مشاركت عميق بخش اقتصادي ، نقش مكمل مدارس فني حرفه اي ومداخله محدود دولت ، سه
ويژگي بارز نظام آموزش حرفه اي دو گانه درسوئيس است.هزينه هاي اين نظام با مشاركت شركاي
فعال اين سيستم تأمين ميشود ودر نتيجه با هزينه هاي تحميل شده بربودجه عمومي كاهش مييابد.به
طوركلي ميتوان گفت كه يك سوم هزينه سالانه نظام آموزش حرفه اي دوگانه توسط شركتهاي
آموزش دهنده،يك سوم توسط دولت(كنفدراسيون + مناطق + يارانه ها ) ويك سوم توسط كارآموزان(مشاركت
در فرايند توليد) تأمين مي گردد.
هزينه هاي آموزش عالي
هزينه تحصيلات دانشگاهي برحسب محل دوره ومدت دوره متغيراست.
مثلاً يك دانشجوي سوئيسي براي هردوره اي كه دانشگاه نوي شاتل سالانه750فرانك سوئيس
ميپردازد ولي درزوريخ 1300فرانك خواهد پرداخت.درصدرمخارج هردوره شهريه و بيمه تحصيلي
و هزينه هاي زندگي روزمره قراردارد.هزينه زندگي براي دانشجويان شامل بيمه پزشكي،هزينه
تحصيل وابزاركمك تحصيلي بر2000-1850CHF درماه است بالغ مي گردد.
متوسط هزينه هاي زندگي : 20000(فرانك سوئيس )
شهريه تحصيلي
شهريه دانشجويان بومي
. حداقل: 1000(فرانك سوئيس)
. حداكثر: (4000 فرانك سوئيس)
شهريه دانشجويان خارجي
. حداقل: 1000فرانك سوئيس
· حداكثر: 8000 فرانك سوئيس
منابع تامين كننده
درسوئيس تأمين هزينه هاي آموزشي بازتابي ازتوزيع مسئوليتهاي نهادي است.درارتباط
با مسائل مالي هرمقطع خود مختار بوده وبه نسبت مسئوليت خويش، بار مالي را به دوش مي
كشد.تحصيل اجباري براي دانش آموزان رايگان است اما درمقطع تكميلي متوسطه از والدين
انتظار ميرود كه هزينه ها را متقبل شوند.درمورد تحصيلات اجباري تأمين هزينه ها برعهده
شهرها ومناطق است.درمورد آموزش تكميلي متوسطه تأمين هزينه ها عمدتاً برعهده مناطق است
وتأمين هزينه هاي دانشگاهها نيزهمين طوراست.
كنفدراسيون درتامين هزينه هاي آموزش فني حرفه اي ، آموزش دانشگاهي وپژوهشي نقش حمايتي
ايفا ميكند.كنفدراسيون مناطق،اتحاديه هاي صنفي وشركتهاي كه كارآموزان را تربيت ميكنند
مشتركاً آموزش فني حرفه اي رامتقبل ميشوند.كنفدراسيون يارانه هاي ديگري را نيز به دوره
هاي آموزشي با مشاركت مناطق اختصاص مي دهد به شرط اين كه اين دوره ها براي عموم آزاد
بوده وبه خوبي سازمان يابد.نميتوان ارقام دقيق هزينه هاي آموزشي فني ـ حرفه اي را مشخص
نمود زيرا هزينه هاي ناشي ازصنعت نا مشخص است. طبق آمارسال 1993 هزينه هاي كل نظام
آموزشي به قرار زير توزيع مي گردد:
شهرها 35%
مناطق 53%
كنفدراسيون 12%
درهرمقطع منابع برمبناي بودجه هاي دقيق ومفصل ونه به صورت بودجه اي تخصيص مي يابند.قانون
اساسي فدرال تصريح مي ند كه آموزش ابتدايي بايد تحت نظارت دولتي قرار گيرد واين اصل
به طور كلي در تحصيلات اجباري مناطق اعمال شده است.
مدارس خصوصي وجود دارد اما آنها ندرتاً يارانه دريافت ميكنند. مراكزتكميلي متوسطه
در اغلب مناطق وجود دارند اما دبيرستانهاي خصوصي كه درگذشته غالباً مدارس ديني بودند،
ازسوي مقامات رسمي به رسميت شناخته شده وحتي يارانه مي گيرند.
اغلب دانشسراهاي فني نيزمنطقه اي هستند.اما آموزش عالي غيردانشگاهي به ميزان زيادي
به بخش خصوصي متكي است هرچند يارانه هاي منطقه اي يا فدرال وجود دارد.دركل به موجب
قانون اساسي فدرال هركسي حق افتتاح مدرسه خصوصي را به موجب اصل تجارت آزاد خواهد
داشت، اما اين مدارس مشمول مقررات جاري منطقه اي خواهند بود .