نظام آموزشي كشورهاي جهان

صفحه اصلی سایت محشر بخش سرگرمی تفریحی محشر اس ام اس جوک و لطیفه های جدید فارسی مطالب و عکس های جالب خواندنی دیدنی عکس ایرانی و خارجی خطای دید - به چشمان خود اعتماد نکنید اتاق چت روم فارسی گفتگو دوستیابی عاشقانه متن زیبا ساز محشر نکته های زیبایی آرایشی و بهداشتی کاملترین مرجع انواع فال ، طالع بینی و آدم شناسی به سبک های مختلف آموزش آشپزی ، تهیه انواع ترشیجات دسر شیرینی غذای ايرانی غذای فرنگی غذای کودک و نوشیدنی اطلاعات راهنما تلفن کل کشور نقشه جهان نقشه تهران فرهنگ اسامي پسر و دختر ایرانی آموزش انواع داستان و رمان در کتابخانه محشر سایتهای اینترنتی فارسی لینک های مختلف ایرانی و خارجی ارسال رایگان کارت تبریک های عکس و فلش برای مناسبت های عاشقانه ولنتاین تولد و غیره ترجمه تصویر های عاشقانه عشق یعنی ... محاسبه گر عشق ابزارهاي موبايل جدید ترین اخبار ایران و جهان اطلاعات غذایی تغذيه رژیم و سلامتي جدیدترین رکورد ها و ترین ها گالری عکس های جالب غیر ایرانی ضرب المثل های فارسی ايران همراه با عکس قرآن به سه زبان فارسي عربي انگليسي ترفند هاي كارآمد اینترنتی کامپیوتر و موبایل بخش بين الملل در محشر چك كردن عکس و وضعيت اي دي ياهو در مسنجر با امکانات جالب دانلود رايگان نقشه کامل شهر تهران براي تمامي موبايل هاي سامسونگ - سونی اریکسون - نوکيا پخش زنده و مستقیم شبکه های راديو و تلويزيون آنلاين معرفی شهر های ایران تبليغات در محبوبترین سایت فارسی نقشه سایت

ساختار آموزشي > آموزش ابتدايي


Untitled Document

آموزش ابتدايي

ساختار آموزشي

ورودي ها ي جديد كلاس اول در لهستان علاوه بركودكان7 ساله كه سن قانوني ورود به دبستان رادارند بچه هاي كوچكتر كه زودتر آموزش را شروع كرده اندو نيز كودكان بزرگتر كه بدلايل گوناگوني نتوانسته اند در سن 7 سالگي تحصيل را شروع كنند را تشكيل مي دهد.

درميان وروديهاي جديدكلاس اول ابتدايي تعدادروزافزوني ازكودكان خارجي  ومهاجرمشهود مي باشد.اين كودكان در داده هاي آماري كه به جمعيت دانش آموزان مربوط مي شود وجود دارند ولي مشمول داده ها در جمعيت گروه هاي سني نيستند.

آناليزهاي داده ها ما را به مشاهده اخص نرخ ورودي معين رهنمون مي شود كه بطور قطعي در مناطق روستايي پايين است.نرخ وروديهاي خاص كه شاخص كودكان جديد به كلاس اول ابتدايي هستند در لهستان توسط اداره مركزي آمار از سال تحصيلي 1995-1994 محاسبه شده است. NIRt خصوصيات كودكان 7 ساله را كه سن قانوني ورد به مدرسه ابتدايي را دارند بعنوان درصدي از جمعيت متشابه در كشور ترسيم مي كند.

توزيع شاخص در سالهاي تحصيلي رشدي آرام ولي ممتدي را در سال اخير نشان مي دهد .

همچنين اين توزيع ، اختلافات مهم وپايداري را بين شهرهاي كوچك وروستاها نشان مي دهد

دليل اين موضوع ميتوانداختلافات وسيع صريح سطح زمينه هاي اجتماعي وفرهنگي روستاها در لهستان باشد.ارزش NIRt درمناطق شهري متجاوز از100% است كه در اطلاعات آماري اداره مركزي آمار در مقايسه با جمعيت جديد الورود كلاس اول ابتدايي وجمعيت كودكان جديد كلاس اول ابتدايي مشهود مي باشد.ازسال 1990 تا 1999، آموزش در مدارس ابتدايي بمدت 8 سال طول مي كشيد ومختص كودكاني بود كه سن قانوني آنها از 7 تا 15 سال بود .

نرخ ثبت نام ناخالص نشان دهنده كل ثبت نام كننده ها در آموزش ابتدايي است. مثلاً محاسبه كه بوسيله يونسكو پيشنهاد شده است تعيين ميكند كه شاخص GER فقط شامل بچه هايي نست كه در گروه سني دانش آموزان ابتدايي قرار مي گيرند بلكه همچنين شامل گروه هاي سني بالاتر وپايين تر از آنها هم مي باشد.اين بدان معني است كه تمايل به پيشرفت در يك سطح پايدار است اختلافات در دسترسي جهاني به آموزش ميان مناطق شهري وروستايي بطور مداوم وجود دارد ، كه اجباري بودن مدارس وفرصتهاي آموزش دردسترس عموم را پيشنهاد مي كند .توزيع نيروي مديريتي وتقسيم بندي مسئوليتها در زمينه هاي آموزش ابتدايي مركز زدايي شده اند كه نتيجه مهم تغييرات آموزش در دهه90است.مركززدايي بشدت از سيستم سرمايه داري تأثير مي پذيرد.هزينه هاي آموزش ابتدايي از محل بودجه جاري ايالتي تأمين مي شود وتقسيم سرمايه از بودجه عمومي افزايش مي يابد.علي رغم اين موضوع هزينه عمومي در آموزش ابتدايي بطوررسمي تغييرنيافته است.اين مطلب درسطح 40.5% تا 43.2 % هزينه عمومي كل براي آموزش پايدار شده بود كه برابربا 2.02% تا 16.10% GNP براي سرمايه نسبت به هر دانش آموز محاسبه شده است.اطلاعات به دوره زماني 1993 تا 1997 مربوط ميشود.تناسب هزينه عمومي در آموزش ابتدايي بعنوان درصدي از كل هزينه عمومي آموزش افزايش يافته است.معلمين تمام وقت وپاره وقت  كلاً بالاي 650 هزار نفر است .در هر سال تحصيلي دهه 90 تقريباً 5 ميليون دانش آموز در مدارس ابتدايي ثبت نام كرده بودند.اين مقدار بطور مداوم كاهش مي يابد اين كاهش از حدود 5.3 ميليون در سال تحصيلي 1990-1991به حدود4.7 ميليون درسال تحصيلي1999-1998رسيده است.

دانش آموزان ابتدايي سالانه بوسيله متجاوز از 300 هزار معلمين آموزش داده مي شوند.

معلمين مدرسه اتدايي با تعلميات دانشگاهي همچنين با اتمام مدرسه متوسطه به گرفتن درجه ليسانس از دانشگاه يا درجه فوق ليسانس در يك رشته علمي خاص مبادرت مي ورزند.

براي استخدام شدن معلمين احتياج دارند تا پس از اتمام دوره متوسطه در دبيرستان يا گرفتن يك درجه علمي در دانشگاه به تناسب در يك دوره تعليمي آموزش ببينند يا دانشكده هاي تربيت معلم را تمام كرده باشند يا سرانجام پس از آموزش متوسطه يك دوره امتحان ورودي آموزش تدريس را بگذرانند.بواسطه كوششهاي اجتماعي فوق العاده واتخاذسياست آموزشي مناسب بين سالهاي 1990 تا 1999 درصد معلمين با تعليمات دانشگاهي بروش هاي معين افزايش يافته است.از نيمه دهه 90 بيش از17تا 18% معلمين مرددرمدارس ابتدايي استخدام نشده اند.تعليمات دانشگاهي آنها به نسبت معلمين زن حدود 72.3% تا 85.7% است .

توزيع معلمين با تعليمات دانشگاهي غيرمشابه است وبه ايالتي كه آنها استخدام ميشوند بستگي دارد. اختلافات ممكن است تا 16% اين نقاط برسد. بالاترين نسبت معلمين مدارس ابتدايي با تعليمات دانشگاهي به 85% طي سال تحصيلي 1999-1998 مشهود است.

 توزيع غير متناسب معلمين مدارس ابتدايي با تعليمات دانشگاهي درمناطق روستايي با عدم پيشرفت مواجه بوده است.توجه به اين نكته مهم است كه بطور كلي درتفاوت ميان شهر وروستا ، نسبت معلمين با تعليمات دانشگاهي بطورچشمگيري كاهش يافته است.

درصد معلمين مدارس ابتدايي  كه تصديق شده اند تا مطابق استانداردهاي ملي تدريس كشور در دهه 90 سير صعودي داشته است.تناسب معلمين كه تصويق وگواهي شده اند كه تمام احتياجات علمي را براي تدريس  در مدارس ابتدايي بدست آمده اند نسبت به نوع محيط ، در مناطق روستايي كند 97.3 تا 97.9 % است.پايين ترين تعداد معلمين بدون دوره هاي علمي درمناطقي است كه نرخ بيكاري در آن مناطق بالاست.

در دهه گذشته ، تعداد ميانگين دانش آموزان بر معلمين تمام وقت آموزش ابتدايي بطور ارام بين سالهاي 1990 تا 1993 از 15.03 تا 15.99 رشد داشته است .

درحاليكه  درسال تحصيلي 1998-1999  اين تعداد به 14.02 رسيد.

ارزش يا نرخ شاخص برا مدارس عمومي خيلي سطوح مشابه  داشت .

نرخ دانش اموزان به معلمين آموزش ابتدايي در روستاها از شهرهاي كوچك وبزرك پايين تر است كه محاسبات اختلاف 4 تا 5 دانش آموز را نشان ميدهد.معلمين مدارس روستايي دراين نسبت داراي امتياز هستند در حاليكه معلمين كه در مناطق شهري قرار دارند در شرايط غير پيشرفته قرار دارند .شاخص 11 به مقادير بالاي 15 در مدارس عمومي كه در شهرهاي بزرگ  ومناطق بشدت صنعتي مي رسد.دربرخي مناطق كشور يك گام آرامي در توسعه مدارس غير عمومي ابتدايي مشهود ميباشد.در اوايل سال تحصيلي 1990–1991كه شروع دهه 90 بود در بيش از21 منطقه آموزش مدارس غير عمومي اصلاً داير نشده بود.تمايل به توسعه بين سالهاي 1990 تا 1995بود وبطرويكه گزارش شده است در سال تحصيلي 1995-1994 تنها در 5 ايالت بخش تحصيلي غير عمومي وجود داشت.دوايالت كونين وكوروسون بدون مدارس ابتدايي غيرعمومي بودند.لازم است براين نكته تأكيدشود كه علي رغم اين حقيقتي كه مدارس عمومي در47 واحد مديريتي كشور باز شده است،تعداد انستيتوها ودانش آموزان ثبت نام كننده در آنها هنوزخيلي محدود است وبه كمتر از7% كل افراد ثبت نامي مدارس ابتدايي بالغ مي گردد.

عملكرد وكارآيي مدارس ابتدايي در لهستان خيلي موثر است. درسالهاي اخير نسبت دانش آموزاني كه يك كلاس را تكرار كرده اند به كل دانش آموزان كلاس 1 تا 2% است.

اختلاف بين سالهاي تحصيلي 1990-1991 و1999-1998 بسيار كم اهميت است وفقط ميتوان كاهش درصدتجديديها دركلاس هاي 1و4و5و6 وافزايش نسبت دانش آموزان تجديدي كلاس 8 رامشاهده كرد.بيشترين درصد بچه هاي تجديدي در كلاسهايي بين 5 تا 7 وبه مقدار 1.5 تا 2% است.پايين ترين نسبت دانش آموزان تجديد دركلاس 2 وكلاس 8 مي باشد . تجديدي ها در كلاس اول به نسبت كلاس دوم دو برابراست كه در كلاس اول 1.2% وكلاس دوم 0.6% است.اين واقعيت وجود دارد كه همه بچه هايي كه در كلاس اول قرار مي گيرند وداراي بعضي شخصيتهاي فردي هستند بايد درسهاي خود را در كلاسها ومدارس مخصوص شروع كنند.نسبت دانش آموزاني كه در يك كلاس تجديد مي شوند بطور كمي در چندين سال در مناطق روستايي كمتر ازمناطق شهري است.درسال تحصيلي 1999-1998 ميزان تجديد شونده ها در مدارس شهرهاي بزرگ وكوچك به 1.3% ميرسيد در حاليكه در مدارس روستايي به 9% مي رسيد.مدارس مناطق روستايي بازده كمي در مقايسه سطح آزوش مورد نياز نبت به مدارس شهري دارند همچنين براي ساليان درازاست كه مشاهده شده است كه بطور چشمگيري پسران در ميان دانش آموزان ازغالبيت مشخصي برخوردارند .

نرخ تجديدي در ميان دانش آموزان پسرحدود 77% است درحاليكه اين مقدار درمورد دختران به 23% كل افراد تجديدي ميرسد.