New Page 1
جمعيت
طبق آمار سال2002، جمعيت کشور بحرين بر 730,000نفر (صدوچهارمين كشور جهان) بالغ
گرديده و تراكم جمعيت 443 نفر در كيلومتر مربع ميباشد. 78% مردم كشور ساكن شهرها
بوده و پرجمعيت ترين شهر آن (منامه) با حدود149,000نفر جمعيت8/38 درصد جمعيت كشور
را تشكيل ميدهد. ازجمله ديگر شهرهاي پرجمعيت بحرين ميتوان از شهرهاي محرق، ستره و
عوالي نام برد. از لحاظ توزيع سني 3/44% جمعيت را افراد كمتر از 14سال، 1/51% را
افراد 15تا 59 سال و 6/4% جمعيت را نيز افراد بالاتر از 60 سال تشكيل داده است.نرخ
تولد 46 درهزار و ميزان مرگ و مير9 در هزار و رشد جمعيت 7/3% است.نرخ مرگ و مير
كودكان نيز 23 نفر در هر هزار نوزاد مي باشد.88% مردم بحرين از نژاد عرب، 4% ايراني
و 5% هندي و پاكستاني هستند. اكثريت مردم آن مسلمان هستند كه نيمي ازآنها شيعي و
نيمي ديگرسني مي باشند.
تركيب جمعيتي
بحرين به خاطر موقعيت استراتژيكي عالي خود در خليج فارس و بدليل بهارهاي زيبايي
كه دارد همواره مركز توجه جهانگردان و بازرگانان بوده است. يونانيان، پرتغاليان،
انگليسي ها و...از جمله مهمترين مهاجران و مسافران اين كشور محسوب مي شوند.سالهاي
سال مردم اجساد مردگان خود را در اين جزيره دفن مي كردند. پيشينه بعضي از اين قبور
حدود 300 سال مي باشد. در سال 1521پرتغالي ها بحرين را اشغال كردند و تا سال 1602
از آن بعنوان پايگاهي براي سفرهايشان به هندوستان استفاده مي كردند. بعد از
پرتغاليها كنترل اين جزيره به دست ملل مختلفي افتاد كه از جمله آن مي توان به اعراب
و گروههاي فارسي اشاره كرد. ولي سرانجام در سال 1783 اعراب موفق به اشغال كامل آن
شدند. امروزه هنوز ايران ادعاهايي بر سر بحرين دارد. حدود يك چهارم جمعيت بحرين را
گروههاي خارجي شامل آريايي ها، اروپايي ها، آفريقايي ها، و اهالي آمريكاي شمالي و
دو سوم ساكنين بحرين را بحريني هاي اصيل تشكيل مي دهند.هيچ آمار جامع و كامل و در
عين حال دقيق، از جمعيت مجمع الجزاير در دسترس نميباشد و آنچه در اينجا آمده است
حاصل نوشتههاي محققين و نويسندگان مختلفي است كه درباره اين جزيره، در طي سالهاي
گذشته به رشته تحرير درآمده است. تركيب جمعيتي جزاير بحرين را به تفكيك مذهب،
مسلمانان (شيعه و سني)، مسيحيان و ساير اديان، تشكيل دادهاند و ازنظر نژادي جمعيت
بحرين شامل: بحريني (ايراني- عرب)، هندي، پاكستاني،فيليپيني و ديگر اتباع كشورهاي
شرق آسيا،ميشود.بيش از1ثلث جمعيت بحرين ايراني نژاد حقيقي هستند و با اينكه2 ثلث
از مجموع اهالي عرب زبان شدهاند، در اصل ايراني بوده كه به مرور زمان زبان ايشان
تغيير كرده است.
رشد جمعيت
جمعيت مجمعالجزاير بحرين از سال 1320 ه.ش تا پايان سال 1376 ه.ش بطور خلاصه به
اين شرح در منابع فارسي به چشم ميخورد:«جمعيت منامه (مركز جزاير) را در سال 1320
ه. ش چهل هزار و جمعيت جزيره محرق را بيست هزار و جمعيت كل جزاير بحرين را حدود
صدهزار نفر ثبت كردهاند.جمعيت بحرين در سال 1329 ه.ش بالغ بر 109659 نفر بوده است
و در سال 1376 ه.ش حدود 600000 نفر، اعلام شده است.جامعه بحرين طي سالهاي اخير به
يكي از جوانترين جوامع دنيا تبديل شده است. طبق آمار رسمي سال 1981.م.، 9/32 درصد
از جمعيت اين كشور زير 15 سال سن داشتهاند و 9/64 درصد بين سنين 15 تا 65 و 2/2
درصد از 65 سال به بالا بودهاند. رسد جمعيت سالانه 5/3 درصد بوده كه رقمي بالا
ميباشد و تراكم جمعيت 8/517 نفر در هر كيلومتر است كه عمر متوسط در آنجا 68 سال
است. همچنين ميزان مرگ و مير كودكان زير يكسال 8/7 درصد ميباشد.
مهاجرت
مجمعالجزاير بحرين بعلت وضعيت مناسب اقتصادي در طول تاريخ مورد توجه ساكنين
سرزمينهاي اطراف بوده است و همواره مردم چادرنشين صحراهاي بيآب و علف حجاز كه در
قحط و غلا بسر ميبردهاند، بسياري به مهاجرت به اين جزاير نشان دادهاند و هرگاه
كه فرصتي مييافتهاند، خود را به اين جزاير رسانيده و با صلح و دوستي و يا جنگ و
ستيز در آنجا مستقر ميشدهاند. رونق اقتصادي كرانههاي جنوبي خليج فارس جاذبه
نويني براي مهاجرت گروههاي بيشتري به آن ديار شد و تا سالهاي نخستين دهه 1970 .م.
اين موج ادامه يافت ولي رونق اقتصادي ايران در آن دهه، ميزان مهاجرت ايرانيها به
كرانههاي جنوبي خليج فارس را كاهش داد.بيشتر مهاجرين در شهر منامه زندگي ميكنند و
بيشتر جهت يافتن كار به اين كشور آمده و در آنجا ماندهاند. طبق آمار رسمي حدود يك
سوم جمعيت بحرين از افراد غيربومي (خارجيان مقيم) تشكيل شده است كه بيشتر ار
كشورهاي آسيايي بويژه ايران، هند، پاكستان، به اين كشور مهاجرت كردهاند و مهمترين
انگيزه مهاجرت آنان اشتغال بكار است؛ بنابراين ميتوان گفت كه بحرين همانند ديگر
كشورهاي حوزه خليج فارس از استعداد مهاجرتپذيري برخوردار بوده است. درصد مهاجرين
عرب 9/7 درصد و اتباع آسيايي 4/8 درصد و اتباع كشورهاي اروپايي و امريكايي 6/1 درصد
بوده است و طبق سرشماري سال 1981.م.، 63 درصد از جمعيت بحرين بومي و 23 درصد عرب و
آسيايي و 8 درصد ايراني و 6 درصد بقيه از كشورهاي اروپايي و امريكايي بوده است.
زبان و خط
زبان رايج در بحرين عربي، فارسي و انگليسي بوده ولي زبان رسمي و نيز زبان اكثريت
مردم بحرين عربي ميباشد؛ البته زبان انگليسي نيز درسطح وسيعي بكار ميرود و در
مدارس متوسطه به عنوان زبان دوم تدريس ميشود و همچنين زبان رسانهها به طور عمده
انگليسي است.دركليه مكاتبات رسمي كشور از خط عربي استفاده ميشود اما در برخي از
موارد در مكاتبات غيراداري خط لاتين نيز بكار برده ميشود. از زبانهاي متداول ديگر
در كنار زبان عربي، زبان فارسي است كه از نظر اهميت در درجه دوم بشمار ميآيد، و
بعد بترتيب بخاطر وجود مهاجرين، زبانهاي لاتين، اردو و هندي، تكلم ميشود.
اشتغال
برخي از مشكلات اجتماعي دلايل اقتصادي دارند، طبق آمار رسمي ميزان بيكاري در
كشور بحرين كمتر از دو درصد و تقريباً شامل 5000 نفر است ولي آمار غيررسمي نشان
ميدهد كه ميزان بيكاري در بحرين حدود 15 درصد و در ميان جامعه شيعه مساوي با سي
درصد است، يافتن مشاغل براي جوانان بيكار يكي از اولويتهاي اول خواهد بود. معهذا،
در اين رابطه دولت با مشكل ديگري مواجه است زيرا بحرينها در مقايسه با كارگران
خارجي دستمزدهاي بالاتري را انتظار دارند، در حالي كه مهارتهاي كارگران خارجي
بيشتر از مهارتهاي كارگران بحريني با نيازهاي اقتصادي كشور بحرين تناسب دارد.آمار
نشان ميدهد كه در ازاء هزار شغل كه براي بحرينيها ايجاد ميشود، 400 شغل را
خارجيان در اين كشور بدست ميآورند. پاسخ اين مسئله اين است كه بحرينيها جايگزين
خارجيان شوند، ولي انجام سريع اين برنامه مي تواند دو تأثير داشته باسد. تأثير اول
آن اين است كه هزينههاي تجاري بالا رفته و بواسطه بالا رفتن سطح دستمزد مورد
انتظار، ميزان تورم نيز بالا خواهد رفت و تأثير ديگر آن اين است كه به واسطه عدم
انطباق مهارتها ممكن است سطح توليد پايين بيايد.دولت بحرين جهت توسعه صنعت نيز
تلاش خواهد نمود و در اين رابطه اقدامات خود را بر طرح صنعتي كه در «حد» نزديكي
منامه به اجرا در ميآيد،متمركز خواهد كرد. جهت تأمين مخارج اين طرحها قرار است كه
معادل 5 درصد بيش از هزينههاي سال 1996.م. مصرف شود و با اين حال چنين به نظر
ميرسد كه هزينه بيشتري صرف شود.
|