New Page 1
دستاوردهاي آموزشي
پيشرفتهاي فوق ا لعادهاي در سيستم آموزشي برزيل در ده ساله اخير بوجود آمده
است مخصوصاً در پنج سالة اخير. اما هنوز فاصلة زيادي با آن چيزي كه
ميخواهيم بهدست آوريم. موقعيتي كه ميتوانيم و بايد به آن مطمئن
باشيم، داريم. اين مقاله بهترين خلاصهاي است كه آموزش ملي را براي همه گزارشات
ارزيابي را توصيف كرده است .اين برزيل را با ديگر كشورهاي مشابه و يا حتي
پايينتر از لحاظ سطح اقتصادي، مقايسه كرده است، برزيل يك راه طولاني براي رسيدن
به مقصدش داشت با اين وجود با مقايسه دهة پيش پيشرفتهاي قابل ملاحظهاي حاصل شده
است. ساختار دهي مجدد سيستم آموزشي برزيل و يك پارچگي نزديك در بين3سطح دولتي
مركزي. ايالتي و شهري سرعت بيشتر، تغييرات مؤثرتر و خلاقتر، مخصوصاً از 1995
سبب اين پيشرفت شده است.
هدف اصلي بر اين محور بود كه تلاشهايي كه بوسيله دولت سازماندهي شده است بايد
عموم جامعه را در بر بگيرد. مثلاً برابري بيشتر در آموزش بهعنوان يك نقطه شروع
براي كمتر كردن نابرابري در جامعه ميباشد. نتيجه اين تلاش عمومي (بسيج
تلاشها ) سبب شد اولويتهاي بالا سري در برنامة آموزشي تخصيص داده شود و اعمال
انجام شده در اين مسير بايد مورد تشويق قرار گيرد و تصديق شود و به شدت پاداش داده
شود و بايد اين به صورت مستمر باشد. سياست عمومي پوشش سيستم آموزش ابتدايي خيلي خوب
جواب داد. در دورة 1991 تا 1998 نرخ تعليم جمعيت سني 14-7 سال از 86 درصد به 3/95
درصد افزايش يافت بهعنوان يك نتيجه، برزيل برنامه ريزي كرده است كه حتي به بيش از
اهداف مندرج ده سالة آموزش در تمام برنامهها برسد. و توسعه داده بود
كه حداقل 94 در صد جامعة سن مدرسه را تا سال 2003 پوشش دهد. با اين وجود سيستم
آموزش ابتدايي در برزيل هنوز با فاصلههاي سن ـ پايه مواجه است كه سبب نرخ تجربهها
(تكرار ها) بالا شده است كه عميقاً تحت تأثير سيستم بهعنوان كل پوشش پايين
آموزش دبيرستان ميباشد اگر چه تقريباً 19ميليون نوجوان 17- 15ساله در
مدارس ابتدايي ثبت نام كردهاند اما تنها در حدود 32 درصد آنها بهدبيرستان راه
يافته اند.
با اين وجود، پيشرفتهاي مستمر و دائمي ثبت شده توسط سر شماري مدارس موفق مهم و
در خور توجه هستند. مخصوصاً بايد به سه جنبه توجه شود. اول اين كه گسترش عظيم سيستم
كه بهطور قابل توجهي دسترسي كودكان و جوانان را براي آموزش بهبود داد و همچنين
پنج سال از زماني كه دولت براي تحقق برنامة آموزش براي همه EFA) در نظر
گرفته بود. از برنامه جلوتر بودند .اين بهعنوان يك نتيجه مستقيم از توسعه
سرمايه براي آموزش ابتدايي، ارتقاء ارزش حرفه تدريس بود و بسيج عمومي و تلاش عظيمي
در سال 1997 كه شامل دولت مردان تعليم دهندگان و والدين بودند شكل گرفت.
درسال 1996قلمروها و مسئوليتها در ميان سه سطح دولت، والدين و
تعليم دهندگان، بهطور منشجمي در آمد و سهم وجوه تخصيصي براي سيستم آموزشي ميان
ايالات و شهرها بر مبناي تعداد دانش آموزان ثبت نامي در سيستم بود. گسترش
سيستم آموزش ابتدايي از طريق روشهاي متفاوتي بوقوع پيوست. اين دركلاسهاي اول
تا چهارم كند بود 3/6 درصد از 1994 تا 1998 و انتظار ميرفت كه حتي
كندتر هم بشود. بنا بر اين ما ميتوانيم انتظار داشته باشيم كه بهبود
كيفي سيستم نرخهاي ثبت نام در مقاطع اوليه را كاهش ميدهد. از اين رو
تحصيل دانش آموزان در كلاس پنجم از نرخ ثبت نامهاي جديد در كلاس اول افزايش
بيشتري داشت .با اين وجود. براي كلاسهاي پنجم تا هشتم سيستم خيلي سريع
توسعه يافته بود در حدود21 درصد در دوره 1994 تا 1998.
نه تنها پوشش زياد عموم را دورة ابتدايي نشان ميدهد بلكه هم چنين
پيشرفتهاي كيفي در اين سطح سبب شده تا فاصله سن ـ پايه، در يك مدت زمان كوتاهي بر
طرف شود. از اين رو مهمترين مأخذ نام نويسيها در دبيرستانها
ميباشد كه بهطور قابل توجهي افزايش يافته است. 2/41 درصد از 1994 تا
1998
علاوه بر اين حقيقت كه نوجوانان آموزش ابتدايي را تمام كردند، تعداد دانش
آموزاني كه در سنين پايين اين دوره را تمام كردند. افزايش يافت و
ميتوانستند براي سطوح ياد گيري بالاتر نام نويسي كنند. علاوه بر اين دو فاكتور.
پذيرة ديگري كه سبب گسترش سريع سيستم آموزش دبيرستاني شد، افزايش تقاضا از طرف
جوانان براي تحصيل بود و همچنين بهعنوان يك نتيجه در ميان ديگر فاكتورها بازار
كار رقابتي در حال افزايش. نيز مؤثر بود.
دومين جنبه در خور توجه در سناريو آموزشي برزيل در دهةگذشته كاهش اساسي
تفاوتهاي منطقهاي بود كه هم متوجه دسترسي به آموزش و هم كيفيت آن بود.گسترش
سيستم آموزشي در مناطق شمال و شمال شرقي خيلي بيشتر از متوسط ملي بود. اگرشاخصهاي
كلي براي تحت پوشش قرار دادن سيستمهاي آموزش ابتدايي و دبيرستان براي دو منطقه
هنوز پايينتر از متوسط ملي بود اما ارزيابيهاي قابل قبول ثبت شده در سالهاي
اخير. روند را بهسوي كاهش تفاوتها در آينده نشان داد. مخصوصآً اين مهم است
تا در نظر بگيريم واقعاً چه اتفاقي در شمال شرقي افتاده است. جايي كه هميشه شاخص از
متوسط ملي خيلي پايينتر بود. در بين سالهاي 1994 تا 1998
سيستم آموزش ابتدايي در حدود 24درصد رشد داشت در حالكه اين شاخص در كل كشور 12درصد
بود. ثبت ناميها دركلاس پنجم تا هشتم در مدارس شمال شرقي تا 34
درمقابل 21 درصد ملي افزايش يافته بود. با توجه به آموزش دبيرستان. اين نسبت
42درصد در شمال شرقي بود در حالكه براي متوسط برزيل 41 درصد بود. ارزيابيهاي مثبت
مشابهي ميتواند درعملكرد دانش آموزان مشاهده شود، همانطوركه بهوسيله
سيستم ارزيابي آموزش اساسي ملي سنجيده شد (SAEB). اگر چه هنوز كلاسهاي مطلق
دانشآموزان در شمال شرقي كمتر از ميانگين ملي ميباشد اما آنها در اواخر سالهاي
1995 تا 1997 بيشتر رشد كردند.
سر انجام سومين جنبة برجسته. فرآيندهاي قومي و شهري سيستم آموزش ابتدايي
و هم چنين كنترل رشد توسط سيستم آموزشي دبيرستان ايالتها
ميباشد.همانطور كه قانون چار چوب و رهنمودهاي آموزش ملي در سال 1996 پيش بيني
كرده بود كه با اصلاحيه قانوني، مسئول سازماندهي مجدد سيستم آموزشي برزيل شد.
در سال 1997 هيجده ميليون دانش آموز در مدارس مقدماتي كه توسط ايالتها
اداره ميشد و دوازده ميليون ثبت نامي در مدارس شهري وجود داشت .در سال 1999،
شانزده ميليون دانش آموز در مدارس شهري و االتي وجود دارد. افزايش كلي نرخهاي ثبت
نام در دبيرستان در دورة 1994 تا 1998. 2/41 در صد بود. اما اين
افزايش در مدارس ايالتي بهتنهايي بيش از 2/50 درصد در همين دوره
ميباشد.امروزه برزيل بهدنبال اطمينان از ثبت نام همة بچهها و نوجوانان سن
مدرسه ميباشد. اما مشكلي كه هنوز وجود دارد نرخ بيش از اندازه
تجديدي ميباشد و همچنان دانش آموزان كلاسهاي اوليه درجا
ميزنند. در سطوح آموزش ابتدايي و دبيرستان از ميان 44 ميليون دانشآموز ثبت نام
شده.هنوز در حدود 7 ميليون نفر بالاي 17سال بايد آموزش پايهاي را بگذرانند.
بنابراين چالش اساسي براي برزيل افزايش بهبودكيفيت آموزش است تا اين كه از لحاظ كمي
افزايش يابد پس اين الزامآور است تا در آموزش معلمان پاداش تسريع فرآيندهاي ياد
گيري، سرمايه گذاري شود تا شكاف سن ـ پايه بر طرف شود.واقعاً دولت برزيل در پنج سال
گذشته چه انجام داده بود. بهعنوان يكي از موفقيت آميزترين برنامه براي شغل (حرفه)
تدريس بود كه در حدود يك سال فقط با تغييرات اساسي ايجاد شده بود. از قبيل افزايش
13 درصدي حقوق معلمان در سرتاسر كشور و افزايش 50 درصدي براي معلمان شهري شمال شرقي
كه همة ثبت ناميها در مدارس ابتدايي اين منطقه را مورد توجه قرار داد. تعداد
معلماني كه حداقل آموزش لازم را براي تدريس دريافت نكرده بودند از 300000
به 73000 نفر فقط در چند سالة اخير كاهش يافته بود. برنامههاي تربيتي معلمان
و آموزش حرفهاي بر منابع تكنولوژيكي از قبيل تلويزيون و دورهاي آموزشي با حضور
متخصصان، تكيه داشته است و بيشتر بوسيله وزارت آموزش ترتيب داده شده بود.
يكي از اين برنامهها (طرح نوردست ) براي آموزش 250000 نفر در شمال شرقي
برگزار شده بود با نظر بهبرنامه تلويزيون و مدرسه، دولت مركزي با مشاركت ايالات و
شهر ها.
در دوره 1999 تا 1998 بالغ بر 200000 معلم را آموزش داد. بهمنظور
هماهنگي برنامه، دبير خانه آموزش از راه دور وزارت آموزش، توليدات ويديويي خود را
براي سازگاري مراجع برنامههاي تحصيلي ملي و با مشاركت سيستم كه هاي دولتي افزايش
داده است. و ايجاد سياست دائمي كه معلمان را مطمئن سازد. بدانند چطور با استفاده از
تجهيزات و مدرسان و برنامههاي پخش شدة تلويزيون مدرسه و مطالب چاپ شده در طرح
آموزشي سازمان هايشان، عمل كنند. برنامه تكنولوژيكي اطلاعات ملي در آموزش كه در سال
1997 شروع شده بود.
هم اكنون بالغ بر 20000 معلم را آموزش داده است كه از اهداف اوليه اش فراتر رفته
است.حمايت معلمان در كلاسهايشان با دو كار خلاق مهم تقويت شده بود تغييرات در
سياست اتخاذ شده براي متون و كتابخانهها و تعريف پارامترها و مراجع برنامه
تحصيلي براي همه سطوح آموزش اوليه، آموزش محلي و آموزش نوجوانان و بزرگسالان بالغ
بر 4/1 ميليون نسخه از پارامترهاي برنامه تحصيلي بين معلمان در سرتاسر كشور توزيع
شده بود و 30000 براي آموزش دبيرستان تنها در چند ماه آينده پخش خواهد شد.
تلويزيون مدرسه سريهاي كاستهاي ويديويي و نشريات را مورد پارامترها و رهنمودها
در انجام وظايف توزيع كرده است.صرف نظر از كتب رايگان فراهم شده توسط وزارت
آموزش.براي دانش آموزان كلاسهاي اول تا هشتم درهمة مدارس عمومي كشور بهدولت در دو
سال گذشته دو ارزيابي را در پيش گرفت. اين پوشش تحصيلي را توسعه داده است تا آنجا
كه دورة آموزش اوليه چهار كلاس اول را محدود كرده است و كيفيت آنها را از طريق
فرآيندهاي ارزيابي بهبود داده است. در 1999 بالغ بر 109 ميليون كتاب توزيع شده بود
و علاوه بر 35 هزار مجموعه كتابهاي كه براي بچهها و نوجوانان در نظر گرفته
شده بود. 20 هزارمجموعه براي كتابخانههاي معلمان بههمة مدارس فرستاده شد.اولويت
آموزش معلمان در سالهاي بعدي نيز ادامه دارد. قانون چار چوب و رهنمودهاي آموزشي
ملي مشخص كرده است كه تا سال 2007 همه مسلمانان دوره مقدماتي بايد مدرك دانشگاهي
داشته باشند. اين يك وظيفه بزرگ ميباشد. البته امروزه، هنوز در حدود 600
هزار معلم مدرك دانشگاهي ندارند. در سال 1999 وزارت آموزش رهنمودهاي برنامة تحصيلي
را براي دورههاي آموزشي و معلمان آماده كردو سرمايه گذاري سنگيني در دورههاي
آموزش از راه دور بهعنوان يك وسيله تسهيلاتي براي ايالات و شهرها كرده است. درعوض
كلاسهاي جبراني براي مدارس با دانش آموزان كند و عقب مانده تشكيل شده كه در اين
كلاسهاي خاص ازتجهيزات خاصي براي تقويت يادگيري استفاده ميشود و جنبه
برجسته ديگر.اطمينان ازاين حقيقت كه همه دسترسي بهآموزش اوليه (ابتدايي) دارند
استراتژي ريشه كني بيسوادي بود. بر اساس آخرين بررسيها كه در 1997 انجام
شده بود نرخ بيسوادي جامعه سني 15 سال بهبالا از 1/20 درصد در سال 1991به
7/14درصد دراولين سال كاهش يافته بود و افراد بيسواد ثبت شده از 19200000 نفر به
15500000 نفر درهمين دوره كاهش يافته بود. بهطور روشنتر اين ارقام براي دولت
جامعة برزيل غير قابل قبول و چالشي بزرگ محسوب ميشود. با اين وجود، سرعت
كاهش نرخ بيسوادي در گروههاي سني جوانتر روند بهتري داشت كه اين پديده
بهروشني فقدان دسترسي به آموزش ابتدايي براي جامعه سني بالاي 40 سال را
نشان ميداد و بهعنوان حقيقي ديگر.
نرخ بيسوادي در بين نوجوانان 19 ـ 15سال از 1/12 درصد در سال 1991 به 6 درصد در
1996 تنزل يافت و بهطور مشابه نتايج ثبت شده براي افراد گروه سني 24 ـ 20 نرخ
بيسوادي از 2/12 درصد به 1/7 درصد در همين دورة زماني كاهش يافته است و براي گروه
سني 29 ـ 25 سال روند كاهش نرخ يسوادي سريعترمشاهده شد. اين حقايق
نشان ميدهد كه بيسوادي بهطور عمده در طبقات سني مسنتر متمركز شده است
.تمركز منطقهاي بيسواد جنبهاي ديگري از اين مسأله ميباشد كه
منعكس كننده نا برابريهاي اقتصادي ـ اجتماعي درون منطقهاي ميباشد.
دردهه 1990اگر چه درهمه مناطق كشور نرخ بيسوادي رو بهكاهش بود. اما اين نرخ براي
همه جا مشابه نبود. با آگاهي از اين مشكل، دولت برنامه هايي را براي آموزش
جوانان و بزرگسالان توسعه داد تا اين كه فرصتهاي آموزشي براي همه افرادي كه دسترسي
بهسيستم آموزشي در سن مناسب نداشتند، فراهم شود. كارها متمركز بر ريشه كني
بيسوادي بود از قبيل انسجام دربرنامههاي سواد آموزي كه قسمتي از مجموعه اهداف
سياستهاي در نظر گرفته شده براي افزايش فرصت آموزش ابتدايي خاص از طريق گسترش
برنامههاي آموزش حرفهاي بود. اين يك تلاش بزرگ مشترك بين تمام سطح دولتي.
سازمانها غير دولتي.بازرگانان و اتحاديهها بود. بهعنوان يك نتيجه از اين
مشاركت. نرخ بيكاري بهسرعت كاهش يافت و ميانگين آموزش مدرسهاي
جامعه رو بهافزايش گذاشت در خلال سالهاي 1990 تا 1996 ميانگين سالهاي آموزش
مدرسهاي براي جامعه مردان از 4/5 درصد به 7/5 درصد و براي جامعة زنان از 9/4
درصد به 6 درصد افزايش يافت. جاي هيچ مشكلي نيست كه بهبود در همه سطوح آموزشي
مشاهده شده براي زنان يكي از پديده هايي كه در دهه 90 در برزيل ثبت شده است و اين
موضوع را تأييد ميكند كه دسترسي سيستم آموزشي براي همه فراهم شده است
وتعبيضهاي جنسيتي از بين رفته است. با اين حال نرخ افت تحصيلي بين كودكان و
نوجوانان پسر، توجه دولت را جلب كرده است كه اقدام به برنامههاي حداقل در آمد و
مبارزه با كار كودكان كرد. همه اين كارها براي اطمينان از اين موضوع است كه دولت و
جامعه معتقد هستند تا اطمينان حاصل كنند كه همة بچهها مدرسه
ميروند. ما مطمئنيم كه اين گزارش گفته ما را در شروع تقويت ميكند كه :
ما خيلي فاصله تا آنجايي كه ميخواهيم برسيم، داريم. اما سرنوشت روشني و
عزم راسخي در انجام دادن آن داريم ما نمي توانيم در دستيابي به آرزوهايمان، ترسو
باشيم. ما ميخواهيم همه بچهها و نوجوانان برزيلي بهمدرسه دسترسي
داشته باشند و از يك كيفيت آموزشي نيز برخودار باشيم. اين تنها وظيفة دولت نيست،
بلكه يكي از وظايف كل جامعه ميباشد بهخاطر اين كه اين بهترين را براي
مبارزه با فقر و نا برابريهاي ميباشد تا جامعهاي عادل
بسازيم .جايي كه اتحاد و انسجام نقشي غالب دارد. تعهدات جومتين ( Jomtien )
كه در كنفرانسهاي برگزار شده مجدداً تصريح شده بود و بعد از آن در بيانيه
هامبورگ برنامه براي آينده مشخص شده بود و بهروشني نشان داد كه برزيل چالشهاي
ارتقاء آموزش را هم از لحاظ كيفي و هم از لحاظ برابري بر طرف ساخته است. با توجه به
پيشرفتهاي دهة 90 ما مطمئن هستيم كه كشور بيسوادي را ريشه كن خواهد كرد. دسترسي
همگاني براي آموزش پايهاي براي همه وجود خواهد داشت. اين گزارش در برگيرنده
نتايج جامعي از فعاليتهاي ارزيابي مشاركتي كه در خلال فواصل زماني منظم انجام شده
است كه آژانسهاي دولتي مسئول (وزارت آموزش، دبيرخانههاي آموزشي شهري و ايالتي)
تعدادي از سازمانهاي غير دولتي، كنسول آموزش ملي را شامل ميشود. پس اين
گزارشي است كه نتايج ارزيابي دائمي و مستمر فرآيندها همگاني در توجه دولت برزيل به
مسأله را در نظر گرفته ميگيرد. توضيح مختصري از فرآيند ارزيابي انجام
شده براي آموزش براي هم ( EFA). ارزيابي اين امكان را براي اين گزارش در مورد برزيل
براي EFA بوجود آورده كه دستهاي از پيگريهاي سختي كه دولت برزيل در سالهاي
اخير اجرا كرده بود تا نتايج كسب شده در سطوح و برنامههاي مختلف آموزشي را بسنجد.
در حقيقت فرآيندهاي ارزيابي دائمي كه توسعه و منسجم شده بود. يكي از مهمترين
عناصر طرح آموزش براي همه ميباشد كه اين پيش بيني مسائل را فراهم
ميكند وميتواند براي تعريف و تجديد نظر در اولويتهاي سياستهاي آموزشي مورد
استفاده قرار گيرد.ارزيابي آموزشي كسب شده در برزيل در دهة 1990 در اجراي اهداف
كنفرانس جومتين (Jomtien) بر حمايت قوي پيكره بين المللي متكي بوده است. مخصوصاً
در يونيسف و يونسكو شركت كردهاند و مطالعات و مشاورههاي فراهم شده در هر دو
براي ارائه اين گزارش بسيار مفيد بود.همچنين اين مهم است كه به سازمانهاي غير
دولتي در گير در اقدامات آموزشي توجه كنيم از قبيل CENPEC . I A S
ضرورت اهميت مجموعهاي از سازمانهاي غير دولتي (NGO) ها در برخورد با
موضوعات آموزشي در رابطه با ايجاد مبنايي براي اولويت بندي و به
عنوان نتايج مشخصي كه برعهده گرفته ميشود توسعه بخشهاي اجتماعي كه يكي
از پديدههاي بسيار مثبت ثبت شده در دهههاي گذشته برزيل است.بهبود
سازمانهاي مرتبط كه به اصطلاح بخش سوم ناميده ميشود در نتيجه واكنش
جامعه به اقدامات مؤثرتر سه سطح دولت مركزي، ايالات و شهرها در بسيج
اجتماعي وسياسي بر بهبود آموزش نتيجه بخش بود. همانطور كه در اين گزارش آمده نشان
داده شده بود يك هم افزايي از اين حركت در آمارهاي ثبت شده در دهة 90 بوجود آمد بنا
بر اين بسيج ملي ارزيابي آموزش براي همه (EFA) تعدادي از فعالان دولتي و غير دولتي
درگير در اين مساله محدود بهيك زمان مشخص نبود. بحث در مورد آموزش در برزيل از
اواسط دهة 80بهطور خاص و جوي بهطورمستمري دنبال شد. تمركزهاي بيشتري در كنگره
ملي صورت گرفت و در اين مذاكرات بيشتر بهدنبال تغيير قانون آموزشي بودند. در آغاز
اين بسيج درپيشنويس قانون جديد برزيل آورده شده بود كه دراكتبر 1988 اعلام شد.سپس
اين با بحثهايي در قانون چار چوب و رهنمودهاي آموزش ملي دنبال شد( LED) كه مشاركت
گستردهاي را از طريق درگير كردن تمام بخشهاي مسئول در مسائل آموزشي بوجود
آورد. قانون شمارة 9394 سر انجام در دسامبر 1996 تصويب شد در سال 1990 وزارت آموزش
اولين بسيج همگاني را در حول آموزش براي همه بوجود آورد كه در آن سواد ملي و
برنامههاي تبعي آن ( PNAC) بهعنوان نتايج تعهدات پذيرفته شده در
جومتين(Jomtien)موردتاكيد قرارگرفت.
اين تلاش همگاني زماني كه آموزش ده ساله (1994 ـ 1993 ) براي همه طرحها
آماده شد. توسعه يافته و از سر گرفته شد. سطوح دولتي ديگر قسمتهاي مرتبط با
اقدامات آموزشي در اين سالها درگير شدند. بااين وجود «PNAC»بهطورمستمر وباثباتي
ادامه نيافت بهخاطربحران سياسي كه منجربهتغيير دردولت مركزي برزيل در نيمه دوم
1992 شده بود. برنامه تهعدات متقبل شده در جومتين با قدرت و شدت بيشتري در 1993
از سر گرفته شد. هنگامي كه وزارت آموزش طرح اوليه آموزش ده ساله را ارائه كرد تا
مبناي اصلي براي سياست آموزش براي همه در برزيل شود. از طريق گروههاي كاري به
جلسات محلي و كنگرههاي منطقهاي، درگير ساختن موسسات مسئول دولتي براي آموزش اساسي
(وزارت آموزش، دبير خانههاي ايالتي و شهري ) و سازمانهاي غير دولتي ( NGO )درگير
در پروژههاي آموزش اين حركت را جستجو ميكردند. اين همكاري همگاني به
كنفرانس ملي كه از29 اگوست تا 2 دسامبر 1994 برگزار شد و در آن 1600افراد فعال در
بخش آموزش از همه مناطق كشور حضور داشتند منجر شد. به علاوه به اين كنفرانس
دستهاي از اهداف و چار چوب سياست آموزش براي همه را براي ارزشيابي موقعيت
آموزشي در كشور بهمنظور ارائه پروژههاي خلاق در امر آموزش اوليه ايجاد و توسعه
داده بود اين اولين طرح ملي برنامه ده ساله آموزش باري همه شناخته شد. در سال 1997
بعد از اين كه قانون رهنمودهاي و چارچوب آموزش ملي مؤثر شناخته شد. دولت و
دبيرخانههاي ايالتي و شهري بههمراه سازمانهاي غير دولتي اين موضوع را مناسب
ديدند تا نسبت به ارزش يابي و تعريف اهداف طرح جديد اقدام بكنند. پس طرح آموزش ملي
كه هنوز در كنگره ملي تحت بررسي است تا بهعنوان يك قانون در آيد، بوجود آمد گزارش
نتايج فرآيند ارزشيابي دائمي و مستمر بسيج همگاني را در برميگيرد.
بهعلاوه دولت كميتههاي ملي را متشكل از نمايندگان دبيرخانههاي ايالات و
شهرها مخصوصاً افراد مرتبط با EFA را بوجود آورد. سرانجام همچنين دولت يك
سمينار ملي را در برزيليا در 11ـ 10 ژوئن 1999 را برگزار كرد تا بهمنظور ارزيابي
موقعيت كنوني كه در آن اسناد و گزارشات بوسيله دولت و سازمانهاي غيردولتي ارائه و
بحث شد. بنا بر اين دامنه گستردهاي از فعاليتهاي ارزشيابي مشاركتي بوجود آمد
كه اين گزارش به تمام جوانب كه بوسيله يونسكو آماده و ارائه شد، احترام
ميگذارد. اما برخي از موضوعات. تعديل و ادغام شد تا متناسب با موقعيت موجود
در برزيل شود. با هدف مشابهي در ذهن، بايد ويژگيهاي منحصر بهفرد سيستم آموزشي
برزيل شناسايي شد و با توجه به اين در سياستها و دادهها به تسهيلات
لازم تخصيص داده شود.
|