افقي ::
1- از شهرهاي افغانستان – محکم و پابرجا – کرباس رنگين 2- بين پيچ و مهره – صفت تفصيلي – پدر 3- نام پسرانه – صاحب اثر خانه اي در غبار و مه 4- گوسفند يکساله – پايان 5- آشکار شده – دانه هر گياه را گويند 6- تقويت راديوئي – آب خاص و پاکيزه – امر به ماندن 7- توبه کننده – شقي صحراي کربلا – مراجعه کردن 8- صياد و شکارچي – باخاک وضو گرفتن – دوستي 9- بتي که به صورت زن ساخته شده باشد – بنيانگذاري 10- مجسمه – پيشرو 11- خالق دميان – باوقار 12- سوا – تسمه چرمي – هزارها 13- روزگار – سرگشته – پيشوا .
:: عمودي
1- قوم آتيلا – از دين برگشته – شب زنده داري 2- انديشه – هنگامه و غوغا – ديوار چوبي راه راه 3- مرد خودپسند – از قهرمانان شاهنامه – هلاک کردن 4- خرده چوب نجاري – يکرنگ و يکدل 5- پنير مايه – کافي 6- اصلاح عکس – آش سنتي – آلوده اش مصيبتي است 7- از حروف الفباي فارسي – از ماه هاي قمري – رام شده 9- متبسم – روش 10- زحمت کش – گذران زندگي 11- اندام – قوم آفتاب پرست – سوسک حمام 12- علف مخصوص چهارپايان که از درو غلات به دست مي آيد – شايسته تر – فرش و بساط زيبا 13- سعي کننده – چرت و ابتداي خواب – واحد شمارش انسان .