« خ » |
ضرب المثل هاي ايراني |
|
|
خار را در چشم ديگران مي بينه و تير را در چشم خودش نمي بينه ! |
خاشاك به گاله ارزونه، شنبه به جهود ! |
خاك خور و نان بخيلان مخور ! (( ... خار نه اي زخم ذليلان مخور )) |
خاك كوچه براي باد سودا خوبه ! |
خال مهرويان سياه و دانه فلفل سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا ؟! |
خاله ام زائيده، خاله زام هو كشيده ! |
خاله را ميخواهند براي درز ودوز و گرنه چه خاله چه يوز ! |
خاله سوسكه به بچه اش ميگه : قربون دست و پاي بلوريت ! |
خانه اي را كه دو كدبانوست، خاك تا زانوست ! |
خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالي باشه ! |
خانه خرس و باديه مس ؟ |
خانه داماد عروسيست، خانه عروس هيچ خبري نيست ! |
خانه دوستان بروب و در دشمنان را مكوب ! |
خانه قاضي گردو بسياره شماره هم داره ! |
خانه كليمي نرفتم وقتي هم رفتم شنبه رفتم ! |
خانه نشيني بي بي از بي چادريست ! |
خانه همسايه آش ميپزند بمن چه ؟! |
خدا به آدم گدا، نه عزا بده نه عروسي ! |
خدا برف را به اندازه بام ميده ! |
خدا جامه ميدهد كو اندام ؟ نان ميدهد كو دندان ؟ |
خدا خر را شناخت، شاخش نداد ! |
خدا داده بما مالي، يك خر مانده سه تا نالي ! |
خدا دير گيره، اما سخت گيره ! |
خدا را بنده نيست ! |
خدا روزي رسان است، امااِهني هم مي خواد ! |
خدا سرما را بقدر بالا پوش ميده ! |
خدا شاه ديواري خراب كنه كه اين چاله ها پر بشه ! |
خدا گر ببندد ز حكمت دري --- ز رحمت گشايد در ديگري ! |
خدا ميان دانه گندم خط گذاشته ! |
خدا ميخواهد بار را بمنزل برساند من نه، يك خر ديگه ! |
خدا نجار نيست اما در و تخته رو خوب بهم ميندازه ! |
خدا وقتي بخواد بده، نميپرسه تو كي هستي ؟ |
خدا وقتي ها ميده، ور ور جماران هم ، ها ميده ! |
خدا همه چيز را به يك بنده نمي ده ! |
خدا همونقدر كه بنده بد داره، بنده خوب هم داره ! |
خدايا آنكه را عقل دادي چه ندادي و آنكه را عقل ندادي چه دادي ؟ ((خواجه عبدالله انصاري )) |
خدا يه عقل زياد بتو بده يه پول زياد بمن ! |
خر، آخور خود را گم نميكنه ! |
خراب بشه باغي كه كليدش چوب مو باشه ! |
خر، ار جل ز اطلس بپوشد خر است ! |
خر است و يك كيله جو ! |
خر از لگد خر ناراحت نميشه ! |
خر باربر، به كه شير مردم در ! |
خر به بوسه و پيغام آب نمي خوره ! |
خربزه شيرين مال شغاله ! |
خربزه كه خوردي بايد پاي لرزش هم بشيني ! |
خربزه ميخواهي يا هندوانه : هر دو دانه ! |
خربيارو باقلا بار كن ! |
خر، پايش يك بار به چاله ميره ! |
خرج كه از كيسه مهمان بود --- حاتم طايي شدن آسان بود ! |
خر چه داند قيمت نقل و نبات ؟ |
خر خالي يرقه ميره ! |
خر، خسته - صاحب خر، ناراضي ! |
خر خفته جو نمي خوره ! |
خر ديزه است، به مرگ خودش راضي است تا ضرر بصاحبش بزنه ! |
خر را با آخورميخوره، مرده را با گور ! |
خر را جايي مي بندند كه صاحب خر راضي باشه ! |
خر را كه به عروسي ميبرند، براي خوشي نيست براي آبكشي است ! |
خر را گم كرده پي نعلش ميگرده ! |
خر، رو به طويله تند ميره ! |
خرس، تخم ميكنه يا بچه ؟ از اين دم بريده هر چي بگي برمياد ! |
خرس در كوه، بو علي سيناست ! |
خرس شكار نكرده رو پوستشو نفروش ! |
خر سواري را حساب نميكنه ! |
خر، سي شاهي ، پالون دو زار ! |
خر كريم را نعل كردن ! |
خر كه جو ديد، كاه نميخوره ! |
خر، كه علف ديد گردن دراز ميكنه ! |
خر گچ كش روز جمعه از كوه سنگ مياره ! |
خر لخت راپالانشو بر نميدارند! |
خر ما از كرگي دم نداشت ! |
خر ناخنكي صاحب سليقه ميشود ! |
خروار نمكه، مثقال هم نمكه ! |
خر وامانده معطل چشه ! |
خروسي را كه شغال صبح ميبره بگذار سر شب ببره ! |
خر، همان خره پالانش عوض شده ! |
خريت ارث نيست بهره خداداده س ! |
خري كه از خري وابمونه بايد يال و دمشو بريد ! |
خوشبخت آنكه خورد و كِشت، بدبخت آنكه مرد و هِشت ! |
خواب پاسبان، چراغ دزده ! |
خنده كردن دل خوش ميخواد و گريه كردن سر وچشم ! |
خواهر شوهر، عقرب زير فرشه ! |
خواست زير ابروشو برداره، چشماشو كور كرد ! |
خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو ! |
خوبي لر به آنست كه هر چه شب گويد روزنه انست ! |
خودتو خسته ببين، رفيقتو مرده ! |
خودشو نميتونه نگهداره چطور منو نگهميداره ؟ |
خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنر مندي ! |
خودم كردم كه لعنت بر خودم باد ! |
خوردن خوبي داره ، پس دادن بدي ! |
خوشا بحال كساني كه مردند و آواز ترا نشنيدند ! |
خوشا چاهي كه آب از خود بر آرد ! |
خوش بود گر محك تجربه آيد بميان --- تا سيه روي شود هر كه دراو غش باشد . |
خوش زبان باش در امان باش ! |
خولي بكفم به كه كلنگي بهوا ! |
يك ده آباد به از صد شهر خراب ! |
خونسار است و يك خرس ! |
خير در خانه صاحبش را ميشناسد ! |
خيك بزرگ، روغنش خوب نميشه ! |