New Page 1
ساختارآموزشي
آموزش پايه
سن آغاز دوره: 6
سن اتمام دوره: 16
آموزش ابتدايي
مدت دوره: 6 سال
بين سنين6 تا 12 سالگي
مدرك اعطايي: گواهينامه آموزش ابتدايي
آموزش مقدماتي متوسطه عمومي
مدت دوره: 3 سال
بين سنين6 تا 16 سالگي
مدرك اعطايي: گواهينامه مقطع راهنمايي
آموزش مقدماتي متوسطه فني و حرفهاي
مدت دوره: 3 سال
بين سنين 12 تا 15 سالگي
مدرك اعطايي: گواهينامه فني و حرفهاي
آموزش تكميلي متوسطه
مدت دوره: 3 سال
بين سنين16 تا 19 سالگي
نگاهي گذرا
كارولينا هرناندز كروز تلاش ميكند به موج جوانان مهاجربپيوندد كه از دهكده
سرخپوست نشين خود به آمريكا ميروند. در دهكده آنها اين دختر 16 ساله و سه نوجوان
ديگر به مقطع دبيرستان راه يافته اند . او هر روز مسافتي طولاني را در اتوبوس و
روي جادههاي خاكي طي ميكند تا به دبيرستان خود در شهر زيماتلان برسد زيرا در
دهكده دبيرستان وجود ندارد و اين دهكده در منطقه كوهستاني استان اوكساكا، حدود 40
مايلي جنوب بزرگترين شهر واقع شده است.
تقريبأ 40 دانشآموز همزمان با كارولينا وارد مقطع راهنمايي شدند اما اكثر آنها
ترك تحصيل كردند و شش نوجواني كه كلاس نهم را به پايان رساندهاند بهطور غيرقانوني
براي كسب و كار به آمريكا مهاجرت نمودند. او ميگويد: دوستانم از من دعوت كردهاند
تا به آمريكا بروم. هرناندز كه از سرخپوستان زاپوتك است بدون لهجه به زبان
اسپانيولي صحبت ميكند و نگاه خوشبينآنهاي نسبت به زندگي خود در اين رفت و
برگشتها با اتوبوس دارد. “شايد من هم روزي بتوانم ادامه تحصيل دهم و كار نكنم.”
درمكزيك مسئولان آموزشي تحت نظارت رئيس جمهوري، وينسنت فاكس، اهدافي را در نظر
گرفته اندتا نوجوانان شيوه هرناندز را در پيش گيرند و در مقطع دبيرستان ادامه تحصيل
دهند. و در 269 طرح اهدافي را مشخص نمودند تا بر مشكلات عمدة دستيابي به نظام
آموزشي مكزيك غلبه ميكنند.درحقيقت فاكس اعلام كرد تعليم و تربيت در توسعه مكزيك از
اولويت خاصي برخوردار است زيرا در اين كشور 27 درصد از مردم در فقر شديد به سر
ميبرند. براي بسياري از مكزيكيها پرداختن به چنين اهدافي مهم است زيرا 80 درصد از
بودجه نظام آموزشي از طريق دولت مركزي تامين ميشود. معلمان آمريكايي معلمان
آمريكايي نيز به اين اهداف توجه ميكنند زيرا هر ساله آمريكا پذيراي هزاران كودك از
همسايه جنوبي است و بسياري از آنها فرزندان خانوادههاي فقير اهل استآنهاي جنوبي
مكزيك مانند گونررو و اوكساكا هستند كه برخلاف استآنهاي ديگر دانشآموزان اين
منطقه براي ورود به مدرسه آماده نيستند. كودكان ساكن اوكساكا به مدارس سانديهگو
ميروند. براي معلمان آمريكايي اصلاح نظام آموزشي مكزيك مهم است زيرا آنها
ميتوانند شاهد ورود دانشآموزان جديدي باشند كه براي رفتن به مدرسه آمادگي لازم را
دارند و ميتوانند بر اختلافات فرهنگي غلبه كنند. بيش از يك ميليون دانشآموز
آمريكايي در مكزيك متولد شدهاند كه طبق آمارهاي ارائه شده درسال 2000 اين رقم 36
درصد از دانشآموزان مهاجرا تشكيل ميدهند و نسبت به آمارهاي سال 1970حدود 15 درصد
افزايش يافته است.
دردسامبر سال 2000 با شروع رياست جمهوري فاكس حكومت71ساله حزب ملي انقلاب
(RRI) خاتمه يافت.بسياري از مكزيكيها معتقدند PRI حكومت سياسي فاسدي بود كه نظام
آموزشي را دچار بحران كرد و هنگاميكه فاكس قول داد نظام آموزشي را اصلاح كند و
بودجه بيشتري براي آن در نظر بگيرد مردم با اين تغيير و تحولات اميدوار شدند. مردم
معتقدند كه مكزيك شديدأ به او نيازمند است تا به وعدههاي خود جامة عمل بپوشاند.
طرحهاي جديد بر افزايش دستيابي به آموزش دبيرستان تاكيد دارد. فراستر وسيلر، معاون
وزارت آموزش، ميگويد در مكزيك به آموزش عالي اهميت كمتري داده ميشود اما ضروريست
كه از اين سطح آموزشي نيز همانند آموزش پايه حمايت كنيم. اما در اجراي اين طرحها
معلوم شد كه در كشور امكانات آموزشي براي همه دانشآموزان ابتدايي، راهنمايي و
دبيرستان فراهم نيست.درسال 1992 مكزيك آموزش اجباري را تا كلاس نهم افزايش داد اما
مقامات محلي از اين طرح حمايت نكردند.
برنامههاي فاكس بر رفع تبعيضها در آموزش پايه تاكيد دارد.سطح كيفي نظام آموزشي
تا حد زيادي به موقعيت جغرافيايي، قومي و نژادي مربوط ميشود. كودكاني كه در مناطق
روستايي يا دراستآنهاي محروم زندگي ميكنند ويا ازنژادسرخپوست هستند بيشتربا اين
تبعيضها مواجهاند.
دراوكساكا ميانگين سطح تحصيلي افراد 15 ساله و بالاتر كلاس ششم است يعني دو سال
كمتر از سطح متوسط كشور. قضات دادگاههاي مكزيك با بالاترين سطح سواد را دارند و در
مكزيكوسيتي زندگي ميكنند و ميانگين تحصيلات شهروندان اين شهر كلاس دهم است.
طرحهاي فاكس به دلايل زير كمك بزرگي براي نوجوانان ميباشد:
. تعيين دانشآموزاني كه از تحصيلات پيش دبستاني تا كلاس نهم برخوردار نشدهاند
. اطمينان ازحضور دانشآموزان محروم در مدارس
. برخورداري از امكانات آموزش و معلمان قابل اعتماد
. ارزيابي سطح كيفي نظام آموزشي
. اختصاص بودجه بيشتر به اقشار محروم جامعه.
لورترو گومتر معاون آموزش پايه ميگويد در گذشته بودجه آموزش صرف هزينههاي
تبليغات سياسي ميشد.“بريدن روبان در مدارس معتبر شهري كه در آنجا عدهاي به شما
راي ميدهند بهتر از رفتن به مدارس روستايي است كه 15 كودك در آن مشغول تحصيل
هستند”. او ميافزايد در مكزيك شايع استكه هر كس بلندتر فرياد بزند پول بيشتري
ميگيرد و ما ميخواهيم اين قانون را تغيير دهيم و اينكار مستلزم صرف وقت و تلاش
بسيار است.
سيلويا شاملكس، محقق امور آموزشي و مدير كل مدارس دوزبانه ميگويد چنين عملي از
لحاظ سياسي خطرناك است زيرابا اختصاص بودجه بيشتربه مناطق روستايي و اقشار محروم
شهرنشينان دچار مشكل ميشوند. “شما منابع مالي اقشارمتوسط را كاهش ميدهيد و آنها
نيز مخالفت ميكنند”.
اوكساكا در 300 مايلي جنوب مكزيكوسيتي قرار دارد و مقامات آموزشي آن (كه در يكي
از عقب ماندهترين بخشهاي مكزيك فعاليت ميكنند) ميگويند طي نيمه اول رياست
جمهوري فاكس تاثير طرحهاي او در نظام آموزشي محسوس نبوده است.
رونالدو گارسيا استرادا، مدير توسعه آموزش روستايي و اوكساكا، معتقد است “نتايجي
وجود ندارد. در عملكرد يكساله دولت پيشرفتي مشاهده نميشود اما در پنج سال آينده
همه چيز خواهد شد.”
گيلبرتو ملگار، مدير آموزش پايه در اوكساكا و عضو حزب PRI كه هنوز هم حاكميت
سياسي دارد معتقد است: بعلت كاهش كمكهاي مالي آمريكا شايد فاكس نتواند به وعدههاي
خود در مورد اصلاح نظام آموزشي عمل كند.عملكرد دولت در استان اوكساكا نشاندهندة
تلاش مكزيك در جهت ارتقاء سطح آموزش براي همه مردم است. اوكساكا بعلت كوهستاني
بودن، تنوع نژادي و فقر شديد يكي از استآنهاي واجد شرايط براي دريافت تسهيلات
آموزشي است. طبق آمارهاي اداره آموزش بيست و پنج درصد از مدارس كشور در جايي ساخته
شدهاند كه جادهاي به آنها ختم نميشود و معلمان اين مدارس مسير را پياده طي
ميكنند. در اين استان 16 قوم زندگي ميكنند و حداقل 50 لهجه و زبان رايج است.
نميتوان گفت در اوكساكا براي توسعه آموزش كاري صورت نگرفت. ميانگين تحصيلات
مكزيكيها از سه سال در سال 1960 به هشت سال در سال2001 رسيده است اما با استفاده
از شيوههاي مختلف تدريس سطح تحصيلات در اوكساكا از يك به شش سال افزايش يافت.
براي مثال دردهه1990دربسياري ازمناطق كشوردبيرستآنهايي تاسيس وازطريق شبكههاي
تلويزيوني مكزيكوسيتي به دانشآموزان روستايي آموزش داده شد.
دولت با تاسيس مدارس دوزبانه در سطح گسترده نيازهاي دانشآموزان بومي را برطرف
ميسازد و به توسعه مدارس غيررسمي در مناطق روستايي كمتر از 500 نفر ادامه ميدهد.
در اين طرح جواناني كه مقطع راهنمايي را به پايان رساندهاند ميتوانند به مدت يك
تا دو سال در مدارس تدريس كنند و براي ادامه تحصل كمك هزينه دريافت دارند. بنظر
ميرسد دولت مركزي براي رفع تبعيض در نظام آموزشي به فعاليتهاي خود ادامه ندهد.
دراوكساكا مدارس خصوصي نيز فعاليت ميكنند اما برخلاف بسياري از كشورهاي آمريكاي
لاتين بودجهاي از دولت دريافت نميكنند. تعدادي از آنها تحت نظارت كليساي كاتوليك
روم هستند و اكثرأ فرزندان خانوادههاي مرفه و متوسط در اينگونه مدارس نامنويسي
ميكنند.
جوز سالا، كشيش و مدير مدرسه راهنمايي كارلوس گراسيدا ميگويد اگر دانشاموزان
يكي از اين مدارس به آمريكا مهاجرت كند در يادگيري انگليسي با مشكل مواجه نميشود.
اين مدرسه در جنوب شهر اوكساكا واقع شده است و سه زمين فوتبال، دو سالن بسكتبال و
يك سالن بيسبال دارد.
تسهيلات آموزشي با امكانات ورزشي يكسان است. براي مثال اين مدرسه با 370
دانشاموز يك مركز كامپيوتري دارد و براي تدريس سطوح پيشرفته معلمان انگليسي زبان
را استخدام نمود.
آلبا فرانكو، مادر يكي از دانشآموزان كلاس هفتم ميگويد:
كارلوس گراسيدا يكي از بهترين مدارس اوكساكا است. دربعضي از كلاسها معلمان
فعاليتهاي علمي دانشآموزان را مورد تشويق قرار ميدهند كه اين شيوه درمجهزترين
مدارس آمريكا يافت ميشود. براي مثال دردرس فيزيك كلاس نهم دانشآموزان اشيايي را
از خانه ميآورند تا معلم خواص گازها، مايعات و جامدات را به آنها نشان دهد. يكي
از دانشآموزان قايق فلزي كوچكي ساخت كه يك منبع آب داشت و معلم او را مورد تشويق
قرار داد. اين دانشآموز در زير منبع كوچك درون قايق آتش روشن كرد و قايق را در حوض
آب قرار داد، آب منبع به بخار تبديل شد و قايق در اطراف حوض ميچرخيد. اما اكثر
مكزيكيها نميتوانند هزينه فرستادن فرزندان خود به مدارس خصوصي را بپردازند.
بسياري از خانوادهها در رقابت با يكديگر تلاش ميكنند نظر مساعد معلمان و مديران
مدارس را جلب نمايند و گاهي اوقات به آنها رشوه ميدهند تا فرزندان آنها را در
مدارس دولتي ثبتنام كنند. هروس بهترين مؤسسه دولتي اوكساكا است، 480 دانشآموز
ابتدايي اين مدرسه براي ادامه تحصيل كمكهزينه دريافت نمودند. براي مثال اين مدرسه
براي ساخت كتابخانه و مركز كامپيوتر از دولت بودجه دريافت كرد. علاوه بر معلمان
مدرسه براي دروس عملي، كامپيوتر و موسيقي مربياني نيز استخدام شدند.
آمر گومز معلم كلاس سوم مدرسه ابتدايي ايگناسيو در روستاي سنپدرو ميگويد 1500
ساكن اين روستا اكثر هزينههاي اين مدارس را تامين ميكنند. اخيرأ چند نفر كلاس اول
را بهطور رايگان تعمير كردهاند. گومز ميگويد “كمكهاي دولت ناچيز است” و مدارس
شهري بودجه بودجه بيشتري دريافت ميكنند زيرا مديران آنها در حوالي مراكز دولتي
زندگي ميكنند و براي دريافت بودجه شانس بيشتري دارند.نه تنها بودجه نواس هروس از
بودجه مدارس روستاهاي ديگر بيشتر است بلكه مدرسه دولتي ديگر نيز در ساختمان همان
مدرسه فعاليت ميكند.
هنگامي كه ساعت درسي دانشآموزان نواس هروس به پايان ميرسد كلاس درس گروه يگري
از دانشآموزان شروع ميشود. آنها از همان فضاي آموزشي استفاده ميكنند اما مدير و
معلمهاجرادر آموزشي صبح نيستند و نام اين مدرسه روفينو تامايو است كه به
افتخارهنرمند اوكساكايي نامگذاري شد. مدارس ابتدايي دولتي در شهر عمدتأ چنين
موقعيتي دارند.كابريلا پرز، استاد دانشگاه اوكساكا، ميگويد دراين شهر مدارس شيفت
صبح براي فرزندان خانوادههاي متوسط درنظر گرفته شده و معمولأ كيفيت آموزش ارائه
شده بهتر از كيفيت آموزشي مدارس شيفت عصر ميباشد زيرا شيفت عصر براي فرزندان
خانوادههاي فقير اختصاص يافته است.
اين كودكان صبحها كار ميكنند و خسته به مدرسه ميرسند.اين مسئله در مورد
معلمان نيز صدق ميكند. آنها در شيفت صبح مدارس ديگر تدريس ميكنند و نميتوانند
به خوبي آنجام وظيفه كنند بنابراين تمرينهاي آساني به دانشآموزان ميدهند
ودرمورددروس توضيحي ارائه نميكنند. مسئولان آموزشي اوكساكا وجود هرگونه تبعيض بين
مدارس شيفت صبح وعصر را تكذيب ميكنند.اما مديرنواس هروس معتقد است درعمل مدرسه او
ازفرزندان خانوادههاي متوسط نامنويسي ميكند و دانشآموزان فقير زماني پذيرفته
ميشوند كه شاگرد ممتاز باشند.
معيار پذيرش جلب نظر خانوادههايي است كه در نزديكي مدرسه زندگي ميكنند و يكي
از فرزندانشان نيز در آن مشغول تحصيل است و قبلأ به مهدكودك رفته باشد.
در مدرسه نواس هروس هردانشآموز بايد سه يونيفورم داشته باشد وانجمن اوليا نيز
هزينه بيشتري رابراي خريد كامپيوتربپردازند.
او ميافزايد متاسفانه اين مدرسه براي خانوادههايي است كه استطاعت مالي دارند
ودانشآموزان اينجا معمولأ فرزند دكتر يا مشاغل پردرآمد ديگر هستند. همچنين بسياري
از مقامات آموزشي شهر كودكان خود را به اين مدارس ميفرستند. به عقيده مدير روفتيو
تامايو اين دو مهاجرفضاي آموزشي يكساني استفاده ميكنند اما از لحاظ اجتماعي مجزا
هستند و اين مسئله تبعيض آميز است زيرا 140 دانشآموز اين مهاجراقشار محروم
ميباشند. بعضي از آنها والدين خود را در مناطق روستايي ترك كردهاند و در شهرها
براي مشتريان قشر متوسط كار ميكنند تا هزينه محل سكونت و تحصيل آنها تامين
شود.مانند بسياري از مدارس مكزيك كه در خدمت دانشآموزان محروم هستند در روفتيو
تامايو بعضي از دانشآموزان مردود ميشوند مثلأ يك دختر 13 ساله ممكن است به كلاس
دوم برود. دانشآموزان شيفت صبح به كتابخانه و مركز كامپيوتر دسترسي دارند در
حاليكه اين خدمات به دانشآموزان شيفت عصر ارائه نميشود. اين مدير معتقد است علت
ممنوعيت دانشآموزان در استفاده از اين خدمات پرداخت هزينه كتابخانه و مركز
كامپيوتر توسط والدين دانشآموزان شيفت صبح است. شاگردان روفتيو تامايو حتي اجازه
ندارند از فضاي كتابخانه استفاده نمايند و او در دفتر خود از كتابها نگهداري
ميكند.اما تبعيضهايي كه والدين و شهروندان اوكساكا بدان اشاره ميكنند بزرگترين
مانع بر سر اصلاح نظام آموزشي در اين شهر نيست. آنها ميگويند فساد مالي در همه
سطوح نظام آموزشي به چشم ميخورد و قدرت اصلي در اختيار اتحاديه ملي معلمان
است.مدير مهاجرلوس گراسيدا ميگويد در كشورهاي آمريكاي لاتين خانوادههاي مرفه
فرزندان خود را به مدارس دولتي نميفرستند زيرا نظام آموزشي بسيار ناكارآمد و فساد
اداري زياد است و اين فساد از رييس جمهور شروع و به همه سطوح منتقل ميشود. مردم
معتقدند كه مقامات شهري و مسئولان آموزشي مقداري از بودجه مربوط به مدارس را اختلاس
مينمايند در صورتي كه مسئولان اين ادعا را تكذيب ميكنند.معاون طرحهاي آموزشي
اوكساكا ميگويد بودجه مدارس صرف هزينههاي آموزشي ميشود. مردم نميدانند كه اجاره
و پول آب و برق ميپردازم.هنگاميكه از گارسيا، رئيس نظارت بر مدارس، در مورد فساد
مالي پرسيدند او به تابلويي اشاره كرد كه بر آن نوشته بود: “كارمندان حق ندارند
رشوه دريافت كنند و اگر كسي اينكار را آنجام داد بايد گزارش دهند.”
مسئولان آموزشي استاني و كشوري معتقدند كه علت همه مشكلات عملكرد اتحاديه ملي
معلمان است و ميگويند كه اين اتحاديه براي برگزاري جلسات و اعتصابهاي ملي هر سال
20 روز را تعطيل ميكند.ليل دياز، رييس اتحاديه معلمان اوكساكا (كه 6500 عضو دارد)
ميگويد از مدرسه خواسته شد هنگام اعتصابات نمايندگان خود را بفرستيد. اين مرد جوان
معتقد است تعطيل كردن مدارس مشكلي ايجاد نميكند. زيرا معلمان در تدريس ماهرند و
ميتوانند در بعضي از ساعات آموزشي به فعاليتهاي اتحاديه نيزبپردازند.بعضي از مردم
ميگويند قدرت سياسي اتحاديه مشكلاتي ايجاد ميكند اما معلمان معتقدند تدريس در
مدارس دولتي و عدم فعاليت در اتحاديه غيرممكن است زيرا هر معلم براي تثبيت موقعيت
خود بايد در اتحاديه فعال باشد. ليل تاكيد ميكند كه اگر يك معلم در اتحاديه فعال
نباشد و به مدرسه جديدي منتقل شود بقيه او را در جمع خود نميپذيرند.
ادوارد لوپز، يك معلم 33 ساله كه در مدرسه خصوصي تدريس ميكند ميگويد معلماني
كه بلندتر فرياد ميزنند، با پليس درگيرميشوند و روي ديوار شعارمينويسند از
موقعيت شغلي بهتري برخوردار ميشوند. من نميتوانم اين مسئله را تحمل كنم و به همين
علت درمدارس دولتي تدريس نميكنم. اگر يك معلم همه شرايط مدير شدن را داشته باشد
اما اتحاديه از اوحمايت نكند شانسي نخواهد داشت.
استال كاماكو، يكي از معلمان با سابقه نواس هروس كه عضو اتحاديه نيز هست و از
فعاليتهاي آن حمايت ميكند، معتقد است كه اين اتحاديه دولت مكزيك را وادار نمود تا
تغييراتي در نظام آموزشي ايجاد كند براي مثال اخيرأ وزارت آموزش كتابهاي درسي
رايگان براي كلاسهاي هفتم، هشتم و نهم چاپ كرد. زيرا در گذشته كتابهاي درسي تنها
براي دانشآموزان ابتدايي رايگان بود.
فراسترو، نماينده رييسجمهور دروزارت آموزش اظهارميدارد كه در طول يكسال آنها
اصلاحاتي در نظام آموزشي ايجاد كردند. اين وزارتخانه به دانشآموزان محروم بورس
تحصيلي اعطا كرد تا در مقاطع بالاتر ادامه تحصيل دهند و اين طرح بسياري از
دانشآموزان روستايي اوكساكا را تحت پوشش قرار ميدهد. او ميافزايد درآينده مكزيك
با اجراي طرحهاي ملي دچار تغيير و تحول خواهد شد.مقامات كشوري يا مسئولان آموزشي
ديدارنمودند تا چگونگي اجراي 205 طرح وزارت آموزش را مورد بررسي قرار دهند. فراسترو
ميگويد پيشرفتهايي كردهايم زيرا براي اهداف خاص طرحهاي خاص داريم.ادواردو
باستيلو، رييس بخش توسعه بانك جهاني در چند كشور آمريكاي لاتين از جمله مكزيك به
اين نكته اشاره ميكند كه طرحهاي ملي جديد تفاوت چنداني با طرحهاي نمايندگان قبلي
ندارد اما بهرحال جاي تامل است زيرا اين طرحها بر توسعه نتايج آموزشي تاكيد
دارند.كارلوس ايزكداورو، محقق و اقتصاددان ميگويد موفقيت برنامههاي جديد آموزشي
به غلبه فاكس بر مشكلات سياسي بستگي دارد كه توسط اتحاديه معلمان بوجود ميآيد. او
به موفقيت طرحهاي جديد در تاسيس يك مؤسسه ملي براي ارزيابي نظام آموزشي خوشبين است
و ميافزايد اقدامات مثبت اين مؤسسه به بهبود سطح كيفي آموزش كمك ميكند.تصميمات
نماينده فاكس موجب اميدواري باستيلو به اصلاحات است اما تاكيد ميكند كه تغيير دادن
نظام كنوني بسيار مشكل است.
سيستم آموزشي
آموزش به روش لانكاستري
در شانزدهم سپتامبر 1825 براي اولين بار جشن استقلال مكزيك برگزار شد. گودالوپ
ويكتوريا، رييس جمهور وقت مكزيك گفت “امروز ما سالگرد آزادي خود را در سرزمين
پدريمان جشن ميگيريم و اكنون آزاد هستيد به آن افتخار و از آن دفاع كنيد.”
انگلستان و آمريكا اولين كشورهايي بودند كه استقلال مكزيك را به رسميت شناختند. بعد
از استقلال تجارت و بازرگاني بين اين كشور تازه استقلال يافته و انگلستان شروع شد.
در آن زمان انگلستان مركز بانكداري و تجارت جهاني بود و نقش مهمي دررشد اقتصادي،
رفاه و اصلاح نظام آموزشي ايفا كرد.
جمهوري فدرال مكزيك نظام آموزشي خاصي داشت كه رهبران ديگر جهان نيز به آن معتقد
بودند نظيرجيمز موزو درآمريكا، فرديناند هفتم دراسپانيا وغيره.
همه اين رهبران نظام آموزشي لانكاستري را در كشور خود پياده كردند كه توسط جوزف
لانكاستر انگليسي (1838-1778) بوجود آمد. اين نظام موفقيتهايي را به همراه داشت
زيرا پيشرفت قدم به قدم و هزينه كم در اجراي برنامهها از مزاياي آن بود.
درهر كلاس دانشآموزان زرنگي تربيت ميشدند تا كلاس را كنترل و به همكلاسيهاي
خود در درس كمك كنند. در اين نظام يك دانشآموز 8 ساله توانايي خواندن،
نوشتن و آنجام حسابهاي ساده را دارد. مدارس دخترانه نيز تاسيس شدند تا خياطي و
آموزشهاي حرفهاي ديگر تدريس شود.در انگلستان دولت، ثروتمندان درباري، اسقفها و
شهروندان عادي هزاران كودك محروم را تحت پوشش قرار دادند.هنگاميكه جوزف لانكاستر و
خانوادهاش به كاراكاس آمدند با تعدادي از ديپلماتهاي مكزيكي مذاكره نمود و نظام
آموزشي او در اين كشور اجرا شد.
درسال 1824 لانكاستر از ريچارد جوتر خواست به مكزيكوسيتي برود و اطلاعات و تجارب
خود را در مدارس اين شهربكار گيرد. جونز و همسرش در سپتامبر 1825 وارد مكزيكو سيتي
شدند.
درهمان سال ويكتوريا از كمپاني لانكاستر حمايت كرد. يكي از بخشهاي مهم نظام
لانكاستري آموزش شيوههاي تدريس به معلمان بود. با اين وجود معلمان ميتوانستند طبق
روشها و الگوهاي خود تدريس نمايند. از سال 1870 به بعد تقريبأ چنين مراكزي در تمام
كشور براي آموزش معلمان تاسيس شد و در سال 1890 دولت مركزي بر اين مراكز نظارت
ميكند. نظام آموزشي لانكاستري تقريبأ در همه كشورهاي جهان مورد استفاده قرار گرفت
و ميليونها دانشآموز از اين نظام بهرهمند شدند. امسال از جوزف لانكاستر به خاطر
تاسيس اولين مدرسه براي دانشآموزان محروم تجليل به عمل آمد.
|