New Page 1
آموزش بزرگسالان
سياستهاي آموزشي
كاهش نرخ بيسوادي در بزرگسالان
اجراي طرح سواد آموزي
هدف طرح سواد آموزي ريشه كن كردن سه نوع ناتواني است كه عبارتنداز: ناتواني
درخواندن حروف لاتيني و حساب كردن، ناتواني ناتواني در زبان اندونزيايي، و ناتواني
پايه.
به منظور دستيابي به اين هدف، طرح سواد آموزي به سه مرحله تقسيم شده است: مرحله
بيسوادي، مرحلة پيشرفت و مرحله قابل دوام .ارتقاء يافتن طرح سوادآموزي از طريق
فعاليتهاي گوناگوني همچون تحقيق و مطالعه، كنترل و ارزشيابي و سنجش هاي نو و
ابتكاري گوناگون تحقق پيدا ميكند.بنابراين، طرح سواد آموزي در سالهاي
1996/1995عملاً در9 استان توسعه يافت كه از طرف“ طرح بانك جهاني” از طريق يك همكاري
كارشناسانه مساعدت شد.اين طرح آزمايشي بعد از ارزشيابي و اصلاحاتي چند به 27 استان
گسترش خواهد يافت.
طرح عملي سواد آموزي در ريشهكن كردن بيسواد بسيار مؤثر است چرا كه نياز و
منفعت دانش آموزان را در نظر دارد بطوريكه ميتواند انگيزه آنها را براي شركت فعال
افزايش دهد.طي10سال اين طرح 10ميليون نفر را ما ببن سنين10 تا 44 سال، در همة
مرحلهها زير پوشش خود خواهد گرفت. در هر سال يك ميليون بيسواد و 600 هزار نيمه
بيسواد را زير پوشش خود خواهد داشت.طي 10سال طرح بيسوادي5/16 ميليون دانش آموز را
كه شامل پنچ ميليون مرد و 5/11 ميليون زن ميباشند را زير پوشش خود خواهد داشت.
مبارزه با بيسوادي
موفقيت برنامه مبارزه با بيسوادي مستلزم شركت عمه احزاب و حمايت عوامل گوناگون
دولتي،كه داراي اهداف مشابه هستند، مي باشد. همانند برنامه مبارزه با بيسوادي ، كه
در سال 95-1994 به اجرا در آمد و از سوي شركت Aksara Manunggal
Bhakti Dperation يا شركت DBAMA توسعه داده شد. هدف اين برنامه، كه از سوي
شركت DBAMA حمايت مي شد، افزايش همكاري بين وزارت امور داخلي، وزارت امور مذهبي ،
وزارت فرهنگ و آموزش و وزارت ABRI ( نيروي مسلح) بود.
در شركت DBAMA ، وزارت نيروهاي مسلح (ABRI ) نقش عامل مسئول و عامل پيش برد
كارهارا بر عهده دارد. وزارت امور داخلي و امور مذهبي، نقش بهينه سازي و بهره
برداري از تجهيزات و بسيج كردن اعضاء تشكيل دهنده برنامه آموزشي را تحت نظارت
حكومت محلي، علاوه بر بسيج كردن اعضاء برجسته جامعه محلي را بر عهده دارد. گروهي كه
مسئول اجرايي فني برنامة DBAMA مي باشد، وزارت فرهنگ و آموزش مي باشد.
به منظور تشويق مجريان طرح مبارزه با بيسوادي ، هر ساله مسابقاتي برگزار ميشود
كه با مسابقات محلي شروع شد (Kapupata) و با مسابقات ملي خاتمه مي يابد وشركت
كنندگان اين مسابقات برسر بدست آوردن جايزه سواد آموزي به رقابت مي پردازند، اسامي
برندگان مرحله آخر يعني مسابقات ملي، طي مراسم جشن سواد آموزي بين المللي به اطلاع
عموم مي رسد.
نقش Lembaga Swadaya Masyarkat ( NGD)و سازمانهاي
اجتماعي در تقويت اعضاء جامعه براي پيوستن مداوم به گروههاي آموزشي بسيار مهم است .
معضلات آموزشي
فقدان حمايت مداوم از جامعه و NGO در تقويت و برانگيختن بزرگسالان دربرخورد با
برنامة سواد آموزي
تفاوت موجود در اطلاعات جمع آوري شده درخصوص شمار بي سوادان که خود به فقدان دقت
در تجزيه و تحليل اطلاعات منجر گرديده است.
دستاوردهاي آموزشي
علي رغم، مشكلات چندي كه مردم كشور اندونزي با آن مواجه شده اند؛ بخصوص بحران
پولي كه از نيمه هاي سال 1997 به اين طرف شروع شده است، طرح سواد آموزي به
پيشرفتهاي مهمي نائل شده است.همكاري مناسب ما بين وزارت امور داخلي، وزارت امور
مذهبي ، وزارت فرهنگ و آموزش، وزارت دفاع سهم برجسته اي در موفقيت طرح سواد آموزي
داشته است.از طريق برنامه اي به نام ( Dpenasi Bakti Manuggal Aksra
DBAMA مي توان به همكاري موجود بين اين وزارتخانه ها پي برد، چرا كه در اين برنامه
وزارت امور داخلي و وزارت امور مذهبي مسئول بهينه سازي منابع آموزشي (امكانات
آموزشي و نيروي انساني )، وزارت دفاع مسئول فراهم كردن امكانات لازم ، و وزارت
فرهنگ و آموزش مسئول اجراي فني اين برنامه ميباشند.
تا آنجائيكه مربوط به برنامه هاي مشابه با آموزش ابتدايي مي شود، يكي از
پيشرفتهاي طرح سواد آموزي، در بدو امر، برنامة آموزشي ردة A ميباشد كه مشابه با
مقطع ابتدايي است و درسال 1994،از آن بهره برداري شد. فارغ التحصيلان اين برنامه
مجاز مي باشند تا با شركت درمدارس رسمي يا غير رسمي به تحصيلات خود در مقاطع بالاتر
ادامه دهند.كانون تربيت معلم نيز داير شده تا معلمان در ضمن آموزش دانش آموزان دانش
و مهارتهاي خود را نيز توسعه دهند.همانند برنامة رده A ، فارغ التحصيلان برنامه رده
B نيز حق دارند به تحصيلات خود در مقطع مقدماتي متوسطه ادامه دهند.با در نظر گرفتن
جنسيت بيسوادان در گروه سني 15 تا 24 سال ، متوجه خواهيم شد كه احتمال بيسوادي زنان
جوان خيلي بيشتر از مردان جوان است . از اطلاعات بدست آمده، مربوط به سال1990 ،
مشخص است كه ميزان بيسوادي زنان در آن سال حدود 72/196 %درصد بوده است
(884954 نفر) . اگر چه ميزان بيسوادي زنان در سال 1998 هنوز بيش از بيسوادي مردان
است اما ميزان بيسوادي زنان طي سالهاي 98-1990 كاهش يافته است ( از %72/196 در صد
در سال 1990 حدود 85/86 %در صد از كل تعداد مردم بيسواد متعلق به مردم روستايي بوده
است يعني حدود1159261 نفر بود و درسال 1998 حدود 97/85 %درصد كل تعداد مردم بيسواد
يعني حدود 569623 نفر از بيسوادي متعلق به مردم روستا بود. كاهش تعداد مردم بيسواد
از سال 1990 تا سال 1998 را مي توان بصورت زير شرح داد0 در سال 1990 شمار مردان
بيسواد،گروه سي 15تا24 سال درشهرها حدود 56251 نفربود و زنان بيسواد حدود 119310نفر
بود.ميزان بي سوادي زنان ،چه درمناطق روستايي(23/65%)وچه درمناطق شهرنشين (06/70)
، هنوز بالاتر از بي سوادي مردان بود. درسال 1992، درمقايسه با اطلاعات بدست آمده
از سال 1991،تعداد افراد بي سواد تا48/5 % كاهش يافت يعني حدود 69328 نفر ازافراد
بي سواد كم شدند، درحالي كه تركيب وپراكندگي آن ،همچنان به همان شكل سال قبل بود.
شمار جمعيت بيسواد گروه سني 15 سال به بالا ، در سالهاي 1990 تا 1998
تعدادجمعيت بيسواد كشور،درگروه سني 15سال به بالا، درسال 1990 حدود
22102647 نفر بوديا به عبارتي 32/20% درصد كل جمعيت كشور درآن گروه سني خاص را
تشكيل ميداد.
اين رقم شامل 6229833 نفر پسر(19/28%) و 15872814 نفر دختر(81/71%)
مي شد.درسال 1998، تعداد جمعيت بيسواد كشور در گروههاي سين 15 سالبه بالا، حدود
16641760 نفر (11/12%) ازكل جمعيت كشور را تشكيل مي داد كه اين رقم خود شامل 502264
نفر (18/30) پسر و 11619146 نفر (83/69%) دختر مي شد.اين اطلاعات نشان مي دهد
كه شمار جمعيت بيسواد كشور طي 8 سال گذشته كاهش يافته به 5460887 نفر رسيده
است . (71/34%) روند اين كاهش در جدول شماره 9-2 نشان داده شده است (البته به
استثناي سالهاي 95-1994 كه افزايشي در اين تعداد ديده مي شود كه بالغ بر 63/6 درصد
بوده است .با در نظر گرفتن جنسيت بيسوادان كشور در گروههاي سني 15 سال به بالا
ميزان بيسوادي در دختران بيش از پسران بوده است . از اطلاعات بدست آمده از
سال 1990، اينطور به نظر مي رسد كه تعداد دختران بيسواد 15872814 نفر بوده
است يا به عبارتي حدود 79/254% در صد بوده است .در سال 1998 نيز ميزان بيسوادي در
دختران هنوز بيشتر از پسران بوده است ، كه بالغ بر 11619146 نفر مي شده است يا به
عبارتي 34/231% درصد بوده است .با در نظر گرفتن محل سكونت ( روستا يا شهر ) ميزان
بيسوادي در مناطق روستايي بيشتر از مناطق شهري است . اطلاعات بدست آمده از سال 1990
نشان مي دهد كه ميزان بيسوادي در مناطق روستايي حدود 26/86% درصد كل جمعيت بيسواد
كشودر ( يا حدود 19064689 نفر ) را تشكيل ميداده است كه در سال 1998 كاهش يافته به
13576979 نفر رسيده است ( يعني حدود 58/81% درصد كل جمعيت بيسواد كشور) .
روند كاهش تعداد جمعيت بي سواد گروه سني 15 سال به بالا طي سالهاي 1990 تا 1998
كاهش در تعداد جمعيت بيسواد كشور ، در گروه سني 15 سالبه بالا طي سالهاي 1990 تا
1998 به صورت زير است : در سال 1990 تعداد جمعيت بيسواد كشور (IP) در گروههاي سين
15 سال به بالا در مناطق شهري بالغ بر 804312 نفر پسر (48/26%) و 2233646 نفر دختر
(52/73%) مي شد.در حالي كه در مناطق روستايي اين رقم بالغ بر 5425521 نفر پسر و
13639168 نفر دختر مي شد كه رقم مربوط به دختران حدود 54/71% درصد كل جمعيت
بيسواد روستايي را تشكيل مي داد.درسال 1991، تعداد جمعيت بيسواد كشور (IP) ،
در گروههاي سني 15 سال به بالا بالغ بر 22071298 نفر مي شد كه حدود 33/19% درصد كل
جمعيت كشور در همان گروههاي سني را تشكيل مي داد. اين رقم شامل 6219692 نفر پسر و
15851606 نفر دختر بود كه رقم مربوط به دختران 82/71% درصد كل جمعيت بيسواد كشور در
همان گروههاي سني را تشكيل ميداد.اغلب افراد بيسواددرمناطق روستايي يافت
ميشدند،يعني حدود 19033882نفر(26/86%)،كه اين رقم شامل 5417352نفرپسر
و13616530نفردختر (54/71%) بود.درمقايسه باسال1990، درسال1991، كاهشي را در تعداد
بيسوادان كشور مي توان ديد كه حدود 14/0% بود يا به عبارتي حدود 31349 نفر از تعداد
بيسوادان كشوركم شدند. در حالي كه هيچ تفاوت فاحشي بين كاهش شمار دختران و پسران
بيسواد ديده نمي شد.
درسال 1992، تعداد جمعيت بيسواد كشور،درگروههاي سني15سال به بالا، بالغ بر
22039949 نفر مي شد يا به عبارتي حدود 55/18% درصد كل جمعيت كشور دراين گروه سني را
تشكيل مي داد. اين رقم شامل 6865208 نفر پسر (15/31%) و 15174741 نفر دختر (85/68%)
بود. اغلب اين افراد بيسواد در مناطق روستايي يافت مي شدند (96/82%) . همانند سال
1991، در سال 1992 ميزان بيسوادي در دختران ، چه در مناطق روستايي (70/67%) و چه در
مناطق شهري (47/74%) بيشتر از ميزان بيسوادي پسران بود. در مقايسه با 1991 ، در سال
1992 كاهشي را در شمار جمعيت بيسواد كشور داشته ايم، كه بالغ بر31345 نفر (14/0%)
مي شد. تركيب و پراكندگي آنها همانند سال قبل بود.درسال 1993، تعداد جمعيت بيسواد
كشور (IP) در گروههاي سني 15 سال به بالا ، بالغ بر 20214421 نفر مي شد يا به
عبارتي حدود 67/16% درصد كل جمعيت كشور در همان گروههاي سني را تشكيل مي داد. اين
تعداد شامل 6282265 نفر پسر و 13932156 نفر دختر بود كه رقم مربوط به دختران حدود
92/68% در صد كل جمعيت بيسواد كشور ، در همان گروه سني را تشكيل مي داد. اغلب افراد
بيسواد در مناطق روستايي يافت مي شوند كه بالغ بر 16719661 نفرمي شدند(71/82%) .
در مقايسه با سال 1992 در سال 1993 كاهش درا در تعداد جمعيت بيسواد كشور مي
بينيم كه حدود 28/8% بود و يا به عبارتي بالغ بر 1825528 نفر مي شد، در حاليكه اين
رقم با در نظر گرفتن جنسيت افراد بيسواد ( دختر يا پسر ) تقريباً نسبي بود. در سال
1994 ، تعداد جمعيت بيسواد كشور (IP) در گروه سني 15 سال به بالا بالغ بر 18529280
نفر ثبت شده است. يا به عبراتي 84/14% درصد كل جمعيت كشور در اين گروه سني
را تشكيل مي داده است، در حالي كه از اين ميان حدود 5726074 نفر را پسران تشكيل
ميدادند (90/30%) و حدود 12803206 نفر را دختران (10/69%) .اكثر افراد
بيسواددرمناطق روستايي يافت ميشوند (56/83%).همانند سال قبل شمار دختران
بيسواد ،چه در مناطق روستايي (81/67%) و چه در مناطق شهري (20/75%)،بيشتر ازپسران
بوده است.
درمقايسه با سال 1993، در سال 1994كاهشي را در شمار جمعيت بيسواد كشور داشته ايم
كه بالغ بر 685141 نفر مي شده است ( 34/8%) . تركيب و پراكندگي آنها ، همانند سال
قبل بوده است.درسال 1995، تعداد جمعيت بيسواد (IP) درگروه سني15سال به بالا، بالغ
بر 19842743 نفر بوده است يا به عبارتي 99/15% درصد كل جمعيت كشور، در همان گروه
سني، را تشكيل ميداده است.حدود 6106584 نفر از اين تعداد را پسران، و حدود 13838159
نفر را دختران تشكيل مي داده اند، كه رقم مربوط به دختراندر حقيقت حدود 23/69% درصد
كل جمعيت بيسواد كشور ، در اين گروه سني ، را تشكيل ميداد.
اغلب اين افراد بيسواد در مناطق روستايي يافت ميشوند، يعني حدود 16104964 نفر (
15/81%). در سال 1995، افزايشي را در تعداد افراد بسواد كشور داشته ايم كه بالغ بر
1315643 نفر مي شد و اين سال را كاملاً با سالهاي قبل از آن متفاوت مي كند. اين
افزايش هم در برگيرندة افزايش دختران بودكه بالغ بر 934953 نفر ميشد ( 30/7%) و هم
در برگيرنده افزايش تعداد پسران كه بالغ بر 380510 نفر (65/6%) مي شد. اين افزايش
در تعداد جمعيت بيسوادان كشور، احتمالاً به سبب استفاده از نظامي متفاوت براي جمع
آوري اطلاعات ، نسبت به سال قبل از آن بوده است. در سال 1996، تعداد جمعيت بيسواد
كشور در گروههاي سني 15 سال به بالا ، بالغ بر 19075699نفر بود كه به عبارتي 66/14%
درصد كل جمعيت كشور را در همان گروه سني تشكيل مي داد. حدود 5888339 نفر از اين
تعداد را پسران (84/30%) و حدود 13193360 نفر را دختران (16/69%) تشكيل مي دادند.
اغلب افراد بيسواد از مناطق روستايي يافت مي شدند (66/81%) . در مقايسه با سال 1995
در سال 1996 كاهشي را در تعداد جمعيت بسواد كشور مي بينيم كه بالغ بر 669044 نفر
است (88/3%) همانند سال قبل، تعداد جمعيت بيسواد دختر، چه روستايي (87/67%) و
چه شهري (91/74%) ، در سال 1996 بيشتر از جمعيت پسران بود.در سال 1997 ، تعداد
جمعيت بي سواد كشور (IP) در گروه سني 15 سال به بالا ، بالغ بر 16943550 نفر
ثبت شده است يا به عبارتي حدود 59/12% درصد كل جمعيت كشور در اين گروه سني را تشكيل
مي داده است . اين رقم شامل 5155550 نفر پسر و 11779000 نفردختر ميشود كه رقم
مربوط به دختران حدود 56/69% درصد كل جمعيت بيسواد كشور را در همان گروه سني را
تشكيل مي داده است . اغلب اين افراد بيسواد در مناطق روستايي يافت ميشوند كه بالغ
بر 13681329 نفر مي شوند (79/80%). در مقايسه با سال 1996 ، در سال 1997 كاهشي را
در تعداد افراد بيسواد داشته ايم كه بالغ بر 2141149 بوده است (22/11%).پراكندگي
جمعيت همانند سال قبل است.درسال 1998،تعداد جمعيت بيسواد كشور در گروه سني 15سال به
بالا ، بالغ بر 16641760 نفر بوده است كه به عبارتي 11/12% درصد تعداد كل جمعيت
كشور دراين گروه سني را تشكيل مي داده است . اين رقم شامل 5022614 نفر پسر
(18/30%) و 11619146 نفر دختر (82/69%) بوده است. اغلب اين افراد بيسواد در مناطق
روستايي يافت مي شوندكه تعداد آنها بالغ بر 13576979 نفر مي شود (58/81%). در
مقايسه با سال 1997، در سال 1998، كاهشي را در تعداد جمعيت بيسواد كشور داشته ايم
كه بالغ بر 292790 نفر مي شد ( 73/1%) .
همانند سالهاي قبل ، تعداد دختران بيسواد بيش از پسران بود، چه در روستاها
(63/68%) و چه در شهرها (08/75%).
طرحهاي سواد آموزي
از اوايل سال 1970 به اين طرف، طرح سواد آموزي مهمترين آموزش پياپي بوده است كه
MOEC آن را به مرحلة عمل درآورده است. در كنار برنامههاي آموزشي ردة A و
B كه مشابه با آموزش پاية 9 ساله ميباشد، كشور اندونزي با استفاده از
برنامههاي عملي ردة A و B و طرح OBAMA به كار خود براي ادارة طرحهاي سواد
آموزي ادامه ميدهد كه همگي قسمت اعظم بودجة عمومي را براي سرمايه گذاري در منابع
انساني جذب كردهاند.درنتيجه، شمار جمعيت بيسواد (IP) 15تا 24 ساله به طور پيوسته
تا %36/50 درصد كاهش يافته و طي هشت سال، از 3/1ميليون نفر(%79/3) در سال 1990 به
662551 نفر(%73/1) در سال 1998 رسيد.با در نظر گرفتن جنسيت، احتمال بيسوادي دختران
جوان 15 تا 24 سال بيشتر ازپسران است.ميزان بيسوادي زنان جداي
ازمردان،از7/196درصد(يااز84954نفر)درسال1990به4/135درصد درسال 1998 كاهش يافت.
|