امروزه زنان پاكستان در تركيب جمعيتي كشورشان چه از جهت كميت و چه از نقطه نظر كيفيت،
جايگاه خاصي را كسب نموده و بيش از گذشته در فعاليت هاي مختف اجتماعي و بخصوص در بخش
هاي سياسي به چشم مي آيند. هرچند كه هنوز براي رسيدن به آزادي كامل اجتماعي فاصله فراواني
دارند، اما در مسائل سياسي تمامي زنان از حقوق مساوي در دادن رأي با مردان برخوردارند.در
انتخابات عمومي سال1970،60 درصد از زنان داوطب به پاي صندوق هاي رأي رفتند.در قانون
اساسي جديد مصوب سال1973تعداد10كرسي در مجلس براي دوره2ساله به زنان اختصاص يافت.در
مجالس ايالتي نيز شماري از كرسيها براي زنان در نظر گرفته شده اند. زنان از حقوق سياسي
بسياري برخوردار مي باشند.
در برخي از انتخابات زنان بيشتر از مردان رأي داده اند. شماري از زنان به صورت شخصيت
هاي مهم سياسي جلوه گر شده اند. (رانه لياقت علي خان) از رهبران جنبش هاي زنان در مقام
فرماندار استان سند، به عنوان اولين استاندار زن خدمت كرده است.(بيگم انور احمد) نيز
عهده دار رياست كميسيون پايگاه اجتماعي زنان سازمان ملل بوده است. (فاطمه جناح) نيز
خواهر بنيانگذار پاكستان بود كه در سال 1967درگذشت.(خانم جناح)رئيس رفاه حال آوارگان
و آموزش پزشكي زنان،كار عميق و ارزشمند برادر خود در قبال خلق پاكستان را ادامه داد.
شهروندان پاكستاني از خانم جناح تحت عنوان (مادر ملت) ياد مي نمايند.
رشد جمعيت
جمعيت پاكستان طي سال 1977، به 75ميليون نفر و طي سال1995، به 128 ميليون نفر بالغ
مي گرديد و اين درحاليست که اين ميزان طي سال2002، به800/124/153ميليون نفر(نهمين كشور
پرجمعيت جهان) بالغ مي گردد.به طور کلي مي توان گفت که درسال ميزان 3درصد به جمعيت
كشورافزوده ميگردد.طبق آمارسال 1994،25/82 ميليون نفرمعادل5/68درصد از جمعيت کشور در
روستاها و2/39 ميليون نفر معادل5/31درصد در شهرها به سرمي برند.در حال حاضر پرجمعيت
ترين شهر پاكستان،شهر بندري كراچي با جمعيتي بالغ بر10ميليون نفر است كه از پرجمعيت
ترين شهرهاي جهان به شمار مي رود.
مهاجرت
صرفنظر از مسلمانان پاكستان قريب10ميليون از مسلمانان هند نيز در بدو تأسيس پاكستان
به اين سرزمين پناهنده شدند که اين مساله براي كشور جواني چون پاكستان مشكل بزرگ و
طاقت فرسا به شمار مي آمد. مهاجرين تازه وارد كه چون سيل به پاكستان سرازير شده بودند،
ازمسكن و کليه تسهيلات زندگي محروم بودند.تقسيم بنگال با وجود مشكلات فراوان صورت گرفت.
در پنجاب عدة زيادي از طايفه سيك ها زندگي مي كردند كه حاضر به رها كردن دارايي خود
نبودند، لذا ميان آنان و مسلمانان اختلافات شديدي بروز نمود.تا پايان سال 1948، قريب
7/6ميليون نفر مسلمان وارد پاكستان شده و 6/5ميليون هندو از آن خارج شدند.بدين ترتيب،
بيش از1ميليون نفر به جمعيت پاكستان افزوده شد.گفتنيست كه اكثريت اين جمعيت،كشاورزبودند.با
وقوع كودتاي ماركسيستي در افغانستان وحمله شوروي سابق به اين كشور در اواخر سال 1979،سيل
مهاجرين افغاني به كشورپاكستان روان شد.در اين ميان پاكستان با پذيرش بيش از5/2 ميليون
مهاجر افغان كه بيشتر سني مذهب بودند، سهم زيادي از مهاجرين را پذيرا شد.مهاجرت كارگران
پاكستاني به کشور خود به بروز سري مسائل و مشكلات موثر بر ساختار خانواده ها و در مقياس
بزرگتر بر روي نهادهاي اجتماعي منتهي گرديد.يكي ازاين مسايل تبديل شكل سنتي اداره خانواده
ها از پدر سالاري به مادر سالاري است.اين پديده جديد ، اغلب در جوامع روستايي ايالت
پنجاب پاكستان مشهودتر بوده است. اين پديده درخصوص افرادي كه به اروپا و آمريكا سفر
كرده اند مصداق نمي يابد، چراکه افراد متمول از امکان همراهي يا ملاقات با خانواده
هاي خود برخوردار مي باشند. اين در حاليست که هزينه سنگين زندگي در خاورميانه كارگران
فقير را وادرا مي كند تا به تنهايي در اين كشورها بكار مشغول شوند و سالي يك بار يا
برخي هر2سال يك بار براي ديدن خانواد هاي خود به زادگاه خود بازگردند. مهاجرت از روستاهاي
پاكستان به شهرها و جوامع بزرگتر نيز به گونه اي دائمي و يا فصلي افزايش يافته است.دراين
صورت نيز زنان و کودکان به دلايل اجتماعي در روستاها باقي مانده و پيرمردان نيز به
نگهداري از خانواده ها مبادرت مي نمايند.با نبود پدر در بيشتر روزهاي سال دهكده ها
با نوعي (غيبت پدري)مشخص و متمايز ميگردند.ازاين روي، بخش بزرگي از دهكده به مادر به
عنوان چهره اصلي خانواده تکيه دارند چراکه فرزندان بسختي مي توانند پدري راكه نمي بينند
به عنوان چهره اصلي و يا تكيه گاه خانوادگي خود تلقي كنند.قدرت مادر در خانواده ها
بقدري افزايش يافته است كه در برخي ازمواقع پدر خود را عاجز از اعمال كنترل گذشته خود
مي بيند.طبق بررسي به عمل آمده طي سال 1980،زنان خانه داري كه شوهرانشان به خاورميانه
رفته و در آنجا بكار مشغولند،كارهايي را به عهده گرفته اند كه درحال عادي حاضر به انجام
آن نبوده اند.در مجموع ميتوان اظهار داشت كه پيشرفت سريع پاكستان به سوي غرب گرايي
و وابستگي شديد سياسي، اقتصادي و نظامي به جهان سرمايه داري،به جايگزيني هرچه بيشتر
ماديات به عوض معنويات در روابط اجتماعي علي الخصوص در روابط خانواده ها منجر گرديده
است.
زبان
مشتركات زباني ديرينه اي ميان کشورهاي ايران و پاكستان وجود دارد، چراکه از آغاز
قرن پنجم تا قرن سيزدهم در شبه قاره هند(كه اين سرزمين تاسال1947جزئي از آن به
شمار مي آمد)،زبان فارسي به عنوان زبان رسمي قلمدادگرديده وكتب زيادي به زبان فارسي
نگارش يافت.ازديگر سوي،دپارتمان زبان فارسي دانشگاه پنجاب طي سال1870، به منظور
تدريس زبان فارسي تا سطح كارشناسي ارشد تأسيس گرديد.زبان رسمي شبه قاره هند بين
سالهاي 1857- 1000فارسي بوده است . با ورود انگليسي ها به منطقه زبان انگليسي به
تدريج جايگزين زبان فارسي شده و در بخش هاي اداري و مراكز و مقاطع آموزشي رايج
گرديد. پس از استقلال اين كشور، طبق قانون اساسي، زبان رسمي و ملي کشور، زبان
اردو اعلام گرديد.ليكن تاكنون اين زبان در برخي از مقاطع آموزشي و اداري همچنان
جايگزين زبان انگليسي نگرديده است. زبان آموزشي در مقاطع ابتدايي و متوسطه زبان
اردو و زبان علمي و دانشگاهي انگليسي است. زبان اردو تركيبي از زبانهاي فارسي حدود
50 درصد عربي، تركي، انگليسي وسانسكريت است.در حال حاضر32 زبان و لهجه وگويش در
كشور پاكستان رايج مي باشد كه از جمله مهمترين آنها مي توان به زبان بلوچي، پنجابي،
سندي، سرابپيگي و پشتو اشاره نمود.