New Page 1
ساختار آموزشي
سيستم اساسي آموزش برپايه تركيبي از نظامهاي آموزشي انگلستان، فرانسه و آمريكا
قالب ريزي شده و شايد مدل آموزش آمريكا بيشترين تأثير را داشته است. نظام آموزشي
زاپن به طور كلي از مقاطع آموزشي مختلف به شرح ذيل متشكل ميگردد:
. مراكز پيش دبستاني
. مدارس ابتدايي (شوگاكو)
. مدارس مقدماتي متوسطه (چوگاكو)
. مدارس تكميلي متوسطه (كوكو ؛ كوتايگاكو)
. مراكز دانشگاهي
الگوي اصلي نـظام مدرسه در ژاپن سيستمي يكپارچه مي باشد . اين سيستم بعد از سال
1947، و با اصلاح سيستم دو گانه قبلي بنا نهاده شد. مدارس عالي فنّي در سال 1962
بعنوان مؤسسه اي اضافي بر مؤسسات سيستم يكپارچه و با هدف تربيت متخصّصان مهندسي
درجة مياني ايجاد شدند، امّا تعداد اين مدارس هنوز به نسبت پايين است .
6 سال مدرسه ابتدايي و 3 سال مقطع مقدماتي متوسطه اجباري است. درصد حضور در
مدرسه در هر دوسطح 99.8 درصد مي باشد.حدود 96.8 درصد از كساني كه دوره مقدماتي
متوسطه را به اتمام رسانده اند، پس از گذراندن امتحان ورودي به مقطع تكميلي متوسطه
راه مي يابند كه خود به سه نوع تقسيم مي شوند :
. مدارس آموزش عمومي
. مدارس حرفه اي كه دانش كاربردي و تكنيكهاي صنعت ، كشاورزي، بازرگاني و غيره را
آموزش ميدهند.
. مدارس مكاتبه اي تركيبي
بسياري از مراكز تكميلي متوسطه هم دروس عمومي و هم دروس حرفه اي راارائه ميدهند
.
دوره حضور در مراكز تكميلي متوسطه براي دانش آموزان تمام وقت 3 سال و براي دانش
آموزان پاره وقت سه سال يا بيشتر مي باشد. دانش آموان پاره وقت 7/0درصد كلّ تعداد
دانش آموزان مراكز تكميلي متوسطه را تشكيل ميدهند. بعلاوه ،دروس مكاتبه اي در سطح
دبيرستان در دسترس مي باشند . تحت اين سيستم، يك دانش آموز كتابهاي داده شده را
مطالعه مي كند و در فواصل معيّن مقالات تخصّصي اي در مورد موضوعات داده شده ارائه
ميدهد، و براي دوره اي معيّن آموزش مي بيند و اگر در امتحانات قبول شود، به او
ديپلم متوسطه اعطا مي شود .مدارس عالي عموماً براساس دوره هاي دوساله عمل مي كنند.
كالجهايي وجود دارند كه دوره هاي سه ساله ارائه مي دهند، امّا تعدادشان كم است .
يكي از ديژگيهاي اين كالجها اين است كه تعداد زيادي از آنها مختص زنان مي
باشند.تعداد كلّ مدارس عالي در اول ماه مي 1997 ، 595 مدرسه بوده است.از كلّ ثبت
نام ،2/90درصد را دختران تشكيل ميدهند . دوّمين ويژگي اين مدارس اين است كه تعداد
قابل توجهي از آنها مؤسساتي خصوصي هستند . مدارس عالي خصوصي 7/84 درصد كلّ مدارس
عالي را تشكيل ميدهند سوّمين ويژگي، روند اخير مستقر سازي مدارس عالي درشهرستانهاي
كوچك، متوسط و مناطق روستايي مي باشد.كالجها يا دانشگا هها مطابق با دوره هاي چهار
ساله عمل مي كنند. دانشجويان در طول اين چهار سال، دورة آموزش عمومي ( شامل سه بخش
ادبيات و علوم انساني، علوم اجتماعي و علوم طبيعي)، زبان خارجي، دوره هاي بهداشت و
بدنسازي، و دوره هاي تخصّصي را مي گذرانند . امّا دانشجويان پزشـكي بايد دوره هاي 4
سالة علـوم پزشـكي را بـگذرانند و دو سال هم بيشتر از دانشـجويان رشته هاي ديگر صرف
تحصيل كنند. برخي از دانشگاه ها دوره هاي پنج سالة شبانه اي براي جواناني فراهم مي
آورند كه در طول روزكار مي كنند. در سال 1997،2/5 درصد كلّ دانشجويان دانشگاه دوره
هاي شبانه را مي گذراندند . علاوه بر آن، چند دانشگاه هم دوره هاي مكاتبه اي ارائه
ميدهند. تفاوتهاي گسترده اي ميان يك مؤسسه آموزش عالي و مؤسسه ديگر براساس نوع
مؤسسه سنّت و تاريخ و بسياري عوامل ديگر وجود دارد .تفاوتهاي عظيمي هم مي تواند در
تسهيلات و كيفيّت آموزش مشاهده شود.به اين علّت، كالجها و دانشگاه ها براساس
اعتبارشان درجه بندي مي شوند.در نتيجه ، نرخ تقاضاي ورود به مؤسسات بسيار معتبر
بسيار بالاست.
دانشگاه هاي كارشناسي ارشد ، دوره اي دوساله براي مدرك فوق ليسانس و دورة سه
ساله جهت مدرك دكتراي بعد از دوره كارشناسي ارشد ارائه ميدهند.دانشجويان فوق ليسانس
مدرك فوق ليسانس يا دكترا را بعد از گذراندن امتحان دريافت ميدارند.با اين حال در
مورد دانشجويان پزشكي، از آنجا كه بايد دورة 6 سالة كارشناسي را بگذرانند، فقط دورة
دكتري در سطح فوق ليسانس ارائه ميشود.
نگاهي گذرا
در طول دورة طولاني مدت فئودالي پيش از دوران اصلاحات ميجي در سال 1868، تشكيلات
آموزش مختلفي جهت ارائه خدمت به نيازهاي طبقات مختلف اجتماعي توسعه يافتند.
لردهاي ايالتي، مدارس ويژهاي براي كودكان طبقه رزمنده، و مدارسي براي اعضاي
ثروتمندتر طبقه كشاورز و بازرگان راه اندازي كردند كه توسط جامعه روستايي اداره
ميشدند. نوع ديگري از مدارس خصوصي تراكويا بود كه خواندن و نوشتن و رياضيات را به
كودكان مردم عامي آموزش ميدادند و اغلب در مناطق شهري قرار داشتند.يك سيستم
مدرن و ملي آموزشي در سال 1872 در ژاپن مطرح شد. در اين زمان بود كه دولت مدارس
ابتدايي و راهنمايي را در سراسر كشور راه اندازي كرد. در سال 1886، هر كودكي بايد 3
يا 4 سال در مدرسه ابتدايي حضور مييافت. در سال 1990 آموزش اجباري رايگان
شد، و در سال 1908، دورة آن تا 6 سال توسعه يافت. بعد از جنگ جهاني دوم ،اين دوره
مجدداً توسعه يافت و به 9 سال فعلي رسيد ،كه دوران ابتدايي و راهنمايي را شامل
ميشد. ساختار اصلي و اصول نظام آموزش فعلي در 2 قانون مصوبه 1947 طرح ريزي شدند كه
قانون اساسي آموزش و قانون آموزش مدرسهاي ميباشند. يك اصل پايهاي كه در
قانون اساسي تشريح شده، تساوي فرصت آموزش براي همه ميباشد. اين قانون تبعيض
بر اساس نژاد، طبقه، جنسيت، موقعيت اجتماعي، شرايط اقتصادي يا سوابق خانوادگي را
ممنوع ميكند.هدف اصلي نظام آموزش، خلق شهرونداني متكي به خود از ملتي
دموكرات و صلح طلب ميباشد كه به حقوق بشر احترام بگذارند و به حقيقت و صلح عشق
بورزند. اين قانون بر اهميت آگاهي سياسي و بردباري ندهي در رشد شهرونداني سالم
تأكيد ميورزد، اما بالاخص هر گونه رابطهاي را ميان احزاب سياسي يا مذهبي و
آموزش ممنوع ميكند. مطالعات اجتماعي شامل عنصر مركزي برنامة آموزش مدارس
دولتي منطبق با قانون اساسي آموزش ميباشد، كه از دولت و مسئولان محلي نيز
درخواست ميكند مؤسساتي چون كتابخانه، موزه و تالار شهرداري را تأسيس كنند.در
حال حاضرنظام آموزشي زاپن به 5 مرحله به شرح ذيل تقسيم ميشود :
. مقطع پيش دبستاني (يك تا سه سال)
. مقطع ابتدايي (شش سال)
. مقطع مقدماتي متوسطه (سه سال)
. مقطع تكميلي متوسطه (سه سال)
. مقطع مقدماتي آموزش عالي (معمولاً 4 سال)
مدارس عالي نيز وجود دارند كه دورة تحصيلي 2 يا 3 ساله ارائه ميدهند. بعلاوه
بسياري از دانشگاههاي دوره هاي فوق ليسانس، تحصيلات پيشرفته را فراهم
ميآورند.آموزش براي كودكان 6 تا 15 سال اجباري و رايگان است. با اين حال، اكثريت
عظيمي از فارغ التحصيلان، مدارس راهنمايي مصمم به ادامة تحصيل هستند، و در واقع در
حال حاضر، دبيرستان بخش مهمي از آموزش ميباشد. در سال 1995، 97% از كل دانشآموزان
وارد دبيرستان شدند، كه اين ميزان مشابه ميزان وروديهاي به دبيرستان ايالات متحده
ميباشد،و 45 درصد از دانشآموزان دبيرستان تا سطح دانشگاه ادامه تحصيل دادند. اين
درصد پايين تر از درصد دانشآموزان آمريكايي ميباشد، در آمريكا تقريباً نيمي
از دانشآموزان وارد دانشگاه ميشوند، اما درصد مربوط به ژاپن بالاتر از درصد
مربوطه به كشورهاي اروپاي غربي ميباشد.علاوه بر مدارس عالي و دانشگاهها،
تعدادي از دانشآموزان وارد مدارس حرفهاي ميشوند. به علاوه، در سال 1985،
دانشگاه هوايي افتتاح شد تا فرصتي براي ادامة تحصيل بزرگسالان از طريق گرفتن
فرستندهاي كه خطابه ها را در راديو و تلوزيون پخش ميكند، فراهم آورد.علاوه بر
تسهيلات آموزشي در دسترس عامه، در تمام مراحل اين نظام، مدارس خصوصي هم وجود دارند.
اين مدارس نقش مهم و ويژهاي در آموزش پيش دبستاني و دانشگاه ايفا ميكنند،
كه هر دو فراتر از محدودة نظام اجباري ميباشند. از ماه ميسال 1994،
80 درصد كودكان كودكستاني و 73 درصد دانشآموزان دانشگاهي در مؤسسات خصوصي ثبت نام
كردند و 30 درصد دانشآموزان دبيرستاني در مدارس خصوصي حضور يافتند.تعداد
دانشآموزان ژاپني كه در خارج از كشور تحصيل ميكنند، رو به افزايش است. در
سال 1994،000/.151 دانشآموز دركشورهاي خارجي درس ميخواندند.در سال 1994، 54000
دانشآموز خارجي در ژاپن بودند كه حدود نود درصد آنها از آسيا بودند.
آموزش پيش دانشگاهي
آموزش پايه
سن آغاز دوره : 6 سال
سن اتمام دوره : 15سال
آموزش ابتدايي
مدت زمان دوره: 6سال
بين سنين6 تا 12سال
گواهينامه اعطايي: گواهينامة پايان دورة ابتدايي
آموزش مقدماتي متوسطه
نوع مدارس ارائه كننده: مدارس راهنمايي
مدت زمان دوره: 3سال
بين سنين 12 تا 15 سال
گواهينامه اعطايي: Chugakko Sotsugyo Shameisho( گواهينامة
پايان دورة سيكل )
آموزش تكميلي متوسطه
نوع مدارس ارائه كننده: مدارس متوسطه مكاتبه اي
مدت زمان دوره: 4سال
بين سنين 15 تا 19سال
نوع مدارس ارائه كننده: مدارس متوسطه پاره وقت
مدت زمان دوره: 4 سال
بين سنين 15 تا 19سال
گواهينامه اعطايي: Kotogakko Sotsugyo Shomeish( گواهينامة
ديپلم متوسطه)
نوع مدارس ارائه كننده: دبيرستانها
مدت زمان دوره: 3 سال
بين سنين 15 تا18سال
گواهينامه اعطايي: Sotsugyo Shomeisho Kotogakko (مدرك پايان دبيرستان)
چالشهاي اساسي
سيستم آموزش ژاپن رو به تغيير است ، امّا با اين وجود و عليرغم اينكه مردم هم به
اين عامل اذعان دارند،گرايش براينست كه بجاي تمركز بر برخي از تأثيرات اين تغييرات
، بر جنبه هاي ساختار اين سيستم آموزشي تأكيد شود ( بعنوان مثال سيستم 3-3-6 و
تغييرات در سرمايه گذاري در آموزش عالي )
البتّه بخشي از دلايل اين موضوع بر اين است كه بعلّت ادامه دار بودن اين
اصطلاحات ، هميشه امكان درك اينكه چه تغييراتي روي داده است ، و اينكه اين تغييرات
كوتاه مدت هستند يا دراز مدت وجود ندارد .روند اصلاحات جاري ريشةعميقي در اصلاحات
دهة 80 دارد.
نقطة آغازي مفيد و مطمئناً عامه پسندايست كه آنرا با ايدئولوژيهاي كنفوسيس مربوط
مي سازيم .اين كاريست كه اغلب سياست مردان ژاپن ، بويژه سياستمردان محافظه كاري چون
ناكازون انجام مي دهند .خطر چنين روش اينست كه تأثير نوعي از مذهب يا ويژگي اخلاقي
موجود را ارائه دهد، در حاليكه بسياري از مردم ژاپن ايدئولوژيهاي از اين قبيل را
بعنوان معيار به ارث ببرند. ژاپن در قرن نوزدهم ، پروسة امتحانات خود را براساس مدل
Prussionارائه داد.
درسيستم جديد اصول شايسته سالاري ، جايگزين تولّد در خانواده اشرافي و يا حقوق
سرپرستي بعنوان استحقاق بروكراسي و در نتيجه موقعيت اجتماعي گرديد.قابل توجه ترين و
كاربردي ترين مثال تعداد عظيم سياستمداران و بروكراتهاي پيشرو با سوابق تحصيلي در
دانشگاه توكيو مي باشد ، با وجود اين فارغ التحصيلان كه در رأس سلسله مراتب آموزش
ژاپن قرار دارند ، شايد بتوان اين نتيجه را گرفت كه اين سيستم شاينده سالار
است.چنين سيستمي دانشجويان را بيشتر قادر به دنبال كردن علائق خود و ايجاد تغييرات
در نظام امتحانات و نيز درجامعه يعني جايي كه روابط قديم مدرسه ديگر براي ارزيابي
استعداد بالقوه كاركنان حياتي نيست ، رهنموم مي سازد.يكي از اهداف اصلي نظام آموزشي
ژاپن كه در سراسر دوران پس از جنگ ثابت مانده است و منبوكاگاكوشو مكرّراً برآن
تأكيد كرده است ، ايجاد سيستمي تساوي طلب بوده است كه بلافاصله پس ازروند اصلاحات
ناكازون آغاز شده است.عدم تبعيض به واسطه امكان دسترسي همگاني به كليه سطوح آموزشي
در سراسر چهل وهفت Prefecture ژاپن، حضور گسترده كودكان ژاپني در مدارس ابتدايي و
مقدماتي متوسطه، استفاده از استانداردتحصيلي و استفاده از كتابهاي تأكيد شده قابل
تاييد است.اينكه نظام تساوي طلب است ، شايد نشان دهد كه ممكن است شاينده سالار
نباشد. با اين حال اين سيستم به آن حدّي كه اغلب به آن باور رهبري مي شويم، تساوي
طلب نيست ، و كلمة كليدي در نتيجه گيري آمانو، فرصت مي باشد چون با وجودي كه هر
دانش آموزي قادر است به امكانات آموزشي تقريباً يكساني در كليه مناطق كشوردسترسي
داشته باشد، امّا هنوز دركيفيت آموزش تفاوتهايي مشهود ميباشد.
مسئلة ديگر اينكه آيا سيستم ورودي عادلانه است يا نه ( يعني دانش آموز براساس
توصيه پذيرفته مي شود ، يا با گذراندن امتحان ورودي )
بدون بررسي اين شرايط شخص نميتوان در مورد شاينده سالار بودن يك سيستم تصميم
گيري نمود.با وجود اينكه شايد دانش آموزان مدارس آموزشي يكسان مي بينند ( و با وجود
اينكه امكان دارد تجربيات آنها به علّت تفاوتهايي دركاركرد و منابع آموزش مختلف
متفاوت باشد) ، امّا از اهميّت بخش ديگر سيستم ، يعني جوكو (مدارس خصوصي آمادگي
امتحانات) نميتوان غافل شد جوكوشايد بد نام ترين سيستم آموزش ژاپن باشند.آنها
معمولاً بعنوان مدارسي صرفاً درگير در آماده سازي دانش آموزان جهت امتحانات توصيف
ميشوند ، امّا در واقع انواع مختلف بسياري ازجوكوها وجود ندارند ، به علاوه تعداد
محدود جوكوي موجود نيزهر يك نقشهاي متفاوتي ايفا مي كنند. علّت بد نام شدن اين
مدارس دراين است كه همچون سلاحهاي تاكتيكي در نژاد سلاحهاي گسترش دهنده آموزش مي
باشند.به اين علّت است كه دانش آموزان جهت كسب امتياز نسبت به دانش آموزان ديگر
دراين مدارس حضور مي يابند. اهميّت اين مدارس چنان تعيين كننده است كه برخيها شروع
كرده اندبه پرسيدن اين سوال كه آيا امكان دارد جوكوها علّت عملكرد بالاي دانش
آموزان در مسابقات بين المللي باشند.علاوه براين ، با وجوديكه برخي از جوكوها
تكنيكهاي آموزش ابتداي را توسعه داده اند ، رينكيوشين (شوراي ويژه نخست وزير
ناكازون) حتّي ميخواست جوكوبخش شناخته شدة سيستم آموزش شده و جايگزين مدارس عادي
گردد. اگر جوكوها به اين درجه از اهميّت برسند ،شخص به هنگام قضاوت در مورد كيفيت و
نقش سيستم آموزش ژاپن ، نقطة كليدي اي كه بايد به خاطر سپرد، اينست كه دسترسي به
جوكو چيزي نيست كه بتوان براي همه تضمين كرد.بعكس مدارس درجه يك ، كه ورود به آنها
دست كم تا حدّي ، براساس نتايج امتحان يا عملكرد در مرحلة پايين تر سيستم آموزش
صورت مي گيرد.ورود به جوكو را اساساً پول تعيين مي كند. با وجوديكه هزينه هاي حضور
در جوكو مهّم شمرده نمي شود، امّا واقعيت اينست كه به جاي عملكرد آموزشي ، پول بخشي
از مكانيزم انتخاب شده است . به صورت منطقي ، جوكو بعكس آموزش شاينده سالار اداره
مي شود .
همة كودكان ژاپني در جوكو حضور نمي يابند اگر چه شايد تصوّر به گونه اي ديگر
باشد.
با توجه به مراحل آموزشي ، تفاوتهايي ميان آنها وجود دارد كه شايد مهّم تر از
همه اين باشد كه اغلب تفاوتهاي منطقه اي قابل توجهي وجود دارد.
در اين نقطه است كه به نظر مي رسد اين نظام شاينده سالار ميشود – از اين نظر كه
بهترين دانش آموزان به بهترين مدارس مي روند ، و دانش آموزان ضعيفتر به مدارس
معمولي تر مي روند يا مجبورند به طور كامل از سيستم بيرون بروند . دسته بندي دانش
آموزان در اين سطح اين باور را القا مي كند كه دغدغة خاطر سيستم رسمي آموزشي در
مورد تساوي در مفهوم گزينش دانش آموزان براساس تفاوتهاي آنان در استعدادهاي ذاتي يا
موفقيتهاي آنان در جوكو مي باشد .نظريه قبلي نياز به توجه بيشتري دارد . اين عقيده
كه دانش آموزان ممكن است در قابليتهاي ذاتي تفاوت داشته باشند از نظر سنّتي عقيده
اي عامه پسند نبوده است . گرچه ممكن است توافقاتي وجود داشته باشد كه تفاوتهايي در
استعدادهاي ذاتي وجود دارد ، امّا سيستم در درون خود و شيوه هايي كه دانش آموزان به
آن نحوه آموزش داده مي شوند طوري برنامه ريزي شده كه اين مسئله را درنظر بگيرد. اين
شايد عامل ديگري باشد ، چون جوكو تلاش مي كند تا اذهان تيز هوش را به فعاليت بيشتري
وادارد. در واقع ، در ژاپن ، ظاهراً تصوّر براين است كه تمام كودكان استعداد بالقوه
مساوي دارند و تفاوت در موفقيتها از تفاوت در« تلاش ، پشتكار، و خود نظمي
ناشي ميشود ، نه از توانائيهاي فردي »
اين نظريه ظاهراً اينگونه است كه با وجودي كه هدف سيستم آموزش تساوي طلبي است
امّا بعلت تفاوتهاي موجود در تلاش ، پشتكار و خود نظمي اختلافاتي وجود دارد واين
مطمئناً بيش از هر چيز ديگر بيانگر شاينده سالار است .از آنجا كه اصلاحات آموزشي
آغاز شده توسط ناكازون در اواسط دهة 80 آغاز شد ، حركت روز افزوني به سمت ارائة
آموزش به نخبگان و دور شدن از آموزش تساوي طلب سنّتي وجود داشته است . رينگيوشين
هرگز به وضوح خواستار آموزش نخبگان نبوده است ، امّا با اين وجود پيش بيني هايي كه
به فرد توجه بيشتري نشان مي دهند ، ظاهراً حركتهايي در اين جهت بوده اند .نتيجه
اينكه شاينده سالار بودن سيستم آموزشي ژاپن مورد شك و ترديد قرار مي گيرد ظاهراً
ازبسياري جهات اينگونه نيس. امّا براي اكثريت دانش آموزان ژاپني و خانواده ها شايد
شاينده سالارتر از آن باشد كه اغلب تصور ميشودانسان فقط مي تواند اميدوار باشد كه
با ادامة تغييرات داده شده در سيستم و تغيير خواسته هاي جامعة ژاپن در آينده وضع
بهتري ميان سيستم آموزش وجامعه برقرارشود ، به طوريكه افراطيها و آنهايي كه درحاشيه
هستند ديگر آسيب نبينند .
|