New Page 1
همکاريهاي آموزشي
همکاريهاي بين المللي
از جمله پروژه هاي بين المللي آموزش پيش دبستاني که طي چند سال اخير درسطح فدرال
به مورد اجرا در آمده است، مي توان از موارد ذيل نام برد
- پروژه روسيه- هلند در خصوص گسترش امکانات اجتماعي – رفاهي كودكان روسي
- پروژه روسيه- بلژيك در خصوص بررسي جوانب دنياي كودکان
- پروژه روسيه- هلند درخصوص رشد و نمو اوليه كودك و امکانات آموزش پيش دبستاني
طي سالهاي اخير،مشاركت بين الملل در زمينه آموزش كودكان با توجه به نيازهاي
اختصاصي دو سطح فدرال و منطقه اي بطور موثري توسعه يافته است که از آن جمله مي توان
به اجراي پروژه هاي مشترك با کشور بلژيكو ايجاد مراكز روانشناختي- اجتماعي و پزشكي
ويزه کودکان اشاره نمود.
پروژه الگوي آموزش حرفه اي در اوديتزوف مسكو طي سال 1998
در اين اثنا،دانشمندان و معلمين روسي در تعدادي ازكنفرانسهاي بين الملل درزمينه
آموزش حرفه اي شركت نمودند. در كل ، در سرتاسرروسيه درزمينه آموزش حرفه اي
پايه بيش از80 پروژه بين المللي در37 فدراسيون کشور به مورد اجرا گذارده شد. اين
پروژه ها بطور عمده بر پايه ارتباط مستقيم تاسيسات آموزشي روسي و تاسيسات آموزش
خارجي و سازمانها انجام گرفته است.
پروژه بين المللي«اصلاح آموزش منطقه شمال غرب روسيه» ازسال1996
هدف اصلي پروژه مذکور- ايجاد الگوي منطقه اي و اصلاح آموزش حرفه اي است. از جمله
ديگر اهداف اصلي اجراي چنين پروژه اي مي توان از تقويت بدنه مديريت آموزش ناحيه اي
و توسعه نظام دراز مدت آموزش حرفه اي ياد نمود.
پروژه IBRD تحت عنوان پروژه حمايت از نوساماني سيستم آموزشي
هدف اساسي اجراي پروژه فوق، تجديد نظر در سياست آموزش ملي فدراسيون روسيه است.
پروژه طويل المدت TACIS
که در چارچوب آن پست مراقبت ملي ازآموزش حرفه اي ايجاد و اجرا شده و سازمان بين
الملل حمايت مالي به فرايند اصلاح و توسعه نظام آموزشي روسيه مبادرت نمود. گفتني
است که پروژه فوق خود بر چهار پروژه تخصصي به ارزش 10 ميليون دلار بالغ مي گردد.
پروژهTEMPUS
به ارزش11 ميليون دلار در سال
اصول اصلي قانون اساسي
اصل 1
اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي يك دولت سوسياليستي است كه بيانگر اراده ومنافع
كارگران،دهقانان ، روشنفكران ، و همه اقوام كشور مي باشد.
اصل 2
در شوروي قدرت دولت ناشي از مردم است و از طريق شوراهاي نمايندگان مردم كه بنياد
سياسي شوروي را تشكيل مي دهد اعمال مي شود ، كليه ارگانهاي دولتي تحت نظارت شوراهاي
مزبور قرار دارند.
اصل 3
دولت شوروي بر پايه اصل مركزيت دمكراتيك ، سازمان يافته و عمل مي نمايد ، كليه
ارگانهاي دولت از درجات پايين تا بالا انتخابي بوده و در برابر مردم مسؤوليت دارند
و تصميمات ارگانهاي مافوق براي ارگانهاي پايين تر لازم ا لاجرا است.مركزيت
دموكراتيك ،رهبري مركزي را با ابتكار و فعاليت خلاقه ارگانهاي محلي و با مسؤوليت هر
يك ازارگانهاي حكومتي و مأموران درقبال وظايفي كه به آنها سپرده شده است، مي آميزد.
اصل 4
دولت شوروي و كليه اركان آن بر اساس نظام سوسياليستي وظيفه حفظ و نظم و امنيت،
تأمين منافع جامعه و حقوق و آزادي شهروندان را به عهده دارند سازمانهاي دولتي و
اجتماعي و مسؤولين امور مكلف به رعايت قوانين اساسي و ساير قوانين شوروي مي باشند.
اصل 5
امور مهم دولتي به معرض مباحث عمومي و همه پرسي مردم گذارده خواهد شد.
اصل 6
اصل حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي نيروي رهبري كننده جامعه شوروي و هسته نظام
سياسي آن و كليه سازمانهاي دولتي و عمومي است . حزب كمونيست شوروي براي مردم بوجود
آمده و در خدمت آنان است . اين حزب براساس ماركسيسم – لنينيسم ، سير تحول جامعه و
خط مشي سياست داخلي و خارجي را تعيين مي كند.حزب همچنين كار عظيم سازندگي مردم
شوروي را هدايت كرده و با برنامه منظم و تاوريك كوششهاي مردم را در جهت حصول نيروي
كمونيست رهنمون مي گردد . همه سازمانهاي حزبي در چهارچوب قانون اساسي اتحاد جماهير
شوروي سوسياليستي عمل مي كنند .
اصل 7
اتحاديه هاي كارگري ، اتحاديه سراسري لنينيستي جوانان كمونيست شوروي ، تعاونيها
و ديگر سازمان هاي اجتماعي طبق وظايف مقرر در اساسنامه هاي مربوط در اداره امور
مملكتي و در حل مسائل سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، و فرهنگي شركت مي نمايد .
اصل 8
هيأت كاركنان موسسات در مباحثه و تصميم گيري پيرامون امور دولتي و عمومي ،
برنامه ريزي توليدي و توسعه اجتماعي ، آموزشي و كار يابي ، مديريت بنگاه ها و
سازمانها ، بهبود شرايط كار و معيشت و در ساير اقدامات اجتماعي و فرهنگي مشاركت مي
كند . هيأت كاركنان موسسات رقابت سوسياليستي را گسترش داده ، شيوه هاي مترقي كار و
انضباط توليد بر پايه اصول كمونيستي را ترويج و ترغيب نموده و براي بالا بردن سطح
آگاهي هاي سياسي ، فرهنگي و مهارتهاي حرفه اي تلاش مي نمايد.
اصل 9
اساس نظام سياسي جامعه شوروي بر پايه توسعه دموكراسي سوسياليستي به معناي مشاركت
هر چه بيشتر شهروندان در اداره امور جامعه و دولت ، افزايش فعاليت سازمانهاي
اجتماعي ، تحكيم مباني حقوقي ، عملكردهاي دولتي و اجتماعي آزادي بيشتر براي مردم و
احترام به افكار عمومي استوار است.
اصل 10
نظام اقتصادي شوروي بر اساس اصول مالكيت سوسياليستي پروتكل توليد و درشكل مالكيت
دولتي مالكيت تعاوني و مزارع جمعي مي باشد.موال اتحاديه هاي صنفي و ديگر سازمان هاي
اجتماعي براي انجام وظايف محول در اساسنامه هاي مربوط طبق اصول مالكيت سوسياليستي
را صيانت نموده و براي رشد ان فعاليت مينمايد.هيچكس حق ندارد در جهت منافع شخصي
ومقاصد سودجويانه ازمالكيت سوسياليستي بهره برداري كند.
اصل 11
مالكيت دولتي يعني مالكيت مشترك مردم شوروي ، شكل اصلي مالكيت سوسياليستي است،
زمين ، ذخاير زيرزميني، آب وجنگل منحصراً متعلق به دولت است.وسايل اساسي توليد
درصنايع و ساختمان و كشاورزي، ترابري ارتباطات،بانكها،دارايي ، موسسات عام المنفعه
، شهرداريها ، بيشتر اماكن شهري و داراييهاي ديگري كه براي هدف هاي دولت ضروري است
متعلق به دولت است.
اصل 12
زمينها و اراضي كشاورزي جهت استفاده رايگان در زمان نامحدود در اختيار مزارع
جمعي ( كولخوزها) و سازمانهاي تعاوني و ساير مجتمع هاي مربوط كه در اساسنامه هاي
مقرر عنوان شده قرار داشته و به نام آنان ثبت مي گردد .دولت به توسعه مالكيت
كولخوزي و تعاوني و نزديك ساختن آن به مالكيت دولتي كمك مي كند .كولخوزها و بهره
برداران از زمين موظفند از اراضي مذكور استفاده لازم را به عمل آورده و در افزايش
محصولات آن جديت به عمل آورند .
اصل 13
منشاء مالكيت شخصي شهروندان شوروي، درآمد حاصله ازكار است.مالكيت شخصي ، شامل
وسايل مورد استفاده زندگي روزمره اشيا لازم براي مصارف شخصي و رفاهي ،قطعات كوچك
زمين ، يك خانه مسكوني ، وپس اندازهاي حاصله از كار مي باشد .اموال شخصي شهروندان و
حق وراثت بر آن مورد حمايت دولت است.مي توان استفاده از زمين را به طريقي كه قانون
مقرر مي دارد ، براي دامداري ، مرغداري ، باغداري ، جاليزكاري و سكونت به شهروندان
واگذار نمود .دولت و تعاونيهاي كشاورزي در امر بهره برداري از اين زمينها كمكهاي
لازم را به شهروندان خواهند نمود .موارد مذكور از طرف دولت واگذار شده و مي بايد به
شيوه معقول از آن استفاده شود . اموالي كه در اختيار شهروندان قرار مي گيرد نبايد
موجب درآمدهايي كه حاصل دسترنج آنان نيست ، گردد ، و يا موجب لطمه به منافع جامعه
شود .
اصل 14
منشأ افزايش ثروت عمومي و رفاه مردم در شوروي«كار»بوده واستثمار مردم ممنوع است.
دولت ميزان كار و مصرف را طبق اصول سوسياليسم تعيين خواهد كرد .« از هر كس به
اندازه تواناييش و به هر كس به اندازه نياز »
دولت از آنگونه درآمدهايي كه قابل ماليات گرفتن است ماليات مقرر را تعيين و اخذ
مي نمايد.
اصل 15
هدف توليد در سوسياليسم عبارت است از تأمين نيازمنديهاي روز افزون مادي و معنووي
مردم .
دولت به اتكا تلاش زحمتكشان و كاربرد تكنولوژي و بهبود مديريت نسبت به افزايش
بهره وري كار ، بالا بردن سطح كارايي و بهبود كيفيت كار و رشد اقتصاد ملي اقدام مي
نمايد .
اصل 16
اقتصاد شوروي مجموعه اقتصادي واحدي است كه كليه شاخه هاي توليد اجتماعي بر اساس
برنامه هاي دولتي همراه با استقلال مديران و ابتكار افراد صورت گرفته و از اهرمهاي
اقتصادي مانند مسؤوليت مديران ، سودها، هزينه ها و ديگر انگيزه هاي اقتصادي استفاده
خواهد شد .
اصل 17
كار انفرادي در زمينه صنايع دستي ، كشاورزي ، خدمات كه صرفاً مبتني بر كار و
فعاليت شهروندان و اعضاي خانواده آنان مي باشد و قانوناً مجاز شمرده شده و دولت در
جهت تنظيم سود آوري آن به نفع جامعه تلاش مي كند.
اصل 18
در شوروي با توجه به منافع نسل حاضر و نسل آينده تدابير لازم جهت حفاظت و صيانت
از زمين ، ذخاير زيرزميني ، منابع آب ، كشاورزي ، ثروت حيواني ، سالم نگهداشتن محيط
زيست به كار گرفته مي شود .
اصل 19
مبناي اجتماعي اتحاد جماهير شوروي ، اتحاد خلل ناپذير كارگران ، دهقانان و
روشنفكران است . دولت با اختلاف طبقاتي در جامعه ، مبارزه مي كند و در جهت رشد همه
ملل و اقوام شوروي و نزديك كردن آنان به يكديگر تلاش خواهد كرد .
اصل 20
بر طبق آرمان كمونيستي « رشد آزاد هر فرد شرط رشد آزاد همه است ».
دولت زمينه هاي ايجاد فرصتهاي واقعي بيشتر جهت رشد تواناييها و شخصيت افراد را
فراهم خواهد كرد .
اصل 21
دولت براي بهبود شرايط كار و اصول ايمني آن و از ميان بردن كارهاي سخت بدني از
طريق سازماندهي علمي به مكانيزه كردن امر توليد در همه رشته هاي اقتصادي ملي اهتمام
خواهد ورزيد .
اصل 22
در اتخاد شوروي برنامه تبديل كار كشاورزي به يكي از انواع كار صنعتي و نيز توسعه
موسسات آموزشي ، فرهنگي ، بهداشتي ، بازرگاني ، خدمات عمومي ، امور عام المنفعه به
طور مستمر اجراء مي شود .دولت در جهت بهسازي مناطق روستايي و تحول آنها به شكل
شهركهاي آباد ، به صورت مستمر تلاش مي نمايد .
اصل 23
دولت از طريق افزايش باروري كار ، سطح دستمزد و در آمدهاي واقعي زحمتكشان را
همواره بالا مي برد . به منظور تأمين بيشتر نيازهاي مردم شوروي ، صندوقهاي اجتماعي
مصرف ايجاد مي شود . دولت با شركت وسيع سازمانهاي اجتماعي و هيأتهاي كاركنان و
موسسات ، موجبات رشد و توزيع عادلانه اين قبيل صندوقها را فراهم مي سازد .
اصل24
دراتحاد شوروي سيستمهاي دولتي بهداري ، بازرگاني ، خدمات اجتماعي ، و امور عام
المنفعه دارد و در حال توسعه مي باشد .دولت فعاليتهاي تعاوني اجتماعي را تشويق و به
پيشرفت امر تربيت بدني عمومي و ورزش در سطح وسيع همت مي گمارد .
اصل 25
در شوروي سيستم واحد آموزش عمومي كه دائماً در حال تكامل است وجود دارد . اين
سيستم ، اموزش عمومي و حرفه اي شهروندان را تأمين مي كند و رشد معنوي و جسمي جوانان
را بر اساس تعاليم كمونيستي مد نظر داشته و آنان را براي كار و فعاليتهاي اجتماعي
آماده مي سازد .
اصل 26
پيشرفت منظم علم و تربيت كادرهاي علمي و تشويق به پژوهش هاي علمي در عرصه اقتصاد
ملي و ساير مظاهر زندگي مورد حمايت دولت است .
اصل 27
تربيت اخلاقي جامعه و پرورش ذوق هنري و ارتقاء سطح فرهنگي مردم شوروي و گسترش
حرفه هاي مختلف ، مورد حمايت دولت است .
اصل 28
اتحاد شوروي با استواري سياست لنيني صلح را دنبال مي كند و براي تحكيم امنيت و
همكاري گسترده بين المللي مي كوشد . هدف سياست خارجي شوروي تأمين شرايط مساعد بين
المللي لازم براي اشاعه كمونيزم در شوروي و دفاع از منافع اتحاد شوروي ، تحكيم
مواضع سوسياليسم جهاني ، پشتيباني از مبارزات مردم براي آزادي و ترقي ، پيشگيري از
جنگهاي تجاوزكارانه ، دستيابي به خلع سلاح عمومي و تخلف اصول همزيستي مسالمت آميز
با كشور هايي كه داراي نظام اجتماعي مختلف مي باشند ، خواهد بود . تبليغ جهت جنگ در
شوروي ممنوع است .
اصل 29
روابط شوروي با كشورهاي ديگر اساس رعايت برابري حاكميت ، امتناع متقابل از توسل
به زور يا تهديد توسل به زور ، تغيير ناپذيري مرزها ، احترام به تماميت ارضي كشورها
، حل مسالمت آميز منازعات ، عدم مداخله در امور داخلي يكديگر ، احترام به حقوق بشر
و آزاديهاي اساسي ، احترام به حق مليت ها در امر حاكميت بر سرنوشت خويش ، همكاري
ميان كشورها ، اجراي صحيح و دقيق معاهداتي كه از اصول و موازين حقوق بين المللي و
از قراردادهاي بين المللي منعقده توسط شوروي ناشي مي شود ، استوار است .
اصل 30
شوروي به عنوان واحدي ناگسستني از سيستم جهاني سوسياليزم و جامعه كشورهاي
سوسياليستي محسوب مي گردد . دوستي و همكاري با كشورهاي سوسياليستي بر اساس انتر
ناسيوناليسم سوسياليستي ترويج و ترغيب مي گردد و اين كشور در وحدت اقتصادي و تقسيم
كار بين المللي به طور فعال شركت مي ورزد .
اصل 31
دفاع از ميهن سوسياليستي از مهمترين وظايف دولت و تمامي احاد ملت است ، به منظور
دفاع از دستاوردهاي سوسياليستي ، صلح ، حاكميت و تماميت ارضي كشور ، نيروهاي مسلح
شوروي تشكيل نشده و نظام وظيفه عمومي اجباري برقرار گرديده است . وظيفه نيروهاي
مسلح در قبال مردم عبارت است از دفاع مطمان از كشور و حفظ آمادگي رزمي دائمي براي
دفع سريع هر گونه تجاوز
اصل 32
دولت امنيت و قدرت دفاعي كشور را تأمين مي كند و نيروهاي مسلح كشور را به كليه
وسايل لازم جهت دفاع از كشورها مجهز مي نمايد . وظايف ارگانهاي دولتي ، سازمانهاي
اجتماعي و مسؤولين امور و شهروندان در زمينه تأمين امنيت كشور و تحكيم قدرت دفاعي
آن به وسيله قوانين شوروي سوسياليستي تعيين مي شود .
اصل 33
تابعيت فدرال يكسان در سراسر اتحاد شوروي برقرار است .شهروند يك جمهوري متحده ،
شهروند اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به شمار مي رود . مباني تحصيل و سبك تابعيت
شوروي به موجب قانون تعيين مي شود . اتباع شوروي مقيم خارج از كشور از حمايت دولت
شوروي برخوردارند .
اصل 34
اتباع شوروي بدون تمايز از حيث اصل و نسب ، موقعيت اجتماعي و توانائي مالي ،
تعلق نژادي و ملي ، جنس ، تحصيلات ، زبان ، مذهب ، شغل ، محل سكونت و عوامل ديگر از
حقوق مساوي برخوردار گرديده به طوري كه بتوانند كار را با وظايف مادر در آميزند .
اصل 35
زنان و مردان در شوروي از هر نژاد و مليت از حقوق برابر برخوردارند . تأمين اين
حقوق از طريق سياست رشد همه جانبه و همكاري همه ملل و اقوام ساكن شوروي با يكديگر و
از طريق تقويت روحيه ميهن پرستي و اشاعه انتر ناسيوناليسم سوسياليستي و از طريق
استفاده از زبان مادري و زبان هاي ملل ديگر درشوروي انجام مي گيرد.هرگونه محدوديت
مستقيم و غير مستقيم حقوق ، برتري نژاد و ملي،ستيزه جويي و تحقير يكديگر به موجب
قانون ممنوع و موجب مجازات است .
اصل 36
اتباع شوروي از هر نژاد و مليت حقوق برابر برخوردارند . تأمين اين حقوق از طريق
امكاناتي سياست رشد همه جانبه و همكاري همه ملل و اقوام ساكن شوروي با يكديگر و از
طريق تقويت روحيه پرستي و اشاعه انترناسيوناليسم سوسياليستي و از طريق استفاده از
زبان مادري و زبانهاي ملل ديگر در شوروي انجام مي گيرد . هر گونه محدوديت مستقيم و
غير مستقيم حقوق ، برتري نژاد و ملي ، ستيزه جويي و تحقير يكديگر به موجب قانون
ممنوع و موجب مجازات است .
اصل 37
اتباع خارجي و افراد بدون تابعيت كه در شوروي زندگي مي كنند داراي حقوق و
آزاديهاي مصرح در قانون و از جمله حق مراجعه به دادگاه و ديگر دستگاه هاي دولتي
براي دفاع از حقوق شخصي و دارايي و حقوق خانوادگي خود مي باشند . خارجيان و افراد
بدون تابعيت در شوروي موظفند قانون اساسي و ساير قوانين را محترم شمارند .
اصل 38
شوروي به آن دسته از خارجياني كه به سبب دفاع از منافع زحمتكشان و حمايت از صلح
و مشاركت در جنبشهاي انقلابي و آزاديبخش ملي و فعاليتهاي مترقيانه اجتماعي ، سياسي
، علمي مورد تعقيب قرار مي گيرند حق پناهندگي اعطاء مي كند .
اصل 39
اتباع شوروي از كليه حقوق و آزاديهاي اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي و فردي اعلام
شده و مصرح درقانون اساسي و در ساير قوانين شوروي برخوردار مي باشند .نظام
سوسياليستي گسترش حقوق و آزاديها و بهبود مستمر شرايط زندگي اتباع را با اجراي
برنامه هاي رشد اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي تأمين مي نمايد . استفاده از حقوق و
آزاديها نبايد به منافع جامعه و دولت و حقوق شهروندان ديگر لطمه وارد نمايد .
اصل 40
اتباع شوروي از حق كار با دستمزدي هماهنگ با مقدار و كيفيت كار كه نبايد از
حداقل مقرر شده توسط دولت كمتر باشد برخوردارند.حق انتخاب حرفه ، شغل و كار،مطابق
با ذوق ، استعداد، مهارت حرفه اي و تحصيلات وباتوجه به نيازمنديهاي اجتماعي
موردحمايت قرارميگيرد.اين حق ازطريق سيستم اقتصاد سوسياليستي، رشد مستمر نيروهاي
سواره،آموزش حرفه اي رايگان ،بالا بردن سطح مهارت در كار از طريق آموختن تخصصهاي
تازه و گسترش سيستم راهنمايي حرفه اي تأمين مي گردد .
اصل 41
اتباع شوروي از حق استراحت و فراغت برخوردارند . حق مذكور از طريق كار هفتگي
حداكثر به مدت 41 ساعت براي كارگران ، كارمندان و برقراي ساعت كار كمتر در برخي
مشاغل و حرفها با برخورداري از مرخصي سالانه با حفظ حقوق و تعطيلات هفتگي و امكانات
مساعد براي استراحت در محل زندگي تأمين مي گردد. زمان كار و استراحت كولخوزيها توسط
كولخوزها تنظيم مي شوند.
اصل 42
اتباع شوروي از حق حفاظت از تندرستي برخوردارند . اين حق از طريق كمكهاي پزشكي
رايگان كه توسط موسسات بهداشتي دولتي صورت مي گيرد تأمين مي گردد.گسترش موسسات
درماني و بهداري و توليدات بهداشتي ، پيشگيري بيماريها ، اتخاذ تدابير لازم براي
بهسازي محيط زيست ، توجه به تندرستي اطفال ، منع كار بدون آشنايي با اصول فني و
حرفه اي براي تلاش در جهت كاهش بيماريها و افزايش طول عمر از جمله تدابير لازم براي
اجراء و تحقق اين حق است .
اصل 43
اتباع شوروي از حق تأمين در دوران پيري و در صورت بروز بيماري ، از كار افتادگي
و از دست دادن نان آور خانواده برخوردار مي باشند.اين حق از طريق بيمه اجتماعي
كارگران ،كارمندان،كالخوزيها ، پرداخت مقرري بازنشستگي از سوي دولت يا از سوي
كالخوزها در دوران پيري صورت مي پذيرد . همين معلولين و كهنسالان از كمكهاي سازمان
تأمين اجتماعي برخوردار مي گردند .
اصل 44
اتباع شوروي از حق مسكن برخوردارند.اين حق از طرق گسترش و حفاظت دارايي و دولتي
و اجتماعي در زمينه مسكن و كمك به خانه سازي تعاوني و توزيع عادلانه خانه هاي
مرغوبي كه بابت اجاره آنها مبلغ نازلي از سوي شهروندان پرداخت مي شود وسايرخدمات
عام المنفعه شهري تأمين ميگردد.اتباع شوروي كه از اين كمكها برخوردار مي شوند بايد
از خانه هاي مذكور مراقبت به عمل آورند .
اصل 45
اتباع شوروي از حق آموزش برخوردارند.اين حق از طريق تحصيل درهمه مقاطع تحصيلات
ابتدايي، دبيرستان ، و دانشگاه ها صورت مي گيرد و آموزش فني و حرفه اي و تخصصي
گسترش مي يابد.همچنين پرداخت كمك هزينه تحصيلي دولتي و فراهم اوردن كتب درسي رايگان
براي تمامي محصلين و دانشجويان از جمله وظايف دولت محسوب مي گردد .
اصل 46
اتباع شوروي حق استفاده از دستاوردهاي فرهنگي را دارند ، اين حق با ايجاد سهولت
در دسترسي همگان به فرهنگ ميهني و جهاني كه در مجموعه هاي دولتي گردآوري مي
شود،صورت مي پذيرد و نيز از طريق گسترش موسسات فرهنگي و شبكه تلويزيوني و راديويي و
نشر كتب و مطبوعات و توسعه شبكه كتابخانه ها به صورت رايگان و بسط مبادلات فرهنگي
با كشورهاي خارجي صورت مي گيرد .
اصل 47
اتباع شوروي با هدف بنياد نهادن كمونيسم ، از آزادي كار علمي ،فني و هنري
برخوردارند.اين حق از طريق گسترش پژوهشهاي علمي ، تشويق اختراعات و نوآوريها و
گسترش ادبيات و هنر تآمين ميگردد. انجمن هاي هنرمندان و نويسندگان مورد حمايت مالي
دولت قرار گرفته و از حقوق مولفان و مخترعان توسط دولت پشتيباني مي گردد .
اصل 48
اتباع شوروي در اداره امور دولتي و اجتماعي و نيز در بحث و تدوين قوانين فدرال و
محلي مشاركت مي نمايند. اين حق از طريق انتخاب شدن و انتخاب كردن و مشاركت در
شوراهاي نمايندگان مردم و ديگر ارگانهاي دولتي صورت مي پذيرد .
اصل 49
اتباع شوروي مي تواند با پيشنهادها خود ، در بهبود فعاليتهاي سازمانهاي دولتي و
اجتماعي شركت نموده و از نواقص كار انتقاد نمايند.مسؤولين موظفند به پيشنهادها توجه
نموده و تدابير لازم را اتخاذ نمايند. تعقيب افراد به سبب انتقاد ممنوع و متخلفين
مورد بازخواست قرار مي گيرند.
اصل 50
آزادي بيان،مطبوعات ، اجتماعات ، تظاهرات كه مطابق با منافع مردم و به منظور
تحكيم نظام سوسياليستي در شوروي باشد تضمين مي گردد به منظور تحقق آزاديهاي سياسي
مذكور ، تسهيلات لازم براي مردم در جهت استفاده از ساختمانهاي عمومي . خيابانها ، و
ميادين و نيز استفاده از وسايل ارتباط جمعي فراهم مي گردد .
اصل 51
اتباع شوروي به منظور تحقق بناي كمونيسم ، حق تشكيل سازمانهاي اجتماعي براي
انجام فعاليتهاي سياسي را دارا مي باشند .
اصل52
اتباع شوروي از آزادي عقيده برخوردارند و لذا افراد مي توانند از يك مذهب پيروي
نموده و يا به هيچ يك از مذاهب اعتقاد نداشته باشند.حق انجام مراسم و فرايض مذهبي
تأمين مي گردد.درزمينه معتقدات دراتحاد شوروي ، مذهب از سياست و مدرسه از مذهب جدا
است .
اصل53
خانواده از حمايت دولت برخوردار است و ازدواج با توافق زوجين صورت گرفته و زوجين
در روابط خانوادگي داراي حقوق مساوي هستند.دولت ازطريق توسعه موسسات مخصوص كودكان
جهت پرداخت كمك معاش خصوصاً به خانواده هاي پرجمعيت اقدام مي نمايد .
اصل 54
اتباع شوروي را نمي توان بازداشت نمود مگر به حكم دادگاه يا اجازه دادستان
اصل 55
هيچكس بدون مجوز قانوني حق ورود به خانه شهروندان را ندارد .
اصل 56
زندگي خصوصي شهروندان ، مكاتبات و مكالمت تلفني و مخابرات تلگرافي از مصونيت
برخوردار است . اصل 57
احترام به شخصيت انسان و حمايت از حقوق و آزاديهاي شهروندان شوروي وظيفه همه
دستگاه هاي دولتي و مقامات مسؤول است .اتباع شوروي در قبال تعدي به حيثيت ، حيات و
سلامت ، آزادي شخصي و اموال خويش از حمايت قضايي برخوردارند .
اصل 58
اتباع شوروي حق دارند در صورت تلخف ارگانهاي دولتي عليه آنها شكايت كنند . شكايت
طبق تشريفات وظرف مدت مقرر درقانون بايد مورد رسيدگي قرارگيرد.نقض قوانين توسط
مسؤولين قابلژيكگي دردادگاه است.اتباع شوروي حق جبران خسارت ناشي از اعمال غير
قانوني دستگاه هاي دولتي و مسؤولين را كه در حين انجاو وظيفه هستند ، دارا مي باشند
.
اصل 59
تأمين حقوق و آزاديهاي اتباع شوروي از تكاليفي كه به عهده آنان قرار دارد قابل
تفكيك نيست . مردم موظفند قانون اساسي و ساير قوانين و مقررات جامعه سوسياليستي را
محترم شمرده و شايستگي خود را به عنوان تبعه شوروي نشان دهند .
اصل 60
اتباع شوروي در خصوص كار بايد رعايت انضباط را نموده و همگي در صورت توانايي
مكلف به كار كردن مي باشند ، استنكاف از كار كردن با اصول حاكم بر جامعه سوسياليستي
سازگار نيست .
اصل 61
تبعه شوروي مكلف به حفظ مالكيت سوسياليستي است .وظيفه مردم مبارزه عليه اختلاس و
اسراف و تبذير اموال دولتي و داراييهاي عمومي مي باشد . كساني كه به مالكيت
سوسياليستي تجاوز كنند طبق قانون به مجازات مي رسند.
اصل 62
اتباع شوروي مكلف به حفظ منافع دولت و كمك به تحكيم و اعتبار آن مي باشند.دفاع
از ميهن وظيفه مقدس هر يك از اتباع شوروي است . خيانت به ميهن بزرگترين جرم در قبال
ملت محسوب مي گردد .
اصل 63
خدمت وظيفه عمومي براي اتباع شوروي يك امر پر افتخار است .
اصل 64
اتباع شوروي مكلفند شأن ملي يكديگر را محترم بشمارند و دوستي ميان ملل و اقوام
ساكن كشور كثير المله شوروي را تحكيم بخشند .
اصل 65
اتباع شوروي مكلفند حقوق و منافع قانون يكديگر را محترم شمرده و به حفظ نظم
عمومي كمك كنند .
اصل 66
اتباع شوروي مكلفند فرزندان خود را به خوبي تربيت نموده و آنان را مفيد براي
جامعه بار آورند .
فرزندان مكلفند از پدر و مادر مواظبت نموده و به آنان ياري رسانند .
اصل 67
اتباع شوروي مكلف به حفظ منابع و ثروت هاي طبيعي مي باشند .
اصل 68
اتباع شوروي مكلف به حفظ آثار تاريخي و ديگر آفريده اي فرهنگي و ديني مي باشند .
اصل 69
اتباع شوروي با الهام از اصل انترناسيوناليسم مي بايد در جهت توسعه دولتي و
همكاري با ساير ملل و تحكيم صلح عمومي تلاش مي نمايند .
اصل 70
اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي ، دولت واحد فدرال كثير المله اي كه بر اساس
فراليسم سوسياليستي با رعايت حق ملل در تعيين آزادانه سرنوشت خويش و اتحاد جمهوري
هاي متساوي الحقوق شوروي تشكيل شده است.اتحاد جماهير شوروي تجلي وحدت مردم شوروي در
چهارچوب دولت واحد است و كليه ملل و اقوام براي ساختن كمونيسم تلاش مي نمايند .
اصل 71
اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي از جمهوريهاي زير تشكيل شده است .
1- جمهوري شوروي فدراتيو سوسياليستي روسيه .
2- جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراين
3- جمهوري شوروي سوسياليستي بلوروسي
4- جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان
5- جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستان
6- جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان
7- جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان
8- جمهوري شوروي سوسياليستي ليتواني
9- جمهوري شوروي سوسياليستي ملداوي
10- جمهوري شوروي سوسياليستي لتوني
11- جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستان
12- جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان
13- جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستان
14- جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستان .
15- جمهوري شوروي سوسياليتي استوني .
اصل 72
حق خروج آزادانه از اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي براي هر جمهوري متحده محفوظ
است .
اصل 73
اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به وسيله آزاديهاي عالي ذيصلاح دولتي حل و فصل
امور را به عهده دارد:
1- قبول الحاق جمهوري هاي جديد به اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و تصويب تأسيس
جمهوريهاي خود مختار و استانهاي خود مختار جديد در چهارچوب جمهوريهاي متحده .
2- تعيين مرز دولتي اتحاد جماهير شوروي
3– تعيين اصول كلي براي سازماندهي و فعاليتهاي اركانهاي قدرت و اداره امور دولتي
جمهوريها و ارگان هاي محلي .
4- تأمين وحدت قانونگذاري در سراسر اتحاد جماهير شوروي و جمهوريهاي متحده .
اصل 74
در شوروي و تمامي جمهوريهاي متحده قوانين داراي اعتبار يكسان است . در صورت وجود
اختلاف ميان قوانين جمهوريهاي متحده با قوانين كل كشور قانون اتحاد جماهير شوروي
حاكم خواهد بود .
اصل 75
سرزمين اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي سرزمين واحدي است و دربرگيرنده ساير
جمهوريهاي متحده مي باشد. حاكميت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي سراسر كشور را شامل
مي گردد.
اصل 76
جمهوري متحده شوروي يك دولت حاكم سوسياليستي است كه با ديگر جمهوريهاي شوروي، در
يك اتحاد جماهير سوسياليستي ، متحد شده است . جمهوري مذكور خارج از حدود ذكر شده در
اصل 73 قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي ، قدرت حكومتي را بر سرزمين خود مستقلاً
اعمال مي كند اين جمهوري داراي يك قانون اساسي است كه با قانون اساسي اتحاد جماهير
شوروي مطابقت دارد و حاوي ويژگيهاي جمهوري مذكور است .
اصل 77
جمهوريهاي متحده در تصميم گيري در « شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي » هيأت رئيسه
شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي « دولت شوروري » و ديگر اركانهاي اتحاد
جماهير شوروي است ، شركت مي نمايد. يك جمهوري متحده ، رشد اقتصادي و اجتماعي را در
سرزمين خود تأمين كرده اعمال اختيارات اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را در سرزمين
خود تسهيل مي نمايد ، و تصميمات ارگانهاي عالي حاكمه اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي
را را اجرا مي كند . يك جمهوري متحده در مسائل مربوط به حوزه صلاحيت خود فعاليت
بنگاه هاي اقتصادي ، موسسات اداري و سازمانهاي تابعه اتحاد را هماهنگ مي سازد .
اصل 78
سرزمين يك جمهوري متحده را بدون تقسيمات سرزمين خود را به مناطق ، استانها ،
شهرستانها ، و نواحي تعيين كرده و مسائل مربوط به سازمانهاي اداري و منطقه اي را
خود حل مي كند .
اصل 80
يك جمهوري متحده حق دارد با دول خارجي ارتباط برقرار سازد و با آنها قرارداد
منعقد نمايد و نمايندگان سياسي و كنسولي مبادله كند و در فعاليتهاي سازمانهاي بين
المللي شركت نمايد .
اصل 81
حقوق حاكمه جمهوريهاي متحده به وسيله اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي حفظ مي شود
.
اصل 82
يك جمهوري خود مختار جزء تشكيل دهنده يك جمهوري متحده است و در امور خارج از
قلمرو اختيارات اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي جمهوري متحده به مسائلي كه در
صلاحيتش قرار دارد مستقلاً رسيدگي مي كند . جمهوري خود مختار داراي يك قانون اساسي
است كه با قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي هماهنگي دارد و ويژگيهاي
جمهوري خود مختار را در بر مي گيرد .
اصل 83
جمهوري خود مختار از طريق ارگانهاي عالي دولت و اداره امور دولتي اتحاد جماهير
شوروي سوسياليستي و جمهوري متحده مربوطه در اموري كه درصلاحيت اتحاد جماهير شوروي
سوسياليستي و جمهوري متحده شركت مي نمايد .جمهوري خود مختار رشد و توسعه اقتصادي و
اجتماعي را در سرزمين خويش تأمين كرده و تصميمات ارگانهاي عالي قدرت اتحاد جماهير
شوروي سوسياليستي و جمهوري متحده را به مرحله اجرا در مي آورد .جمهوري خود مختار
فعاليتهاي سازمانها و بنگاه ها تابعه دولت فدرال جمهوري متحده را در قلمرو اراضي
خود هماهنگ مي نمايد .و قلمرو ارضي يك جمهوري خود مختار را بدون موافقت آن نمي توان
تغيير داد .
اصل 85
جمهوري فدراتيو سوسياليستي شوروي جمهوريهاي خود مختار زير را در بر مي گيرد :
1– باشقيرستان
2-بورياتيا
3- داغستان
4- كاربادا- بالكاريا
5– لموكنا
6- كارليا
7- ماري (مرو)
8- مورديوبا
9- كومي
10- آستياي شمالي
11- تاتارستان
12– تووا
13- اودمورتيا
14- ئئن- اينكوشيا
15– ئوواشيا
16– پاكوتيا
جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان ، جمهوري خود مختار قره قالثاق را در بر مي
گيرد .جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان ، جمهوريهاي خود مختار شوروي سوسياليستي آث
خازستان و آجارستان را در بر دارد . جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان – جمهوري
خود مختار شوروي سوسياليستي نخجوان را دربر دارد .
اصل 86
استان خود مختار جزو تشكيل دهنده يك جمهوري متحده مي باشد.قانون تشكيل يك استان
خود مختار به پيشنهاد شوراي نمايندگان مردم استان خود مختار در شوراي عاي جمهوري
متحده مربوط به تصويب مي رسد .
اصل 87
جمهوري شوروي فدراتيو سوسياليستي روسيه استانهاي خود مختار زير را در بر مي گيرد
:
آديكيا ، آلتاي كوهستاني ، يهوديه ، قره چاي ، ئركس و هاكس.
جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان،استانهاي خودمختار آسياي جنوبي رادربرميگيرد.
جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان استان خود مختار قره باغ كوهستاني را در بر
دارد.
جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان استان خود مختار بدخشان كوهستاني را در بر
دارد .
اصل 88
حوزه خود مختار يك جزء تشكيل دهنده يك منطقه يا يك استان است . قانون تشكيل حوزه
خود مختار در شوراي عالي جمهوري متحده مربوطه به تصويب مي رسد .
اصل 89
شوراهاي نمايندگان مردم يعني : « شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي » ،
« شوراهاي عالي جمهوريهاي متحده»،«شوراهاي عالي جمهوريهاي خود مختار»،«شوراهاي
نمايندگان مردم مناطق و استانها ».
شوراهاي نمايندگان مردم استانهاي خود مختار و حوزه هاي خود مختار ، شوراهاي
نمايندگان مردم نواحي ، شهرها و بخشها ، شهركها و دهات يك سيستم واحد تشكيلات يك
قدرت حاكمه مي باشد .
اصل 90
دوره مأموريت شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و شوراهاي عالي
جمهوريهاي متحده و جمهوريهاي خود مختار پنج سال و شوراي محلي نمايندگان مردم دو و
نيم سال مي باشد و تاريخ انتخابات شوراهاي نمايندگان مردم حداقل دو ماه قبل از
انقضاي مدت اختيارات شوراهاي مربوطه تعيين مي گردد.
اصل91
مهمترين مسائلي كه در صلاحيت شوراهاي مربوطه نمايندگان مردم قرار دارد ، طي
جلسات دوره اي آنها بررسي و حل وفصل صل مي شود . اين شوراها كميسيونهاي دائمي را
انتخاب و ارگانهاي اجرايي و ديگر ارگانهاي تابعه خود را تشكيل مي دهند .
اصل 92
شوراهاي نمايندگان مردم ارگانهاي نظارت مردم را تشكيل مي دهند .علاوه برنظارت
دولت توسط ارگانهاي دولتي،نظارت مردم ازطريق شوراهاي فوق كه نمايندگي زحمتكشان را
درموسسات ،مزارع جمعي،(كولخوزها) وادارات وسازمانها برعهده دارند،صورت مي
گيرد.ارگانهاي نظارت مردم در اجراي برنامه ها و فرامين حكومت نظارت مي كند همچنين
موارد نقض قوانين دولتي ، گرايشهاي نادرست در ادراه امور ، تنگ نظري هاي اداري در
كار ، سوء مديريت ، اسراف و تبذير ، مسامحه و ديوانسالاري را كنترل كرده و سرانجام
به بهبود كار دستگاه هاي دولتي كمك مي نمايد .
اصل 93
شوراهاي نمايندگان مردم مستقيماً يا از طريق ارگانهايي كه تشكيل مي دهند كليه
بخشهاي مربوط به امور دولتي ، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگ را رهبري نموده و تصميمات
لازم اتخاذ و اجراي ان را فراهم و بر آن نظارت مي نمايند .
اصل 94
فعاليت شوراهاي نمايندگان مردم از طريق مباحثه و تصميم گيري جمعي و آزاد ، آگاه
سازي مردم از امور ، جوابگويي منظم ، دستگاه هاي اجرايي را در جريان فعاليتهاي خود
قرار داده و آنان را در امور خويش سهيم و دخيل مي گردانند .شوراهاي مذكور مي ايد از
جريانات امور تصميمات متخذه ، مردم را آگاه سازند .
اصل 95
انتخابات نمايندگان براي تمام شوراهاي نمايندگان مردم براساس حق انتخابات عمومي
برابر و مستقيم استوار است.
اصل 96
انتخابات نمايندگان جنبه عمومي دارد و تمامي اتباع شوروي كه به سن 18سالگي رسيده
باشند به استثناي مجانين حق انتخاب كردن و انتخاب شدن دارند.كساني كه به سن21سال
رسيده باشند ميتوانند به عضويت شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي انتخاب شوند .
اصل 97
انتخابات نمايندگان بر اصل برابري استوار است . يعني هر انتخاب كننده يك رأي
دارد و همه انتخاب كنندگان به صورت برابر در انتخابات شركت مي كنند .
اصل 98
نمايندگان به صورت مستقيم توسط مردم انتخاب مي شوند .
اصل 99
انتخاب نمايندگان به صورت مخفي بوده و كنترل اراده انتخاب كنندگان ممنوع است .
اصل 100
سازمانهاي زير حق معرفي نامزدهاي نمايندگي را دارند . شعب و سازمانهاي حزب
كمونيست اتحاد شوروي ، اتحاديه هاي كارگري،سازمانهاي لنينستي كمونيستي جوانان
سراسرشوروي،سازمانهاي تعاوني وديگر سازمانهاي اجتماعي ، هيأتهاي كاركنان موسسات و
سازمانها جلسات نظاميان ، بحث آزاد و همه جانبه پيرامون سجاياي سياسي ، علمي و شخصي
نامزدها و نيز حق تبليغ جلسات و مطبوعات ، تلويزيون و راديو براي اتباع شوروي و
سازمانهاي اجتماعي تضمين است . هزينه هاي ناشي از انجام انتخابات شوراهاي نمايندگان
مردم از سوي دولت پرداخت مي شود .
اصل 101
انتخاب نماينده براي شوراهاي نمايندگان مردم در حوزه هاي انتخابي صورت مي گيرد .
يك تبعه شوروي نمي تواند در بيش از دو شوراي نمايندگان مردم انتخاب شود . انتخابات
شوراها را كميسيونهاي مربوط به اجراي انتخابات كه از ميان نمايندگان سازمانهاي
اجتماعي و هيأتهاي كاركنان موسسات ، و جلسات نظاميان در واحدهاي نظامي،تشكيل ميشوند
،انجام مي دهند،ترتيب انجام انتخابات طبق قوانين صورت مي گيرد .
اصل 102
انتخاب كنندگان خواسته هاي خويش را به نمايندگان منتخب تقديم مي دارند . شوراهاي
مربوط ، به خواسته ها رسيدگي نموده و به تهيه برنامه هاي رشد اقتصادي و اجتماعي و
تنظيم بودجه مي پردازند و و چگونگي تحقق انها را به اطلاع مردم مي رسانند .
اصل 103
نمايندگان شوراها داراي اختيار تام ازسوي مردم ميباشند.
نمايندگان مسائل مربوط به اموردولتي، اقتصادي– اجتماعي و فرهنگي را حل و فصل
نموده و بركار دستگاه هاي حكومتي وسازمانها نظارت مي كنند.هر نماينده در فعاليت خود
منافع و مصالح عمومي دولت و خواستهاي حوزه انتخابيه خود را ملاك قرار مي دهد.
اصل 104
نمايندگان وظايف خود را بدون تعطيل وظايف عادي خود انجام مي دهند،نمايندگان
هنگام تشكيل اجلاسيه شورا و همچنين براي اجراي وظايف نمايندگي خويش به موجب قانون
از انجام وظايف توليدي يا خدماتي با حفظ حقوق متوسط خود در محل كار دائمي خويش معاف
است .
اصل 105
هر نماينده حق دارد دستگاه هاي دولتي و مسؤولين مورد سوال قرار دهد و آنان موظف
به پاسخگويي در اجلاسيه شورا مي باشند . نماينده حق دارد در زمينه مسائل مربوط به
فعاليت نمايندگي خويش به تمام ارگانهاي دولتي و اجتماعي و موسسات و ادارات مراجعه و
دربررسي مسائلي كه مطرح ساخته است شركت نمايد.مسؤولين دردستگاه هاي دولتي و ادارات
موظفند نماينده را بيدرنگ بپذيرند و به نظريات وي درموقع مقرر رسيدگي كنند .
اصل 106
شرايط لازم براي تحقق بلامانع و موثر حقوق و تكاليف نمايندگان شورا تأمين مي
گردد . مصونيت نمايندگان و ديگر تصميمات لازم براي فعاليت نمايندگي در قانون مقام
نمايندگان و ساير قوانين مربوط به اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و جمهوريهاي متحده
و خود مختار تعيين مي گردد .
اصل 107
هر نماينده موظف است درباره كار خود و شورا به انتخاب كنندگان و ساير موسسات و
سازمانهاي اجتماعي كه او را به نمايندگي خود انتخاب كرده اند گزارش دهد . نماينده
اي كه خود را شايسته و مورد اعتماد انتخاب كنندگان نشان ندهد طبق تصميم اكثريت
انتخاب كنندگان و به موجب تشريفات مقرر در قانون مي توان در هر زمان او را فرا
خوانده و بر كنار ساخت .
اصل 108
ارگان عالي قدرت دولتي اتحاد جماهير شوروي،سوسياليستي،شوراي عالي اتحاد جماهير
شوروي است.شوراي عالي مذكور در حل جمعي مسائلي كه به موجب قانون اساسي در حيطه
صلاحيت آنان قرار گرفته اختيار كامل دارد . تصويب و اصلاح قانون اساسي شوروي ،
پذيرش جمهوريهاي جديد به اتحاد جماهير شوروي ، تصويب تشكيل جمهوريهاي خودمختار و
استانهاي خود مختار جديد ، تصويب برنامه هاي دولتي رشد اقتصادي و اجتماعي ، تصويب
بودجه و دولت و گزارش درباره اجراي آنها و تشكيل ارگانهاي اتحاد جماهير شوروي كه در
برابر شوراي عالي مسؤول هستند ، منحصراً توسط شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي صورت
مي پذيرد . قوانين شوروي توسط شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي يا از طريق همه پرسي
كه طبق تصميمات شوراي عالي انجام مي گيرد به تصويب مي رسد .
اصل 109
شوراي عالي از دو مجلس زير تشكيل مي شود :
شوراي اتحاد و شوراي مليتها مجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي داراي حقوق متساوي مي
باشند .
اصل 110
تعداد نمايندگان شوراي اتحاد و شوراي مليتها برابر است . نمايندگان شوراي اتحاد
در حوزه هاي انتخابي داراي جمعيت مساوي ، انتخاب مي شوند . نمايندگان شورا ي مليتها
به ترتيب ذيل انتخاب مي شوند :
از هر جمهوري متحده 32 نماينده از هر جمهوري خودمختار 11 نماينده ، از هر استان خود
مختار 5 نماينده و از هر حوزه خود مختار يك نماينده .
شوراي اتحاد و شوراي مليتها پس از آن كه پيشنهاد كميسيونهاي اعتبار نامه ها كه
توسط خود آنها انتخاب مي شود ، نسبت به تصويب اعتبارنامه هاي نمايندگان تصميم مي
گيرند و در مواردي كه قوانين انتخاباتي نقض شده است ، انتخابات را باطل اعلام مي
كند .
اصل 111
هر يك ازمجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي يك رييس مجلس و چهارمعاون انتخاب مي
كنند.رؤساي شوراي اتحاد و شوراي مليتهاي دوره هاي اجلاسيه مجلس مربوط را رهبري ودر
اجراي مقررات داخلي آن مراقبت مي نمايند. جلسات مشترك مجلسين از طريق رؤساي مذكور
به نوبت اداره مي شود .
اصل 112
اجلاسيه هاي شوراي عالي اتحاد شوروي2 بار درسال تشكيل مي گردد.
اجلاسيه هاي فوق العاده به تقاضاي هيأت رييسه(پرزيديوم)شوراي عالي اتحاد شوروي
ويا به پيشنهاد يكي ازجمهوريهاي متحده يا حداقل(3)(1)نمايندگان يكي ازمجلسين تشكيل
ميشود.
هردوره اجلاسيه شوراي اتحادشوروي ازجلسات جداگانه و مشترك مجلسين و نيز از جلسات
كميسيونهاي دائمي مجلسين يا جلسات كميسيونهاي شوراي عالي اتحاد شوروي كه درفواصل
ميان جلسات مجلسين برگزار ميشود ، تشكيل مي گردد.هر دوره اجلاسيه در جلسات جداگانه
يا مشترك مجلسين افتتاح و پايان مي يابد .
اصل 113
تقديم لوايح قانوني براي تصويب درشوراي عالي اتحاد شوروي ، توسط شوراي
اتحاد،شوراي مليتها ، هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي،شوراي وزيران اتحاد
شوروي،جمهوريهاي متحده يا حداقل(3) (1) نمايندگان يكي از مجلسين تشكيل مي
شود.هردوره اجلاسيه شوراي اتحاد شوروي از جلسات جداگانه و مشترك مجلسين و نيز
ازجلسات كميسيونهاي دائمي مجلسين آن نمايندگان شوراي عالي اتحاد شوروي و دادستان كل
اتحاد شوروي صورت ميگيرد.سازمانهاي اجتماغي نيز ازطريق ارگانهاي كل كشوري مربوطه
ازحق پيشنهاد قانوني برخوردارند.
اصل 114
لوايح قانوني كه براي بررسي و تصويب به شوراي عالي اتحاد شوروي پيشنهاد شده
درجلسات جداگانه يا مشترك مجلسين مطرح مي گردد.در صورت لزوم لايحه قانوني را ميتوان
براي بررسي مقدماتي و تكميلي به كميسيونهاي مربوطه ارجاع نمود.قانون اتحاد شوروي در
صورتي مصوب به شمارميرود كه در هر يك از مجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي ، با اكثريت
آراء شوراي عالي اتحاد شوروي به تصويب مي رسد. لوايح قانوني و مسائل بسيار مهم ديگر
به موجب تصميمي كه شوراي عالي اتحاد شوروي با هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي به
ابتكار خود يا به پيشنهاد يك جمهوري متحده اتخاذ مي نمايد مي تواند در معرض بحث
همگاني مردم قرار گيرد.
اصل 115
درصورت بروز اختلاف ميان شوراي اتحاد و شوراي مليتها موضوع به يك كميسيون سازش
كه توسط مجلسين بر اساس حقوق متساوي تشكيل مي شود ارجاع مي گردد و سپس بار ديگر در
جلسه مشترك مورد بررسي قرار گرفته و چنانچه اين بار نيز تؤافق حاصل نشد ،موضوع در
دوره اجلاسيه بعدي شوراي عالي اتحاد شوروي به بحث گذاشته شده يا توسط شوراي عالي
اتحاد شوروي جهت همه پرسي به رأي عمومي گذارده خواهد شد.
اصل 116
قوانين و تصويبنامه هاي اتحاد شوروي و ديگر اسناد شوراي عالي اتحاد شوروي به
زبانهاي جمهوريهاي متحده و به امضاي صدر و دبير هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروري
صادر و منتشر مي گردد .
اصل 117
نماينده شوراي عالي اتحاد شوروي حق دارد شوراي وزيران ، و روساي ارگانهاي ديگر
كه توسط شوراي عالي اتحاد شوروي تشكيل مي شوند را مورد سؤال قرار دهد . شوراي
وزيران اتحاد شوروي يا مقام مسؤولي كه مورد سؤال قرارگرفته بايد حداكثر3روز به
اجلاسيه جاري شوراي عالي اتحد شوروي شفاهي يا كتبي پاسخ دهد .
اصل 118
نماينده شوراي عالي اتحاد شوروي را نمي توان بدون موافقت شوراي مذكور و در فواصل
مياندوره هاي اجلاسيه ، بدون موافقت هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي ، مورد
تعقيب جزايي قرار داده و يا بازداشت نموده و يا توسط دادگاه به مجازات محكوم نمود.
اصل 119
شوراي عالي اتحاد شوروي در جلسه مشترك مجلسين ، هيأت رييسه را كه از اركان دائمي
شوراي مذكور است انتخاب مي كند . اين اركان در فعاليت هاي خود در برابر شوراي عالي
اتحاد شوروي مسؤول است و در فاصله ميان دوره هاي اجلاسيه شورا در چهارچوب قانون
اساسي وظايف عالي ترين ركن قدرت دولتي اتحاد شوروي را انجام مي دهد .
اصل 120
هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي كه از ميان نمايندگان انتخاب مي شوند مركب
است از : صدر هيأت رييسه ، معاون اول صدر ، پانزده معاون صدر به نسبت يك نفر از هر
جمهوري متحده ، دبير هيأت رييسه و بيست ويك عضو.
اصل121
هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد داراي وظايف زير است :
1- تعيين تاريخ انتخابات شوراي عالي اتحاد شوروي .
2- دعوت به تشكيل دوره هاي اجلاسيه شوراي عالي اتحاد شوروي .
3- هماهنگ ساختن فعاليت كميسيونهاي دائمي مجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي .
4- رعايت قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي ، نظارت و تطابق قانون
اساسي و قواني جمهوريهاي متحده با قانون اساسي و قوانين اتحاد جماهير شوروي
سوسياليستي .
5- تفسير قوانين اتحاد جماهير شوروي
6- تصويب و فسخ قراردادهاي بين المللي
7- لغو تصويبنامه ها و دستور العملهاي شوراي وزيران اتحاد شوروي و شوراهاي
وزيران جمهوريهاي متحده در صورت عدم مطابقت با قانون .
8- اعطاي درجات نظامي و رتبه هاي سياسي و عناوين اختصاصي
9- وضع و اعطاي نشانها ، عناوين افتخاري و مدالهاي مخصوص .
10- سلب و اعطاي تابعيت اتحاد شوروي و رسيدگي به مسأله ترك شوروي و اعطاي
پناهندگي به خارجيان .
11- صدور فرمان هاي عفو عمومي و بخشودگي .
12- تعيين نمايندگان سياسي كشور در دول خارجي و در سازمانهاي بين المللي و
فراخواندن آنها .
13- پذيرفتن استوارنامه هاي نمايندگان سياسي دول خارجي و اكروديته .
14- تشكيل شوراي عالي دفاع و تصويب تركيب اعضاي آن ، عزل و نصب فرماندهان عالي
نيروهاي مسلح.
15- برقراي حكومت نظامي در قسمتي از مناطق يا سراسر كشور به منظور دفاع از كشور
.
16- اعلام بسيج عمومي يا حزبي
17- در فواصل مياندوره هاي اجلاسيه شورا ، اعلام حالت جنگ در صورت حمله نظامي به
كشور و يا ضرورت
عمل به تعهدات بين المللي ناشي از قرارداد دفاع مشترك در قبال تجاوز
18- اعمال اختيارات ديگري كه به موجب قانون اساسي اتحاد شوروي به آن واگذار شده
است .
اصل 122
هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي در فواصل هر دوره هاي اجلاسيه شوراي عالي
داراي صلاحيت هايي به شرح زير مي باشد مشروط بر اين كه مصوبات خود را دوره هاي
اجلاسيه بعدي براي نصب به شوراي عالي تقديم كند :
1- اصلاح قوانين جاري شوروي
2- تصويب تغييرات مرزي ميان جمهوريهاي متحده
3- تأسيس وزارتخانه هاي اتحاد شوروي و كميته هاي دولتي و انحلال آنها به پيشنهاد
رئيس شوراي وزيران شوروي.
4- بركناري يا انتصاب اعضاي شوراي وزيران شوروي به پيشنهاد رييس شوراي وزيران
شوروي
اصل 123
هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي فرامين و تصميمات لازم را تصويب و اعلام مي
نمايد .
اصل 124
پس از انقضاي دوره شوراي عالي اتحاد شوروي ، هيأت رييسه شوراي عالي اختيارات خود
را تا زماني كه هيأت رييسه جديد توسط شوراي عالي جديد انتخاب شود ، حفظ مي كند .
شوراي عالي جديد دو ماه پس از انجام انتخابات ،به وسيله هيأت رييسه دوره پيشين
شوراي عالي اتحاد شوروي تشكيل جلسه مي دهد .
اصل 125
« شوراي اتحاد » و « شوراي مليتها » از ميان نمايندگان خود ، كميسيونهاي دائمي
براي رسيدگي مقدماتي مسائلي كه در حوزه صلاحيت شوراي عالي اتحاد شوروي قرار دارد و
نيز براي كمك به اجراي قوانين اتحاد شوروي و ديگر تصميمات شوراي مذكور و هيأت رييسه
آن و نظارت بر فعاليت دستگاه ها و سازمانهاي دولتي تشكيل مي دهند.مجلسين شوراي عالي
اتحاد شوروي ميتوانند كميسيونهاي مشترك بر اساس تساوي حقوق تشكيل دهند.شوراي عالي
اتحاد شوروي هر وقت لازم بداند براي هر موضوعي كميسيونهاي رسيدگي و نظارت و تفتيش و
غيره تشكيل مي دهد.تمام سازمانهاي دولتي و اجتماعي و مسؤولين امر موظفند به
تقاضاهاي كميسيون شوراي عالي اتحاد شوروي و كميسيونهاي مجلسين عمل كنند و مدارك و
اسناد لازم را در اختيار آنها قرار دهند .توصيه هاي كميسيونها مي بايد از سوي
سازمانهاي دولتي و اجتماعي و ادارات مورد بررسي و توجه قرار گيرد و نتيجه امر بايد
در موعد مقرر به اطلاع كميسيونها برسد .
اصل 126
شوراي عالي اتحاد شوروي بر فعاليت همه ارگانهاي دولتي كه در برابر ان پاسخگو
هستند نظارت مي كند .
شوراي مذكور كميته نظارت مردم اتحاد شوروي را كه در رأس نظام ارگانهاي نظارت مردم
قرار دارد ، تشكيل مي دهد.چگونگي سازماندهي و ترتيب فعاليت ارگانهاي نظارت مردم طبق
قانون مربوط نظارت مردم در شوروي تعيين مي گردد.
اصل 127
ترتيب شوراي عالي اتحاد شوروي و سازمانهاي تابعه آن طبق اصول مقررتوسط شوراي
عالي اتحاد شوروي و ديگرقوانين اين كشوركه براساس قانون اساسي اتحاد جماهيرشوروي
سوسياليتي صادرميگردند تعيين مي گردد.
اصل 128
شوراي وزيران اتحاد شوروي، يعني حكومت اتحاد شوروي عاليترين اركان اجرايي و
اداري قدرت حكومت اتحاد شوروي است .
اصل 129
شوراي وزيران اتحاد شوروي از طرف شوراي عالي اتحاد شوروي در جلسه مشترك شوراي
اتحاد و شوراي مليتها با تركيب زير تشكيل مي گردند :
1- رئيس شوراي وزيران اتحاد شوروي
2- معاون اول و معاونان رييس شوراي وزيران
3- وزراي اتحاد شوروي
4- رؤساي كميته هاي دولتي شوروي
5- روساي شوراي وزيران جمهوريهاي متحده به اعتبار مقام خود جزو شوراي وزيران
اتحاد شوروي هستند.
شوراي عالي اتحاد شوروي به پيشنهاد رييس شوراي وزيران اتحاد شوروي مي تواند
روساي سازمانها و ديگر دستگاه هاي اتحاد شوروي را به عضويت هيأت دولت شوروي در
آورد.شوراي وزيران اتحاد شوروي در نخستين دوره اجلاسيه شوراي عالي جديد اتحاد شوروي
از خود سلب اختيار مي نمايد .
اصل 130
شوراي وزيران اتحاد شوروي در برابر شوراي عالي اتحاد شوروي مسؤول بوده و در
فواصل ميان دوره اي اجلاسيه شوراي عالي شوروي در قبال هيأت رييسه شوراي عالي
مسؤوليت دارد .شوراي وزيران اتحاد شوروي درباره فعاليت خود به صورت منظم به شوراي
عالي اتحاد شوروي گزارش مي دهد.
اصل 131
شوراي وزيران اتحاد شوروي در حل و فصل كليه مسائل مربوط به اداره مملكت تا انجا
كه اين مسائل به موجب قانون اساسي در حيطه صلاحيت شوراي عالي اتحاد شوروي و هيأت
رييسه ان شورا نباشد ، اختيار كامل دارد .شورواي وزيران اتحاد شوروي داراي اختيارتي
به شرح زير است :
1- هدايت طرح توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي ، تصويب و اجراي طرحهاي لازم به
منظور افزايش رفاه و رشد فرهنگي مردم ، پيشرفت علم و تكنيك ، استفاده معقول از
منابع طبيعي و حفاظت آن ، تقويت نظامي پولي و اعتباري ، اجراي سياست واحد در زمينه
قيمتها ، مزد و تأمين اجتماعي ، سازماندهي بيمه دولتي و نظام اماري و محاسباتي واحد
، اداره امور موسسات و مجتمعهاي صنعتي ، ساختماني ، كشاورزي ، ترابري ، ارتباطات
بانكها ، و همچنين ساير سازمانها و ادارات تابعه در سراسر كشور .
2- طرح برنامه هاي دولتي جاري و دراز مدت رشد اقتصادي اجتماعي شوروي ، تنظيم
بودجه دولتي و تسليم آن به شوراي اتحاد شوروي ، تهيه گزارش اجرايي برنامه ها و
عملكرد بودجه و تقديم آن به شوراي عالي مذكور .
3- اقدامات لازم براي دفاع از منافع دولت و حفظ مالكيت سوسياليستي و برقراي و
حفظ نظام اجتماعي و تأمين حقوق و آزاديهاي مردم و دفاع از آن .
4–هدايت عمومي توسعه نيروهاي مسلح اتحاد شوروي و تعيين سنوات خدمت نظامي .
5-اتخاذ تصميم در خصوص برقراري مناسبات و همكاري در زمينه هاي سياسي ، بازرگاني
، اقتصادي ، علمي ، فني و فرهنگي با كشورهاي خارجي و اجراي موافقتنامه هاي بين
المللي و فسخ آنها .
6– تشكيل كميته ها و هيأتهاي مديريت كل و ادارات امور اقتصادي ، اجتماعي و
فرهنگي و دفاعي ، در كنار شوراي وزيران اتحاد شوروي
اصل 132
براي حل مسائل مربوط به هدايت اقتصادي و ساير امور دولتي ، هيأت رييسه شوراي
وزيران شوروي ، به عنوان اركان دائمي شوراي وزيران شوروي مركب از رييس شوراي وزيران
شوروي و معاونان اول و معاونان شوراي وزيران عمل مي نمايد .
اصل 133
شوراي وزيران شوروي در اجراي قوانين اين كشور و ساير تصميمات شوراي عالي اتحاد
شوروي و هيأت رييسه آن تصويبنامه ها و دستورالعملهاي لازم را صادر و به اجرا مي
گذارد .تصويب نامه ها و دستورالعملهاي شوراي مذكور در سراسر كشور لازم الاجرا است .
اصل 134
شوراي وزيران شوروي در مسائلي كه در محدوده صلاحيت اتحاد شوروي قرار دارد ، حق
دارد اجراي تصويبنامه ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران جمهوريهاي متحده را به حالت
تعليق در آورده و نيز بخشنامه ها و تصميمات وزارتخانه ها و كميته هاي حكومتي كشور و
ديگر دستگاه هاي تابعه را لغو نمايد .
اصل 135
شوراي وزريران اتحاد شوروي فعاليت وزارتخانه ها ،كميته هاي دولتي سراسراتحاد
شوروي وكميته هاي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوريهاي متحده و ديگرسازمانهاي تابعه
را هماهنگ ساخته و هدايت مي كند.
وزارتخانه ها و كميته هاي دولتي سراسر كشور مستقيماً يا از طريق دستگاه هايي كه خود
تشكيل داده اند هدايت نموده و انجام مي دهند.وزارتخانه ها وكميته هاي دولتي مشترك
ميان اتحاد شوروي و جمهوريهاي متحده ، اداره اموري را كه به آنها سپرده شده رهبري و
يا از طريق وزارتخانه ها و ديگر ارگان هاي جمهوري هاي متحده و ساير دستگاه هاي
تابعه شوروي توسط هيأت رييسه اتحاد شوروي تعيين مي گردد .وزارتخانه ها و كميته هاي
دولتي اتحاد شوروي در خصوص شرايط و پيشرفت اموري كه درحوزه صلاحيت آنهاست مسائل
خواهند بود .آنها دراجراي قوانين كشوروتصميمات ديگرشورايعالي اتحاد شوروي وهيأت
رييسه آن،تصويبنامه ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران اتحاد شوروي ، تصميمات لازم
اتخاذ و چگونگي اجراي آن را را سازمان مي دهند.
اصل 136
حدود صلاحيت شوراي وزيران اتحاد شوروي و هيأت رييسه آن و ترتيب فعاليت آنها و
چگونگي مناسبات ميان شوراي وزيران و ديگر سازمانهاي دولتي و نيز فهرست وزارتخانه ها
و كميته هاي دولتي مشترك ميان اتحاد شوروي و قوانين مربوط به شوراي اتحاد وزيران
اتحاد شوروي تعيين مي گردد .
اصل 137
ركن عالي قدرت دولتي جمهوري متحده شوراي عالي جمهوري متحده است .شوراي مذكور در
حل و فصل جميع مسائلي كه به موجب قانون اساسي شوروي و جمهوري متحده در صلاحيت آن
قرار گرفته ، اختيار دارد .تصويب قانون اساسي جمهوري متحده و اصلاح ان با تصويب
برنامه هاي رشد اقتصادي و اجتماعي و بودجه دولتي و گزارش درباره تحقق آنها، تشكيل
سازمانهايي كه در برابر شوراي عالي جمهوري متحده داراي مسؤوليت مي باشند ،منحصراً
توسط شورايعالي اين جمهوري صورت ميپذيرد.ازقوانين جمهوري متحد توسط شوراي عالي
جمهوري متحده ، يا از طريق همه پرسي به موجب تصميمات شوراي عالي مذكور،انجام و به
تصويب مي رسد .
اصل 138
شوراي عالي جمهوري متحده ، هيأت رييسه شوراي عالي كه ركن دائمي شوراي عالي
جمهوري متحده مي باشد و در جميع فاعليت هاي خود در برابر آن مسؤوليت دارد ، انتخاب
مي كند.تركيب و اختيارات هيأت رييسه شوراي عالي جمهوري متحده به موجب قانون اساسي
جمهوري متحده تعيين مي شود .
اصل 139
شوراي عالي جمهوري متحده ، شوراي وزيران جمهوري متحده ، يعني حكومت جمهوري متحده
را كه از سازمانهاي عالي اجرايي و مديريت قدرت دولتي جمهوري متحده مي باشد تشكيل مي
دهد.شوراي مديران جمهوري متحده در برابر شوراي عالي داراي مسؤوليت و درفواصل ميان
دوره هاي اجلاسيه در برابر هيأت رييسه شوراي عالي متحده نيز مسؤوليت دارند .
اصل 140
شوراي وزيران جمهوري متحده به موجب قوانين مصوب اتحاد شوروي و جمهوري متحده ، و
تصويب نامه ها و دستور العمل هاي شوراي وزيران اتحاد شوروي تصويب نامه ها و
دستورهاي لازم را صادر مي كند و چگونگي اجراي آن را سازمان داده و نظارت مي نمايد .
اصل 141
شوراي ورزيران جمهوري متحده ، حق دارد اجراي تصويب نامه ها و دستور العملهاي
شوراي وزيران جمهوريهاي خودمختار را به حالت تعليق درآورد و تصميمات كميته هاي
اجرايي شوراهاي نمايندگان مردم در مناطق استانها ، شهرهاي تابعه جمهوري و شوراهاي
مردمي استانهاي خودمختار و جمهوريهايي كه فاقد استان مي باشد و ساير شهر ها و نواحي
ديگر را لغو كند .
اصل 142
شوراي وزيران جمهوري متحده ، فعاليتهاي وزارتخانه هاي مشترك ميان اتحاد شوروي و
جمهوري متحده و وزارتخانه هاي جمهوري ، كميته هاي دولتي جمهوري متحده و ديگر
سازمانهاي تابعه خود را با يكديگر هماهنگ و هدايت مي كند .وزارتخانه ها و كميته هاي
مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوري متحده اموري را كه در جمهوري متحده به انها سپرده
شده است ، رهبري مي كنند. و يا امور رشته هاي مرتبط را اداره نموده و در فعاليت هاي
خود هم تابع شوراي وزيران جمهوري متحده هستند و هم تابع وزارتخانه ها يا كميته هاي
مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوري متحده مي باشد . وزارتخانه هاي جمهوري و كميته هاي
دولتي اموري را كه به انها سپرده شده است رهبري كرده و در امور رشته هاي مربوط
كنترل و نظارت دارند و در كار خود نيز از شوراي وزيران جمهوري متحده پيروي مي كنند
.
اصل 143
ركن عالي قدرت دولتي جمهوري خود مختار شوراي عالي جمهوري خود مختار ميباشد.تصويب
و اصلاح قانون اساسي جمهوري خودمختار، تصويب برنامه هاي رشد اقتصادي و اجتماعي و
بودجه كشور ، و تشكيل اركاني كه دربرابر شوراي عالي جمهوري خود مختار مسؤول هستند
،منحصراً توسط قوانين جمهوري خود مختار توسط شوراي عالي جمهوري خود مختار به تصويب
مي رسد .
اصل 144
شوراي عالي جمهوري خود مختار ، هيأت رييسه شوراي عالي جمهوري خود مختار را
انتخاب مي كند و شوراي وزيران جمهوري خود مختار يعني دولت جمهوري خود مختار را
تشكيل مي دهد .
اصل 145
اركانهاي قدرت دولتي در مناطق ، استانها و استانهاي خود مختار، حوزه هاي خود
مختار، نواحي ،شهرها ، بخشها ، شهركها و دهات ، شوراهاي نمايندگان مردم انها مي
باشند .
اصل 146
شوراهاي محلي نمايندگان مردم جميع مسائل واجد اهميت محلي را بر اساس مصالح عمومي
دولت و منافع مردم ساكن قلمرو خود حل و فصل مي نمايند.تصميمات اركان هاي حكومتي
بالاتر را اجراء كرده و فعاليت شوراهاي رده هاي پايين تر نمايندگان مردم را رهبري
مي كنند ، در بحث پيرامون مسائل مربوط به جمهوري و مربوط به سراسر اتحاد جماهير
شوروي شركت و پيشنهادهاي خود را مطرح مي سازند.شوراهاي محلي نمايندگان مردم در
قلمرو اختيارات خود مسائل مربوط به امور سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي را
رهبري مي كنند بودجه محلي را تصويب و اركانهاي دولتي و موسسات و سازمانهاي تابع خود
را رهبري نموده و رعايت قوانين و حفظ نظام اجتماعي و حقوق شهروندان را تأمين و به
قدرت دفاعي كشور مساعدت مي نمايند .
اصل 147
شوراهاي محلي نمايندگان مردم در حيطه اختيارات خود توسعه اقتصادي و رشد اجتماعي
در قلمرو خود را تأمين نموده و رعايت قوانين را از سوي سازمانها ، موسسات و ادارات
نظارت مي نمايند . همچنين بر فعاليت آنها در زمينه انتفاع از اراضي ، و حفاظت طبيعت
و آباداني و استفاده از نيروي انساني و توليد كالاهاي مصرفي مردم و تسهيل در امر
خدمات اجتماعي ، فرهنگي و معيشتي مردم نظارت مي نمايند .
اصل 148
اركان اجرايي ومديريت شوراهاي محلي نمايندگان مردم ، كميته هاي اجرايي ، منتخب
مركب از نمايندگان اين شوراها هستند.كميته هاي اجرايي هر سال حداقل يك بار پيرامون
فعاليت خود در برابر شوراهاي انتخاب كننده و نيز در جلسات هيأت هاي كاركنان موسسات
و در محل سكناي شهروندان گزارش لازم را ارائه مي نمايند.
اصل 149
شوراهاي محلي نمايندگان مردم در حوزه اختياراتي كه قوانين اتحاد شوروي ، جمهوري
متحده و جمهوري خود مختار به آنها تفويض نموده ، تصميمات لازم را اتخاذ مي كنند.
تصميمات مذكور براي كليه موسسات ، ادارات و سازمانها و همچنين مسؤولين و شهروندان
مقيم قلمرو اين شوراها واجب الاطاعه است.
اصل 150
كميته هاي اجرايي شوراهاي محلي نمايندگان مردم هم در برابر شورايي كه انها را
انتخاب نموده و هم در برابر ركن اجرايي و مديريت مافوق خود مستقيماً پاسخگو و
مسؤوول هستند .
اصل 151
امور قضائي در اتحاذ شوروي فقط به وسيله محاكم قضايي صورت مي گيرد .
در اتحاد شوروي محاكم زير وجود دارند :
دادگاه عالي اتحاد شوروي،دادگاه عالي جمهوريهاي متحده ،دادگاه عالي جمهوريهاي
خود مختار ، دادگاه هاي منطقه ، استان و شهرها، دادگاه هاي استانهاي خود مختار ،
دادگاه هاي حوزه ها و دادگاه هاي خلق ناحيه در شهرها و نيز دادگاه هاي نظامي و
نيروهاي مسلح .
اصل 152
در اتحاد شوروي كليه محاكم بر اساس انتخابي بودن دادرسان و داوران تشكيل مي
گردند .دادرسان خلق ناحيه (شهر) به وسيله شهروندان ناحيه و بر اساس حق انتخاب عمومي
برابر و مستقيم با رأي مخفي براي مدت پنج سال انتخاب مي گردند. داوران دادگاه هاي
خلق ناحيه با رأي علني و در جلسات شهروندان براي دو سال و نيم انتخاب
ميگردند.دادگاه هاي بالاترتوسط شوراهاي مربوطه نمايندگان خلق براي مدت پنج سال
انتخاب مي شوند.دادرسان دادگاه هاي نظامي توسط هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي
براي مدت پنج سال و داوران خلق اين دادگاه ها در جلسات نظاميان براي مدت دو سال و
نيم انتخاب مي شوند.دادرسان و داوران خلق در برابر اشخاص يا سازمانهاي انتخاب كننده
آنان مسؤول و پاسخگو هستند . سازمانهاي انتخاب كننده به ترتيب مقرر در قانون آنها
را احضار و بركنار مي نمايند .
اصل 153
دادگاه عالي اتحاد شوروي ركن عالي قضايي اتحاد شوروي بوده و نظارت خود را بر
فعاليتهاي قضايي محاكم اتحاد شوروي ، و جمهوريهاي متحده به موجب قانون اعمال مي
نمايد.دادگاه عالي اتحاد شوروي مركب از رييس دادگاه عالي ، معاونان او ، اعضاي
دادگاه و داوران مردم توسط شوراي عاالي اتحاد شوروي انتخاب مي شوند .روساي دادگاه
هاي عالي جمهوريهاي متحده به اعتبار سمت ، عضو ديوان عالي اتحاد جماهير شوروي مي
باشند. تشكيلات ديوان عالي اتحاد شوروي و آيين دادرسي آن طبق قانون مربوط تعيين مي
شود.
اصل 154
رسيدگي به دعاوي مدني و كيفري در تمام محاكم با مشاركت كليه قضات صورت مي گيرد و
دعاوي در دادگاه هاي شهرستان باشركت داوران مردم انجام ميگيرد.داوران مردم درامور
قضايي ازكليه حقوق دادرسان برخوردارند.
اصل 155
دادرسان و داوران مردم مستقل بوده و فقط تابع قانون مي باشند .
اصل 156
دادرسي در اتحاد شوروي بر اصل مساوات در برابر قانون و محاكم استوار است .
اصل 157
رسيدگي به دعاوي در تمام محاكم به صورت علني است .دادرسي غير علني فقط در موارد
مقرر در قانون و با رعايت تمام قواعد آيين دارسي مجاز است .
اصل 158
متهم در دعاوي كيفري از حق معاضدت قضايي برخوردار است .
اصل 159
رسيدگي به دعوي مردم به زبان محلي جمهوري هاي متحده يا خود مختار و يا استان
صورت مي گيرد .
چنانچه اصحاب دعوا به زباني كه دادرسي به آن انجام مي گيرد ، آشنا نباشد از حق
داشتن مترجم و دفاع به زبان مادري برخوردار خواهند بود .
اصل 160
هيچكس را نمي توان مجرم شناخت و به كيفر رسان مگر به موجب قانون و به حكم دادگاه
.
اصل 161
كانون وكلاي دادگستري معاضدت قضايي لازم را دراختيارشهروندان و سازمانها قرار
ميدهد.در موارد مقرر در قانون معاضدت قضايي به طور رايگان انجام مي گيرد تشكيلات
وطرز كار كانون وكلاء به موجب قانون اتحاد جماهير شوروي و جمهوريهاي متحده تعيين مي
شود.
اصل 162
نمايندگان سازمانهاي اجتماعي ومجموعه هاي كارگري مي توانند دردارسي هاي مدني
وكيفري شركت نمايند.
اصل 163
حل وفصل اختلافات اقتصادي بين ادارات و سازمانها به وسيله هيأتهاي داوري دولتي
در حدود صلاحيتشان صورت مي گيرد . سازمان و نحوه كار هيأتهاي داوري دولتي به موجب
قانون داوري دولتي در اتحاد شوروي معين مي گردد .
اصل 164
نظارت عاليه بر اجراي دقيق و يكسان قوانين از جانب وزارتخانه ها ، كميته هاي
دولتي ، دوائر و موسسات اركان اجرايي ، شوراهاي محلي ، كالخوزها ، تعاونيها ،
مسؤولين امور و ساير شهروندان كشور بر عهده دادستان كل كشور شوروي و ساير
دادستانهاي تابع مي باشد.
اصل 165
دادستان كل اتحاد شوروي توسط شوراي عالي اتحاد شوروي منصوب و در برابر آن مسؤول
و در فواصل ميان دوره هاي اجلاسيه شوراي عالي ،دربرابر هيأت رييسه شورايعالي اتحاد
شوروي نيزداراي مسؤوليت است.
اصل 166
دادستانهاي جمهوريهاي متحده، جمهوريهاي خود مختار، مناطق ، استانها و دادستانهاي
خود مختار توسط دادستان كل اتحاد شوروي منصوب ميگردند.دادستانهاي حوزه هاي خودمختار
نواحي و شهرها توسط دادستانهاي جمهوريهاي متحده تعيين و دادستان كل اتحاد شوروي ،
آنان را تأييد مي كند .
اصل 167
دوره مأموريت دادستان كل اتحاد شوروي و همه دادستانهاي مادون پنج سال تمام است .
اصل 168
نمايندگان دادستانها ، اختيارات خود را مستقل از هر گونه سازمانهاي محلي اعمال و
در فعاليت خود تابع دادستان كل شوروي هستند . ترتيب فعاليت نمايندگان مذكور طبق
قانون تعيين مي گردد.
اصل 169
آرم كشور اتحاد شوروي سوسياليستي نقشي است از يك داس و چكش بر پهنه كره زمين
ميان اشعه خورشيد و در هاله اي از خوشه هاي گندم با شعار زحمتشان تمامي كشور ها : «
متحد شويد » كه به زبان تمامي ملل جمهوريهاي متحده نوشته شده است .بخش قانوني آرم
به يك ستاره پنج پر منتهي مي گردد.
اصل 170
پرچم دولت اتحاد جماهير شوري سوسياليستي عبارت است از يك قطعه پارچه چهار گوش
سرخ رنگ كه در زاويه بالاي آن يعني كنار پرچم تصوير يك داس و چكش زرين و بالاي داس
و چكش يك ستاره سرخ پنج پر كه محدود به خطوط طلايي است . طول پرچم دو برابر عرض آن
مي باشد .
اصل 171
سرود ملي اتحاد جماهير شوري سوسياليستي را هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي
تصويب مي نمايد. اصل 172
پايتخت اتحاد جماهير شوروي سوسياليتي شهر « مسكو » مي باشد .
اصل 173
قانونه اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي عاليترين قانون اتحاد شوروي است
.تمام قوانين و مقررات و كليه مصوبات سازمانهاي دولتي بايد به موجب قانون اساسي
كشور صادر و با آن مطابقت داشته باشد .
اصل 174
هر گونه تغيير قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي با تصميم شوراي عالي
اتحاد شوروي و حداقل با اكثريت دو سوم آراء كل نمايندگان هر يك از مجلسين كه تصويب
شده باشد صورت مي گيرد.
|