نظام آموزشي كشورهاي جهان

صفحه اصلی سایت محشر بخش سرگرمی تفریحی محشر اس ام اس جوک و لطیفه های جدید فارسی مطالب و عکس های جالب خواندنی دیدنی عکس ایرانی و خارجی خطای دید - به چشمان خود اعتماد نکنید اتاق چت روم فارسی گفتگو دوستیابی عاشقانه متن زیبا ساز محشر نکته های زیبایی آرایشی و بهداشتی کاملترین مرجع انواع فال ، طالع بینی و آدم شناسی به سبک های مختلف آموزش آشپزی ، تهیه انواع ترشیجات دسر شیرینی غذای ايرانی غذای فرنگی غذای کودک و نوشیدنی اطلاعات راهنما تلفن کل کشور نقشه جهان نقشه تهران فرهنگ اسامي پسر و دختر ایرانی آموزش انواع داستان و رمان در کتابخانه محشر سایتهای اینترنتی فارسی لینک های مختلف ایرانی و خارجی ارسال رایگان کارت تبریک های عکس و فلش برای مناسبت های عاشقانه ولنتاین تولد و غیره ترجمه تصویر های عاشقانه عشق یعنی ... محاسبه گر عشق ابزارهاي موبايل جدید ترین اخبار ایران و جهان اطلاعات غذایی تغذيه رژیم و سلامتي جدیدترین رکورد ها و ترین ها گالری عکس های جالب غیر ایرانی ضرب المثل های فارسی ايران همراه با عکس قرآن به سه زبان فارسي عربي انگليسي ترفند هاي كارآمد اینترنتی کامپیوتر و موبایل بخش بين الملل در محشر چك كردن عکس و وضعيت اي دي ياهو در مسنجر با امکانات جالب دانلود رايگان نقشه کامل شهر تهران براي تمامي موبايل هاي سامسونگ - سونی اریکسون - نوکيا پخش زنده و مستقیم شبکه های راديو و تلويزيون آنلاين معرفی شهر های ایران تبليغات در محبوبترین سایت فارسی نقشه سایت

ملاحظات


ملاحظات تاريخي

ملاحظات تاريخي

اعقاب ساكنين فعلي فنلاند يعني فينها در اواخر قرن اول و در اوايل قرن دوم ميلادي مهاجرت خود را از ساحل جنوبي خليج فنلاند، بسوي فنلاند آغاز كردند.تا آن زمان فنلاند تقريباٌ غيرمسكوني بود و فقط قوم لاپ در آن متفرق بودند. پس از ورود فينها،‌لاپها به سمت شمال رفتند.مبلغين مسيحي از قرن يازدهم به بعد در فنلاند فعاليت خود را شروع كردند.در قرن دوازدهم فنلانديها براي حفظ خود در مقابل دشمنانشان بخصوص روسها، از سوئد طلب كمك كردند و بدين گونه فنلاند به تصرف سوئد درآمد. در قرن شانزدهم سوئديها فنلاند را تبديل به مهيندوك نشين كردند. فنلاند در طي جنگهاي مكرر ميان روسي و سوئد صدمات سختي ديد. در سال 1809 باقي خاك فنلاند را به الكساندر اول تزار روسيه تسليم نمود و عنوان مهيندوكي فنلاند به تزار روسيه رسيد.دراوائل قرن نوزدهم نهضت استقلال طلبي به رهبري كساني چون روزنبرگ نيرو گرفت. در سال 1863 زبان فنلاندي رسميت يافت. از اواخر قرن نوزدهم نهضت روسي سازي فنلاند بوسيله تزار نيكوكاري دوم آغاز شد ولي منجر به مقاومت شديد فنلانديها و اعتصابات عمومي گرديد. درسال 1901 مردم فنلاند داراي مجلس قانونگذاري و حق رأي شدند. با روي كار آمدن بلشويكها در روسيه (1917) ، همان مجلس استقلال فنلاند را اعلام كرد.در جنگ داخلي ميان طرفداران روسيه (سرخها) و مليون (سفيدها) ،‌مليون به رهبري مارشال مانرهيم و به ياري سپاهيان آلماني پيروز شدند.مانرهيم مدت كوتاهي نايب السلطنه بود و پس از آنكه در سال 1919حكومت كشور جمهوري شد، به سمت اولين رئيس جمهور انتخاب گشت. در سال 1920 شوروي نيز استقلال فنلاند را به رسميت شناخت. اصلاحات ارضي و اجتماع اوضاع نابسامان اندكي بهبود بخشيد، اما آثار و صدمات عميق ناشي از جنگ داخلي هنوز پابرجا بود و نهضتهاي افراطي چپ و راست سبب بحرانهاي شديد سياسي شدند. فنلاند از اعضاي فعال جامعه ملل پس از تشكيل آن گرديد.پس از شروع جنگ جهاني دوم درسپتامبر سال1939، دولت روسيه كه هرگز روابطش با فنلاند دوستانه نبود، تقاضاهاي زيادي از فنلاند نمود که از آن جمله مي توان به خلع سلاح استحكام معروف به خط مانرهيم، اجاره 30ساله ناحيه هانگو براي تأسيس پايگاه دريايي و گرفتن چند جزيره درخليج فلاند اشاره نمود.براثر امتناع فنلاند، روسيه در3 نوامبر1939به آن كشور حمله كرد. فنلاند با تمام ضعف نظامي و اقتصادي خود نسبت به شوروي ،105روز در برابر اين تجاوز مقاومت نمود. روسها در آغاز حملات خود را در مرزشرقي فنلاند متمركز كردند ولي فنلانديها كه درجنگ زمستاني مهارت داشتند و به علاوه از فرماندهي ماهرانه فيلدمارشال مانرهيم برخوردار بودند حملات وارده را دفع كردند. احساسات  جهانيان دراين جنگ به نفع فنلاند بود وي عاقيت مقاومت كشور كوچك فنلاند درهم شكست. در پيمان صلح مورخ دوازدهم مارس 1940، فنلاند قسمتي از كارليائي (كارلي)،‌و بيورگ و چند سرزمين مرزي خود را به شوروي واگذار كرد.فنلاند به اميد بازيافتن اين سرزمينها، درحمله سال 1941 آلمان به شوروي به فواي نازي پيوست اما بار ديگر ناگزير تسليم بلاشرط را پذيرفت (1944) و متعهد شد كه قاي آلمان را از خاك خود براند.دراين جنگها شمال فنلاند آسيب بسيار ديد.سرانجام معاهده صلح اين كشور با متفقين (بجز امريكا كه به فنلاند اعلان جنگ نداده بود) در پاريس امضاء شد(1947) و علاوه بر نواحي كه قبلا از دست داده بود، نواحي ديگري را نيز به ناچار به شوروي واگذار كرد.پس از جنگ بخصوص با آغاز نيمه دوم قرن حاضر، فنلاند وضع طبيعي خود را بدست آورد و با وجود روابط تلخ گذشته با شوروي،‌هم اكنون داراي روابطي دوستانه با اين كشور ميباشد. فنلاند داراي رشد اقتصادي و اجتماعي خوبي است و توانسته است در سالهاي اخير بسرعت در زمره يكي از كشورهاي پيشرفته درآيد.

ملاحظات جغرافيايي

کشورفنلاند، ازنظرجغرافيائي ، پنجمين كشور بزرگ اروپايي با مساحت130،126مايل معادل 338/145كيلومترمربع كه 000/33كيلومتر مربع از آن را آبهاي درون مرزي تشكيل مي‌دهند. درياچه ها 10%و جنگلها 73% خاک کشوررا پوشانيده اند. رشته كوههاي آن عمدتا در نيمه شمالي و جلگه ها در كناره ها واقع شده اند.از جمله رودهاي مهم کشور ميتوان به كمي،‌اولو، لي، پيهه، سيكا و تورنيو اشاره نمود.فنلاند از لحاظ داشتن درياچه هاي فراوان درجهان شهره است که از جمله مهمترين مي توان از رودهاي سايما، پئي ين، ناسي يروي، كالاوسي و ايناري  نام برد.قرار داشتن يك سوم از خاک فنلاند در بالاي مدار قطب شمالي، اين کشور را پس از ايسلند، به شمالي ترين كشور جهان مبدل ساخته است. کشور فنلاند از غرب با سوئد و خليج Bothnia ، در شمال با نروژ از شرق با مرز وسيعي از Soviet Union همسايه و هم مرز است.درجنوب اين کشورنيز، خليج Finland  و شرقي ترين رشته كوه بالتيك قرار دارد.اين کشور به دليل نفوذ بادهاي آتلانتيك شمالي از آب و هواي معتدلي برخوردار است.درجنوب کشورطي نيمه تابستان، حداكثر19 ساعت روشنائي روز بدون تاريكي مطلق وجود دارد و اين درحالي است كه در شمال کشور73 روز روشنائي دائم در ماههاي تابستان مشهود مي باشد.فنلاند از نظر جمعيت شناسي كشور كوچكي است. حدود60% ساکن مي باشند. (Suamala iset) از فنلانديها در شهرها و بيشتر درجنوب، مركز و

ملاحظات سياسي

کشورفنلاند ازسال 1155تا سال1809كه به روسيه واگذار شد و داراي حكومت مستقل Grand Ducky گرديد، قسمتي از سوئد بود. فنلاند استقلالش را درسال 1917از روسيه گرفت و قانون اساسي کشوردر سال 1919پذيرفته  شد.اگر چه 94% فنلانديها به زبان فنلاندي و فقط 6% به زبان سوئدي به عنوان زبان مادري خود تکلم مي كنند ، اما هردو، در زمره زبان هاي مادري کشور به شمار مي آيند. به علاوه حدود 2200 نفر در شمال كشور به زبانLappish  و كولي هاي بومي به زبان رومانيايي تکلم مي كنند.

حدود 90% جمعيت کشور متعلق به فنلانديهاي كليساي Lutheran  و حدود 3/1% متعلق به كليسايx  Orthedou مي باشند. آزادي مطلق در انتخاب نوع دين در کشور حاکم است.

فنلاند كشوري دموكرات مترقي در اروپاي غربي است. پارلمان اين کشور از200کرسي برخوردار مي باشد كه هر چهار سال يکبار انتخاب مي شوند. دولت معمولاً اعتلافي از چندين دستة سياسي است. رئيس  جمهور كه مسئوليت اصلي وي هدايت سياستهاي خارجي است، هر شش سال يكبار توسط انجمن انتخاباتي ، انتخاب مي شود. سن رأي دادن 18 سالگي است و رأي دادن حق عمومي است.قانون اساسي موجود در سال 1919 تدوين شده و براساس آخرين تقسيمات كشوري، فنلاند از12استان تشكيل يافته كه زيرنظر فرماندار دولت مركزي اداره مي شوند.فعاليت احزاب درفنلاند آزاد بوده وازجمله مهمترين آنها ميتوان به احزاب سوسيال دموكرات،‌ائتلاف ملي، مركزي، كمونيست، اتحادمسيحي، كشاورز، خلق سوئدي و ليبرال اشاره نمود.کشورفنلانددرسال1917استقلال يافت.روز ملي آن ششم دسامبر بوده و در سال 1955 به عضويت سازمان ملل درآمده و علاوه بر آن در سازمانهاي شوراي شمالي– افتا– اواسي دي– آدب- سي سي دي– اسه- فائو- گات- يا اآ– بانك جهاني– ايكائو-ايدب– ايفك– ايلو- ايمكو- ايمف– ايتو– يونسكو- يوپو- وهو- ومو- رابطه  بازرگاني آزاد با جامعه  اقتصادي اروپا- پروتكل همكاري با گومكون اشاره نمود.

ملاحظات اقتصادي

طبق امار بدست آمده طي سال 1998،تعداد نيروي كارکشور بر5/2ميليون نفر بالغ مي گردد كه سهم زنان تقريباً بالع بر نيمي از آن(5/47%) است. 21%نيروي كار كشور در حوزه مشاغل صنعتي و ساختماني،6%درحوزه كشاورزي و جنگلداري و تجارت و73درصد در بخش خدمات مشغول به فعاليت مي باشند.طبق امار بدست آمده طي سال 1999، ميزان بيكاري از اوج خود(6/16%) طي سال1994 به پايين ترين نرخ(10%)طي سال 1999 كاهش يافته است.ازجمله مهمترين صنايع كشورميتوان به صنايع فلزي، مهندسي،غذايي، توليدات كاغذي، لوازم خانگي،نساجي،محصولات شيميايي،كشتيسازي وصنايع  الكتريكي اشاره نمود.جو،گندم،سيب زميني،كتان و علوفه نيزازجمله مهمترين محصولات كشاورزي كشور به شمار مي آيد.سرانه زمين مزروعي براي هرنفربالغ بر56/0هكتارميباشد.توليد ساليانه گوشت گاو 600،113 تن، گوشت خوك، 000، 136تن وصيدماهي 700،113 تن ميباشد.توليد سالانه نيروي الكتريسيته نيز معادل 2/34ميليارد كيلووات ساعت است.معادن مهم کشورنيزبرمعادن مس،روي، سرب، نقره ، نيكل و واناديوم مشتمل مي گردد. واحد پول کشور،مارك فنلاند(Fmk) معادل100 پني و هر88/3 واحد آن معادل يك دلار است.نرخ توليد ناخالص ملي درسال1978بالغ بر 7/27ميليارد دلار بوده(درآمد سرانه 815،5 دلار)كه30%آن ازصنايع و13% از كشاورزي بدست ميآيد.هزينه هاي آموزش و پرورش 1/7%توليد ناخالص ملي بوده است.نرخ سالانه رشدتوليد ناخالص ملي حدود8/2% است.درآمد بودجه ملي درسال1977بالغ بر99/5 ميليارد دلار و هزينه هاي بودجه در همين سال معادل 04/8ميليارد دلار بوده است.محصولات وارداتي فنلاندبرموادخام صنعتي،سوخت،‌ماشين آلات،اتومبيل،هواپيما،‌موادغذايي و منسوجات است كه عمدتا ازكشورهاي سوئد(2/18%)،روسيه(8/16%)،آلمان(7/15%)و انگلستان(9%)وارد ميشود.مهمترين محصولات صادراتي كشورنيزبركاغذو توليدات كاغذي، ماشين آلات، وسائط نقليه، موادشيميايي،مسنوجات و لبنيات مشتمل ميگردد که عمدتا به كشورهاي روسيه(4/20%) ،سوئد (8/17%)، انگلستان (6/14%) و آلمان(6/8%) صادر مي گردد.کشورفنلاند داراي مالكيت شخصي، اقتصاد بازار آزاد با پول رايج ثابت(مارك فنلاندي يا Markka) و درآمد سرانه 15200 دلار USDدر ماه بوده و بعد از نروژ، سوئد و آلمان غربي دررتبة چهارم قرار مي گيرد.استاندارد و ارزش زندگي از مهمترين فاکتورهاي زندگي در کشور فنلاند مي باشد.كليد اصلي خوشبختي فنلانديها ، تحصيلات آنهاست.به دليل جمعيت اندكي كه به طورمتراكم درمنطقة بزرگي پراكنده است و مناطق گران با منابع طبيعي اندك به استثناي « طلاي سبز» جنگلهاي آن،فنلانديها به واسطه نيروي كاركم قادربه رقابت جهت صادرات موادخام در بازارهاي جهاني نمي باشند.

محصولاتي كه باعث شهرت فنلاند شده اند، صادرات روشهاي جديد تكنولوژي مهندسي صنايع و فروش ابزارهنري با طرح فنلاندي است.

ملاحظات علمي

به لحاظ ميزان موفقيت دانش آموزان دركسب مهارتهاي آموزشي، گذراندن دوره آموزش پايه، بسيار موثر به نظر مي رسد.درتحليل مقايسه اي بين المللي انجام گرفته درخصوص نرخ با سوادي دانش آموزان اروپايي، دانش آموزان فنلاندي درصدرقرارگرفتند.دلايل چندي درجهت کسب چنين نتايج مطلوبي وجوددارد.در جامعه فنلاندي، خواندن هميشه مهم تلقي شده ومطالب خواندني به راحتي دردسترس همگان قراردارد.كتب آموزشي مدارس جامع نيز رايگان است.علاوه براين،مجموعه اي ازكتابخانه هاي محلي و كتابخانه هاي سيار، به رايگان درخدمت شهروندان مناطق مختلف کشور به ويزه مناطق روستايي قرار گرفته است. در جامعه فنلاند بيسوادي مسأله جدي نمي باشد، درعوض سواد آموزي كار كردي مد نظر قرار دارد.به عبارت ديگر، از باسوادي تنها به عنوان توانايي پايه درخواندن ياد نمي گردد، بلکه به منزله چگونگي بهره گيري بزرگسالان ازاطلاعات مكتوب به منظور ارائه كار كردي فعال در جامعه قلمداد مي گردد.