New Page 1
معضلات آموزشي
در برخي مناطق كم درآمدي كه از آنها ديدار كرديم معلم ها از وجود تفاوت چشمگير
بين دانش آموزان يك كلاس چيزي گزارش نكردند اما در خصوص مشكلاتي كه با تفاوتهاي
فردي دانش آموزان مرتبط بود گزارشاتي ارائه كردند كه با مشكلاتي كه به طور نوعي در
مدارس وجود دارد متفاوت بود . بسياري از اين معلمين بيشتر وقت خود را در كلاس صرف
نظم دهي به دانش آموزان و حمايت عاطفي از آنها مي كردند . آنها عموماً ضعف عملكرد
و توانايي سطح پايين دانش آموزان را با نداشتن نظم و مورد سوء استفاده واقع
شدن آنها در خانه مرتبط مي دانستند .غيبت از مذرسه نيز يكي از مشكلات عمده
بود . اگر چه مدارسي كه در اين پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند صد در صد نمونه واقعي
مدارس آمريكا نيستند با اين وجود توصيفاتي كه در اينجا ارائه مي شود برخي مشكلاتي
كه معلمان در مدارس شهري با آن مواجه هستند را آشكار مي كند و اينكه چگونه اين
مشكلات جايگزين مشكلات تفاوت افراد در ميزان توانايي شان مي شود .فقر به عنوان علت
اصلي مشكلات ويژه در مدارس مناطق فقير شهري در نظر گرفته شد . در مناطقي كه اين
پژوهش در آنجا انجام شد عامل اصلي مشكلات فقر بود . در دبيرستان غرب (west ) يك
معلم تخمين زد كه حدود 40% از دانش آموزان به خانواده هايي تعلق دارند كه از دولت
اعانه مي گيرند و بخش عمده اي از 60% باقيمانده به كمك نيازمندند اگر چه به خاطر
نداشتن مدارك شهروندي نمي توانند اين كمكها را دريافت دارند يكي از مشكلاتي كه در
مدارس مناطق فقير شهري وجود داشت و مربيان آن را ذكر كردند حضور كم دانش آموزان در
مدارس بود . مدير مدرسه سوته سنترال (south central) اين شغل را جدي
ترين مشكلي مي داند كه مدرسه با آن مواجه است . معلم رياضي دبيرستان شغلي سوته
سنترال اظهار كرد كه غيبت زياد دانش آموزان تدريس او را بسيار كند مي كند او گفت :
در طول 8 ماه من فقط سه فصل توانستم درس بدهم . بچه ها واقعاً در يادگيري كند
هستند . با برخي از دانش آموزان من بايد يك ماه وقت صرف كنم تا مسئله اي را كه فكر
مي كردم در يك هفته ياد مي گيرند ياد بگيرند . من بايد هميشه درسها را تكرار كنم
زيرا هميشه يك عده در كلاس غايب هستند .نبود نظم در خانه دانش آموزان يكي از مسائل
عمده مورد توجه معلمين مناطق فقير شهري بود . اين مسئله بارها و بارها در تحقيق ما
عنوان شد . معلم كلاس چهارم ابتدايي مدرسه پارك گفت كه او دانش آموزاني داشته است
كه پدر و مادر مهاجر آنها هرگز به مدرسه نرفته بودند و اظهار شگفتي كرد كه آيا اين
والدين هرگز قاذرند چگونه بچه هاي خود را براي مدرسه آماده كنند يا آنكه به آنها
بگويند كه چگونه رفتار كنند و چه انتظاراتي داشته باشند . يكي از معلمان علونم
مدرسه مترو پليتن عدم انجام خانوادگي را عامل مشكلات مربوط به انضباط در مدارس
مناطق فقير شهري مي داند . اين معلم گفت كه بسياري از والدين دانش آموزان مناطق
فقير آگاه نيستند كه چگونه به فرزندانشان بياموزند در كلاس به چه صورت بنشينند و به
تعاليم معلم گوش دهند . از اين رو او احساس مي كرد كه بايد بيشتر وقت خود را براي
آموزش انضباط به بچه ها صرف كند تا آنكه به آنها درس بدهند .
اگر چه نبود انضباط به عنوان يكي از مشكلات عمده در مدارس مناطق فقير نشين طرح
شد اما بسياري از مربيان اشاره كردند كه سوء استفاده جنسي و بدني به طور بسيار جدي
و به صورت آسيبي غير قابل جبران بر موفقيت تحصيلي دانش آموزان در اين مدارس تأثير
منفي داشت . بنا به نظر مدير دبيرستان سوته سنترال (south central ) بسياري از
مشكلات رفتاري و يادگيري برخي از دانش آموزان مدرسه نتيجه مستقيم سوء استفاده بدني
و جنسي از كودكان توسط بزرگسالان در خانه و در برخي موارد حتي در مدرسه بود .
مربيان و مديران مدارسي كه در مناطق فقير واقع شده بودند همچنين به فشارهايي
اشاره كردند كه به خاطر تحرك مكاني بسيار بالاي دانش آموزان به كيفيت آموزش وارد مي
شد . تحرك مكاني بسيار بالا ويژگي اجتماعات فقير است .براي مدارس مناطق فقير كاملاً
طبيعي بود كه در يك سال بيش از نيمي از دانش آموزان آنها تغيير كنند . مشكل بيشتر
آنجايي بود كه بسياري از اين دانش آموزان بعد از شروع سال تحصيلي مدارس خود را
تغيير مي دادند در نتيجه ارزيابي اين دانش آموزان براي جاي دادن آنها در سطوح
تحصيلي خود مشكل ديگري بود كه به لحاظ مالي به اين مدارس كه در مضيقه بودند فشار
مي آورد . علاوه بر اين برنامه درسي مدارس با هم فرق داشت و دانش آموزاني كه
مستمراً نقل مكان مي كردند در اجازه گرفتن براي ورود به كلاسهاي درسي بالاتر با
مشكل مواجه بودند .
در مدرسه راهنمايي وست (west ) در وست سيتي (west city ) يك معلم رياضي اشاره
كرد كه تنها 20 درصد از دانش آموزان سال گذشته او تا پايان سال در كلاس بودند و 80
درصد ديگر در اثر نقل مكان به مدارس ديگر رفته بودند . بسياري از دانش آموزان او به
دلايل اقتصادي بين مكزيك و ايالات متحده در رفت و برگشت بودند . او گفت :
من شاگرداني داشتم كه تازه به آامريكا آمده بودند . يكي از دانش آموزان دختر من
تازه چند ماه بود كه از مكزيك آمده بود . او در زبان اسپانيايي كاملاً پيشرفته بود
و اطلاعات بسيار زيادي در باره اين زبان داشت . دائره لغت و تسلط او به دستور زبان
اسپانيايي نيز بسيار زياد بود اما از انگليسي چيزي نمي دانست . من همچنين دانش
آموزي داشتم كه از يكي از شهرهاي مكزيك آمده بود . او تاكنون مدرسه نرفته بود . در
مدرسه من از همه سطوح دانش آموز داشتم .
به طور خلاصه ميتوان گفت كه در مدارس مناطق فقير نشين معلمان دشواريهاي زيادي را
در خصوص نحوه رفتار با تفاوت توانايي هاي دانش آموزان در كلاسها گزارش كردند . اين
معلمان خاطرنشان كردند كه تراكم مشكلات اجتماعي در مناطق فقير نشين بر اختلاف سطوح
توانايي تاثير داشت و مانع از آن مي شد كه آنها برنامه درسي را به گونه اي تعليم
دهند كه نيازهاي كليه دانش آموزان را برآورده سازد و براي همه آنها مفيد باشد
.بسياري از والدين و مربياني كه با آنها مصاحبه كرديم اظهار كردند كه فاصله نژادي
در زمينه دستيابي به آموزش در اجتماعات آنها وسيع است و اين مسئله خاستگاه برخورد و
نگراني مي باشد . در واقع فاصله گروههاي نژادي در ميزان موفقيت تحصيلي درمباحث ما
يكي از موضوعات رايج بود و عليرغم حساسيت اين موضوع بسياري از افراد بي پرده در
خصوص آن صحبت مي كردند . در تعدادي از مدارس مديران اشاره كردند كه گروههاي نژادي
در ميزان موفقيت تحصيلي در دروس رياضي و علوم تجربي با هم فاصله دارند .
در كليه مدارس چند نژادي كه ما از آن ديدن كرديم ميزان حضور اقليتهاي نژادي در
دوره هاي پيشرفته علوم تجربي و رياضي كم بود . در مدرسه راهنمايي كينگ كه اكثريت
دانش آموزان آن سياهپوست بودند يكي از پژوهشگران تنها دو دانش آموز سياهپوست را
شمرد كه در سطوح پيشرفت كلاسهاي رياضي شركت داشتند . در ساير مناطق مورد پژوهش نيز
چنين نسبتهايي گزارش شده است . برخي از پاسخگويان وجود تفاوتهاي نژادي در موفقيت
تحصيلي دانش آموزان را يكي از منابع تنش در دروس مي دانستند كه دانش آموزان آن از
گروههاي نژادي نامتجانس بودند . يكي از دلايل درگيري مديران مدارس با والديني كه از
گروههاي اقليت بودند مسئله درجه بندي دانش آموزان بود . برخي والدين احساس مي كردند
كه در خصوص كودك آنها تبعيض صورت گرفته است . يك معلم رياضي در دبيرستان هميلتون
اين نكته را تشريح كرد.كه مطمئناً در خصوص شكافي كه بين دانش آموزاني كه توان
يادگيري بالايي دارند و دانش آموزاني كه توان يادگيري پائيني دارند تنش وجود دارد .
اين مسئله با مسائل نژادي مخلوط مي شود و همه اين را مي دانند . در كلاس حساب من
فقط يك دانش آموز از بيست دانش آموز متعلق به نژادهاي اقليت بود . كلاسهاي سطح
پائين من عمدتا از دانش آموزان سياهپوست تشكيل مي شد . همه اين را مي دانستند . و
اين مسئله براي همه ما منبع ناراحتي بود . ما سعي مي كنيم كه اين مسئله را بهبود
ببخشيم اما اين كار بسيار دشوار است .
بنا به گفته يكي از مديران يكي از راه حلهاي پيشنهادي براي كاهش نابرابري نژادي
در موفقيت تحصيلي آن بود كه تعداد دوره هاي پيشرفته در رياضيات و علوم تجربي را كم
كنند . در مدرسه راهنمايي كينگ اين عمل انجام شده بود و دوره هاي پيشرفته در همه
دروس به جز رياضيات كاهش يافته بود . مديريت مدرسه كينگ كه توسط يك مربي سياهپوست
جهت دهي مي شد با درجه بندي دانش آموزان مخالف بود و سعي مي كرد تعداد دانش
آاموزاني كه در دوره هاي پيشرفته شركت مي كردند را كاهش دهد.
|