ميزان كارايي و تأثيرگذاري
برنامه ها و استراتژي هاي آموزشي
همانگونه كه قبلاً نيز بدان اشاره شد، دولت هندوستان در جهت نيل
به اهداف آموزش همگاني EFA به اجراي يك سري طرح ها و پروژه
هاي جديدي ظرف مدت 10 سال اخير مبادرت نموده است. هر پروژه يا برنامه هدف خاصي را
دنبال نموده و در قالب هر يك از اي ن برنامه ه ا و پروژه ها يك سري عمليات نظارتي و
سنجشي ب ه مورد اجرا گذارده مي شود. در اين سنجش تن ها ب ر انعكاس كلّي ب رخي
استراتژي ه ا و روش هاي اتخاذي چن د سال اخير و نحوة اجراي آنها از طريق پروژه ها و
برنامه ها، تأكيد مي گردد. فلذا اكثر عمليات نظارتي در كليه مناطق كشور قابل اجرا
نبوده و هر ايالت با روش منحصر به فرد خود به اجراي برنامه ها مي پردازند. طي چندين
سال اخير با توجه به مسافت و بعد جمعيتي كشور معيارهاي خاصي در ارائة خدمات مدرسه
اي دنبال مي گردد كه اين عمل خود بر گسترش مدراس ابتدايي منجر گرديده است. به نحوي
كه اكثر كودكان از امكان دسترسي فيزيكي به اين مدارس برخوردار مي باشند. دهة 90 دو
پيشرفت جديد در اي ن زمينه را به ثبت رسانده است. چندين دولت ايالتي از اين هم
فراتر رفته و به خلق امكانات جدي د در سكونتگاه هاي كوچك دست يازيده اند. مدنظر
داشتن اين امر كه عدم حضور كودكان در مدارس منحصرا به فاصلة فيزيكي منتهي نشده و
عوامل فرهنگي و اقتصادي نيز در اين امر دخيل مي باشند به اجراي هر چه بهتر اي ن
برنام ه كمك زيادي نموده است. اولين نتيجة مثبت اين امر آن بوده است كه در مناطقي
كه اين ابتكارات ب ه اجرا درآمدند نرخ ثبت نام و حضور كودكان به ميزان قابل توجهي
ارتقاء يافته است. است راتژي ديگري كه طي دهة اخير اتخاذ گرديده، معين نمودن
معيارهاي عمدة ملّي جهت تجهيز مدارس سراسر كشور مي باشد. دولت از طريق طرح بهره
برداري از تخته سياه (Operation Blakbord)
ابتكار جديدي را خلق نمود كه طي آن هر مدرسة ابتدايي مي بايست حداقل از دو كلاس درس
برخوردار بوده و بدون توجه به تعداد دانش آموزان از حداقل 2 معلم جهت تدريس در كلاس
ها بهره گيرد. اين معيار كه در سرتاسر كشور به مورد اجرا گذارده شد، شرايط زيرساختي
مدارس ابتدايي مناطق روستايي كشور را تحت تأثير ق رار داده است. با توجه به اينكه
همچنان 50 درصد از جمعيت كشور از نعمت سواد بي بهره اند از اين روي پيشبرد برنامه
هاي ارتقاء سطح سواد و آموزش بزرگسالان كار آساني نيست. دولت هندوستان پس از
ارزيابي و سنجش استراتژي هاي قبلي و بررسي دستاوردهاي آن به اجراي طرح عملياتي
آموزش ملي به سال 1988 مبادرت نموده و در جهت گست رش آموزش در سرت اسر كشور به
اتخاذ سياست بسيج همگان ي مبادرت نمود. در اينجا نيز به جاي استفاده از پرسنل اجير
سعي شده است تا از كاركنان غيردولتي استفاده شود. اگر چه تأثير اجراي اين سياست بن
ا ب ه دلايلي روشن در سرت اسر كشور يكسان نبوده اما با اين حال اين استراتژي به
همراه ابتكارات به عمل آمده در سنجش آموزش ابتدايي به افزايش تعداد افراد باسواد
كشور منتهي گرديده است. اي ن م وضوع بيشتر در خصوص اف راد جامعة روستايي و بويژه زن
ان مصداق مي يابد. از جمله نكات ديگري كه مي توان به ميزان كارآمدي استراتژي مذكور
پي برد افزايش نرخ درخواست هاي مردم در جهت ورود به مراكز آموزش عالي و آموزش
پيوسته اشاره نمود. همانگونه كه قبلا نيز بدان اشاره گرديد جهت نيل ب ه اهداف
ECCE Farderstufe ن ه تنها بايد دست رسي فيزيك ي ب ه م دارس را مهي ا
نم ود بلك ه مي بايستي مشاركت كودكان در اين روند آموزشي را نيز تضمين نمود. اگر چه
سيستم آموزش همگاني ظرف چند س ال اخي ر ب ه طور ف وق الع اده اي گسترش يافته است،
با اين حال غلبه بر ناهمگوني هاي موجود در مناطق جغرافيايي مختلف و گروه هاي متفاوت
اجتماعي كار آساني نيست. برخي از اين ناهمگوني ها همانند تف اوت هاي موجود ميان دو
جنس زن و مرد طي چند سال اخير كاهش يافته است. با اين حال، ايجاد برابري در حوزة
اجرايي برنامه هاي آموزش همگاني EFA همچنان ب ه عن وان معضل
ي ب زرگ به حساب مي آيد ك ه پيش روي طراحان و مديران آموزشي قرار گرفته است. برداشت
ها حاكي از آنند كه مقابله ب ا اي ن م وانع ب دون اقدام به تقرب مدارس با جامعه و
خلق حس تملك در ميان اجتم اع م حلّي و سرماي ه گذاران ممك ن ن مي باشد.