New Page 1
معضلات آموزشي
1- بيكاري و فقر
معلمان تصوير نسبتا ملالت آوري را از وضعيت خانوادگي نوجوانان بويژه در ايالتهاي
جديد آلمان شرقي سابق ترسيم نمودند. براي مثال، يك معلم Hauptlrealschvle در شهر
شرقي درباره فقدان انگيزه يادگيري در دانشآموزانش صحبت كرد. وقتي دلايل اين فقدان
انگيزه پرسيده شد او عوامل اجتماعي و خانوادگي مانند تعداد زياد بيكاران، وضعيت بد
اقتصادي, فقدان همياري والدين وحمايت آنان و فقدان الگوهاي مناسب ذكر نمود.
او گفت اغلب دانشآموزان هنوز نفهميدهاندكه براي پيدا كردن كار مناسب به ديپلم
احتياج دارند. بيكاري يك مسئله جدي در آلمان مي باشد. از ژانويه 1995، متوسط جمعيت
بيكار بالاي 10 درصد بوده است. كه در آلمان شرقي بالاتر و حدود 7/14 درصد بوده است.
در آلمان غربي اين آمار 9/8 درصد بود. در آمارگيري اخير در مورد وضعيت اقتصادي در
ايالتهاي جديد كه توسط وزارتخانه فدرال انجام شد،40 درصد از جوانان آلمان شرقي سابق
گزارش كردند كه آنان اخيراٌ "مشكلات مالي "را تجربه كرده اند. اين نظر فردي بوسيله
آمار هم تأييد ميشود كه از هر سه نفري كه از رفاه اجتماعي برخوردار مي باشد. در
ايالتهاي شرقي يكنفر زير 18 سال ميباشد. شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد در
ايالتهاي جديد شرايط اقتصادي نه براي همه ولي براي بسياري از افراد در حال پيشرفت
ميباشد. براي مثال, درصد خانوادههاي صاحب فرزند درآمد خالص ماهآنه اي بين
3000 مارك (2000 دلار) الي 5000 مارك (3200 دلار) داشته اند كمتر از 25% درسال 1991
تا 68 % در 1993 متغيير بوده است.
والدين دانشآموزان همچنين نگراني شان را از بيكاري اعلام كردند. بنظر ميرسد
بازار كار بطور فزايندهاي راكد گرديده است. شغل ها آنچنانكه در گذشته بودند،
امروزه مطمئن نيستند. يك معلم Gesamtschule گفت چشم انداز نگران كننده استخدام در
بسياري از زمينهها افراد جوان را “ نسبت به زندگيشان بي هدف “كرده است و باعث
گرديده بجاي انتخاب شغل مورد علاقه شان به سراغ انتخابهاي دوم، سوم،
يا چهارم بروند. يك معلم Realschvle درباره به تأثيرات اجتماعي فقدان جهت يابي
شغلي صحبت نمود. 1 معلم در Hauptlrealschvle در حاليكه شانه اش را بالا ميانداخت
گفت: خشونت قسمتي از فرهنگ رسانههاي ما است و متأسفانه بنظر ميرسد همينطور نيز
خواهد ماند. از زمانيكه خشونت موجود دررسانهها مورد انتقاد قرار گرفت، معلمان و
والدين توضيح دادند كه رسانهها بر روي كودكان تأثير منفي دارند. رسانه باعث تحريك
بيش ازحدّ، از بين رفتن ظرفيت يادگيري و افزايش مصرف ميشود. او اضافه كرد كه يكي
از بزرگترين مشكلاتي كه جوانان آلماني با آن مواجه هستند “ فقدان فرصتهايي براي
برقراري ارتباط واقعي با مردم است. “ كه اين مشكل بوسيله رسانهها ايجاد شده است
كه تنها اجازه ارتباط “ غيرمستقيم “ را ميدهند. او در ادامه گفت : تلويزيون
فرهنگ مصرف را افزايش ميدهد، جايي كه مصرف گرايي بالاتر از ساير موضوعات قرار
ميگيرد. بسياري از معلمان و والدين نيز ذكر كردند كه رسانهها باعث خسته شدن
تفكرات ميشوند.
2- جنايت و خشونت
خشنونت و جنگ و دعوا در مدارس آلمان بيشتر در اثر رسانههاي آلماني ايجاد شده
است و مناظراتي ميان مصلحت انديشان, آموزگاران, والدين و دانشآموزان بوجود آورده
است. از زمانيكه روزنامهها در مورد خشونت فراوان موجود در مدرسه گزارش ميكنند,
محققان خودشان درمورد تعمق در مورد خطرات افزايش خشونت موجود در مدرسه محتاط تر
شدهاند.دانشآموزان و معلمان ادعا كردند كه اعمال جدي خشونت بار در مدرسه نادر
بودند بويژه آندسته از اعمالي كه شامل آسيبهاي بدني ميباشد. تهديدهاي زباني نسبت به
درگيريهاي بدني در مدارس شايع تراست. براي مثال يك دانشآموز پايه هشتم دريك
Gesamtschule گفت با اينكه او هرگز در مدرسه مورد درگيري بدني قرار نگرفته اما
تهديدهاي لفظي را تجربه كرده است. يكي از معلمان Realschule بيان كرد معمولاً
تشخيص داده نميشود كه چرا خشونت در مدرسه (يا جامعه) اتفاق ميافتد براي مثال
مردميكه در ترافيك گير كردهاند با هم بحث و دعوا ميكنند و حد خود را تشخيص
نميدهند اين يك نوع تجاوز لفظي است. دانشآموزان در مدرسه يكديگر را بخاطر مدل مو
يا لباسها مسخره ميكنند و اين نوعي خشونت است علاوه بر خشونت و وحشيگري در مدرسه ,
افزايش ميزان جنايت در جامعه عامل نگراني بسياري از والدين, معلمان و دانشآموزان
مدارس شده است. يكي از معلمان HauptlRealschvle وجودخشونت در جامعه و افزايش آن را
ناشي از فقدان ورزش و تسهيلات كافي در شهرهاي بزرگ دانست. پدر يكي از دانشآموزان
Realschule در تاييد اين معلم گفت : افزايش خشونت ناشي از اين حقيقت است كه بسياري
از شهرها مراكز مخصوص جوانان را تعطيل كردهاند و همچنين افراد جوان علاقه شان را
به كليسا از دست داده اند.
|