نظام آموزشي كشورهاي جهان

صفحه اصلی سایت محشر بخش سرگرمی تفریحی محشر اس ام اس جوک و لطیفه های جدید فارسی مطالب و عکس های جالب خواندنی دیدنی عکس ایرانی و خارجی خطای دید - به چشمان خود اعتماد نکنید اتاق چت روم فارسی گفتگو دوستیابی عاشقانه متن زیبا ساز محشر نکته های زیبایی آرایشی و بهداشتی کاملترین مرجع انواع فال ، طالع بینی و آدم شناسی به سبک های مختلف آموزش آشپزی ، تهیه انواع ترشیجات دسر شیرینی غذای ايرانی غذای فرنگی غذای کودک و نوشیدنی اطلاعات راهنما تلفن کل کشور نقشه جهان نقشه تهران فرهنگ اسامي پسر و دختر ایرانی آموزش انواع داستان و رمان در کتابخانه محشر سایتهای اینترنتی فارسی لینک های مختلف ایرانی و خارجی ارسال رایگان کارت تبریک های عکس و فلش برای مناسبت های عاشقانه ولنتاین تولد و غیره ترجمه تصویر های عاشقانه عشق یعنی ... محاسبه گر عشق ابزارهاي موبايل جدید ترین اخبار ایران و جهان اطلاعات غذایی تغذيه رژیم و سلامتي جدیدترین رکورد ها و ترین ها گالری عکس های جالب غیر ایرانی ضرب المثل های فارسی ايران همراه با عکس قرآن به سه زبان فارسي عربي انگليسي ترفند هاي كارآمد اینترنتی کامپیوتر و موبایل بخش بين الملل در محشر چك كردن عکس و وضعيت اي دي ياهو در مسنجر با امکانات جالب دانلود رايگان نقشه کامل شهر تهران براي تمامي موبايل هاي سامسونگ - سونی اریکسون - نوکيا پخش زنده و مستقیم شبکه های راديو و تلويزيون آنلاين معرفی شهر های ایران تبليغات در محبوبترین سایت فارسی نقشه سایت

ساختار آموزشي > آموزش عالي


New Page 1

آموزش عالي

ساختار آموزشي

براي‌ ورود به‌ دانشگاههاي‌ كشور امريكا داشتن‌ ديپلم‌ متوسطه (High School Diploma) الزامي‌ است‌ و همچنين‌ نتايج‌ امتحان‌ عمومي‌ كه‌ همه‌ ساله‌ از دارندگان‌ ديپلم‌ بعمل‌ مي‌ ايد جزء شرايط‌ ورود به‌ حساب‌ مي‌ ايد. البته‌ دانشجويان‌ خارجي‌ بايد داراي‌ نمره‌ مناسبي‌ از ازمون‌ زبان‌ انگليسي‌ TOFEL باشند. دانشگاهها در امريكا مستقل‌ هستند و مدارك‌ دانشگاهي‌ را راسا صادر مي‌ نمايند. نظ‌ام‌ اموزشي‌ در كليه‌ مراكز اموزش‌ عالي‌ امريكا واحدي‌ مي‌ باشد.

تحصيلات دانشگاهي درايالت متحده، به بخشهاي مختلف(دانشگاهي،غير دانشگاهي و . . .)، مثل بعضي از نظامهاي علمي ديگر تقسيم نمي شود ، بلكه بخشي متفاوت و مستقلي از مؤسساتي مي باشد كه بطور خصوصي و عمومي پشتيباني مي شود .

دولت فدرال ، هيچ چگونه حق قانوني يا اجرايي مبني بر تأييد مؤسسات آموزشي ، اعضاء استادان دانشگاه ، برنامه ها ، دروس دانشگاه يا مدارك و شرايط ديگر ندارد .

تقريباً تمامي موسسات آموزش عالي داراي جواز بوده و يا توسط يك ايالت و يا دولت داخلي براي اداره كردن تحت مالكيت خصوصي دولت يا يك تعاوني خصوصي ( اگر مستقل باشد ) ثبت و مشخص مي گردند.مؤسسات مذهبي مستقل و يا خصوصي در نظر گرفته شده اند و ممكن است مؤسسات انتقاعي و يا غير انتفاعي باشند.تضمين سطح كيفي از طريق شرايط و نيازهاي ايالت ، اعتبار و رسميت اختياري و شهرت و اعتبار مؤسسات و مؤسسات هم تراز آكادميك و كارمندان فارغ التحصيل تعيين مي گردد .

به رسميت شناختن مؤسسات فرايندي خود ابتكاري از كنترل سطح كيفي مرسوم در جامعه آموزش متوسطه تكميلي آمريكا جهت حصول اطمينان از حداقل استانداردهاي صلاحيت آكادميك ، رقابت اداري و جهت افزايش درك متقابل از صلاحيتهاو شرايط در درون نظام مي باشد. شش انجمن رسمي منطقه اي حداقل استانداردها را براي مؤسساتي كه در ايالتهاي مربوط به حوزة قضائي اشان مطرح مي باشند ، به تصويب رسانده اند . بعلاوه ، بسياري از مؤسسات رســـمي ديگر ، حداقل استانداردها را جهت « رسته هاي فردي موضوعات  » يا « رشته هاي وابسته موضوعات » بويژه در رشته هاي حرفه اي به تصويب رسانده اند .

مقاطع‌ تحصيلي

 
1-Associate Degree دو سال‌ تحصيل‌ بعد از ديپلم‌ دبيرستان‌ از كالجهاي‌ دو ساله‌ يا پس‌ از گذراندن‌ دو سال‌ تحصيل‌ از يك‌ دوره‌ چهار ساله‌ دانشگاهي‌ .

2-Bachelor چهار سال‌ تحصيل‌تمام‌ وقت‌ بعد از ديپلم‌ دبيرستان‌ .

3-Master دو سال‌ تحصيل‌ تماموقت‌ . براي‌ ورود به‌ اين‌ دوره‌ دارا بودن‌ مدرك‌ Bachelor با ارائه‌ نتايج‌ ورودي‌ مانندGRE ، شرط‌ معدل‌ و معرفي‌ اساتيد الزامي‌ است‌ . در اكثر دانشگاهها اين‌ دوره‌ همراه‌ با ارائه‌ رساله‌ علمي‌ است‌. البته‌ گذراندن‌ اين‌ دوره‌ با تعداد بيشتر واحد نيز ميسر مي‌ باشد.

4-در كشور امريكا ارائه‌ مدارك‌ Engineer Degree و Specialist نيز ممكن‌ است‌. اين‌ نوع‌ مدارك‌ بصورت‌ مستقل‌ بعد از اخذ Master در بعضي‌ از رشته‌ ها ارائه‌ مي‌ گردد.

5-PHD براي‌ ورود به‌ اين‌ دوره‌ معمولا دارا بودن‌ مدرك‌ Master الزامي‌است‌. براي‌ دوره‌ PHD در امريكا دانشجو بايد دروس‌ تعيين‌ شده‌، امتحان‌ جامع‌، ارائه‌ رساله‌ تحصيلي‌ و دفاع‌ شفاهي‌ را با موفقيت‌ بگذراند. ط‌ول‌ متوسط‌ دوره‌ دكترا در دانشگاههاي‌ امريكا چهار سال‌ است‌. مدارك‌ PHD گاهي‌ مستقيما بعد از Bachelor و بدون‌ گذراندن‌ Master اخذ مي‌ شود.

6-مدارك‌ ديگر كه‌ از ط‌رف‌ دانشگاههاي‌ امريكا صادر مي‌ شود:

Doctor Of Education - Doctor Of Public Administration Doctor Of Science - Doctor Of Engineering

ارزشيابي‌ مدارك‌ تحصيلي‌

1- مدارك‌ Associate Degree از مراكز اموزش‌ عالي‌ و كليه‌ مدارك‌ اكادميك‌ (دانشگاهي‌) 2 يا 3 ساله‌ معادل‌ حداقل‌ 72 واحد با شرط‌ تحصيل‌ پيوسته‌ و همگن‌ كه‌ منجر به‌ اخذ مدرك‌ Bachelor نمي‌ شود، در صورت‌ دارا ودن‌ ديپلم‌ دبيرستان‌ كارداني‌ ارزشيابي‌ مي‌ شود. اگر مابين‌ واحدهاي‌ فوق‌ الذكر، حداقل‌ 36 واحد اخصصي‌ باشد كارداني‌ با گرايش‌ مربوط‌ ارزشيابي‌ مي‌ شود.

2- مدارك‌ Bachelor بعد از ديپلم‌ دبيرستان‌ كارشناسي‌ ارزشيابي‌ مي‌ شود. تبصره‌1: در صورت‌ نداشتن‌ ديپلم‌ دبيرستان‌ بر اساس‌ مدارك‌ ارائه‌ شده‌ كميسيون‌ ارزشيابي‌ ارائه‌ نظ‌ر مي‌ نمايد.

3-مدارك‌ Master با شرط‌ داشتن‌ كارشناسي‌، از دانشگاههاي‌ گروه‌ 1 و 2 بعنوان‌ كارشناسي‌ ارشد ارزشيابي‌ مي‌ شود. تبصره‌ 2: مدارك‌ Master اخذ شده‌ از مراكز اموزش‌ عالي‌ كه‌ نامشان‌ در فهرست‌ دانشگاههاي‌ گروههاي‌ 1 و 2 اورده‌ نشده‌ است‌ به‌ شرط‌ دارا بودن‌ معدل‌ 3/2 از 4 و يا ارائه‌ يك‌ مقاله‌ علمي‌ از رساله‌ دوره‌ كارشناسي‌ ارشد بعنوان‌ كارشناسي‌ ارشد ارزشيابي‌ مي‌ شود.

4-مدارك‌ Engineer Degree با دارا بودن‌ Master به‌ عنوان‌ كارشناسي‌ ارشد در تخصص‌ ياد شده‌ ارزشيابي‌ مي‌ شود و يا با در نظ‌ر گرفتن‌ ارزشيابي‌ صحت‌ صدور تاييد مي‌ گردد.

5-مدارك‌ PHD به‌ عنوان‌ دكترا ارزشيابي‌ مي‌ شود. تبصره‌ 3: مدارك‌ PHD اخذ شده‌ از مراكز اموزش‌ عالي‌ كه‌ نامشان‌ در فهرست‌ دانشگاههاي‌ گروههاي‌ 1 و 2 اورده‌ نشده‌ است‌، به‌ شرط‌ ارائه‌ يك‌ مقاله‌ علمي‌ از رساله‌ دوره‌ دكترا از نشريات‌ بين‌ المللي‌ غير محلي‌ (غير از ايران‌ و دانشگاه‌ محل‌ تحصيل‌) بعنوان‌ دكترا ارزشيابي‌ مي‌ شود.

6-مدارك‌Doctor Of Science -Doctor Of Public Administration - Doctor Of Engineering -Doctor Of Education مانند مدارك‌ PHD ارزشيابي‌ مي‌ شود با اين‌ تفاوت‌ كه‌ در راي‌ صادره‌ عنوان‌ لاتيم‌ مدرك‌ در انتها درج‌ مي‌ گردد.

7-كليه‌ مدارك‌ دانشگاهي‌ كه‌ به‌ صورت‌ مكاتبه‌ اي‌ ، ترددي‌ و غير حضوري‌ اخذ شود، غير قابل‌ ارزشيابي‌ مي‌ باشد.

8-مدارك‌ صادره‌ از كليه‌ مراكز اموزش‌ عالي‌ وابسته‌ به‌ دانشگاههاي‌ امريكا در ساير كشورها بر اساس‌ ضوابط‌ و مقررات‌ ان‌ كشور ارزشيابي‌ مي‌ گردد.

9-مدارك‌ دانشگاهها و مراكز اموزش‌ عالي‌ كه‌ در زمان‌ شروع‌ به‌ تحصيل‌ دانشجو توسط‌ وزارت‌ فرهنگ‌ و رفاه‌ امريكا كه‌ در كتاب‌ Higher Education Directory معتبر (Accredited) شناخته‌ نشده‌ باشد ، غير قابل‌ ارزشيابي‌ مي‌ باشد.

گواهينامه تحصيلي

مدرک كارشناسي

مرحلة اول : مدرك معادل ، مدرك ليسانس ، گواهي نامة تكميلي ، مدرك حرفه اي يك ساله

مدرك معادل اولين مدرك حرفه اي يا آكادميك مي باشد كه در آموزش ايالات متحده آمريكا اعطاء مي گردد.دارندگان اين مدرك ممكن اقدام به كسب برنامه هاي اولين مدرك ( مثل برنامه هايي كه منتج به كسب مدرك ليسانس مي گردد) نماينده با اين وجود ، اين افراد مجاز نيستند كه بطور مستقيم برنامه هاي تحصيلات پيشرفته را سپري نمايند .

برنامه هاي تحصيلي اين مدرك ، معمولاً براي يك دورة تحصيلي 2 سالة تمام وقت طراحي شده اند ، اما بعضي برنامه ها زمان زيادي را براي اتمام نياز دارند.افرادي كه مشغول به كسب اين مدرك بطور نيمه وقت مي باشند ، ممكن است اين دوره را در بيشتر از دو سال به اتمام برسانند.مدرك معادل ممكن است در رشته هايي چون علوم انساني و تحصيلات عمومي مانند تحصيلات آكادميك يا در رشته فني و حرفه اي اعطاء شود . عموماً برنامه هاي مدرك معادل به مدت 2 سال به طول مي انجامد.اعتبار تحصيلات مدرك معادل معمولاً به برنامه هاي مدرك ليسانس قابل انتقال و ارتقاء مي باشد ، بويژه اين انتقال و ارتقاء در مؤسساتي صورت مي پذيرد كه بين آنها توافق انتقال صورت پذيرفته باشد . مدرك ليسانس ، دومين مدرك آكادمي است كه در آموزش متوسطة تكميلي ايالات متحده اعطاء مي گردد و يكي از دو مدرك دورة ليسانس مي باشد كه دانشجو را براي شركت در برنامه هاي تحصيلات پيشرفته مجاز مي داند .برنامه هاي آموزشي براي اين مدرك  بسته به رشتة تحصيلي و اينكه دورة آموزشي تمام وقت يا نيمه وقت باشد ، 4 تا 5 سال تحصيلي بطول مي انجامد .

ساعات برنامه هاي آموزشي از طريق مؤسساتي تعيين مي گردد كه اعطاء كننده مدارك ليسانس مي باشند.عموماً اين امر نياز به تكميل شرايط اضافي مثل آمادگي براي پايان نامة دورة ليسانس ، گواهي نامه يا طرح تحقيقاتي براي دورة ليسانس ، كار در طي دوره يا امتحانات ويژه دارد.گواهي نامه هاي تكميلي كه در طي يك سال يا كمتر از يك سال براي كسب و تكميل مــــدرك ليسانس بطول مي انجامد ، ممكن است در رشته هاي مختلف مثل ، آموزش معلم ( گواهي نامه آموزش متوسطه تكميلي و دبستان ) ، زبان خارجه و برنامه هاي تحصيلات منطقه اي و تخصصهاي فني ويژه اعطاء گردند .

مدرک كارشناسي ارشد

مدرك فوق ليسانس نشانگر دومين مرحله آموزش تكميلي و اولين مدرك تكميلي ( دورة ليسانس و دكتري ) اعطايي مي باشد/ مـــــدارك فوق ليسانس ايالات متحده ممكن آموزش ( بدون ارائة پايان نامه ) يا تحقيقاتي ( ارائه پايان نامه ) بوده و ممكن است در رشته هاي حرفه اي يا آكادميك اعطاء گردند.اغلب مدارك فوق ليسانس براي يك دورة دو سالة تحصيلي تمام وقت طراحي شده اند ، با اين وجود زمان تحصيل بر حسب رشته ، آمادگي دانشجو در سطح ليسانس ، ساختار و نظام برنامه و بسته به زمان تمام وقت و يا نيمه وقت فرق مي نمايد عموماً براي كسب مدارك فوق ليسانس نياز به تكميل و ارائة پايان نامة تحقيقاتي ، رشته ويژه ، امتحانات در ارتباط با يك رشته يا رشته هاي بيشتر ، شرايط مقتضي ويژه ( مثل زبان شناسي يا مهارت كمي ) يا تركيبي از اين دو را دارد .  ايالات متحده معين مي كند كه تنزل بين فوق ليسانس و دكتري تحقيقي ممكن است به دلايل و انواع مختلف باشد ، با اين وجود هر دوي آنها در دومين سطح آموزش تكميلي ايالات متحده تنزل مي يابند .

مدرک دكتري تحقيقي

دكتري تحقيقي نشان دهندة سومين و عالي ترين سطح آموزش تكميلي در ايالات متحده باشد و ممكن است به بعضي از رشته هاي آكادميك و بعضي از رشته هاي حرفه اي اعطاء گردند .

اين مدرك تنها از طريق امتحان و دورة كاري ارائه نمي گردد بلكه نياز به ارائة مهارت در رشته انتخاب شده و شيوه اي ويژه و مستقل ، تحقيقي خلاق و بديع دارد.

برنامه هاي تحصيلي دورة دكتري نياز به مطالعه و تحقيقي عميق حداقل در يك رشته و سطح حرفه اي در موارد ديگر را دارد .متعاقب يك سري از سمينارهاي تحقيقي و امتحانات جامع ، دانشجو بايد توانايي خود را در تحقيق خلاق يا حرفه مستقل بواسطة آمادگي و دفاع از پايان نامه منتشر شده يا طرح تحقيقاتي و قبولي در امتحانات كتبي و شفاهي ، به اثبات برساند .

طول دوره مدارك دكتري ، 4 يا 5 سال تحصيل تمام وقت مي باشد . زمان واقعي طول دوره كسب مدرك بسته به نوع رشته و ساختار برنامه فرق مي كند.مدارك دكتري تحقيقي به تحصيلات آكادميك و بعضي از حرفه ها اعطاء مي گردند، مثالي براي اين نوع مدرك دكتري فلسفه ( PH.D ) ميباشد.تمايزي از عناوين مدرك بكار رفته در بعضي از مؤسسات و نظامهاي آموزشي ، وجود دارد. تمركز برروي تحصيلات دكتري حرفه اي مي باشد تا تحقيق تئوري و تمايزات جامعي براي عناوين مدرك مورد استفاده وجود دارند.

اعتباربخشي آموزشي

اعتباربخشي‌ درآمريكاهمانند كانادا مي‌باشد.كلز(1989)درمورد تجربيات‌ اعتبار بخشي‌ بخشي‌ درايالات‌ متحده‌ آمريكا و كانادا مي‌نويسد:

در ايالات‌ متحده‌ رشد متفاوت‌ مؤسسات‌ آموزشي‌ و كمبود اوليه‌ در تعيين‌ استانداردهاي‌ متمركز در اواخر قرن‌ نوزده‌ شرايط ‌را جهت‌ ايجاد يك‌ سطح‌ مناسب‌ در آموزش‌ عالي‌ ايجاد نمود.درصورتي‌كه‌ مؤسسات‌ خود مايل‌ به‌ ايجادچنين‌ شرايطي‌ نباشند مداخلات‌ حكومتي‌ احتمالاً غيرقابل‌ اجتناب‌خواهدبود.با توجه‌ به‌ اينكه‌ هر مداخله‌اي‌ براي‌ مؤسسات‌ جذاب‌ نمي‌باشد. مؤسسات‌ خود قدم‌هايي‌ جهت‌ توسعه‌ و فرآيندارزيابي‌ كيفيت‌ برداشته‌اند. اولين‌ فرآيند، فرآيند اعتباربخشي‌ است‌. اعتباربخشي‌ يك‌ موسسه‌ آموزش‌ عالي‌ يا يك‌ برنامه‌خاص‌ در داخل‌ يك‌ موسسه‌ توسط‌ روش‌ خود ارزيابي‌ توسط‌ ساختار اعتبار بخشي‌ و نيز پي‌گيري‌ توسط‌ يك‌ تيم‌ ارزياب‌ بازديد كننده‌ و يك‌ گفت‌گوي‌ نهايي‌ توسط‌ هيات‌ همتايان‌ با استفاده‌ از استانداردهاي‌ موجود، روشي‌ است‌ كه‌ به‌طور معمول‌اتخاذ مي‌گردد.لازم‌ به‌ ذكر است‌ اعتباربخشي‌ نمادي‌ توسط‌ هيات‌هاي‌ منطقه‌اي‌ هدايت‌ مي‌گردد و در نهايت‌ توسط‌ مؤسسات‌ آموزش‌ عالي‌كنترل‌ مي‌شود ولي‌ اعتباربخشي‌ اختصاصي‌ را هيات‌ كنترل‌ حرفه‌اي‌ در سطح‌ ملي‌ هدايت‌ و راهنمايي‌ مي‌كند. دومين‌ فرآيند، فرآيند داخل‌ نهادي‌ و بررسي‌ منظم‌ برنامه‌ها است‌. اين‌ روش‌ توسط‌ دانشگاه‌ها جهت‌ ارزيابي‌ كيفيت‌ برنامه‌ براي‌ تصميم‌گيري‌ نهادي‌ و در برخي‌ موارد جهت‌ تهيه‌ يك‌ راهنما براي‌ منابع‌ و اطلاعات‌، داخل‌ موسسه‌ آموزشي‌صورت‌ مي‌گيرد. هر بررسي‌ داخلي‌ ممكن‌ است‌ وسيله‌اي‌ براي‌ فرآيند اعتباربخشي‌ كلي‌تر و گسترده‌تر گردد، اما اين‌ موارد الزامي‌ نيست‌.

در كانادا ارزيابي‌ كيفيت‌ آموزش‌ عالي‌ داراي‌ تفاوت‌هايي‌ در سازماندهي‌ است‌. ازجمله‌ تمامي‌ فرآيند اعتباربخشي‌ به‌كار نمي‌رود، اما دو ابزار قاطع‌ مربوط‌ به‌ روش‌ ايالات‌ متحده‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد. اين‌ دو ابزار خود ارزيابي‌ و بازديد توسط‌ همتايان‌ است‌. كميسيون‌ كالج‌ هاي‌ آلاباما در مورد اثر بخشي‌ اعتبارسنجي‌ و خود تنظيمي‌ مؤسسات‌ توضيح‌ مي‌دهد:

اثر بخشي‌ اعتبار بخشي‌ و خود تنظيمي‌ برپذيرش‌ مسئوليت‌هاي‌ خاص‌ توسط‌ موسسه‌ وابسته‌ مي‌باشد كه‌ اين‌ امر برمندرجات‌ نهادي‌ آن‌ موسسه‌ و تعهد نسبت‌ بر فرآيند اعتبار بخشي‌ مربوط‌ است‌. دراين‌ فرآيند هرعضو موسسه‌ داراي‌مسئوليت‌ جهت‌ مشاركت‌ و پذيرش‌ صادقانه‌ ارزيابي‌ در مورد قوت‌ و ضعف‌ موسسه‌ مي‌باشد. براي‌ اين‌ امر يك‌ طرح‌ پيگير ومناسب‌ نهادي‌ جهت‌ مطالعه‌ فردي‌ و ارزشيابي‌ همتا ضروري‌ به‌ نظر مي‌ رسد. علاوه‌ بر اين‌ موسسه‌ بايد، درگير بوده‌ و درفعاليت‌ ها و تصميمات‌ كميسيون‌ مشاركت‌ داشته‌ باشد. اين‌ تعهد از يك‌ رضايت‌ جهت‌ دخالت‌ در فرآيند تصميم‌گيري‌كميسيون‌ و يك‌ رضايت‌ جهت‌ توجه‌ و حمايت‌ از خط‌مشي‌ها براي‌ تغييرات‌ گزارش‌ و توسعه‌ در داخل‌ موسسه‌ تشكيل‌ مي‌شود. كل‌ فعاليت‌ هاي‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌ بايد براساس‌ خط‌ مشي‌ ها، روش‌ها و خطوط‌ راهنماي‌ كميسيون‌ كالج‌ها گزارش‌شده‌ و منطبق‌ با معيار باشد.بقاي‌ فرآيند اعتباربخشي‌ در صورتي‌ كه‌ تنها مؤسسات‌ عضو در پذيرش‌ مسئوليت‌ هاي‌ عضويت‌ جدي‌ باشند تأمين‌مي‌گردد. درفرآيند استفاده‌ ازالگوي‌ اعتباربخشي‌ در نظام‌هاي‌ دانشگاهي‌ امريكا مي‌توان‌ دو مرحله‌ متمايز را ملاحظه‌ كرد:

الف‌) ارزيابي‌ اوليه‌ دانشگاه‌ متقاضي‌ ارزيابي‌ بوسيله‌ خود اعضاي‌ هيات‌ علمي‌

ب‌) بازديد هيات‌ همتايان‌ اعزامي‌ از طرف‌ انجمن‌ منطقه‌اي‌ (ياملي‌) و ارزيابي‌ بروني‌.

به‌ عبارت‌ ديگر در آمريكا اعتباربخشي‌ از طريق‌ مطالعه‌ فردي‌ در دانشگاه‌ها، آغاز گرديد و سپس‌ با تغييرشكل‌ از خودارزيابي‌ داوطلبانه‌ به‌ بررسي‌ عملكرد خارجي‌ توسعه‌ يافت‌. فرآيند اعتباربخشي‌ دانشگاه‌ها در بين‌ ايالت‌هاي‌ مختلف‌ امريكا متفاوت‌ است‌. يكي‌ از اولين‌ ايالات‌ آمريكا كه‌ از اعتباربخشي‌ به‌ عنوان‌ وسيله‌اي‌ براي‌ ارتقاء كيفي‌ دانشگاه‌ استفاده‌ نمود، ايالات‌ آلاباما بود. در خط‌مشي‌ كميسيون‌ كالج‌هاي‌ آلاباما (1991) آمده‌ بود، اعتباربخشي‌ در ايالات‌ آلاباما با برنامه‌ مطالعه ‌فردي‌ توسط‌ كميسيون‌ كالج‌ها در 1957 آغاز گرديد و در سال‌هاي‌ بعد به‌طور موفقيت‌آميزي‌ اين‌ برنامه‌ گسترش‌ يافت‌.در اين‌ دهه‌ كالج‌ها و دانشگاه‌هاي‌ داراي‌ عضويت‌ در انجمن‌ كالج‌هاي‌ جنوب‌ و دانشكده‌ها، جهت‌ خود ارزيابي‌ جامع‌ هدايت‌ شدند و توصيه‌هايي‌ براي‌ پيشرفت‌هاي‌ آتي‌ به‌ آن‌ها ارائه‌ گرديد.از سال‌ 1959 به‌ بعد كه‌ هيوارد كينستن‌ روش‌ بازنگري‌ همتا را براساس‌ 28 ماده‌ براي‌ ارزشيابي‌ درجه‌ اعتلاي‌ دروني‌ 25دانشگاه‌ به‌كار گرفت‌، تخصيص‌ بودجه‌، مشاغل‌ آتي‌ كادر هيات‌ علمي‌، توزيع‌ تقديرنامه‌ و جايزه‌ها اغلب‌ بر پايه‌ داوري‌ همتايان‌ علمي‌ صورت‌ گرفت‌.درحال‌ حاضر، بيش‌ از هشتاد انجمن‌ در سطح‌ منطقه‌اي‌ يا ملي‌ در آمريكا به‌ ارزيابي‌ دانشگاه‌ها و مراكز آموزش‌ عالي‌ مي‌پردازند. روش‌ اعتباربخشي‌ چنان‌ است‌ كه‌ يك‌ نظام‌ دانشگاهي‌ به‌طور داوطلبانه‌ از يك‌ انجمن‌ ذيربط‌ (منطقه‌اي‌ يا ملي‌) درخواست‌ مي‌كند تا به‌ ارزيابي‌ آن‌ نظام‌ بپردازد. پس‌ از آن‌، انجمن‌ ياد شده‌، ضمن‌ ارسال‌ دستورالعمل‌ ارزيابي‌، از نظام‌دانشگاهي‌ متقاضي‌ مي‌خواهد كه‌ با تكميل‌ فرم‌ها و پرسشنامه‌هاي‌ مربوط‌، به‌ بازنگري‌ خود پرداخته‌، گزارشي‌ از وضع‌موجود تهيه‌ و براي‌ انجمن‌ ارسال‌ كند تا متعاقب‌ دريافت‌ گزارش‌ بازنگري‌ (ارزيابي‌ دروني‌) هياتي‌ از طرف‌ انجمن‌ از نظام‌دانشگاهي‌ بازديد كند.بر اساس‌ گزارش‌ بازنگري‌ و مشاهدات‌ انجام‌ شده‌ گزارش‌ نهايي‌ ارزيابي‌، بوسيله‌ انجمن‌ تهيه‌ شده‌ و براي‌ نظام‌ دانشگاهي‌ارسال‌ مي‌شود. در صورتي‌ كه‌ امتيازات‌ بدست‌ آمده‌ براي‌ نظام‌ دانشگاهي‌ نمايان‌گر آن‌ باشد كه‌ وضع‌ موجود آن‌رضايت‌بخش‌ (بيش‌ از رضايت‌بخش‌، خوب‌، قوي‌ و بسيار قوي‌) است‌ رتبه‌ نظام‌ دانشگاهي‌ مشخص‌ شده‌ و نتيجه‌ آن‌ انتشارمي‌يابد اما در صورتي‌ كه‌ وضع‌ موجود آن‌ كمتر از رضايت‌بخش‌ باشد به‌ نظام‌ دانشگاهي‌ فرصت‌ داده‌ مي‌شود تا به‌ بهبودي ‌وضعيت‌ خود بپردازد. در غير اين‌ صورت‌ در فهرست‌ دانشگاه‌ها و مراكز آموزش‌ عالي‌ انعكاس‌ لازم‌ را بدست‌ نياورده‌ و درزمره‌ دانشگاه‌هاي‌ اعتباريافته‌ قرار نمي‌گيرد.بر اساس‌ الگوي‌ اعتباربخشي‌ يادشده‌ دانشكده‌ها و دانشگاه‌هاي‌ امريكا به‌طور مرتب‌ ارزيابي‌ شده‌ و رتبه‌ آن‌ها مشخص ‌مي‌شود. يكي‌ از نشريه‌هايي‌ كه‌ در اين‌ باره‌ منتشر مي‌شود گزارش‌ گورمن‌ است‌. اين‌ گزارش‌ نتيجه‌ ارزيابي‌ دانشكده‌هاي ‌تحصيلات‌ تكميلي‌ و دوره‌هاي‌ دكتراي‌ حرفه‌اي‌ در دانشگاه‌هاي‌ آمريكا، كانادا و برخي‌ دانشگاه‌هاي‌ بين‌المللي‌، را به‌طور مرتب‌ انتشار مي‌دهد.

مثلاً گزارش‌ گورمن‌ در سال‌ 1987 نشان‌ مي‌دهد از 112 دانشكده‌ مديريت‌ كه‌ مورد ارزيابي‌ قرار گرفته‌ بودند 88 دانشكده ‌به‌ كسب‌ امتيازات‌ لازم‌ براي‌ حالت‌ نسبتاً رضايت‌بخش‌ يا بهتر از آنان‌ موفق‌ شدند. به‌ عبارت‌ ديگر فقط‌ 77 درصد ازدانشكده‌هاي‌ مديريت‌ كه‌ داوطلبانه‌ درخواست‌ كرده‌ بودند تاارزيابي‌ شوند، حداقل‌ استانداردهاي‌ پايه‌ را دارا بودند. درهمين‌ سال‌ از 230 دانشكده‌ مهندسي‌ فقط‌ 129 دانشكده‌ (%60) از شرايط‌ لازم‌ برخوردار بوده‌ و استانداردهاي‌ لازم‌ را دارابودند تا در زمرة‌ دانشكده‌هاي‌ نسبتاً رضايت‌بخش‌ يا بالاتر قرار گيرند. گزارش‌ ياد شده‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ در همان‌ سال‌ از 438دانشكده‌اي‌ كه‌ درخواست‌ كرده‌ بودند دوره‌هاي‌ كارشناسي‌ ارشد در مديريت‌ بازرگاني‌ آن‌ها ارزيابي‌ شود 34 داراي‌استانداردهاي‌ لازم‌ نبودند وتنها 100 دانشكده‌(%23) از سطح‌ مطلوب‌ استانداردها برخوردار بودند. به‌ عبارت‌ ديگر دوره‌كارشناسي‌ ارشد مديريت‌ بازرگاني‌ فقط‌ در 100 دانشكده‌ در سطح‌ نسبتاً رضايت‌بخش‌ (يا بالاتر) ارزيابي‌ شده‌ و اعتبار علمي‌لازم‌ را بدست‌ آورده‌ بودند. عوامل‌ موردنظر در اين‌ رتبه‌بندي‌ شامل‌ موارد ذيل بوده است:

. برنامه‌ هاي درسي‌

. صلاحيت‌ هيات‌ علمي‌

. سازمان‌ و تشكيلات‌

. تجهيزات‌و تسهيلات‌

. نحوه‌ پذيرش‌ دانشجو

 براساس‌ داده‌هاي‌ حاصل‌ از مشاهده‌ هر يك‌ از عوامل‌ ياده‌ شده‌، امتياز هردانشگاه‌ تعيين‌ مي‌شود. اين‌ امتياز كه‌ دردامنه‌ 0 تا 5 قرار مي‌گيرد،رتبه‌ دانشگاه‌ را مشخص‌ مي‌كند. طبقه‌بندي‌ رتبه‌هاي‌دانشگاهي‌ در گورمن‌ در جدول‌ زير نشان‌ داده‌ شده‌ است‌.

طبقه‌بندي‌ دانشگاه‌ها برحسب‌ امتيازات‌ ارزيابي‌ دانشگاه‌ها

طبقه‌ دامنه‌ عددي‌ (امتيازات‌ كسب‌ كرده‌)

ـ بسيار قوي‌ 99/4 ـ51/4

ـ قوي‌ 49/4 ـ01/4

ـ خوب‌ 99/3ـ61/3

ـ بيش‌ از رضايت‌بخش‌ 59/3ـ01/3

ـ رضايت‌بخش‌ 99/2ـ51/2

ـ نسبتاً رضايت‌بخش‌ 49/2ـ01/2

ـ غيررضايت‌بخش‌ صفر (0)

نهايتاً آنچه‌ در مسير تكامل‌ و تكوين‌ اعتباربخشي‌ در امريكا مشاهده‌ مي‌گردد، حاكي‌ از اين‌ است‌ كه‌ دلايل‌ بهبود نظام‌دانشگاهي‌ در امريكا، دخالت‌ دادن‌ نظر ارزيابان‌ در قضاوت‌ در باره‌ نظام‌هاي‌ دانشگاهي‌ و مراكز آموزش‌ عالي‌، استفاده‌ ازنشانگرهاي‌ چندگانه‌ و مشخص‌ بودن‌ مسووليت‌هاي‌ نهادهاي‌ ذيربط‌ در امر ارزيابي‌ است‌.

شايان‌ ذكر است‌ صاحب‌نظران‌ در امر ارزيابي‌ معتقدند ارزيابي‌ ضامن‌ تداوم‌ دانشگاه‌ است‌. بنجامين‌ (1994) در مقاله‌خود تحت‌ عنوان‌ «از اعتباربخشي‌ تا نظم‌بخشي‌» اظهار مي‌دارد، اعضا دانشكده‌ بايد براي‌ حفظ‌ اعتباربخشي‌ بجنگند و براي‌ارزشيابي‌ كالج‌ها و دانشگاه‌ها پافشاري‌ كنند.درصورتي‌ كه‌ دانشگاه‌ها اين‌ كار را انجام‌ ندهند، ايالات‌ و حكومت‌هاي‌ مركزي‌ تقريباً هر جزيي‌ از آموزش‌ عالي‌ را خود به‌نظم‌ درآورده‌ و از علائم‌ اين‌ دردسرها تغيير در تعادل‌ قدرت‌ كه‌ شامل‌ توسعه‌ امتحانات‌ مستقيم‌ دولتي‌ فارغ‌التحصيلان‌، تنظيم ‌اعتباربخشي‌ مركزي‌، هدايت‌ مركزي‌، نظم‌بخشي‌ ايالتي‌ مؤسسات‌ توسط‌ خود آن‌ها و بالاخره‌ تغييرشكل‌ اعتباربخشي‌ ازخودارزيابي‌ داوطلبانه‌ به‌ بررسي‌ عملكرد بيروني‌ موسسه‌ مي‌باشد، است‌.

روند تغييرات‌ در فرآيند اجراء اعتباربخشي‌ دانشگاهي‌ در امريكا باعث‌ مشكلاتي‌ شده‌ است‌، ازجمله‌ اين‌كه‌ بنجامين‌ درمقاله‌ خود اشاره‌ مي‌كند.برخي‌ ازاعضاء هيات‌ علمي‌ معتقدند كه‌ ساختار اعتباربخشي‌ به‌ شكل‌ خصومت‌آميزي‌ در خلاف‌ جهت‌ ارزش‌هاي ‌دانشكده‌هاي‌ مورد ارزيابي‌ پيش‌ مي‌رود و ضروري‌ است‌ جهت‌ كاهش‌ و يا بازسازي‌ قانون‌ و كنترل‌ منظم‌ در اين‌ خصوص‌، تلاش‌هايي‌ صورت‌ گيرد. بنجامين‌ در اين‌ مورد نيز معتقد است‌ كه‌ دانشگاهيان‌ بايد در قانون‌گذاري‌ به‌ منظور پيش‌گيري‌ يا محدود نمودن‌ تجاوز مشاركت‌ نمايند و نهايتاً اعتباربخشي‌ بايد كمتر يك‌ مداخله‌ بي‌جا باشد و بيشترجهت‌ نظم‌بخشي‌ دردانشگاه‌ها توسعه‌ يابد.

سيستم نمره دهي

نظام ارزيابي واقعي كه بطور عمومي توسط مؤسسات آموزش تكميلي ( دانشگاهي ) مورد استفاده قرار مي گيرد :

بسياري ازمؤسسات از نظام ارزيابي حروف شبيه به مورد فوق كه در مدارس متوسطه استفاده مي شوند ، بهره ميگيرند.سيستم حروف معمولاً بر اساس ارقام 5 ، 4 يا 3 مي باشد .

( عالي ) : 5/4 ،  A 

( قبولي ) : 2  و  C 

( مردودي ) : كمتر از يك يا 5/1، F 

مورد ديگر نظام ارزيابي اصلي بكار رفته تحصيلات تكميلي تحقيقاتي و پرو.ه اي ( پايان نامه هاي فوق ليسانس و دورة دكتري ) ، دوره هاي عملي و پروژه ها يا نمايشهاي هنرهاي زيبا يا هنرهاي نمايشي اغلب از نمرات عددي يا نمرات حروفي استفاده نمي كنند بلكه ارزيابي بصورت، Honors  (ممتاز)، Pass ( قبول)،  يا Fail ( مردود)ازطريق هيأت علمي ناظر صورت مي پذيرد.در آمريكا ارزيابي‌ آموزش‌ عالي‌ سابقه‌اي‌ طولاني‌ داشته‌ و داراي‌ يك‌ ساز و كار غيردولتي‌ است‌. ساز و كاري‌ كه‌ به‌طورادواري‌ در باره‌ كيفيت‌ دانشگاه‌ها قضاوت‌ كرده‌ واساس‌ بهبود نظام‌هاي‌ دانشگاهي‌ رافراهم‌ مي‌آورد.

آموزش عالي  فني و حرفه اي

تفاوتي بين تحصيلات دانشگاهي و غير دانشگاهي وجود ندارد . سطح تحصيلات بواسطة سطح كيفي كه در برنامه مشخص شده است تعيين مي گردد تا نوع مؤسسه .

برنامه هاي آموزشي متناسب با تحصيلات غير دانشگاهي فني / فني حرفه اي متوسطة تكميلي ، شامل برنامه هاي فني و حرفه اي خواهد بود كه در آخر دوره منتج به كسب ديپلم يا مدرك معادل ليسانس مي شود .

آموزش عالي از راه دور

آموزش از راه دور به انواع ابزار و وسيله اي براي ارائة آموزش به افرادي كه ، موقعيت ، ساخت يا كارشان از محل دانشگاه دور مي باشد، در نظر گرفته شده است .

اين نوع آموزش به عنوان آموزش جداگانه در نظر گرفته نشده ، رشد سريعي دربرنامه هاي آموزشي درتمامي سطوح ارائه شده ازطريق راديو، تلويزيون،ماهواره ،ويدئو، كامپيوتر و ابزار آلات ديگر وجود دارد.بسياري از برنامه ها بصورت اعتباري ارائه شده و در نهايت منتج به كسب مدرك ، ديپلم مي گردند و برنامه هاي ديگري براي مطالعات آزاد، استغدادي شخصي با كار مربوط به آموزش و تعليم ويژه طراحي شده اند .

بسياري از تمايزات فرصتهاي آموزش و تعليم كه بطور رسمي سازماندهي نشده اند ، منتج به كسب مدرك نمي كردند و مفهوم آن كسب و منتج شدن به اعتبار قابل انتقال يا تشخيص حرفه اي و تخصص حرفه اي نيست.اين آموزشها شامل دوره ها و برنامه هايي مي باشند كه از طريق كتابخانه ها، موزه ها ، پاركها و مراجع باز آفريني ، كلوپ ها و موارد ديگر ارائه مي گردند . برخي از برنامه هايي كه توسط كارفرمايان ارائه مي شوند در برگيرندة تخصص رسمي نمي باشد ، براي مثال ، سمينارهاي غير رسمي و ارائة مقالات مربوط به موارد كار و توليدات .

پژوهش و تحقيقات

تحقيقات آموزشي

مسئوليت اصلي تحقيقات به عهده دفتر تحقيق و پيشرفت آموزشي (DERI) است كه با همكاري ديگر نهادها و ادارات امر تحقيق را هدايت مي نمايند .

اهداف عمومي

. حمايت از پيشرفت آموزش امريكايي در چهارچوب برنامه تحقيقاتي توسعه

. دفتر تحقيقات (OR) مسئوليت تأمين مالي و هماهنگي پروژه هاي تحقيقي آموزش را به عهده دارد .

. دفتربرنامه ها و افزايش كاربري (OPIP)مسئوليت انتقال نتايج تحقيقات به معلمان ، مسئولين مدارس و هريك ازافراد و سازمانها راجهت كار بست نتايج به عهده دارد.

روندهاي جاري پژوهشي در حوزه آموزش

حمايت از برنامه هاي جهت پيشرفت در زمينه ياددهي و يادگيري و استفاده از:

. رشد فني و حرفه اي معلمان

. در زمينه آموزش دوران اوليه كودكان

. در زمينه برنامه درسي و آموزشي

. پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي و دبيرستان

. آموزش كودكان در معرض خطر

. در زمينه سياستگزاري و امور مالي در آموزش

. آموزش عالي

. آموزش در طول زندگي

. تكنولوژي آموزشي