| |
| |
| |
| |
| |
| |
| |
| |
Weeks in Ancient Persia (Iran) Week and weekdays have important application in calendar systems both solar and lunar. Even though world’s different calendars vary in many calculation details and other features, the method of reckoning based on seven-day week is the same in all of them. We know that number of days in a month or in a year is different in each calendar, even in the same calendar months different number of days, and we also know that during the history there have been reforms to change this. Number of days that are added in a leap year might also vary (1 day, 1 month, etc. ). >>> Weekdays at ancient Persia (Iran) Week and seven weekdays has a lot of usage at solar calendars although different calendars have different details but in all of them week with seven days are the same we know days of month and year differs at different calendars and during history they had changed and also Leap years have more days. Another important thing about week is that they never change at any calendar in other words weekly counting is the most accurate counting system this special characteristic has very important role on synchronizing different calendars. The only difference that they have is holiday (Friday to Monday) at different religions. >>> The oldest calendar that has found in Persia (Iran) In Old Persian (Iranian) epigones there are six yearly celebrations that are called “Gâhanbâr celebrations”. Name and time of these celebrations has been recorded differently that shows their long history. These celebrations they start at summer. In order are these: “Midyu- shem” that means middle of summer. “Patyah- shahim” means end of summer. “Ayâthrema” coldness starting, middle of fall. “Mid- yârem” means middle of year, end of fall (year starts in summer). “Hamaspat- madam” that means equality between day and night or equality between coldness and warmness, end of winter, spring equinox. “Midyu- zarem” means middle of green season or . . . >>>
|
گاهشماری و تقویم نرمافزار تبدیل تقویمه گاهشماری ایرانی، قمری، میلادی، روز ژولی و عبرانی امروز ویرایش نخست نرمافزار تبدیل تقویمها تمام شد و اکنون آمادهٔ استفاده است. این نرمافزار بر اساس الگوریتم و برنامهنویسیهای آقایان جان واکر و مارک جیسون دومینوس تهیه شده و بخاطر بهرهگیری از نظام کبیسهگیری مبتنی بر دورههای 2820 ساله، یکی از دقیقترین برنامههای موجود برای تبدیل تقویمها به یکدیگر است. کارایی و کاربرد اصلی این برنامه برای تبدیل دادههای تاریخی روزگاران گذشته و رویدادهای تاریخدار در متون کهن است. با این نرمافزار میتوان بصورت آنلاین هر دادهٔ تاریخی با یکی از تقویمهای هجری خورشیدی، هجری قمری، میلادی گریگوری، میلادی ژولی، روز ژولی و یا عبرانی (تقویم رسمی هخامنشی) را همراه با روز هفتهٔ آن به تقویمهای دیگر تبدیل کرد. >>> الگوریتم گاهشماری ایرانی برای نرمافزارهای مبدل تقویمه مناسبترین و کاراترین الگوریتم برای نظام کبیسهگیری و نیز تبدیل گاهشماری ایرانی با دقت روز ، ماه و سال، الگوریتمی است که متکی به 683 روز افزوده برای 683 سال کبیسه با قواعد خاص توزیعی خود در یک دوره 2820 ساله باشد. در این صورت، طول متوسط سال تعریفشده یا طول سال تقویمی ایرانی برابر است با 242199/365 روز یا 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه. دامنه خطای عملی در مقایسه با تعریفهای بنیادین این نظام برابر است با 00000041844/0 روز برابر با 036/0 ثانیه در سال و یا یک ثانیه در هر 28 سال و 102 ثانیه در هر دوره 2820 ساله. (این دقت در گاهشماری میلادی گریگوری 43/4 ثانیه و در گاهشماری میلادی ژولی 675 ثانیه در سال است). >>> زمان زرتشت بر پایه گزارشهای ایرانی دامنه امکان استنباطهای دیگر از زمانهای داده شده برای زندگی زرتشت، 1+ سال و 49ــ سال است. یعنی میتوان با روشهای استنباطی دیگر (مثلاً با بکارگیری مبدأ گاهشماری سلوکی بجای سال غلبه اسکندر) در تطبیق زمانهای داده شده، حداکثر تا یک سال به همه زمانهای داده شده افزود و تا 49 سال از زمان زایش و پیامآوری و درگذشت او، و یا 19 سال از زمان دینپذیری گشتاسپ کاست. در مجموع میتوان نزدیکترین زمان حیات زرتشت را تا 535 پیش از میلاد و دورترین زمان حیات او را تا 662 پیش از میلاد به عقب برد. >>>
تاریخهای روزشمار ده رویداد از زمان کورش بزرگ امروزه از تاریخ تقویمی رویدادهای بسیاری از زمان کورش هخامنشی آگاهی در دست است؛ آگاهیهایی که حداکثر دقت آنها به یک ماه میرسد. اما اطلاع از زمان دقیق رویدادهای عصر کورش، تنها به ده واقعه محدود میشود که در آنها به ثبت سال، ماه و روز پرداخته شده است. به موجب یک سالنامه بابلی به نام «رویدادنامه نبونید- کورش» که به دست رویدادنامهنگاران بابلی نگاشته شده، از تاریخ دقیق ده رویداد مرتبط با کورش آگاهی داریم. در اینجا کوشش این نگارنده بر این است که بتواند برابری تاریخهای تقویمی ثبتشده در این سند را که بر اساس گاهشماری بابلی است، با گاهشماریهای ایرانی و میلادی بسنجد. >>> چکیدهای در باره گاهشماری جلالی که به نامهای «ملکشاهی»، «سلطانی» و «محدث» نیز نامیده میشود، یک نظام گاهشماری خورشیدیِ اعتدالی است که در زمان سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی (485 تا 465 هجری قمری) آغاز به تنظیم شده و نامهای گوناگون آن نیز از نام و لقبهای ملکشاه برگرفته شده است. ساختار بنیادین این گاهشماری بر مبنای سنتهای دیرین گاهشماریهای ایرانی و با تأکید خاص بر انطباق نوروز یا روز نخست سال با نقطه اعتدال بهاری بوده است. گاهشماری جلالی را میتوان نتیجه و محصول نهایی کوششهای بسیار دیرینه و پرسابقه ایرانیان برای دستیابی به تقویمی اعتدالی که حداکثر دقت و انطباق با تقویم طبیعی را داشته باشد، دانست. این گاهشماری، شکل نهایی و اصلاح شده گاهشماریهای «معتضدی»، «فارسیه»، «خراجی» و دیگر سامانههایی است که در سدههای سوم تا پنجم هجری برای تثبیت نوروز در اعتدال بهاری به کار میرفتهاند و فاقد دقت کافی، و یا بدون قابلیت محاسباتی نظری برای سالهای پیشین و پسین بودهاند. در آن زمان (یعنی در اواخر سده پنجم) تقویم یزدگردی نیز به دلیل فقدان کبیسهگیریهای یک ماه در هر صد و بیست سال، عملاً از قاعده محاسباتی خود خارج شده؛ در حالیکه در نظام اصلی خود نیز بدون دقت کافی بوده و تا یک ماه با تقویم طبیعی دچار اختلاف میشده است. گاهشماری فعلی ایران نیز ادامه همان گاهشماری جلالی است و تاکنون دقیقتر از آن در جهان به وجود نیامده است. >>>
در باره تقویم نوساخته موسوم به سالنمای دینی زرتشتیان پس از انتشار گفتار این نگارنده با عنوان «تقویم ایرانی، قربانی دستکاریهای دلخواهانه» در خبرگزاری میراث فرهنگی، برخی از خوانندگان که این موضوع برایشان تازگی داشت؛ خواستار توضیحی روشنتر و سادهتر در باره «سالنمای دینی زرتشتیان» شدند که در اینجا به بیان آن میپردازم. >>>
در سنت تقویمنگاری باستان که شیوهها، تعریفها و مفاهیم آن تا اندازه زیادی تاکنون زنده ماندهاند؛ طول یک سال خورشیدی با تعریفهای خاصی به اجزای کوچکتری تقسیم میشود. این تقسیمبندی بجز چند استثنا (همانند تقویم «مایا» و «آزتک» در آمریکای لاتین باستان) در میان همه مردمان جهان متداول بوده و هنوز هم هست. >>> روزهای هفته در ايران باستانكاربرد هفته و روزهای هفتگانه آن اهمیت فراوانی در نظامهای گاهشماری (خورشیدی یا مهی) دارد. با اینكه گاهشماریهای گوناگون جهان در بسیاری از جزئیات محاسباتی و دیگر ویژگیها با یكدیگر متفاوت هستند؛ اما شیوه روزشماری بر مبنای هفت روز هفته در همه آنها یكسان است. میدانیم كه شمار روزهای ماه و سال در گاهشماریهای گوناگون و حتی در هر گاهشماری خاص، با یكدیگر یكسان نیستند و گاه در طول تاریخ و برای اصلاح آن، تغییراتی در شمار آنها داده شده است. >>>
پیشینه ساعت و زمان سنجی شبانروز ماهیت "زمان" یكی بزرگترین رازها و پرسشهای مردمان باستان بوده است. پرسشی كه هنوز هم پاسخی برای آن یافت نشده است. علیرغم دستاوردهای علمی بشر در سدههای گذشته، هیچگونه پیشرفتی در زمینه درك مفهوم زمان و تعریفی از آن به دست نیامده است. در متن كهن "روایات داراب هرمزد" آمده است: "زمان را آغاز پدید نیست، پایان پدید نیست، بن پدید نیست، پهنا پدید نیست، همیشه بوده است و همیشه باشد." از سوی دیگر "استیفان هاوكینگ" یكی از بزرگترین دانشمندان كیهانشناس در دوران معاصر می گوید: "از زمان هیچ ندانستم، از كجا آمده، به كجا میرود، چه هنگام آمده و چگونه میرود." میبینید كه شباهت شگفت این دو سخن، كه یكی بازگوكننده اندیشه ایرانیان كهن و دیگری دستاورد دانش امروزی است، نشانگر پیچیدگی و نادسترس بودن درك مفهوم زمان است. >>> گاهشماری گاهنباریكهنترين نظام گاهشماری شناختهشده در ايران به گمان این نگارنده، جشنهای گاهَـنْـباری (پارههای سال/ موسمهای سالیانه)، ادامه و بازماندهای از نوعی تقویم كهن در ایرانباستان است كه طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلكه به چهار فصل و چهار نیمفصل تقسیم میكردهاند و هر یك از این بازههای زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است. سال گاهنباری از هنگام انقلاب تابستانی یا نخستین روز تابستان (بلندترین روز سال) آغاز میشده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی سه پایان فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی میرسیده است. >>>
و اهمیت آن در آیینهاا و سالشماریهای ایرانی مردادماه، پنجمین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانی با مبدأ اعتدال بهاری است که نام آن همراه و مترادف با نام برجی آن یعنی شیر (اسد) آمده است. از نام فارسی باستان هخامنشی این ماه اطلاعی در دست نیست اما در نسخههای عیلامی کتیبههای هخامنشی، آوای تقریبی «ثورنَـه وَخشی» بکار رفته است که البته برخی پژوهشگران آنرا «درن باجی» آوانویسی میکنند که تاکنون بطور قطعی معناگذاری نشده است. >>>
یكی از كوششهای همیشگی ایرانیان باستان، تنظیم تقویمی بوده است كه با تقویم طبیعی و دوره رویدادهای كیهانی، حداكثر انطباق را داشته باشد. این كوشش منجر به ایجاد و بهرهبرداری از تقویمها و نظامهای گاهشماری بسیار متعدد و متنوعی شده بود كه در نهایت با ایجاد و تنظیم تقویم اعتدالی «شهریاری ایرانی» به حداكثر دقت ممكن برای تطبیق تقویم قراردادی با تقویم طبیعی دست یافته شد و امروزه نیز این تقویم همچنان دقیقترین تقویم تاریخ بشر شناخته میشود. >>>
در سراسر ورارودان (ماوراءالنهر/ خراسان بزرگ) یا سرزمینهای آسیای میانه، یعنی در جمهوریهای فعلی تاجیكستان، ازبكستان، تركمنستان، قزاقستان و قرقیزستان؛ و نیز در بخشهایی از افغانستان (آریانای باستان) و در میان همه اقوام، چه تاجیك و چه ازبك یا تركمن، آیینی كهن و سنتی دیرینه وجود دارد كه با نامهای گوناگونی و از جمله با نام «پیغمبر آشی» شناخته میشود. >>>
نقدی بر مقاله دکتر شاپور شهبازی بیست و هشت اشتباه تقویمی در تعیین زادروز فردوسی مؤلف مقاله در نوشته نُه صفحهای خود كه نزدیك دو صفحه آن به موضوع روزِ زایش فردوسی اختصاص دارد، كوشیده است تا زادروز فردوسی را «بطور قاطع» در روز جمعه سوم دیماه سال 308 یزدگردی برابر با روز جمعه سوم ژانویه سال 940 میلادی تثبیت كند. از آنجا كه این مقاله با روش تحقیقی نادرست، محاسبههای اشتباه، سكوت در برابر نكتههای لازم به توضیح، و حتی با تصرف در متن شاهنامه به نگارش در آمده است؛ نقد و تحلیلی در باره آن به منظور جلوگیری از بهمریختگی بیشتر واقعیتهای شاهنامه و زندگی فردوسی، لازم به نظر میآید. >>>
|
|