آموزش زنان
طرح آموزش همگاني زنان در كشور هندوستان توسط ويكتوريا ولكوف در
اكتبر1998به مورد اجرا گذارده شد. با وجوديكه دولت هندوستان به تلاش زيادي در ارائه
برنامه هاي آموزش همگاني مبادرت نموده، اما با اين حال، زنان هندوستان از لحاظ
ميزان سواد در سطح بسيار پائيني قرار دارند. به نحوي كه طي سال 1991، از تعداد 330
ميليون زن رده هاي سني 7
سال و بالاتر، تنها 40درصد از سواد خواندن و نوشتن برخوردار بودند. و اين بدين
معني است كه در حال حاضر 220 ميليون زن بي سواد در كشور هندوستان وجود دارد. گفتني
است كه سطح پائين سواد زنان هندي نه تنها بر زندگي زنان اين جامعه، بلكه بر خانوادة
آنها و وضع اقتصادي جامعه نيز تأثير منفي گذارده است. مطالعات بعمل آمده در اين
زمينه، نشان مي دهد آندسته از زناني كه از توانايي خواندن و نوشتن برخوردار نمي
باشند در مقايسه با ساير زنان از استعداد باروري (حاملگي) و ميزان مرگ و مير
بالاتري برخوردار مي باشند. آنها همچنين از شرايط تغذيه اي و درآمد پائيني برخوردار
بوده و در مقايسه با ساير زنان جامعه (زنان خانه دار) از استقلال فردي كمتري بهره
مند مي باشند.
جدول فوق نشان مي دهد كه نرخ مرگ و مير نوزادان با سطح آموزش و
سواد مادران در ارتباط مستقيمي بوده و بعلاوه، كم بودن تعداد جمعيت باسواد نيز مانع
بزرگي در جهت رشد اقتصادي جامعه تلقّي مي گردد. اگر چه نرخ سواد در كشور هندوستان
در سطح پائيني قرار دارد، امّا طي چند دهة اخير هر دو جنس (مرد و زن) از لحاظ
آموزشي پيشرفت محسوسي داشته اند. طي سال 1971، تنها 22 درصد زنان و 46 درصد از
مردان هندي از نعمت سواد برخوردار بودند. اين در حالي است كه طي سال 1991، 39 درصد
از زنان و46 درصد از مردان با سواد گرديدند.(شكل 2) از اين روي ظرف مدت 20 سال، نرخ
زنان آموزش ديده به طور چشمگيري افزايش يافت. با وجود پيشرفت زماني در آموزش همچنان
اختلاف فاحشي ميان زنان و مردان باسواد، مشاهده مي گردد. گفتني است كه اين اختلاف
جنسي از سال 1981 رو به كاهش گذارده است. اما با اين حال در برخي ايالات نيز اين
اختلاف جنسي روبه گسترش بوده است. در بخش هاي مختلف شهري و روستايي، تفاوت شگفت
آوري در سطح سواد وميزان رشد آن وجود دارد. طي سال 1991، نرخ رشد تحصيلي زنان جامعة
شهري در مقايسه با زنان جامعة روستايي به دو برابر افزايش يافت. طي سال 1993 اين
ميزان، در جامعة شهري به 64 درصد و در جامعة روستايي به 31 درصد بالغ گرديد. سطوح
آموزشي در ايالت هاي مختلف كشور هندوستان متفاوت مي باشد، طبق آخرين آمار به دست
آمده طي سال 1991،86 درصد از زنان ايالات كوالا از نعمت سواد برخوردار بوده و از
بالاترين نرخ رشد تحصيلي در كشور برخوردار مي باشند. ايالت منرورام نيز با
برخورداري از 79 درصد زن باسواد، دومين رتبه را به خود اختصاص داده است. دو ايالت
بيهار و آتار نيز با كمتر از 30 درصد زن باسواد از نرخ رشد تحصيلي پائيني برخوردار
مي باشند. اين دو ايالت مذكور، رويهم رفته از 63 ميليون زن باسواد برخوردار مي
باشند. گفتني است كه اين سطح سواد به حد زيادي با موفقيت زنان در جامعه، در ارتباط
مي باشد. در ايالت كرالا ميزان مرگ و مير نوزادان كمتر بوده و انتظارات زندگي نيز
در سطح بالا تري قراردارد. برعكس ايالت كرالا، 2 ايالت آتار و بيهار از پائين ترين
سطح انتظارات برخوردارند. دركل مناطق كشور از لحاظ شهري يا روستايي از تفاوت هاي
زيادي در سطح آموزش و سواد زنان برخوردار مي باشند. در 6 ايالت از 24 ايالت كشور
تنها 25 درصد از زنان روستايي از نعمت سواد برخوردار مي باشند. در ايالت راجستان،
كمتر از 12 درصد از زنان روستايي باسواد مي باشند.
نرخ جمعيت زنان و مردان با سواد (طي سال
1991)
طبق آخرين تحقيقات به عمل آمده از هر 5 دختر هندي 3 نفر و از هر
5 پسر هندي 4 نفر در مدارس حضور مي يابند. اگر چه نرخ رشد سواد در كشور هندوستان
پائين مي باشد اما تلاش همه جانبه اي در ترغيب دختران جهت حضور در كلاسهاي درس،
صورت گرفته است. طي سالهاي 1992 و 1993، 75درصد از پسران و 68 درصد از دختران رده
هاي سني 6 الي 8 سال در مدارس حضور مي يافتند. در شش ايالت مختلف كشور نيز بالغ بر
85 درصد از دختران رده هاي سني 6 الي 14 سال در مدارس حضور سافتند. سطح سواد مردان
نيز در اين ايالات سير صعودي داشته است، به گونه اي كه اين ميزان، گاهي فراتر از
ميانگين ملّي بوده است. در كليه اين ايالات كشور، به استثناي ايالات بيهار، راجستان
و آتارپرداش بيش از نيمي از دختران رده هاي سني 6 الي 14 سال در مدارس حضور يافتند.
نرخ نام نويسي دختران و پسران در كلاسها، در ايالت بيهار در پائين ترين سطح قرار
داشته و 38 درصد از دختران و 64 درصد از پسران در مدارس حضور يافتند. مشكل عمده اي
كه متوجه هر دو جنس مي باشد اينست كه اگر دانش آموزان در ابتداي سال جهت حضور در
مدارس ثبت نام مي نمايند اما برخي از آنان هرگز در كلاس هاي درس حضور نمي يابند. بر
اساس برآورد، 45 درصد از دختران و 41 درصد از پسراني كه در كلاس هاي اول تا پنجم
تحصيل مي نمايند ترك تحصيل نموده اند. دختران اغلب به واسطه وظايف خانگي نظيرمراقبت
از خواهر يا برادران كوچكتر، از حضور دركلاسها باز مي مانند. علاوه بر اين دختراني
كه به سن بلوغ مي رسند، اغلب به واسطه حفظ آبرو اجازة حضور در كلاسها را ندارند.
اطلاعاتي كه در اين زمينه دردست است نشان مي دهد كه طي سال هاي 992 و1993 تنها 55
درصداز دختران رده هاي سني 11 الي 14 سال درمدارس حضوريافته اند واين درحالي است كه
اين ميزان براي پسران بر 61 درصد بالغ مي گردد.
نرخ ثبت نام دانش آموزان دخترمقاطع مختلف
آموزشي به نسبت ثبت نام 100 دانش آموز پسر طي سالهاي2001-1951
سال تحصيلي
|
مقطع آموزش ابتدايي (I-V) سطوح
|
مقطع آموزش مقدماتي متوسطه (VI-VIII) سطوح
|
مقطع آموزش تكميلي متوسطه (IX-X) سطوح
|
51-1950
|
39
|
18
|
16
|
61-1960
|
48
|
32
|
23
|
71-1970
|
60
|
41
|
35
|
81-1980
|
63
|
49
|
44
|
91-1990
|
71
|
58
|
50
|
92-1991
|
72
|
62
|
52
|
93-1992
|
72
|
61
|
51
|
94-1993
|
76
|
66
|
57
|
95-1994
|
75
|
65
|
57
|
96-1995
|
76
|
65
|
57
|
97-1996
|
77
|
66
|
59
|
98-1997
|
76
|
67
|
60
|
99-1998
|
77
|
68
|
62
|
2000-1999
|
77
|
68
|
65
|
2001-2000
|
78
|
69
|
63
|
نرخ ثبت نام دانش آموزان دختر به نسبت كل
تعداد دانش آموزان
سال تحصيلي
|
مقطع آموزش ابتدايي(I-V سطوح )
|
مقطع آموزش متوسطه (VI-VIII) سطوح
|
مقطع آموزش عالي
|
51-1950
|
28.1
|
16.1
|
10.0
|
56-1955
|
30.5
|
20.8
|
14.6
|
61-1960
|
32.6
|
23.9
|
16.0
|
66-1965
|
36.2
|
26.7
|
20.4
|
71-1970
|
37.1
|
29.3
|
20.0
|
76-1975
|
38.1
|
31.3
|
23.2
|
81-1980
|
38.6
|
32.9
|
26.7
|
86-1985
|
40.3
|
35.6
|
33.0
|
91-1990
|
41.5
|
36.7
|
33.3
|
92-1991
|
41.9
|
38.2
|
32.3
|
93-1992
|
42.6
|
38.8
|
33.2
|
94-1993
|
42.7
|
39.1
|
33.5
|
95-1994
|
42.9
|
39.3
|
34.0
|
96-1995
|
43.1
|
39.5
|
37.2
|
97-1996
|
43.4
|
39.8
|
38.2
|
98-1997
|
43.6
|
40.1
|
34.8
|
99-1998
|
43.5
|
40.5
|
38.8
|
2000-1999
|
43.6
|
40.4
|
39.9
|
2001-2000
|
43.7
|
40.9
|
36.9
|
|