آموزش معلمان
آموزش معلمان
آموزش مقدماتي معلمان
دورههاي تربيت اوليه معلمان براي انواع مدارس مختلف، بخشي از آموزش عالي (hoges
onderwijs) ميباشد.بعضي از آنها در مؤسسات آموزش حرفهاي عالي آماده ميشوند (HBO)
و بعضي در صورتهاي مختلف تمام-وقت، پاره-وقت و دو وجهي (كار و تحصيل) در رشتههاي
تربيت-معلم HBO، براي تحصيلات مقدماتي، تخصصي (دورههاي بعد از ليسانس)، متوسطه
(مدرك پاية 1 يا 2)، وجود دارد.همچنين رشتههايي دانشگاهي به صورت تمام-وقت كه
مربوط به آموزش دبيران مدارس متوسطه ميباشد، ارائه ميگردد (رشتههاي ULO). ورود
به اين رشتهها فقط براي فارغالتحصيلان دانشگاهي مجاز ميباشد.
رشتة آموزش مدرسان مدارس متوسطه، در همة زمينهها در مدارس متوسطه، ارائه
ميگردند و دانشجويان ميتوانند در يك زمينه، صاحب تخصص شوند. مدرسان پاية 2، شرايط
لازم براي تدريس در زمينههاي زير را دارا هستند:
3 سال اولية HANO وVWO و همة سالهاي VMBO و تدريس در آموزش متوسطة شغي.
مدرسان پاية 1، واجد شرايط براي تدريس در همة زمينهها در سطح آموزش ابتدايي،
آموزش استثنايي و آموزش بزرگسالان، ميباشند. بيشتر معلمان در مدارس استثنايي،
داراي مدرك بالاتر از ليسانس هستند، كه اين مدرك مربوط به آموزش در مدارس استثنايي
ميباشد، البته داشتن اين مدرك براي معلمان اجباري نيست.
خط مشي قانوني
در حال حاضر، يك لايحة قانوني در سيستم استاد- كار شناس bachelor-master وجود
دارد؛ اگر اين لايحه تصويب شود، سيستم جديد در سال 2002، در سطح آموزش عالي،
معرفي خواهد شد. همچنين پيشنهادهاي مربوط به رشتههاي تربيت-معلم در مقاطع بالاتر
از ليسانس، ميبايست كه مورد ارزيابي قرار گيرد.
آموزش معلمان مدارس ابتدايي
رشتههايي در ارتباط با آموزش معلمان ابتدايي، به صورتهاي تمام-وقت، پاره-وقت و
دو وجهي (كار و تحصيل) ارائه ميگردد. همة رشتهها داراي با رآموزش، متشكل از 168
واحد تحصيلي، ميباشند. (معادل با 4 سال تحصيل) اما، اين امكان وجود دارد كه
دانشجويان براساس معلومات سابق تحصيلي و آموزش خود يا مهارتهايي كه در مكانهاي
ديگر كسب كردند، مشمول معافيت تحصيلي شوند. بنابراين، عملاً، مؤسسات ميتوانند
رشتههايي همانند رشتههاي استاندارد، با دورهاي كوتاهتر، ارائه
دهند.فارغالتحصيلان اين رشتهها، داراي شايستگي كامل براي تدريس همة مطالب بر همة
گروههاي سني (4 تا 12 ساله)، در سطح ابتدايي ميباشند. همچنين، اين صلاحيت را
دارند كه به تدريس در آموزش استثنايي و آموزش شغلي و بزرگسالان، بپردازند.رشتهاي
در آموزش استثنايي با مدرك بالاتر از ليسانس و بار تحصيلي 42 واحدي، نيز وجود
دارد.تقريباً، همة معلما فارغالتحصيل كه مايل به تدريس در آموزش استثنايي هستند،
رشتة مذكور را انتخاب ميكنند، البته اين امر براي معلمان اجباري نميباشد.
تاريخچه
تا زمان معرفي قانون آموزش ابتدايي 1981، در سال 1985، 2 صورت جداگانه براي
آموزش معلمان وجود داشت:
رشتههايي براي معلمان مهدكودك (4 تا 6 ساله)
آموزش براي معلمان ابتدايي در «فرهنگستان آموزش معلمان ابتدايي» : (6 تا 12
ساله)
در مدارس ابتدايي جديد، دو رشتة سابق آموزش معلمان مهدكودك و معلمان ابتدايي، به
كمك رشته براي آموزش معلمان مدارس ابتدايي در سطح HBO، تبديل شده است.
خط مشي قانوني
نظارت بر آموزش معلمان مدارس ابتدايي، توسط قانون آموزش عالي و تحقيقات، كه در
واقع در سال 1993 اجرا شد، انجام ميشود.
نهادهاي مركزي
رشتههاي آموزش معلمان ابتدايي، توسط مؤسسات HBO ارائه ميگردد، كه در واقع، اين
مؤسسات از طريق ايجاد آموزش خصوصي، اداره ميشوند. رشتههي مربوطه، توسط دولت،
سرمايهگذاري ميشوند.مركز اجرايي هر مؤسسه، مسئول بيمهنامة كاركنان خود ميباشد
كه اين بيمهنامه شامل موارد زير است:استخدام- گزينش- كار
مؤسسات آموزشي
رشتههاي آموزش معلمان ابتدايي، در واقع رشتههاي آموزش عالي و حرفهاي در
مؤسسات چند بخشي HBO و در دانشكدههاي آموزش معلمان ابتدايي، ميباشند.
در مجموع، 30 مؤسسه HBO، رشتههاي آموزش معلمان ايتدايي را ارائه ميدهند، كه
بعضي از اين مؤسسات داراي شعبههاي مختلف در مكانهاي متفاوت، ميباشند.
پذيرش تحصيلي
متقاضيان به رشتههاي HBO مربوط به آموزش معلمان ابتدايي، ميبايست داراي مدرك
HAVO (تحصيلات متوسطة عمومي) يا VWO (تحصيلات پيش0دانشگاهي) يا MBO (تحصيلات متوسطة
شغلي9 باشند.متقضيان 21 سال به بالا كه مدارك مورد نياز را ندارند، ميتوانند از
طريق آزمون ورودي كه به صورت شفاهي برگزار ميشود، وارد اين رشتهها شوند. هيچ نوع
محدوديت احصيلي از طرف دولت بر تعداد مكانهاي آموزش وجود ندارد.
دورة هاي آموزشي
براي رشتههاي آموزش معلمان ابتدايي، مقرراتي مرتبط با محتواي برنامة آزمونها و
شرايط فارغالتحصيلي، وجود دارد. صلاحيتها و شايستگيهاي مدارس ابتدايي (مراكز
آموزش معلمان ابتدايي) در قوانين تدريس و برگزاري آزمونها كه توسط مؤسسات مطرح
شدهاند، تنظيم مي؛ردند. هيچ نوع مقررات قانوني در ارتباط با دورة تحصيلي وجود
ندارد. فقط دستورات، ساختار و روشها، كه در واقع زمينة مقررات تدريس و برگزاري
آزمونها ميباشند، توسط قانون مقرر ميشوند. مؤسسات HBO، يك دورة تحصيلي معمولي را
طراحي كردهاند كه حدود %70 از طرح كلي را پوشش ميدهد. البته اجراي اين طرح، بر
طبق قانون، اجباري نيست.اما براي رشتههاي آموزش معلمان ابتدايي، مقرراتي در ارتباط
با محتواي برنامة آزمونها و شرايط فارغالتصحيلي، وجود دارد. شراط و ويژگيهايي
تنظيم شده است، كه اتنظار ميرود معلمان مدارس ابتدايي كار، آنها را داشته باشند،
همچنين، مؤسسات موافقت كردند كه اين شرايط و ويژگيها را در دورة تحصيلي خود، درج
كنند. اين ويژگيها و شرايط مرتبط با موارد زير ميباشند: موضوع و محتواي زمينههاي
آموزشي –صلاحيتهاي عمومي در ارتباط با نحوة رفتار با دانشآموزان و مهارتهاي
ديگر.
معيارهاي مربوط به اين ويژگيها، در موقع مناسب، توسط قانون وضع خواهد شد.
بنابراين، مؤسسات مجبور خواهند شد كه دانشجويان را براي سازش با اين معيارها، تعليم
دهند.
سپس، مقررات مربوط به برنامة آزمونها و شرايط فارغالتحصيلي. ديگر قابل اجرا
نخواهند بود. اگر چه دولت از طريق قانون، حق وضع مقررات بر ترتيب رشتهها را دارد
ولي هنوز براي انجام اين امر، برگزيده نشده است.دوره آموزشي براي هر رشته 168 واحد
تحصيلي (4 سال تحصيلي) ميباشد. يك واحد، معادل با يك هفته آموزش(40 ساعت آموزش)
ميباشد كه از دروس جزوهدار و آموزش مستقل و مجزا تشكيل شده است.هر سال تحصيلي
دانشگاهي متشكل از 42 هفته ميباشد.رشتهها از 2 بخش پايه (42 واحد) و بخش اصلي
تشكيل شدهاند. براي رشتههاي تمام-وقت، بخش 1 سال به طول ميانجامد و بخش
اصلي 3 سال طول ميكشد.عملاً، دورة رشتهها با يكديگر متفاوت ميباشد و اين امر به
عواملي دارد، از جمله: مدارك و معلومات سابق دانشجويان و مهارتهايي كه آنها،
سابقاً در مكانهاي ديگر كسب كردهاند.تمرين عملي تدريس يكي از عوامل مهم و اجباري
در آموزش معلمان ابتدايي ميباشد.عمل تدريس، يكي از عوامل مهم آموزش معلمان ابتدايي
ميباشد. دانشجويان، در زمينهاي كه نهايتاً قصد دارند در آن كار كنند، آموزش هاي
عملي ميبينند و اين آموزش ها براي آنها. الزامي ميباشد.مقررات مربوط به تدريس و
برگزاري آزمونها، بايد نحوة سازماندهي آموزش عملي تدريس را از طريق قانون، معين
كند. در حدود از رشتة مربوطه، به دورههاي تدريس عملي اختصاص دارد، كه
اين امر از سال اوّل آغاز ميگردد. تدريس عملي، به طور عمده در مدارس ابتدايي و
استثنايي، انجام ميود. پست معلم كارآموز (LIO) در آگوست 2000، در مدارس ابتدايي،
بعد از يك دورة آزمايشي 2 ساله، معرفي گرديد.دانشجويان سال آخر، ميتوانند تحت
قرارداد آموزش و استخدام، براي يك دورة محدود و به صورت پاره-وقت استخرام شوند.
(كمتر از 1 سال تحصيلي)
معلم كارآموزهمة وظايف و كارهاي يك كارمند معمولي را انجام ميدهد كه شامل گفتگو
با اوليا از طريق گزارشهاي خانجگي و مباحثهاي نيز ميباشد.سطح نظارت كم ميباشد،
كه اين موضوع باعث ميشود كه انتقال مطالب از دانشجو به معلم رسميتر باشد و مؤسسات
آموزش معلمان بهتر ميتوانند از اوضاع و جريانات پيشرفت در آموزش آگاه شوند.
ارزيابي تحصيلي
يك معلم ابتدايي شايسته و با صلاحيت، ميتواند همة موضوعات را به همة گروههاي
سني، درس دهد.
اما از سال 2001، آنها فقط ميتوانند در سالهاي اوّل و دوّم تربيت بدني را
تدريس كنند. همچنين، مدارس ميتوانند، معلماني ويژه را منصوب كنند كه داراي مدرك
آموزش متوسطه در زمينههاي زير هستند:
تناسب حواس- تربيت بدني- نقاشي- موسيقي- كارهاي دستي- تناسب حركات بدني- رقص-
زبان انگليسي- زبان فريزي و زبانهاي اقليت
براي تكميل دورة آموزش معلمان ابتدايي، دانشجويان بايد 168 واحد تحصيلي به علاوة
آزمونهاي مربوطه را، پشت سربگذارند. كسانيكه اين دوره را تكميل كردهاند، مدرك
آموزش عالي و حرفهاي را دريافت ميكنند. اين مدرك معمولاً موارد ذيل را معين
ميكند: رشتة مربوطه –قسمتهاي مختلف آزمونها و مدرك مربوط به تدريس و آموزش-
معضلات اساسي
مدارس ابتدايي، با كمبود كارمند مواجه هستند، اين موضوع ميتواند ناشي از عوامل
زير باشد:
سن نيروي كار (بازنشستگي آموزگاران در سنين بالا)، روية كاهش تعداد دانشآموزان
در كلاسها، تغييرات زيستي (افزايش تعداد دانشآموزان، كاهش نيروي جوان، در نتيجه
كاهش تعداد داوطلبان ورود به اين رشته)، نقش ضعيف حرفة معلمي (شغلهاي ديگر، جذابيت
بيشتري دارند.)
اقدامات گوناگوني جهت افزايش استخدام در اين حرفه و تشويق معلمان براي تدريس در
مدارس و نواحي ديگر، انجام گرفته است. از جمله:
راهكردهاي يادگيري آسانتري، معرفي شده است. استفاده از كاركناني كه جهت ماندن
در آن شغل بخاطر ايجاد فرصتهاي مناسب براي ادغام كار و مسئوليت و معرفي يك سياست
منسجم كارمندي تشويق ميشوند. و همچنين، يك مبارزة تبليغاتي براي ترويج حرفة
معلمي، به راه انداخته شده است.در 7 جولاي 2000، قانون موقتي استخدام معلمين (آموزش
ابتدايي و متوسطه) به اجرا درآمد. زير نظر اين قانون، مدرسهها ممكن است كه تحت
شرايط ويژه معلماني را منصوب كنند كه هنوز واجد شرايط نشدهاند.اينگونه افراد بايد
يك آزمون شغلي بدهند و ممكن است كه نياز به آموزش اضافي داشهت باشند، در واقع
آنها، با اين دورة امزش اضافي، ميتوانند مدرك كامل تدريس را دريافت نمايند.در
مدارس ابتدايي، به پيشرفتهايي كه در امور مديريتي صورت ميگيرد، اهميت زيادي داده
ميشود.
سرمايههايي براي آموزش ، مشاوره و راهنمايي تخصيص داده شده است. دورة تحصيلي
بعد از ليسانس، مربوط به رشتههاي مديريت مدارس ابتدايي، در سال 1994، در 5 مؤسسة
HBO، ارائه گرديد. هدف اين دوره، آموزش دادن به سر-دبيران ميباشد، تا آنها
بتوانند امور مالي و تحصيلي مدرسه را به خوبي اداره كنند. دانشجويان موفق، يك مدرك
تحصيلي مربوط به اين دوره، كسب ميكنند. اين دوره، 2 سال طول ميكشد و 1 روز در
هفته ميباشد. نيمي از مطالب اين رشته، شامل درسهايي است كه دانشجويان ميتوانند
آن را در حين كار، بدون از دست دادن حقوق خود، بگذرانند. همچنين، هزينههاي معلم
جايگزين، پرداخته ميشود. نيم ديگ مطالب اين رشته، از مطالعة شخصي خود معلم تشكيل
ميشود. گذراندن اين دوره، اجباري نميباشد. دورة آموزش متوسطة شغلي براي دستياران
آموزش از 1 آگوست 1998، آغاز گرديد.تعليم دستياران آموزشي، به معلمين در كارهاي
آموزشي معمولشان و نظارت بر دانشآموزان در كسب مهارتها عملي، كمك ميكند. وظايف
دستياران آموزشي، مربوط به ماهيت آموزش ميباشد. متقاضيان اين دوره ميبايست كه با
معيارهاي خاصي روبرو شوند. همچنين برنامههايي كه شامل شرايط فارغالتحصيلي براي
دورة تعليم دستياران آموزشي ميباشد،طراحي شده است.كلاسهاي مربوط به زبانهاي
اقليت ميتواند در ساعات خارج از مدرسه براي دانشآموزان اقليتهاي قومي،تشكيل شود.
يادگيري زبانهاي اقليت به دانشآموزان در فهم دروس ديگرشان، نيز كمك
ميكند.دورة HBO كه مربوط به آموزش معلمان زبانهاي اقليت ميباشد، به مدت چندين
سال است كه داير گرديده و متقاضيان بايد با معيارهاي خاصي روبرو شوند. با گذراندن
اين دوره، دانشجويان در يك رشته و فرهنگ خاص، تخصص مييابند. در سالهاي اخير، دولت
به مؤسسات HBO كه آموزش معلمان ابتدايي را تأمين ميكنند. هزينههاي كمكي
ميپردازد. اين كمك مالي، مؤسسات را قادر به انجام كارهاي زير ميسازد:
. ارائه رشتههاي ويژه و خاص براي گروههاي هدفمند-
. افزايش تعداد دانشجويان و ايجاد تخصص در آنان در رشتة اقليتهاي قومي-
. وارد كردن ICT به رشتهها
. همكاري با مدارس براي آموزش مربيان
. هماهنگي رشتهها مطابق با معيارهاي قانوني
آموزش معلمين متوسطه
معلمين در دسي تدريس مي كنند كه متخصص مي باشند معلمين مي توانند ازادنه هر
كتابي را با صلاحديد خود به دانش آموزان معرفي كرده وآن را تدريس نمايند.اين آزادي
باعث مي شود كه معلم ودانش آموز هر دو براي تحقيق كردن تشويق شوند.
معلمين در آموزش متوسطه دو دسته مي باشند:معلمين دروس نظري ومعلميني كه بيشتر به
صورت تجربي تدريس مي كنند معلمين با بهره گيري از آزمايشگاهها وكارگاههاي مختلف به
تدريس مي پردازند.معلمين كه به تدريس در دبيرستان ها مشغول هستند بايد از نظر
معيشتي در مشكل نباشند چون باعث مي شود كه روي تدريس آنها تاثير منفي
گذارد.همچنين در دبيرستانها معلمين مي توانند به صورت تمام وقت ويا پاره وقت به
تدريس اشتغال داشته باشند اين موضوع باعث مي شود كه معلمين راحتي بيشتري را در
دبيرستان احساس نمايند.معلمين تربيت بدني به صورت تمام وقت به تدريس مي
پردازد.همچنين معلمين در زمان تحصيل خودشان به مطالعه دروس تربيتي وروانشناسي مي
پردازند تا بتوانند در زمان تدريس واشتغال برخورد مناسبي با دانش آموزان داشته
باشند .
آموزش معلمان متوسطه حرفه اي
به منظور تدريس در مدارس MBO معلمان به شرايط كامل تدريس در دبيرستان نياز دارند
، كه اين شرايط از طريق يك دوره آموزش عالي حرفه اي دركالجHbo تعيين ميگردد.
گردد.معلمان به كار آموزان موضوعات عمومي فني وآموزش فيزيك را تدريس مي كنند.
آموزش معلمان متوسطة شغلي و بزرگسالان
2 راه براي دبير شدن در مدارس متوسطه وجود دارد. از طريق گذراندن دورة آموزش
معلمان در مؤسسات HBO و يا از طريق رشتة تربيت-معلم در مقاطع بالاتر از ليسانس در
دانشگاهها-
مربيان مدارس متوسطه ميتوانند با گذراندن رشتههاي HBO مربوط به آموزش معلمان،
مدرك پاية 1 يا پاية 2 را كسب كنند. اين رشتهها در همة زمينهها ارائه ميگردند،
از جمله: عمومي- هنري- فني- كشاورزي
اما، اصولاً دانشجويان در يك زمينه، تخصص مييابند. مربياني كه مدرك پاية 2 را
در زمينة عمومي كسب كردهاند، ميتوانند بعد از آموزش پاره-وقت يا تمام-وقت، رشتة
مربوط به پاية 1 (HBO) را نيز در همان زمينه كه معمولاً پاره-وقت ميباشد، انتخاب
كنند.
رشتههاي فنيو كشاورزي فقط داراي مدرك پاية 2 ميباشند، اين رشتهها هم به صورت
پاره-وقت و هم به صورت تمام-وقت ارائه ميگردند. مدرك مربوط به رشتة تربيت بدني از
نوع پاية 1 ميباشد. همينطور، معلمان مطالب هنري (هنرهاي زيبا، موسيق، نمايشنامه و
رقص) ممكن است فقط بتوانند رشتهاي را انتخاب كنند كه مدرك آن از نوع پاية 1 با بار
آموزشي معال 168 واحد، باشد.معلمان پاية 2، واجد شرايط تدريس 3 سال اولية
HAVO و VWO و همة سالهاي VMBO (MAVO , VBO) و آموزش متوسطة شغلي ميباشند. مربيان
پاية 1، واجد شرايط تدريس در همة سطوح آموزش متوسطه هستند، به عنوان ديگر، برخلاف
معلمان پاية 2، آنها ميتوانند به تدريس در يك سطح پايينتر از سطح پيشرفته
بپردازند به عنوان مثال: 2 يا 3 سال آخر VWO , HAVO
تاريخچه
با توجه به قانون تحصيلات متوسطه در سال 1968، آموزش اختصاصي براي معلمان پاية 1
يا 2 وجود نداشت در 1969 يك رشته مربوط به دبيران پاية 2 دورة متوسطه تحت نام، شكل
جديد آموزش مربيان دورة متوسطه، معرفي گرديد. به علاوه، رشتههاي پاره-وقتي NLO نيز
ارائه ميگرديد كه مدرك آن از نوع پاية 1 يا پاية 2بود. براي سالهاي طولاني،
رشتههاي NLO قديم، آموزش را در 2 زمينه تأمين ميكردند ولي اين امر در سال 1990
تغيير كرد. در حال حاضر دانشجيان در يك زمينه تخصص مييابند. آموزش MO ديگر ارائه
نميگردد ولي يك آموزش پاية 2 و يك آموزش تكميلي پاية 1 در مؤسسات HBO به صورت
پاره-وقت ارائه ميكگردد. از دهة 60 تا اوايل دهة 80، براي فارغالتحصيلان دانشگاه
كه ميخواستند مربي شوند، دورههاي آموزشي كوتاه ارائه مي؛رديد (پايه 1) در واقع
اين امر مقدمهاي براي يك بخش انتخابي مستقل در رشتههاي درجة اول بود. دانشجويان
با تحصيل در اين رشتهها، ميتوانند مدرك پاية 1 را در يك زمينة خاص كسب كنند.
آموزش دانشگاهي براي معلمان دورظة متوسطه (ULO) درسال 1987، آغاز گرديد. اين نوع
امزش دورهاي بالاتر از مقطع ليسانس ميباشد كه مدرك آن از نوع پاية 1 با بار
آموزشي معادل با 42 واحد تحصيلي است.
(معادل با 1 سال آموزش تمام-وقت يا 2 سال آموزش پاره-وقت)
خط مشي قانوني
قانون تحقيقات و آموزش عالي (whw)، كه از سال 1993 اجرا گرديد، جايگزين قانون
آموزش عالي و حرفهاي و قانون آموزشي دانشگاهي شد. از آن زمانبه بعد، آموزش مربيان
تحت قانون تحقيقات و آموزش عالي قرار گرفته است.
نهادهاي مركزي
رشتههاي آموزش دبيران دورة متوسطه، به وسيلة مؤسسات براي آموزش عالي داير
ميگردد و سرمايهگذاري اين رشتهها توسط دولت انجام ميشود مركز اجرايي هر
مؤسسهمسئول بيمهنامة كاركنان خود ميباشد كه اين بيمهنامه شامل: استخدام، گزينش و
كار است.
مؤسسات آموزشي
رشتههاي آموزش دبيران دورة متوسطه به وسيلة مؤسسات HBO و دانشگاهها، تأمين
ميكردد. موضوعات (زمينهها) ارائه شده از مكاني به مكان ديگر، متفاوت است.
رشتههاي فني در يكي از شعبههاي مختلف دانشكدة آموزش دبيران فني فنتيس در هلند،
تدريس ميشود، در حالي كه رشتههاي مربوط به كشاورزي به وسيلة دانشكدة آموزش دبيران
كشاورزي STOAS، ارائه ميگردد. رشتههاي هنري مربوط به هنرهاي زيبا و نمايشي در يك
سو از مؤسسات HBO تدريس ميشود و رشتههاي هنري ديگر در مؤسسات ديگر آموزش مربيان
ارائه ميگردد.
پذيرش تحصيلي
داوطلبان رشتههاي وآآاآآينبحخشنبحآموزش مربيان HBO، ميبايست حداقل داراي مدرك
HAVO يا MBO باشند. مقررات ديگري با توجه به موضوعات برخي رشتههاي پاية 2 وجود
دارد. متقاضيان براي رشتههاي پاية 1 HBO، ميبايست مدرك پاية 2 را در رشتة مربوطه،
داشته باشند. متقاضيان 21 سال به بالا، كسانيكه شرايط مورد نياز را براي آموزش
ندارند، ميتوانند بعد از گذراندن يك آزمو ن ورودي كه به صورت شفاهي برگزار ميشود،
به تحصيل بپردانزد.رشتههاي آموزش مدرسان دانشگاهي در مقاطع بالاتر از ليسانس، براي
همة كسانيكه مدرك درجة 1 خود را كسب كردهاند، مجاز ميباشد، به شرط اينكه مدرك
آنها شامل 2 ماه تدريس باشد. (يا به جاي آن دانشجويان ميتوانند يك آزمون اضافي
بدهند.) همچنين مدرك دانشجويان ميبايست آمادگي آنان را براي تدريس در زمينهاي كه
مايلاند اعلام كند. هيچ محدوديت تحصيلي از طرف دولت بر تعداد مكانهاي آموزشي وجود
ندارد.
دورة هاي آموزشي
سازماندهي و ترتيب رشتههاي آمزش مربيان توسط مقررات آموزش و بگزاري آزمون در
مؤسسات HBO و دانشگاههاي مربوط، اناجم ميشود. فقط دستورات، ساختار و روشهاي تحت
قوانين آمزش و برگزاري آزمونها به وسيلة قانون مقرر ميشود. هيچ شرايط قانوني
مربوط به محتواي دورة تحصيلات وجود ندارد. در مورد رشتههاي HBO، يك دورة تحصيلي
معملي وجود دارد كه مورد استفادة تعداد زيادي از مؤسسات قرار ميگيرد. اما، بر طبق
قانون، اين دوره اجباري نميباشد. با وجود اينكه دولت توسط قانون، توانايي
وضع قوانين مربوط به سازماندهي و ترتيب آموزش و تدريس را دارد ولي تا اين زمان،
استفادهاي از اين قدرت نكرده است.رشتههايي مربوط به آموزش مربيان HBO در
زمينههاي عمومي، هنري، فني، كشاورزي موجود ميباشد. از سال 1990، دانشجويان اين
شرايط را دارند كه مانند سابق، در 1 زمينه به جاي 2 زمينه تدريس كنند. رشتهها هم
موضوعات مربوط به آموزش و هم جنبههاي تدريس عمومي را، (تئوري آموزشي (تحصيلي)،
روشهاي تدريس، تسلط بر زبان، ارتباط و …) زير پوشش قرار ميدهند.عمل تدريس يكي از
بخشهاي مهم هر رشته ميباشد. رشتههاي مربوط به پايه (درجة)2، هم پاره-وقت و هم
تمام-وقت داراي بار آموزشي معادل با 168 واحد تحصيلي ميباشند. (معادل با 4 سال
تحصيل به طور تمام-وقت). رشتهها داراي 2 قسمت هستند: بخش پايه (42واحد) و بخش اصلي
مربيان واجد شرايط پاية 2، ممكن است كه به تحصيل خود به صورت پاره-وقت، در همان
زمينه از پاية 1 ادامه دهند. اين رشتهها داراي بار آموزشي معادل با 63 واحد تحصيلي
ميباشند.رشتههاي پاره-وقت و تمام-وقت پاية 1 در زمينههاي هنري، داراي بار آموزشي
معادل با 168 واحد ميباشند.رشتههاي فني و كشاورزي داراي مدرك از نوع درجة 2
ميباشند و بار آموزشي اين رشتهها، هم تمام-وقت و هم پاره-وقت، 168 واحد ميباشد.
مدرك رشتههاي مربوط به مربيان تربيت بدني از نوع پاية 1 ميباشد و فقط به صورت
تمام-وقت با بار آموزشي معادل با 168 واحد، ارائه ميشود.رشتههاي دانشگاهي آمزش
مربيان، داراي مدرك تحصيلي پاية اوّل در 1 موضوع خاص ميباشند. (به عنوان مثال:
موضوع آزمون VWO يا HAVO.) بار مطالعاتي رشتهها، حدود 42 (واحد تحصيلي) است.
(معادل بار 1 سال تحصيلي تمام-وقت يا 2 سال تحصيلي پاره-وقت). همچنين، نيمي از
رشتة مربوطه، شامل تمرين عملي تدريس و نيم ديگر آن شامل مسائل تئوري (روش تدريس)
ميباشد.
در 1 مي سال 1998، يك قرارداد براي اصلاح آموزش دانشگاهي معلمان، با انجمن
دانشگاههاي هلند منعقد شد. هدف اين امر، جذب تعداد بيشتري دانشجو براي حرفة
آموزگاري ميباشد كه اين موضوع توسط ارائة حق انتخابهاي بيشتر در آموزش معلمان،
انجام ميگيرد.تعداد رشتههاي جديد در كنار رشتة آموزش معلمان در مقطع بالاتر از
ليسانس، ارائه ميگردد كه شامل موارد زير است:
رشتة آموزش دو وجهي مركب از كار و تحصيل –آموزش معلمان در دورههاي ليسانس و
رشتههاي ويژه و خاص.
قرارداد 1998 در مورد علوم رياضي اين موضوع را معين كرد كه همة رشتههاي علوم
جديد در دورة 5 سالة ليسانس تا حدامكان به امر آموزش معلمان نيز ميپردازند.
عمل تدريس يكي از بخشهاي مهم آموزش معلمان ميباشد. دانشويان در زمينهاي كه
نهايتاً قصد دارند در آن كار كنند، آموزشهاي عملي ميبينند و اين آموزشها براي
آنان اجباري ميباشد. جزئيات مربوط به دورة عملي تدريس، توسط قوانين آموزش و
برگزاري آزمون هر مؤسسه اعلام ميشود. هيچ نوع قاعده و قانوني براي عمل تدريس در
رشتههاي پاية اوّل و پاية دوّم وجود ندارد. در رشتههاي دانشگاهي آموزش معلمان،
دورة عملي تدريس 840 ساعت ميباشد كه 250 ساعت آن بايد در مدرسه انام شود. در واقع،
دانشجويان بايد يك كلاسي را بپذيرند كه حداقل 120 ساعته باشد، ولي اين امر يك شرط
مقر (قانوني) نيست.
رشتههاي آموزش مربيان دورة متوسطه، در حال حاضر، يك دورة مركب از كارو تحصيل را
در سال آخر ارائه ميدهند.دانشجويان ميتوانند يه طور پاره-وقت در يك مدرسه تحت
قرارداد آموزش و استخدام، براي مدتي محدود، مشغول به كار شوند. (كمتر از 1 سال
تحصيلي) معلم كارآموز همة كارهاي يك كارمند معمولي را انجام ميدهد كه شامل، گفتگو
با اوليااز طريق گزارشهاي آنان، نيز ميباشد. سطح نظارت، در سطح پاييني قرار دارد،
به همين جهت، انتقال مطالب از دانشجو به دبير به صورت رسميتري صورت ميگيرد و
مؤسسات آموزش مربيان، بهتر در اوضاع . جريانات پيشرفتهاي جاري در امر تحصيل و
آموزش قرار ميگيرند.
ارزيابي مدارك تحصيلي
يكي از صورتهاي كليدي آموزش متوسطةعمومي، تفاوت ميان مدارك آموزشي پاية 1 و
پاية 2 ميباشد. دبيران پاية 2، فقط ميتوانيد 3 سال اولية VWO , HAVO، همة سالهاي
(VBO , MAVO) VMBO و تحصيلات متوسطة شغلي را تدريس كنند، در صورتيكه دبيران پاية 1
ميتوانند به تدريس همة سطوح آموزش بپردازند.اما، براي تحصيلات متوسطة شغلي، سيستم
متفاوتي وجود دارد: علاوه بر فارغالتحصيلان رشتة تربيت-معلم HBO، فارغالتحصيلان
رشتههاي ديگر HBO با مدرك آموزش و كسانيكه تا سطح HBO تحصيل كردهاند، ميتوانند
به كار منصوب شوند. دانشجوياني كه رشتة آموزش مربيان دورة متوسطه (پايه 1 يا 2) را
گذراندهاند، مدركي از نوع تحصيلات حرفهاي عالي دريافت ميكنند، كه اين مدرك موارد
زير را مشخص ميكند: رشتة مربوطه –معلومات كسب شده و بخشهاي مختلف آزمونهاي
گذرانده شده-
دانشجوياني كه رشتة آموزش مدرسان دورة دانشگاهي را تكميل كردهاند، مدركي دريافت
ميكنند كه نشاندهندة رشتة مربوطه، بخشهاي مختلف آزمونهاي گذرانده شده و معلومات
كسب شده، ميباشد.
معضلات اساسي
احتمال اينكه مدارس دورة متوسطه با كمبود معلم مواجه شدند، وجود دارد، مگر اينكه
اقدامات مناسب در اين جهت، صورت گيرد. در پاييز 1999، يك مبارزه تبليغاتي گسترده به
منظور افزايش نقش آموزگاري به عنوان يك حرفه، صورت گرفت. اين مبارزه در سال 2000،
مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج بدست آمده، نشان ميدهد كه در حال حاضر نقش معلمي در
ميان بزرگسالان و جوانان، داراي وجه مثتبي ميباشد، همچنين برنامههايي وجود دارد
كه ميتواند توسط راههاي زير، از انرژي و استعدادهاي معلمان استفادة بهتري نمايد:
آسانتر كردن تركيب كار و مسئوليتهاي خانوادگي –افزايش ميزان ساعتهايي كه ممكن
است معلمان آن را براي تدريس قبول كنند- افزايش امكانات مكانهاي كاري –در 7 جولاي
سال 2000، قانون استخدام معلمين (دورة متوسطه و ابتدايي)، به اجرا درآمد. زير نظر
اين قانون، مدارس ممكن است كه تحت شرايط ويژه، معلماني را كه هنوز واجد شرايط تدريس
نشدهاند، به طور موق5ت استخدام نمايند. اينگونه افراد كه در واقع ميبايست
فارغالتحصيلان دانشگاه يا HBO باشند، بايد يك آزمون شغلي را پشت سر بگذارند و ممكن
است كه احتياج به آموزشهاي اضافي داشته باشند، كه با گذراندن اين آموزشها
به مدت 2 سال ميتوانند شرايط كامل را براي تدريس كسب كنند.
آموزش معلمان استثنايي
افراد ميتوانند رشتة تعليم معلمان آموزش استثنايي را، بعد از تكميل دورة
دانشگاهي يا دورة HBO كه معمولاً مربوط به رشتة آموزش معلمان دورة متوسطه يا
ابتدايي ميباشد، انتخاب كنند. دانشجويان ميتوانند در يك زمينة خاصشغلي، تخصص
يابند، (به عنوان مثال: تدريس به بچههاي ناسازگار) و مدرك آموزش استثنايي را، در
همان زمينة تخصصشان، دريافت كنند. بار مطالعاتي اين رشته شامل 42 واحد تحصيلي
ميباشد.
آموزش ابتدايي استثنايي
مدارس ويژه ابتدايي كودكاني را تحت پوشش قرار مي دهند كه احتمالاً بعلت
درجاتي از معلوليت حمايتي وكمكي بيش از آنچه كه توسط مدارس ابتدايي ومتوسطه
عمومي ارائه مي گردد در مراحل آموزش وتكاملي خود نياز دارند.در پايان
مدرسه ابتدايي ويژه ، دانش آموزان عموماً در مدارس ويژه ادامه تحصيل داده و يا دوره
هاي آموزش حرفه اي خاصي را مي گذرانند ويا قادر به ادامه تحصيل در يك مدرسه متوسطه
عادي هستند.مدارس ابتدايي ويژه كودكاني 3 يا 4 سال تا حدود 12 سال را پوشش مي
دهند ومدارس متوسطه ويژه مختص كودكان 12 سال به بالا مي باشد حداكثر سن 20 سالگي
است.آموزش ويژه در مدارس جداگانه براي هر يك از مقاطع سني ابتدايي ومتوسطه بطور
جداگانه يا همراه با هم تدارك ديده شده است.آموزش ويژه براي كودكان پيش دبستاني
مواجه بامشكلات تكاملي در واحدهايي كنارمدارس ابتدايي ويژه فراهم شده است.از اول
آگوست 1998 مدارس كودكان مواجه با مشكلات يادگيري ورفتاري(LOM) كودكان مواجه
بامشكلات يادگيري (MLK) وكودكان مواجه با نقايص تكاملي (IOBK)در زمره مدارس آموزش
ويژه طبقه بندي نمي شوند، بلكه بعنوان مدارس ويژه آموزش ابتدايي شناخته مي
گردند.اين تغيير محصول پروژه با هم به مدرسه رفتن مي باشد كه در سال 1991 آغاز شد
وهدف آن محول كردن مسئوليت اوليه كليه كودكان نيازمند به آموزش ويژه به مدارس
ابتدايي معمولي بوده است.تابدين وسيله تعداد موارد ارجاعي مدارس ويژه كاهش
يابد.مدارس ويژه به شكل دولتي وهم خصوصي كار مي كنند مدارس دولتي توسط مقامات شهري
اداره مي شوند.طبق آمارسال 1995/1994، 27% از 995 مدرسه ويژه دولت و73% به مدارس
خصوصي تعلق دارد.
آموزش دانشياران (مدرسان) مراكزدانشگاهي
رشتههاي آموزشي ويژه، براي كسانيكه ميخواهند به تدريس در مقاطع عالي بپردازند،
وجود ندارد.مدرسان (دانشياران) در مؤسسات مربوط به تحصيلات حرفهاي عالي، ميبايست
كه يك مدرك تحصيلات عاليه و يك مدرك شايستگي براي تدريس، داشته باشند. اين امر شامل
حال كارمندان مؤسسات تربيت-معلم ك ميبايست مدرك آموزش پايه 1 داشته باشند،
نميشود. اما، اگر يك لايحة قانوني قبل از پارلمان به تصويب قانون برسد، اين شرط
ديگر اجرا نخواهد شد. براي دانشياران دانشگاهي، شرايط ويژهاي در ارتباط با
آموزشهاي سابق وجود ندارد.
شرايط استخدامي كادرآموزشي
شرايط استخدام و وضع قانوني كاركنان آموزش (به عنوان مثال: معلمان- معلمان آموزش
استثنايي- معلمان زبانهاي اقليت- سردبيران- معلمان كمكي- دستياران فني- مديران
ICT- سرايداران- مشاوران و درمانگران ذهني) هم در بخش عمومي و هم در بخش خصوصي،
تا حدودي در سطوح بخشي و فرابخشي (هر دوي اين موارد مربوط به دولت مركزي هستند) و
تا حدي در سطوح ناحيهاي (محلي) و مؤسسهاي تعيين شده است.
مشاورات در سطح محلي (ناحيهاي)، بين مؤسسات مربوط به كارفرمايان و اتحاديه
تجارت و بازرگاني در بخش آموزش صورت ميگيرد. معاوضات در سطح مؤسسهاي ميان
عوامل زير انجام ميشود: هر فرد با صلاحيت داراي اختيار، اتحاديههاي استخدام عمومي
و اتحاديههاي آموزشي كه كاركنان مؤسسات را به نمايندگي براي قسمتي كه مسئول آن
هستند، انتخاب ميكنند.به طور كلي 4 سطح براي معاوضات وجود دارد.
تاريخچه
به عنوان بخشي از اصلاحات در قسمت آموزش، به هيئتها و رؤساي مؤسسات آموزشي
استقلال (داخلي) بيشتري داده ميشود. در نتيجه، ميزان قانونهاي مركزي كاهش
مييابد، قوانين حاكم بر وضع اجتماعي كاركنان حالت كليتري مييابد و مدارس و
مؤسسات مجال بيشتري براي طرح دادن به رويههايشان، پيدا ميكنند.يك نمونه از اين
اصلاحات، انتقال طرح و اجراي مقررات از دولت به مراكز و مؤسسات ميباشد.در گذشته،
همة كاركناني كه مدارس ابتدايي، متوسطه و استثنايي را اداره ميكردند، مطيع و تابع
همان مقراتي بودند كه در تصويبنامة اوضاع اجتماعي (كاركنان آموزشي) مطرح شده بود.
اين تصويبنامه شامل قوانين متعددي بود كه هيئت مدرسه ميبايست در تنظيم كردن و
تكميل كردن روية كاركنان، آنها را مورد توجه قرار دهد.شرايط استخدام كاركنان
آموزشي، جدا از كاركنان بخش آموزش ابتدايي و استثنايي، در حال حاضر، تا حدودي به طو
رجداگانه در هر بخش آموزشي تنظيم ميگردد. يك سري از دستورات تصويبنامه، يك چارچوب
(قالب) قانوني براي افزايش جزئيات شرايط استخدام هر بخش، ايجاد ميكنند.اين بخشها
شامل موارد زير ميباشند: آموزش ابتدايي و استثنايي –آموزش متوسطه- آموزش شغلي و
بزرگسالان –آموزش پيشرفتة عالي (حرفهاي عالي)- دانشگاهها- روية علوم و تخفيفات
شرايط استخدام در سطح علم و آموزش، توسط مذاكرات بين وزير آموزش، علوم و فرهنگ و
اتحاديههاي آموزشي، تعيين ميشود. به عنوان حركتي به سوي استقلال، برخي از مذاكرات
در بعضي زمينههاي حقوقي و شرايط (اجتماعي) به سطوح محلي و مؤسسهاي، منتقل شده
است. به طور خلاصه، اين موضوع بدين معني ميباشد كه: در بخش آموزش ابتدايي و
استثنايي، شرايط اصلي و فرعي استخدام توسط وزير آموزش تنظيم ميشود؛ در آموزش
متوسطه و آموزش شغلي و بزرگسالان، شرايط اصلي استخدام به وسيلة وزير آموزش و شرايط
فرعي در سطح ناحيهاي (بخشي، محلي)، معين ميگردد؛ در حاليكه، شرايط استخدام بخش
آموزش عالي در سطح ناحيهاي تعيين ميشود.
خط مشي قانوني
پاية وضع شرايط استخدام كاركنان آموزشي در موارد زير مطرح شده است:
· قانون آموزش ابتدايي، قانون آموزش متوسطه، قانون مراكز تخصصي، قانون آموزش
شغلي و بزرگسالان، قانون آموزش عالي و قانون تحقيقات و قانون تحقيقات علمي مؤسسات
هلند.
جزئيات در موارد زير بيان شده است:
. تصويبنامة اوضاع اجتماعي و قانوني (كاركنان آموزشي) (1985: قابل اجرا در
مدارس استثنايي و ابتدايي)
. تصويبنامة اوضاع اجتماعي و قانوني (آموزش متوسطه)
. (از 1 آگوست 1996، قابل اجرا در مدارس متوسطه)
· تصويبنامه (از 1 آگوست 1996، قابل اجرا در بخش شغلي و بزرگسالان) اوضاع
اجتماعي و قانوني (آموزش شغلي و بزرگسالان)
توافقات مجموع بخشها در ارتباط با: دانشگاهها- مؤسسات HBO و مؤسسات تحقيقاتي
–قابل اجرا از 1 ژانويه 1999- اين توافقات براساس تصويبنامة ناحيهاي شرايط
استخدام (در دانشگاهها –مؤسسات HBO و مؤسسات تحقيقاتي) تنظيم شده است.
حكمهاي مربوط به آموزش متوسطه و آموزش شغلي و بزرگسالان نسبت به RPBO، شامل
تعداد كمتري ماده و مقررات ميباشد: توافقنامهها با توجه به موارد زير، در
چارچوب تصويبنامهها مطرح ميشوند: حقوق –مجموع ساعات كاري (سال كاري استاندارد)-
ارزيابي شغلي و قيد و شرط و بيمة اجتماعي مربوط به حقوق قانوني.
ديگر توافقات در مورد اوضاع و شرايط قانوني استخدام كاركناان، ميتواند توسط
مؤسسات در حال مشاوره با اتحاديهها، مشخص شود. همة مؤسسات نميتوانند، مذاكرات خود
را اداره و رهبري كنند. شرايط ديگري درمورد استخدام، به طور كلي براي هر بخش
(مثلاً: آموزش متوسطه و آموزش شغلي و بزرگسالان) توسط نمايندگان مؤسسات در حال
مشاوره با اتحاديهها، در نتيجة يك توافق جمعي، معين ميگردد. دانشگاهها، مؤسسات
HBO و مؤسسات تحقيقاتي، مذاكرات مستقلي را در ارتباط با حقوق و شرايط، هدايت
ميكنند و وزير آموزش در اين امر دخالتي ندارد.از 1 ژانويه سال 2001، همة كاركنان
دولت، كه شامل كاركنان آموزشي هم ميشود، تحت پوشش طرحهاي مشابه بيمة كارمندان و
قوانين مشابه كارمندان بخش خصوصي كه شامل قانون مزاياي بيماران و قانون بيمه
بيكاري ميباشد، قرار خواهند گرفت. كاركناني كه در بخش آموزش، شغل خود را از دست
دادهاند، در اينده تحت پوشش بيمة بيكاري، زير نظر قانون بيمه بيكاري، قرار خواهند
گرفت و حقوقي تحت تصويبنامة طرح بيمة بيكاري (BWOO) دريافت خواهند كرد. (كاركنان
آموزش ابتدايي، متوسطه آموزش شغلي و بزرگسالان)
طرح سابق، كه در واقع توسط تصويبنامةبيكاري (كاركنان آموزش و تحقيقات) اداره
ميشد، براي كسانيكه هنوز مزاياي فوقالعاده دريافت ميكنند، از تاريخ 1 ژانويه
2001 تا 1 ژانويه 2003 اجرا خواهد شد، البته از 1 ژانويه 2001 طرح VWV نيز شامل حال
آنان خواهد شد.از1 آگوست 1995، هيئتهاي مدارس ابتدايي، متوسطه و استثنايي مجبور
شدهاند كه مبالغي را به صندوق جمعآوري كمكهاي مالي، بپردازند، كه در واقع مديران
اين صندوق، مسئول بودجة حقوقهي مربوط به بيكاري ميباشند.اگر يكي از كاركنان از
كاربيكار شود، به عنوان مثال: به علت تعداد زياد دانشاموزان افتاده، هيئت مدرسه
ممكن است كه سرمايهاي را براي هزينههاي حقوق بيكاري، درخواست كند. سپس،اين
درخواستنامه براي محقق كردن اينكه آيا مدارس ملاكهايي خاص را، در رابطه با دلايل
اخراج از كار در نظر گرفتهاند يا خير، مورد ارزيابي قرار ميگيرد.اگر مدارس
ملاكهايي را مورد توجه قرار داده باشند، ديگر مجبور به تهية بودجة حقوق بيكاري.
نيستند.از سال 2001، كمكهاي مالي به صندوق جمعآوري، براي مدارس متوسطه اجباري
نخواهد بود.
سيستم متفاوتي در رابطه با آموزش شغلي و بزرگسالان و آموزش عالي، به كار برده
ميشود. در تحصيلات حرفهاي عالي و تحصيلات شغلي و بزرگسالان، جزء ابتدايي BWOO به
صورت جمعي، سرمايهگذاري ميشود در حاليكه اجزاي پيشرفته، به وسيلة هر مؤسسه به طور
جداگانه، سرمايهگذاري ميشود. در مورد دانشگاهها، هر مؤسسه، مقدار كامل مزايا را
خود سرمايهگذاي ميكنند.
حقوق و شرايط شغلي كاركنان مراكزآموزشي
سياستهاي كلي
در سال 1989، دولت به سيستم جديدي در ارتباط با مذاكرات حقوق و شرايط كاركنان و
تركيب تازهاي از قواعد كاي و عمومي در ارتباط با روية كاركنان، تغيير مسير داد.
تحت اين سيستم جديد، هيچ تغييري در اوضاع اجتماعي و قانوني كاركنان بدون موافقت
فدراسيونهاي بخش عمومي و اتحاديههاي كاركنان آموزش، صورت نميگيرد.
در مورد كار كاركنان در بخشهاي آموزش ابتدايي، متوسطه، استثنايي و آموزش شغلي و
بزرگسالان، اين شرط در تصويبنامة مشاورهاي (كاركنان آموزش و تحقيقات ) معين
ميشود. در بخشهاي آموزش حرفهاي عالي، دانشگاهي و تحقيقات، اين امر در
موافقتهاي جمعي، تعيين ميشود.از سال 1993، دولت هلند، به چند بخش، تقسيم شد، كه
هر يك از اين بخشها، روشهاي هدفمندي را در ارتباط با حقوق و شرايظ كاركنان، دنبال
ميكنند. آموزش، يكي از اين بخشها ميباشد، اگر چه آموزش عالي در سال 2000، به
صورت يك بخش مجزا درآمد.در بخش آموزش، مذاكرات با اتحاديههاي تجارت و بازرگاني در
مورد حقوق و شرايط كاركنان در سطوح فراناحيهاي، ناحيهاي، محلهاي و مؤسسهاي،
انجام شد.
انجمن كارفرمايان بخش عمومي، در سطح فراناحيهاي (مثلاً: در سطح دولت مركزي)،
مذاكراتي را با مراكز زير انجام دادند: انجمن خدمات عمومي و فدراسيونهاي اتحادية
تجارت و بازرگاني آموزشي (SCO) در شوراي روية كاركنان بخش عمومي (ROP).
اين مذاكرات در مورد شرط تأمين اجتماعي (هم شرط قانوني و هم شرط حقوق قانوني) و
حقوق بازنشستگي (مانند: حقوق بازنشستگي سالمندان و نانخوران اين حقوق، حقوق
بازنشستگي قابل تغيير و عدم اعتبار.)
در سطح ناحيهاي فدراسيون آموزش و خدمات عمومي اتحاديه با وزطير كميته بخش
كاركنان آموزش (SCOP) بر روي شرايط خدمت آموزش كاركنان، يعني پرداخت، تهيه و تدارك
امنيت اجتماعي بر روي و بالاي عنوان قانوني، ساعات كلي كار و ملاكهاي تكامل شغلي
مورد بحث و مذاكره قرار گرفت. شرايط خدمات ثانوي كاركنان مدارس شخصي و اصلي همچنين
در اين سطح براي آموزش دبيرستاني و بخشهاي آموزش فني و حرفهاي و بزرگسالان و با
وضع قانوني (پرسنل آموزشي) دستور (RPBO) براي بخش آموزش شخصي و اصلي ميباشد. هيچ
مذاكره در آموزش حرفهاي تكميلي و بخشهاي دانشگاهي وجود ندارد. زيرا شرايط خدمت از
سال 1999 غيرمتمركز شده است. در بخش غيرمتمركز واحدهاي تجاري با سازمانهاي
كارفرمايان مذاكره ميكنند. براي بخشهاي آموزش عالي، اين مذاكرات همه شرايط خدمت را
دربردارد. براي بخشهاي آموزشي حرفهاي و بزرگسالان و دبيرستانيؤ آنها تنها شرايط
تحصيلات عالي و دبيرستاني را تحت پوشش قرار ميدهند. مذاكرات غيرمتمركز در اصل به
موافقتهاي گروهي غيرمتمركز منتهي ميشود بنابراين پرسنل در بخشهاي آموزش حرفهاي و
بزرگسالان و دبيرستاني هم بوسيله موافقتهاي گروهي غيرمتمركز و هم ناحيهاي پوشانده
ميشود. سرانجام، مذاكرات در سطح مؤسسهاي بين هيئت مديره مدرسهها و نمايندگان
اتحاديه تجاري روي انحرافهاي ممكن در سطح غيرمتمركز يا ناحيهاي انجام شد تا جائيكه
امكان دارد. روي روشهاي تازه كردن يا توسعه دادن آنها اقداماتي انجام شد موافقت
جمعي براي كارمندان آموزش خصوصي و اصلي كه در سال 2001 كامل شد همچنين يك چهارچوب
براي هيئت مديره مدرسه و مدارس جهت تكميل كردن مقررات ملي با سيساتهاي خودشان
ميباشد.
تغييرپذيري و انتقال
معلمان توسط هيئتي از مسئولان با صلاحيت، استخدام و اخراج ميگردند. يك روش
انتخابي آزاد وجود دارد و هيچ سيستم انتخابي موجود نميباشد. معلمان آزاد هستند كه
هر شغلي را دوست دارند، درخواست كنند و ميتوانند به دلخواه، شغل خود را تغيير
دهند.
اخراج
مقررات قانوني متعددي در رابطه با امر اخراج كاركنان وجود دارد. برنامههاي
مربوط به امزش ابتدايي و استثنايي در تصويبنامة وضعيت قانوني (كاركنان آموزش) مطرح
ميشود. (RPBO)
براي بخشهاي ديگر، جزئيات در توافقنامة جمعي مربوطه، مطرح ميشوند. (CAO)
جبرانهاي (چارههاي) قانوني متعددي براي مدارس دولتي و خصوصي وجود دارد.
حقوق و مزايا
هر پست آموزشي، داراي ميزان حقوقي متشابهي ميباشد، كه اين ميزان مطابق با
ميزانهاي حقوقي زير، تعيين شده است. ميزانهاي حقوقي در: تصويبنامة وضعيت قانوني
(كاركنان آموزشي) براي مدارس ابتدايي و استثنايي، تصويبنامة وضعيت قانوني در آموزش
متوسطه، تصويبنامة وضعيت قانوني آموزش شغلي و بزرگسالان و توافقناههاي جمعي براي
بخش آموزش عالي و حرفهاي و دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي.
سطح هر پست ويژه به وسيلة ميزان حقوقي مربوط به آن پستتعيين ميِود. قبل از
اينكه، يكي از اعضاي كاركنان به بالاترين ميزان حقوقي خود دست يابد، بايد با حفظ
شغلي مربوطه، يك سري ميزانهاي حقوقي را پشت سربگذارد.
ساعات كاري
در1آگوست 1998، 1659 ساعت كاري استاندارد در هر سال (سال كاري)، براي همة
بخشهاي آموزش، تعيين شد. تعداد ساعات رسمي كاري يا 1710 ساعت يا 1790 ساعت
ميباشد. اين امر، شامل ساعات مرخصي به جاي هفتة كاري كوتاهتر (AND) ميباشد، كه
اين ساعات مرخصي براي كاركناني كه داراي شغل تمتا-وقت هستند يا 51 ساعت يا 131 ساعت
ميباشد. كاركنان به شغل تدريس تمام-وقت يا تدريس پاره-وقت گماشته ميِوند، كه
عنوان آن «حقالعمل ساعات كاري» ميباشد. %10 از ساعات كاري معلمان مختص پيشرفت
حرفهاي و شغلي، ميباشد.ميزان ساعات مرخصي كاركنا پاره-وقت بر پاية نسبي حقالعمل
ساعات كاري، محاسبه ميِود. مرخصيهاي اضافي ممكن است كه در طول سال (مرخصي سالانه)
استفاده شود يا ذخيره شود (مرخصي ذخيره شده). از 1 آگوست 2000، اين امر ممكن
ميباشد كه پول مرخصيهاي ذخيره شده را حساب كنند و به جاي ساعات مرخصي، مبلغي را
بپردازند. در آموزش ابتدايي و استثنايي، هر دو نوع مرخصي به صورت مركزي، تعيين
ميشود و مرخصي ذخيرهاي، ميتواند به مدت 5 تا 12 سال ذخيره شود. در همة بخشهاي
ديگر، برنامههاي مشابهي به عنوان قسمتي از مذاكرات شرايط و حقوق و مزايا در سطح
محلي، مقرر شده است.معلمان مدارس ابتدايي و استثنايي، ممكن است كه نيازي به تدريس،
بيشتر از 930 ساعت در سال نداشته باشند (در ارتباط با ساعات رسمي كاري كه 1710 يا
1790 ساعت ميباشد كه عملاً به 1961 يا 1010 ساعت رسيده است).براي معلمان دورة
متوسطه، اين شكل آموزش 868 ساعت ميباشد. در بخش آموزش شغلي و بزرگسالان،
برنامههايي در ارتباط با ساعتهاي كاري، به وسيلة كارفرمايان و مشاورة آنها با
نمايندگان كاركنان در شوراي عضويت، مطرح شده است. معلمان ممكن است بيشتر از 843
ساعت را، در هر سال براي وظايف اجرايي خود، تخصيص ندهند. اين وظايف شامل تدريس،
امتحان گرفتن، نظارت ب دانشآموزان، گذراندن درسهاي عملي و رشتههاي ارائه شده در
قرارداد. برنامههاي ديگر ممكن است كه در سطح مؤسسهاي (IGO)، مورد مذاكره واقع
شود.برنامههايي متعددي در ارتباط با مرخصي كاركنان آموزشي وجود دارد:
- مرخصيهاي مربوط به تعطيلات
كاركنان آموزشي از مرخصي با حقوق در طول تعطيلات مدرسه و تعطيلات ملي و مذهبي،
لذت ميبرند.
- مرخصيهاي مربوط به بيماري
عملاً، همة كاركنان در مرخصي ناخوشي و بيماري، حقوق خود را تا 18 ماه دريافت
ميكنند،به اين معني كه آنها نميتوانند حداقل %55 از ساعات كاري خود را كار كنند.
پس از آن، كاركنان %80 از حقوق خود را تا پايان قرارداد استخدامي، دريافت ميكنند.
هنگاميكه يكي از كاركنان به مدت 12 ماه متوالي نتواند كاركند، يك آزمايش پزشكي
انجام ميِود تا معين شود كه آيا آن شخص ميتواند حقوق و مزاياي خود را تحت قانون
بيمة از كارافتادي (WAO)، دريافت نمايد يا خير.
براي اينكه شخص واجد شرايط دريافت مزايا باشد، بايد حداقل %15 از كارافتاده
باشد. مبلغ دريافتي بستگي به ميزان از كارافتادگي شخص دارد. تا زمانيكه كارفرما
موظف به پرداخت حقوق كارمند خود ميباشد، ميزان مزاياي داده شده، ممكن است كه به
طور كلي از حقوق آن شخص كم شود. بعد از 2 سال، ممكن است كه قرارداد استخدام تمام
شود. كارمند سابق، عملاً، به مدت 66 ماه، ميتواند مزاياي فوقالعاده دريافت كند،
مقدار اين مزايا 80 درصد آخرين حقوق او باي 33 ماه اوليه و 70 درصد آخرين حقوقش باي
33 ماه بعدي، ميباشد. در موارد ديگر، كارمندان سابقي كه مزاياي از كارافتادگي را
دريافت ميكردند، ميتوانند حقوق از كارافتادگي را دريافت نمايند، اين حقوق براي
كسانيكه %100 از كارافتاده هستند، 70 درصد حقوق آخرشان ميباشد.كاركنان زن،
ميتوانند به مدت 16 ماه متوالي به مرخصي بروند. دورة مرخصي بايد حداقل 4 هفته قبل
از تاريخ پرداخت حقوق، آغاز شود.والديني كه فرزندان زي 8 سال دارند، ميتوانند از
اين مرخصيها استفاده كنند. والدين ميتوانند يا اصلاً، براي يك دورة متوالي، كار
نكنند يا تعداد ساعات كاري كمتري را به مدت 12 ماه انتخاب كنند. حقوقي براي
ساعتهاي بيكاري پرداخت نميشود. از 1 آگوست 2001، والديني كه فرزند زير 3 سال
دارند، ممكن است كه پول
مرخصي خود را دريافت كنند.معلمان آموزش ابتدايي، استثنايي، متوسطه و
آموزش شغلي و بزرگسالان ممكن است كه مرخصيهاي ساليانه خود را به جاي هفتههاي كاري
كوتاهتر انتخاب كنند (مرخصي اضافي سالانه) يا آنها را ذخيره كنند (مرخصي
ذخيرهاي)
معلمان ابتدايي و استثنايي ممكن است كه از مرحصي ذخيرهاي متوالي و پيوسته
استفاده كنند يا اينكه از سن 52 سالگي براي چندين سال، تعداد ساعات كمتري را در
هفته، كار كنند (مرخصي سني)، هدف اين امر براي ترويج و تشويق استخدام ميان سالمندان
(BAPO) ميباشد. برنامههاي مشابهي در آموزش متوسطه و آموزش شغلي و بزرگسالان انجام
ميشود.مسئولان مربوطه، ميبايست در موارد ويژه، براي معلمان، مرخصي با حقوق مقرر
كنند، مانند: زمانيكه آنها ازدواج ميكنند يا هنگام فوت يكي از اقوام نزديكشان.
مسئولان مربوطه، همچنين. بايد مرخصي بدون حقوق هم، مقرر كنند.
حقوق بازنشستگي
به عنوان يك قانن، هر شخصي در هلند، در سن 65 سالگي بازنشسته ميشود و بعد از آن
ميتواند حقوق بازنشستگي را تحت قانون حقوق بازنشستگي سالمندان (AOE).
كاركنان آموزش، چه در بخش دولتي و چه در بخش خصوصي، حقوق بازنشستگي فوقالعاده،
نيز دريافت ميكنند، براي خدمتگزاران دولتي و عمومي از بخش سرماية حقوق بازنشستگي و
براي كاركنان آموزشي از سرمايةبازنشستگي ABP. حقوق بازنشستگي براساس مدت خدمت و
آخرين حقوق دريافتي، تعيين ميشود. اين بدان معنا است كه حقوق بازنشستگان براساس
حقوق دريافتي در آخر كارشان، معين ميشود. معلمان شروع به افزايش حقوق بازنشستگي
خود در خدمات داخلي، كردند. حقوقهاي بازنشستگي، جزء شاخصهاي ارتباطي ميباشند،
يعني آنها به عنوان يك قانون مطابق روندهاي حقوقي در بخش دولتي، ميزان
ميشوند.سرمايه خدمتگزارتان بازنشستة دولتي (ABP)، كه توسط قانون ملي و دولتي اداره
ميشود. تا 1 ژانويه 1996 موجود بود ولي بعد. سرماية بازنشتگي APB جايگزينش شد، كه
ايم سرمايه تحت قانون سرمايههاي ذخيره شده و حقوق بازنشستگي، ميباشد. قانون
خدمتگزاران بازنشستة دولتي، لغو شود و جاي خود را به مقررات حقوق بازنشستگي داد.
محتواي اين مقررات توسط شوراي مربوط به بيمهنامة كاركنان بخش دولتي (ROP)، تعيين
ميشود. اين شورا شامل تعداد مساوي از نمايندگان كاركنان و كارفرمايان ميباشد.
ادارة حقوق و مزايا، براي بخش آموزش و خدمات دولتي (USZO)، پرداخت مزايا را به بخش
دولتي و كاركنان آموزشي، واگذار كرد.
در 1 آوريل 1997، بازنشستگي (FPU) و حقوق متغير آن، براي بخش خصوصي و كاركنان
آموزشي، جايگزين طرح بازنشستگي زودرس (VVT) شد.
اين يك طرح دائم براي حقوق متغير بازنشستگي ميباشد كه به كارمندان اجازه ميدهد
كه در سنين 55 تا 65 سالگي، در هر زماني، بازنشسته شوند يا اگر ميخواهند تعداد
ساعات كاري خود را كاهش دهند. حقوق دريافتي بتگي به سني دارد كه آن شخص، خود را در
آن سن بازنشسته كرده است.
آموزش ضمن خدمت
مطالب آموزشي و كتابهاي درسي به طور مرتب تغيير ميكنند، پس آموزش ضمن خدمت براي
ارتقاءكيفيت آموزش لازم ميباشد. آموزش ضمن خدمت صورتي از آموزش ميباشد كه به
كاركنان داده ميشود تا آنها دانش، فهم، مهارتها و تخصصهاي خود را، افزايش دهند.
اين امر به طور مستقيم، مربوط به كار معلم ميباشد و بر پاية صلاحيتهاي كسب شده در
آموزشهاي اوليه، بنا ميشود.ارائه رشتههاي آموزش ضمن خدمت براساس تقاضاي مدارس،
تعيين ميشود. رشتهها مطابق با گروههاي هدفمند ويژه، ميباشند، كه اين گروهها
ممكن است از يك معلم تا يك گروه كوچك معلمان يا همة معلمان د يك يا چند مدرسه،
تغيير كند. شركت در اين آموزش، از طرف خود معلمان يا مسئولان مربوطه، به طور
داوطلبي صورت ميگيرد. آموزش ضمن خدمت يك امر بسيار مهم در جمعآوري تكنولوژي
اطلاعات و ارتباطات (ICT) در دورة تحصيلي ميباشد.
تاريخچه
از سال 1993، بودجة آموزش ضمن خدمت براي معلمان ابتدايي، متوسطه، استثنايي
وآموزش شغلي. در طي مراحلي از مؤسسات آموزش معلمان به مدارس و مؤسسات آموزش شغل،
منتقل شده است. اين امر، استقلال بيشتري را به مدارس ميدهد: در حال حاضر، مدارس
خود مسئول اين هستند كه چگونه سرماية آموزش ضمن خدمت خرج شود و همچنين مدارس قادر
ميباشند كه محتواي رشتهها را خود تعيين كنند و آنها مسئول مؤسسات آموزشي نيز
ميباشند:
يك مؤسسه تربيت-معلم يا يكي از تأمينكنندههاي آموزش ضمن خدمت. مؤسسات
تربيتمعلم، راهي را به سوي بازار كار، در پيش ميگيرند.
خط مشي قانوني
در سال 1993، مقررات قانوني كه حاكم بر سرمايههتي آموزش، خدمات است، براي دادن
بودجههاي آموزشي به مدارس، اصلاح شد، هدف از اين امر، افزايش كيفيت آموزش ضمن خدمت
بود. اين سيستم جديد در يك مطالعة چندين ساله تا پايان سال 1999، ارزيابي خواهد شد.
نهادهاي مركزي
بعضي از زمينههاي آموزشي، آنقدر مهم ميباشد كه وزير آموزش، فرهنگ و علوم براي
آموزش در اين زمينهها، سرمايهگذاري اضافي مينمايد. مؤسسات و دانشگاههاي آموزش
عالي و حرفهاي، موظفبه ارائه رشتههايي براي يك مدت محدود، براي گروههاي خاص،
ميباشند و اين مراكز بودجهاي را براي اين منظور دريافت ميكنند. وزير آموزش،
هدفهاي فعاليتهاي آموزش ضمن خدمت را مشخص ميكند و د بعضي موارد، مدارس را با
منابعي تأمين ميكند تا كاركنان اين مدارس بتوانند در اين رشتهها شركت كنند.
بر فرض مثال، مدارس ممكن است كه تصميم بگيرند كه قسمتي از بودجة آموزش ضمن خدمت
خود را در ارتباط با خدمات، خرج كنند و در همان زمان از رشته هاي آموزش ضمن خدمت در
اين زمينه، كه به وسيلة دولت مركزي سرمايهگذاري شده اند، استفاده كند.
مؤسسات آموزشي
بسياري از رشتههاي آموزش ضمن خدمت، به وسيلة مؤسسات آموزش معلمان (تربيت-معلم)
ارائه ميگردد. (مؤسسات HBO و دانشگاههايي كه داراي بخشهاي تربيت-معلم ميباشند.)
گاهي اوقات اين رشتهها، با همكاري خدمات مشاورهاي مداس، يا يكي از مراكز مشاورة
آموزشي ملي يا كارشناسي از خارج از سيستم آموزشي، تنظيم مي؛ردند. محتواي رشتهها و
انتخاب مؤسسات آموزشي، به وسيلة مدارس تعيين ميشود.
پذيرش تحصيلي
هر آموزگار، واو اينكه بيكار باشد، ميتواند در رشتههاي آموزش ضمن خدمت، شركت
كند.
دورة هاي آموزشي
دوره و كثرت رشتههاي آموزش ضمن خدمت، مقرر نشده است. مدارس از طريق مشاوره با
مؤسسات آموزشي به تعيين طول مدت هر رشته، ميپردازند. رشتههاي آموزش ضمن خدمت،
غالباً در ساعات خارج از تدريس معلمان، ارائه ميشود.
آموزش ضمن خدمت، داراي شكلهاي متعددي ميباشد. اين صورتها شامل موارد زير
ميباشد: رشتههاي تعليمي (ساختار نظري و مهارتهاي عملي)، مطالعة مجزا و مستقل،
كنفرانسها، گماشتن افراد در بخش صنعت و آموزش، مطالعات گسترده و نظارت بر كار به
وسيلة خدمات مشاورهاي مدرسه.
ارزيابي مدارك تحصيلي
معلماني كه رشتة آموزش ضمن خدمت را با موفقيت، پشت سرگذاشتهاند، مدرك مربوطه را
از هيئتي كه آموزش او را بر عهده داشتند، دريافت ميكنند. بازرس آموزشي، بر ميزان
سرمايههاي آموزش ضمن خدمت نظارت ميكند تا اطمينان يابد كه اين سرمايهها به طر
مؤثري به كار گرفته شدهاند. از سال 1998، مدارس ديگر نبايد، يك برنامة مستقل براي
آموزش ضمن خدمت طراحي كنند، در عوض، آموزش ضمن خدمت در برنامة بخش روية كاركنان
قرار ميگيرد كه ميبايست هر 4 سال يكبار تجديد شود. (به روز شود) ارزيابي آموزش
ضمن خدمت به وسيلة دولت، انجام شده است كه بايد تا 1 ژانويه 2000 تكميل گردد.
نرخ كادر مراكز مختلف آموزشي (در*1000)طي سالهاي 2000-1999
نرخ |
1999 |
2000 |
آموزش ابتدايي |
8/105 |
1/107 |
آموزش ابتدايي خصوصي |
4/7 |
8/7 |
آموزش خصوصي متوسطه |
9/13 |
0/12 |
نرخ |
2000/19999 |
2001/2000 |
آموزش متوسطه عمومي |
3/67 |
8/69 |
نرخ |
1999 |
2000 |
آموزش هنرستان و
بزرگسالان |
3/33 |
3/34 |
آموزش عالي حرفهاي |
2/21 |
7/21 |
آموزش عالي عمومي |
4/39 |
- |
ميانگين سن كادر مراكز مختلف آموزشي طي سالهاي2000-1999
نرخ |
1999 |
2000 |
آموزش ابتدايي |
1/42 |
3/42 |
نرخ |
00/99 |
01/00 |
آموزش دبيرستاني |
3/45 |
4/45 |
نرخ |
1999 |
2000 |
آموزش فني و حرفهاي و
بزرگسالان |
3/45 |
6/45 |
آموزش حرفهاي عالي |
7/44 |
8/44 |
دانشگاهها |
9/48 |
- |
|