت طراحي نظام آموزشي رسمي در كشور غنا براي نخستين بار از سوي تعدادي از تجار اروپايي به ويژه دانماركي ها ، هلندي ها وانگليسي ها صورت گرفت.

گفتني است كه كودكان غنايي در اين مدارس به عنتوان دستياران اداري يا سربازان جنگي تحت تعليم قرارميگرفتند.تعدادي ازمورخين ادعا ميكنند كه براي نخستين باردرسال1529 مدرسهElmina بنا نهاد كه بعدها اين قلعه به تصرف هلندي ها در آمده و آنها نيز در سال 1644 به تأسيس مدرسه اي به سبك وشيوه خود اقدام نمودند . گفتني است كه مفاهيم، ارزشها واصول آموزشي هلندي به مدت 200 سال در اين قلعه به كودكان غنايي آموزش داده مي شد.مدارك نشان مي دهند كه دولت انگلستان نيز مدرسه اي در قلعهCape Coast تأسيس نموده ودانماركي ها به تأسيس چنين مدرسه اي در قلعه Christianbory واقع در پايتخت كشور Accra مبادرت نمودند.

گفتني است كه نوابغ بومي غنا نظيرAnthony William Christian Protten در اين مدارس تعليم ديده اند.اين افراد به آموزش خود در اروپا ادامه داده، توسط تجار انگليسي ، هلندي و...حمايت مالي گرديده وبعدها به عنوان الگويي براي ديگر شهروندان غنايي به كشور بازگشتند .گفتني است كه مدارس رسمي كشور غنا نيز با احداث و گسترش اماكن مذهبي و كليساها توسط مبلغين مذهبي ارتباط تنگاتنگي دارد چرا كه چنين اماكني جهت رشد وتبليغ و ترويج افكار و عقايد خود به آموزش افراد و تأسيس مدارس و مراكزي بدين علت ملزم بودند.طى قرن 18 مبلغين مذهبي دانماركي از همقطاران دينني خود در كشورهاي موراوي و آلمان دعوت به عمل آوردند تا در آموزش كودكان غنايي در مدارس قلعه اي در منطقه گلد كواست با آنان همكاري نمايند.

گفتني است كه درسال1768 تعداد5 تن ازمبلغين مذكور در منطقه Christianboryمستقر شدند.از اين ميان تعداد 11 مبلغ فوت كرده وتنها يكي از فرمانداران دانماركي به نام Johannvon Richard مشتاقانه و به صورت شخصي به آموزش كودكان غنايي مبادرت نمود .وي مصرانه در جهت تأسيس مدارس آموزشي با سياق جديد تلاش نموده ودر اين جهت با انجمن مبلغين مذهبي شمال غربي سوئيس تماس گرفته واز آنان تقاضا نمود تا به غنا آمده و با حمايت دولت دانمارك در جهت تدوين برنامه منظم آموزشي تلاش نمايند. اولين گروه 4 نفره از اين مبلغين در سال 1828 وارد خاك غنا شده و دومين گروه نيز متعاقباً در سال 1832 وارد كشور شدند تلاشهاي خستگي ناپذير مبلغين سوئيس به تأسيس بنياد آموزشي مستحكم وغني در كشور منجر گرديد.

به طوريكه درسال1848تعداد300 دانش آموزغنايي ازآموزشهاي منظم درمناطق KROPONG و Christianbory برخوردار گرديدند.

بدين ترتيب درمدت زمان كوتاهي مدارس متعددي درمناطقKIBI (1853) )ABOKOBI 1854) ODUMASE(1856) تأسيس گرديد.علاوه بر آموزش مهارتهاي آموزشي نظير خواندن، نوشتن وعلوم رياضي مبلغين مذهبيBasel دانش آموزان به فراگيري علوم عملي در جهت غناي هر چه بيشتر دين مسيحيت بر آمدند. در اين گونه كلاسهاي عملي مهارتهاي عملي چون نجاري، بنائي،آهنگري،كفاشي، صحافي وخياطي وگلدوزي (ويژه خواهران) به دانش آموزان آموخته مي شد.گفتني است آميختگي اين گونه آموزشهاي عملي با متد نظام آموزشي رسمي كشور منجر به پويا تر شدن دانش آموزان غنايي نسبت به گذشته گرديد .در اين ميان از جمله بزرگترين فعاليتهاي انجمن مذهبيBasel ميتوان به تهيه رونوشت هايي از چهار كتاب شرح تاريخچه زندگي عيسي به زبانهاي بومي ومحلي وتوزيع آن در ميان دانش آموزان غنايي اشاره نمود.از جمله افراد صاحب نامي كه در اين راه كوشش فراوان به خرج دارند ميتوان به H.N.Riis(1853) ،Bernard Sdegar (1859) وZinner mann (1865) اشاره نمود كه به تهيه نسخه هايي از كتاب مذكور در قالب زبانهاي محليTWI > EWE . GA مبادرت نمودند .

گفتني است كه 62 سال پس از تأسيس (در سال 1916) انجمنBASEL به كليساي پروتستان تبديل شده و در جهت تأسيس دانشسراي حرفه اي در AKROPONG كه به عنوان مدرسه مادر كشور غنا شناخته شده است. 30 مدرسه آموزش گرامر ومدارس شبانه روزي 98 روزه براي دختران وپسران غنايي تلاشهاي فراواني به عمل آورد . بعد ها فعاليت مبلغين مذهبي Basel در مناطق شرقي مستعمره با تأسيس انجمن مذهبي آلماني به نام انجمن پروتستانهاي شهر بريمين تكامل يافته و با نفوذ اين انجمن در مرزهاي شرقي ناحيه ولتا طي سال 1881 تعداد 20 مدرسه رسمي در مناطق داخلي وحومه شهرهاي Peki ; Keta ; Ito ; Auyako ; Amdedzofe تأسيس گرديد .در حاليكه مبلغين مذهبي آلماني زبان در نيمه شرقي مستعمره به فعاليت مي پرداختند انجمن متديسها يا پيروان جان ويسلي به فعاليت در نواحي مركزي مبادرت مي نمودند .از جمله اهداف پيروان جان ويسلي نظير انجمنBASEL علاوه بر وعظ، مي توان به تلاش در جهت تبليغ دين مسيحيت از روي انجيل در مدارس كشور اشاره نمود. تا سال 1874 يعني زماني كه دولت انگلستان قدرت مستعمراتي مستعمرهGold coast را در دست گرفت،پيشرفت عمده اي در حوزه آموزشي كشور غنا تحقق يافت .گفتني است كه عمده اين پيشرفت هاي اموزشي در مدارس مبلغين جان ويسلي و Basel كه در سراسر كشور نيز پراكنده شده بود صورت گرفت. تا سال 1881 تعداد 139 مدرسه در كشور تأسيس گرديد كه از اين تعداد يك مدرسه در COPE Cape و 2مدرسه در اكرا تحت نظارت مستقيم دولت انگلستان قرار داشتند .

گفتني است كه مبلغين مذهبي مدارس Basel از 47مدرسه، مبلغين جان ويسلي از 84 مدرسه مبلغين Bremen از 4 مدرسه وكليساي كاتوليك رم نيز از 1 مدرسه برخوردار بودند .بر طبق چنين آمار تاريخي مي توان گفت كه نظام آموزشي کشور غنا طي مراحل آغازين وتکاملي خود به طور عمده اي برگرفته از متدهاي آموزشي گروه هاي تبليغاتي مذهبي بوده وبه طور جدي در سال 1882 دولت طرح جامع وملي حوزه آموزشي كشور را طراحي نمود . طبق اين طرح نظام آموزشي واحدي براي كشور اتخاذ گرديد كه طي آن به هر يك از معلمان آموزشي مدارك ومجوزهاي آموزشي خاصي اعطا گرديد . گفتني است كه اولين حكم رسمي حوزه آموزشي كشور در جهت ارتقاء سطح كيفي وكمي آموزش در سال 1887 به تصويب رسيد كه تا سال 1925 به اجرا گزارده شد .به موجب طرح مذكور بازرسي كلي جهت رسيدگي ونظارت بر امور وفعاليتهاي آموزشي كشور منصوب گرديده واداره وزارت آموزش وپرورش منطقه Gold COASTشروع به فعاليت نمود .در اين برهه از زمان تعداد كل دانش آموزان نظام آموزشي كشور بر 5076 نفر بالغ گرديد كه از اين تعداد 1037 نفر را دانش آموزان دختر تشكيل مي دادند. در سال1902 نواحي جنوبي و قلمرهاي شمالي كشور نيز بر قلمرومستعمره افزوده شده وموقعيت مناسب اقتصادي كشور به واسطه افزايش درآمد ناشي از فروش كاكائو به پيشرفتهاي چشمگيري در حوزه آموزشي منجر گرديد .در اين برهه شهروندان غنايي به اهميت آموزش پي برده ودر جهت رونق هر چه بيشتر آن به اعطاي اعانات مالي به بخش آموزشي مبادرت نمودند .

در سال 1918 فرماندار منطقه Gold COASTدر اعلام همگاني اذعان داشت كه مبلغ 38000 پوند در جهت غنا وتوسعه حوزه آموزشي كشور ، فراهم آوردن امكان برخورداري از آموزشهاي اوليه وابتدايي براي كليه پسران ودختران غنايي، تأسيس دانشسراي معلمان در هر ايالت، اعطاي حقوق مناسب به آموزگاران و نهايتاً تأسيس دانشكده سلطنتي در كشور هزينه گردد .

در سال1920، شركت سرمايه گذاري Phleps – Stokes آمريكا مبادرت به ارسال هيأتي از بازرسين جهت بازرسي در خصوص نظام آموزشي كشورهاي آفريقائي وبالاخص كشور غنا نمود. گزارش هيأت مذكور براي دولت انگلستان نيازهاي كشور غنا در حوزه آموزش وپرورش را مشخص ساخت.در همين اثناء دولت Gold COASTكميته محلي را به تحقيق و بررسي در خصوص نيارمنديهاي واقعي حوره آموزش کشور ملزم نمود.كميته مذكورنيز پس از انسجام بررسي هاي لازم احداث 3 موسسه جديد آموزشي را لازم تشخيص داد .از جمله سه موسسه جديد آموزشي فوق مي توان به 1مدرسه متوسطه،1كالج دولتي آموزشي معلمان براي معلمين مرد(كه در واقع جايگزين ساختمان قبلي كالج شد كه در سال 1909 تأسيس يافته بود ) و1 كالج آموزش معلمين زن اشاره نمود .در سال 1919 با به قدرت رسيدن Gordon Guggisberej به سمت فرماندارد جديد Gold COASTتوجه چشمگيري به حوزه آموزش درجه يك در مدارس كشور اعمال گرديد .وي اقدام به تشكيل كميته 1922 به رياست وزير آموزش وپرورش نمود تا از اين طريق تحقيقات بيشتري در خصوص آموزش وپرورش منطقه اي صورت گيرد. وي همچنين پيشنهاد ادغام 3 موسسه آموزشي توسط كميته 1922 را مطرح كرد چرا كه دولت از توان تقبل هزينه هاي آموزشي هر3 موسسه برخوردار نبود بنابراين 3 موسسه مدكور به يك موسسه جامع ملي تغيير ماهيت دادند .بنا بر رأي اعضاي كميته مذكور موسه جامع ملي در سال 1927 در Achimota تأسيس شده و به ارائه آموزش عمومي متوسطه ، آموزش معلمان وآموزش فني حرفه اي براي دانش آموزان مرد مبادرت نمود .مدتي بعد دوره هاي آموزش عالي فني حرفه اي وآموزش معلمان براي هر دو گروه جنسي ( مرد و زن ) در اين موسسه داير گرديد .

در سال 1947 دانشگاه Gold COASTتحت نظارت كالج Achimota تأسيس يافته وامروزه به عنوان دانشگاه غنا به فعاليت مي پردازند .تا اواخرسال1922 نخستين مدرسه صنعتي وتجاري كشور با عنوان مدرسه فني ACCRA تأسيس يافت.در همين اثناء پرداختن به مسائلي چون برقراري اتحاد ميان والدين ومعلمين افزايش درآمد ناچيز معلمين وافزايش دوره آموزشي معلمان در رأس امور قرار گرفت.

در سال 1922 توجه خاصي به مناطق شمالي كشور متمركز گرديده و وزارتخانه مستقل آموزش وپرورش در نواحي شمالي تشكيل يافت . در همين اثناء مدرسه تجاري در منطقه يندي در شمال كشور تأسيس گرديد .از جمله مهمترين اولويتهاي دولت تا سال 1933 پرداختن به موضوع آموزش معلمان بود به گونه اي كه تا اواخرسال 1933تعداد449معلم در دانشسراي آموزش معلمان تحت تعليم وآموزش قرار گرفتند. درسال 1937، انجمن كشيشان كاتوليك به تاسيس 2كالج آموزش معلمان در منطقه Navrongos مبادرت نمود .از جمله مهمترين پيشرفت هاي حوزه آموزش كشور طي دهه30 مي توان به تأييد وتصويب كاربرد زبانهاي محلي كشور با عناوين Twi ; Fanti ; Ewe ; Ga به عنوان زبان آموزشي- رسمي كشور ياد نمود.پس از گذراندن 10 سال دوره هاي آموزشي مقدماتي وپيشرفته ابتدايي وزارت آموزش و پرورش طرح اعطاي بورس هاي تحصيلي به دانش آموزان موفق را تصويب نمود .در همين اثناء آموزش علوم غير تئوريك نظير آشپزي ، خشكشويي ، نگهداري از كودك و سوزن دوزي به دختران وعلوم تجاري نظير خلاصه نويسي، تند نويسي، كتابداري و تايپ در مدرسه علوم اخلاقي Cape Coast ارائه شده و به زودي در ساير مدارس كشور مورد استفاده واستقبال قرار گرفت .از آنجائيكه امكان فراهم آوردن نظام آموزشي اجباري ورايگان براي دولت مقدور نبود از اين رو دولت مبادرت به تأمين بخشي از هزينه هاي آموزشي از طريق دريافت شهريه تحصيلي و تأمين بخشي ديگر از طريق اعطاي سوبسيدهاي آموزشي نمود .در قلمروهاي شمالي كشور كه اغلب مدارس به سيستم شبانه روزي اداره مي گرديد پرداخت شهريه به انواع مختلف از جمله ارائه احشام ومواد غذايي از سوي والدين دانش آموزان صورت مي گرفت. علاوه برفرماندار اين منطقه شخصيت هاي بومي منطقه نظير Dr. James Kwegir Aggrey وJosiah Spio – Garbran نيز در پيشرفت وتوسعه نظام آموزشي كشور نقش به سزايي ايفا كردند .از جمله مهم ترين اقدامات Aggrey تلاش در جهت فراهم آوردن امكانات آموزشي براي دختران غنايي و القاء فرهنگ آموزش همگاني در كشور بود .اين اقدامات سبب گرديد تا طي سالهاي آتي تعداد اماكن آموزشي ومدارس ويژه دختران وحتي كالج هاي تخصصي رو به افزايش گذارد. Josiah Spio – Garbran نيز به آموزش تقويتي دانش آموزان ضعيف وعقب افتاده از دروس آموزشي به ويژه دروس رياضي در مقطع متوسطه مي پرداخت .اگر چه نظام آموزشي رسمي براي نخستين بار توسط دولت استعماري انگلستان براي شهروندان غنايي فراهم آمد اما در جهت تربيت افراد نخبه با تحصيلات عاليه پيشرفت چشمگيري نداشته وعلاوه بر اين تنها قشر محدودي از جمعيت بوميان به نظام آموزشي و امكانات آن دسترسي داشته وتحت تعليمات آكادميك قرار مي گرفتند.روند تدريجي پيشرفت درحوزه آموزش كشور همچنان ادامه داشت. تا اينكه در سال 1952 رهبر ملي غنا به جايگاه آموزش به عنوان اصلي ترين ابزار توسعه ملي اشاره نموده وسياست آموزش همگاني را براي شهروندان غنايي به اجرا در آورد.از زمان استقلال كشور، دولتهاي متبوع همواره بر اهميت آموزش همگاني جهت دستيابي به توسعه ملي از طريق اتخاذ سياستهاي مناسب آموزشي متناسب با توسعه اجتماعي ، صنعتي وتكنولوژيكي جامعه اذعان داشته اند.