New Page 1
آموزش همگاني
استراتژيهاي کلي
برنامة آموزشي ملي كه توسط دولت مركزي به پارلمان ملي ارجاع داده شده بود پس از
يكسري مذاكرات جامعه با ابالت و شهرها، يك ابزار استراتژيك يا پايهاي را براي
رسيدن به اهداف مد نظر قرار گرفته در آموزش براي همة طرحها ايجاد كرد. در مرحلة
….. آن ميتواند بهعنوان يك قانون اجرا شود و همةآژانسهاي دولتي مختلف در نشر يك
مساعي با سازمانهاي اجتماعي مجبور خواهند بود تا با اهداف بيان شده در آن
موافقت كنند.
دومين ابزار استراتژيك مهم براي بهكارگيري سياست آموزش ملي براي همه (EFA)
تقويت كردن و بهبود سيستم ارزيابي ملي در همةسطوح آموزشي است. اين ابزار محكم
گرديده بود از طريق يك آژانس دولتي ويژه – (با نام مؤسسة ملي مطالعات و تحقيقات
آموزش (INEP) ) كه از طريق سرشماري مدارس دادههاي عيني و قابل اتكائي را در بارة
دسترسي داشتن به مدارس و نرخ فقط افراد در گروه سني و سطوح آموزشي، نرخهاي قبولي،
تجديدي و افت تحصيلي، نرخ تعليم و آموزش در سطوح مختلف، كيفيت معلمين و زيربناي در
دسترس مدارس و ساير موارد را بدست آورده بود. بهعلاوه راهنمايهاي همة مذاكرات توسط
دولت مركزي با ايالات و شهرها انجام ميشد. اين دادهها و اطلاعات بهعنوان مبنايي
براي اختصاص منابع مركزي ارائه شد.
INEP (مؤسسة ملي مطالعات و تحقيقات آموزشي ) همچنين آزمونهاي عملكرد آموزشي
اوليه را از طريق سيستم اسامي ارزيابي آموزش ملي (SAEB) بهكار گرفت و شروع به
ارزيابي عملكرد دانشآموزان جديد دورة متوسطه از طريق آزمون ملي آموزش دبيرستان
(ENEM) كرد.نتايج اين ارزيابيها بهطور گستردهاي در مجلة press منتشر شد. و اين
حقيقتي است كه قويا به افزايش بسيج ملي حول موضوعات مربوط به آموزش كمك كرده
است.اين سيستم قابل تقدير است و اكنون اين امكان وجود دارد كه پيشرفت را از ابتداي
اقدام در اين حوزهها و بهطور مختصر و مفيدتري مشكلات موجود را شناسايي و كنترل
نمايد. اينها اطلاعاتي است كه تعريف اولويتهاي اقدام و بهطور خاص اقدامات دولت
مركزي براي كاهش نابرابريهاي ناحيهاي را معين ميسازند. از مجموع اين موارد، دولت
مركزي ميتواند برنامههاي كمكي خاصي را در پر كردن شكاف در اين سيستم طراحي كند.
سومين استراتژي سازماندهي مجدد سيستم پشتيبان آموزشي است كه در بخش مربوط به امور
سرمايهگذاري توصيف خواهدشد.از طريق اين سه استراتژي معرض شده، اقدامات دولت مركزي
با توجه به استراتژي آموزش براي همه (EFA) از طريق برنامههاي مستمر، طرحهاي ويژه
و تلاشهاي ملي انجام گرفت. بهعلاوه، دولت يك دفورم و اصلاحات جامعي را در
برنامههاي تحصيلي در همه سطوح آموزشي ترويج كردهبود. كه شامل برنامههاي تحصيلي
پذيرفتهشده در رابطه با دورههاي آموزش معلمين در پنج سال گذشتهبود. هدف عمدة
اين اقدام انطباق نحوة تدريس با نيازهاي آموزشي جامعه از طريق بهبود كيفيت و
اثربخشي آن است.استراتژي دولت برزيل بر شناسايي پيچيدگي مشكلاتي متكي است
كه ميبايست به منظور نيل به اهداف ارائه آموزش پايه با كيفيت مناسب
به جمعيت بر آنها غلبه كرد. نقطة شروع اين است كه كامل كردن پروژههاي چند گانه و
اعمالي كه در جهت مشكلات مختلف برنامه ريزي شدهاند خود يك معيار مؤثر خواهد
بود.بنابراين اين استراتژي بر بكار گيري برنامهها و بنا كردن شراكتها
تمركز دارد. اثر بخشي آن ميتواند با موفقيت اين برنامهها در نيل
به اهداف EFA اندازه گيري شود. موفقيتهايي كه از همكاري با دولت ها. نهادهاي
وابسته به شهرداري ها و NGOها ناشي ميشوند، كه يك ميزان معقول
هماهنگي در ميان فعالان و منافع مختلفي كه در دست اندركار هستند را بوجود
ميآورند.
اولويت ها، برنامههاي عملي و سيستم مديريتي
به علت طبيعت عدم تمركز سيستم آموزشي برزيل و استقلال قابل توجه ايالات و شهرها
وجود نداشت با اين وجود دولت مركزي مسئول هماهنگي سياستهاي آموزشي در سطح مركزي
ميباشد و در يك نقش دستوري
( مشاورهاي ) براي دبيرخانههاي شهرها و ايالات عمل كند، و هم چنين
سيستم جامعي از محركها را در قالب و جوه مالي و طرحهاي ويژه بهكار بگيرد. با
توجه فرآيندهاي قانوني يك ابزار مهم براي هماهنگي و تصميم گيري را واضح
ميكند.قانون ملي، پارامترها، وظيفه هرسطح ازمشاركتهاي دولتي را معين
ميكند.دراين سيستم پيچيده تصميمگيري طرح آموزش براي همه بهعنوان پيكرة ساختار
نيافته بود و اهدافش درون سياست آموزشي بهعنوان يك كل در نظر گرفته شده بود.اهداف
طرح آموزشي براي همه كه يك برنامه كلي آموزشي 10 ساله (2003 ـ 1993)
دنبال ميشود، سه ابزار مهم و جديد را شامل شده بودند. اصلاحات قانوني
شمارة 14 در 1996. قانون چارچوب و رهنمودهاي آموزش ملي در همان سال و در
نهايت طرح آموزش ملي كنگرة ملي ارجاع داده شده بود و هنوز تحت بررسي
ميباشد. اين قانون نقش دولت مركزي را در رابطه با ايجاد اهداف آموزش براي همه را
سازماندهي و قوت بخشيد. قانون چار چوب و رهنمودهاي آموزشي را اهداف آموزش براي همه
را تنظيم كرده و مسئوليتهاي شهرها و ايالات را تعريف كرده است. اصلاحيه
قانوني شمارة 14 وجوه ملي را براي بهبود آموزش ابتداي و همچنين براي ارتقاء ارزش
شغل تدريس ( Funded)مقرر كرده است. بههمين منظور كل سيستم مالي آموزش ابتدايي را
سازماندهي مجدد كرده و منابع بيشتري را براي آموزش و تخصيص داده است. بهعبارت
ديگر برنامه آموزش ملي، اهداف دقيقي براي دستيابي در ده سال آينده را بيان
ميكند. اين برنامه كه نتيجه تعهدات تقبل شده وزارت آموزش و دبير خانههاي آموزش
شهرها و ايالات بود بهطور گستردهاي در جوامع شهري مورد بحث و بررسي
قرار گرفت. بنابر اين بهاين نسخه تجديد نظر شدة برنامه ده سالة قبل بودو در حال
حاضر مرجع اصلي براي طرح آموزش براي همه در دهة آينده مقرر شد. بهعلاوه در
اين هدفگذاري برنامه آموزش ملي اولويتهاي سياست آموزشي كشور را معين كرد. قبل از
اينكه اين برنامه در دسترس باشد اهداف آموزش براي همه در آموزش دهه ساله براي كل
برنامه عمومي بودند. و كمك كرد تا دسترسي زودتر به كودكستان و آموزش ابتدايي افزايش
يابد. متدهاي تدريس جديد و ارزش قائل شدن برايشغل تدريس در تعهدات جديد كنفرانس دهي
را معرفي كرد و بهعنوان يك نتيجه از كنفرانسهاي گروهي نهم آموزش براي همه ريشه
كني بيسوادي بهعنوان يك هدف كمي مشخص شد.بر اين اساس تعداد بيسوادان تا سال 200
بايد تا 50 در صد كاهش يابد. رهنمودهاي بكار گرفته شده در عمان.اسلام آباد اكنون
در سياست آموزش دولتي برزيل در نظر گرفته شده است. مخصوصاً آنهايي كه در ارتباط با
ارتقاء موقعيت، حقوق و انگيزش معلمان بود. بهعبارت ديگر، توصيههاي ارائه شده در
پنجمين كنفرانس بين المللي آموزش بزرگسالان ( هامبورگ 1997 ) يك توجه
اساسي در برنامه آموزش ملي بوجود آورد. از همه اهداف تعيين شده در كنفرانس نهم
آموزش براي همه بهجز آنهايي كه مرتبط با آموزش زنان و دختران بودند بقيه توسط
دولت برزيل اتخاذ نشده است. نرخهاي آموزشي، نرخهاي موفقيت و متوسط تعداد سالهاي
مدرسه در جامعه زنان بيشتر از جامعه مردان هستند.اگر اين روند ادامه يابد
بايد ملاحظات جنسيتي برعكس شوند.برنامة جديد آموزش ملي، اولويتهاي آموزشي در نظم
خاصي را در نظر گرفته است اولين اولويت اطمينان از دسترسي بچههاي گروهاي سني 14
ـ7سال به مدارس و باقي ماندن آنها در مدارس ما باشد.
●تلاش براي اين كه مطمئن شوند كه همه بچهها ، هشت كلاس آموزش ابتدايي را
بهپايان رساندند و بهمنظور اينكه براي آنها فراهم شود حداقل آموزش براي بهدست
آوردن حقوق شهروندي و تعهدات آنها. لذت بردن از فرهنگ بومي جامعة مدرن و
برآورده كردن نيازهاي شغلي.
●تنظيم فرايندهاي آموزشي با نيازهاي جامعة دانش آموزان
●ارتقاء دورههاي آموزشي مستمر و پاية معلمين بر طبق تقاضاي تدريس.
دومين اولويت تمايل براي پرداختن به ديون اجتماعي و اطمينان بخشيدن به آموزش
ابتدايي به همة افرادي كه امكان دسترسي به آموزش را در سن مقتضي نداشتهاند و يا
نتوانستهاند آنرا به دليل يا دلايلي به اتمام برسانند. اين هدف مشاركت
ميدهد و توسعه ميدهد شرايط قانوني را كه بيسوادي را ريشه كن
ميكند.
دراين زمينه،سواد آموزي مورد توجه قرارميگيرد درمعني وسيع كلمه يعني
اين كه مهارت دراستفاده ازابزارهاي اساسي، فرهنگيهاي محلي و بومي ودانش ابتدايي
عمليات رياضي، تكامل تاريخي جامعة بشري، جهان فيزيكي و سناريوهاي سياسي قانون
اساسي جامعه برزيل. اين هم چنين شامل شكل گيري پاسخگويي و مسئوليت پذيري شهروندان و
آگاهي از حقوقشان ميباشد. اين اولويت با موضوع آموزش بزرگسالان و جوانان
مرتبط است كه توجهي خاص را در مورد برنامة آموزش ملي ارائه مينمايد.سومين
اولويت افزايش دسترسي به آموزش در سطوح آموزشي قبل و بعد ازآموزش نوعاً آموزش
كودكستان.دبيرستان و آموزش درسطوح بالاتر ميباشد.
در دسترس عموم قرار دادن اين سطوح آموزشي گفته شده در بالا، به عنوان يك برنامه
عيني نيست و ميتوان در طي 10 سال به آن رسيد. اما با اين حال اين برنامه
متفكرانه هدفش توسعة آموزش اجباري براي تحت پوشش قرار دادن بچههاي 6 ساله (يعني
پيش از دبستان يا در مدارس ابتدايي) و توسعة تدريجي دسترسي به آموزش دبيرستانها
براي همه نوجواناني كه سطوح آموزشي قبل را به اتمام رسانده باشند. براي سطوح باقي
مانده، اهداف واقعي در نظر گرفته شد. براي توسعة دسترسي به آموزش از طريق تعريف يك
گروه سني براي تحت پوشش قرار دادن آنها.زيرا اين بهعنوان يك ابزار غير قابل
انكار، براي مديريت سيستم آموزشي، توسعه بهبود توليد اطلاعات و سيستم ارزيابي در
همة سطوح و در همة برنامهها هم اكنون بهعنوان يك اولويت در نظر گرفته شده
است. اين تلاشها كه طي5سال گذشته افزايش يافته است،كشور قادر ساخت تا بهطور قابل
ملاحظهاي در اين زمينه پيشرفت نمايد.اين اولويتها كه براي سطوح مختلف
آموزشي تدوين شدهاند بهاهدافي كه نه تنها اهداف قابل دسترسي را بلكه هم چنين
شرايط لازم براي رسيدن به آنها را نيز در نظر گرفته اند. شكسته شدهاند.
بهعلاوه اهداف مرتبط با سطوح مختلف تدريس و بايد اهداف تعريف شوند براي سيستم
بهعنوان يك كل يا براي نيازهاي خاص بخشهاي مختلف جامعه از قبيل آموزش معلمان كه
اساسي است براي اطمينان از كيفيت تدريس درتمام سطوح بهتوسعه واستفادة كامل از
تكنولوژيهاي آموزشي جديد براي رسيدن به نيازهاي كلاسهاي عمومي (درجايي كه معلم
واقعاً حضوردارد ) از طريق ارائه منابع آموزشي اثر بخش و براي مردمي شدن دسترسي
به آموزش رسمي و غير رسمي از طريق مكانيزهاي آموزش از راه دور، آموزش بومي و
آموزشهاي خاص. اين امرقادر ميسازد دانش آموزاني را كه درسيستم در حاشيه
قرار داشتند را تا به فرآيندهاي آموزشي دسترسي پيدا كنند. اين برنامه هم چنين
شامل اهدافي براي مديريت و سرمايه گذاري در مورد اين سيستم است كه بهعنوان يك
ابزار غير قابل انكار براي اين منظور در نظر گرفته ميشود. براي شكل دادن
به اين اقدامات چار چوبي براي رسيدن به نيازهاي اساسي آموزش ايجاد شده است
اهداف ايجاد شده براي 10سال آينده در زير ارائه شده است.
اهداف كمي
. حصول اطمينان از دسترسي کليه کودکان 14 ـ 7 ساله به آموزش ابتدايي
. افزايش تعداد دانش آموزاني كه حداقل 70 در صد از 8 كلاس آموزش ابتدايي را
گذارنده اند.
. اصلاح جريان مدارس تا آنجايي كه ميانگين زمان تكميل آموزش ابتدايي در 9 سال
كاهش يابد
. افزايش دورهاي آموزش ابتدايي اجباري براي آموزش تا 9 سال براي کليه کودکان
رده سني 6 سال
. توسعة مهدهاي كودك حداقل 5 درصد در يكسال تا آنجايي كه حداقل کليه کودکان0-3
ساله در پايان اين دهه تحت پوشش قرار دهد.
. افزايش نرخ ثبت نام در دبيرستانها تا انجايي كه حداقل 80درصد از دانش
اموزاني كه دوران ابتدايي را تمام ميكنند را تحت پوشش قرار دهند.
. مورد سنجش قرار دادن براي اطمينان از اين که دانش آموزان مدارس ابتدايي حداقل
20ساعت در هفته در كلاس درس حضور داشته باشند.
. عمومي سازي آموزش دو زبان در چهار كلاس مقدمات آموزش ابتدايي برا ي جمعيتهاي
محلي
. فراهم سازي امکان دسترسي دانش آموزان با نيازهاي ويژه براي ورود به مراکز
آموزش پيش دبستاني و آموزش ابتدايي طي يك مدت 10 ساله.
|