ملاحظات تاريخي
ملاحظات تاريخي
لغت كويت از لحاظ ادبي و ريشه يابي ، مصغر «كوت» است كه ظاهراً يك واژه هندي مي
باشد كه در زبان اعراب محلي وارد گرديده و بر دره يا قلعه اطلاق مي شود. نام بياري
از شهرهاي هند و پاكستان با كلمه كوت به صورت پسوند يا پيشوند آمده است ؛ مانند
«سيالكوت» ، «بتان كوت» و «راول كوت» اينواژه در زبان فارسي نيز متداول است و در
برخي از آثار نظم و نثر شعرا و نويسندگان پارسي زبان بكار رفته است. واژه «كوتوال»
كه ار تركيبات واژه مذكور و به معني قلعه بيگي يا دژبان يا صاحب قلعه است در ادبيات
فارسي ديده ميشود. به مرور زمان، واژه كوت به شهري كه در اطراف آن دژي بوجود آمده
است، مانند كوت العماره در عراق و كوت الشيخ.در مقايسه با همسايگان، تاريخ گذشته
كويت ناشناخته به نظر ميرسد. لوح بدست آمده از آثار يونان قديم، در جزيره فيلكه
بيانگر تاريخي حدود 325 سال قبل از ميلاد مي باشد. كويت در دوره عباسيان « كاظمة
البحار» ناميده مي شد كه از نيمه نخست قرن هجيدهم به اين نام در نوشته ها آمده است
ولي دريانوردان و جهانگردان پرتغالي ، هلندي و انگليسي آن را «قرين»نيز مي
خواندهاند. اين كشور در روزگاران حكومت هخامنشي و پس از آن در زمان اشكانيان و
ساسانيان جزء ايران بود. و به هنگام ظهور اسلام، در سال 12 ه.ق.
پس از آنكه در اين ناحيه جنگي ميان نيروهاي خالدبن وليد و حكام ايراني روي داد.
سرانجام اين سرزمين همراه ساير بخشهاي منطقه خاور ميانه به امپراتوري اسلام پيوست.
از اوايل قرن هجدهم ميلادي به تدريج تعدادي از خانواده قبيله معروف «غزه» از صحراي
نجد وافرادي نيز از قبايل سواحل جنوبي ايران و عراق بدين منطقه روي آورده و در آن
سكني گزيدند. خانوادههاي مهم الصباح، خليفه الزايد، الجلاهمه و المعاوده، كه اكثر
شهروندان فعلي كويت از اعقاب آنها از جمله اين مهاجران بوده اند. علاوه بر اين طيف
وسيعي از شيعيان ايراني الاصل معروف به « عجم كويتي» عراقيالاصل «حساوي» و
شماري از ايرانيان اهل سنت و بدويان صحرا نشين به تدريج از عربستان به كويت مهاجرت
نموده و با بوميان در آميخته و ساكن اين منطقه شدهاند. با مهاجرت اين قبايل و
خانوده ها و انتقال تجارت به كويت ، اين سرزمين از يك روستاي كوچك براي
ماهيگيران ، به يك شهر پر جنب و جوش و بندگاه تجارتي و ايستگاه تردد ميان شرق و غرب
تحول يافت. بي ثباتي اوضاع در ايران و عراق به ايجاد خلاء تجاري و سياسي منجر شد كه
پيدايش شهرها و بندرها در آن سوي سواحل خليج فارس از جمله نتايج آن بود. در پي اين
تحولات نياز به برپايي نظام ساده و ابتدائي جهت اداره امور روز مره زندگي ظاهر شد.
از زمان كشف و استخراج نفت، مهاجرت بيشتري به اين سرزمين صورت گرفت. زيرا كه پس از
نوسازي و آباداني مياز به نيروي كار انساني سب مهاجرت بيشتري به اين ناحيه گرديد.
پس از تأسيس دولت غاصب صهيونستي در سرزمين فلسطين نيز بيشترين در صد مهاجرت به اين
كشور اختصاص يافت و به اضافه جمعيت كثيري از مصر ، عمان ، ايران ، سوريه، لبنان،
پاكستان و ديگر كشورهاي عربي و كارگران ساير نقاط دنيا مانند فليپين ، سريلانكا و
هندوستان به اين جمعيت افزوده شدند. بهر حال اگر سؤال شود كه چه كسي واقعاً اهل
كويت است؟ كويتي ها متنفذ پاسخ خواهند داد كه؛ اشخاص و يا بازماندگان اعرادي كه قبل
از «دوران نفت» در كويت زندگي يا كار مي كردهاند.
اقوام و نژادها
مردم كويت از نژاد سفيد و ازنژاد آريايي و سامي بوده و در ميان آنها ساير
نژادهاي عرب، مانند عدنانيها و قحطانيها نيز يافت ميشوند. تقسيم بندي قبيلهاي
در جامعة امروزي آن، بر اثر اختلاط و امتزاجها بسيار پيچيده شده است، ولي در
پارهاي از مسائل سياسي – اجتماعي مانند انتخابات مجلس و شوراي شهرداري اين گونه
وابستگي هاي قبيله اي – قومي همچنان به صورتي كم رنگ ظاهر شده و تا حدودي نيز در
سرنوشت انتخاب كانديداها اثر مي گذارد. عشاير و قبايل كويت را مي توان به دو دسته
كلي، عشاير منسوبه (قبيله اي معلوم النسب) و غير منسوب (قبيله هاب مجهول
النسب) تقسيم كرد.عشاير منسوبه؛ نسبت جد اعلاي اين عشاير – بر اساس آنچه كه در كتاب
هاي انساب آمده – منتهي مي شوند. به : شمر، عنره، ظفير، مطير و عجمان.
عشاير غير منسوبه؛ افراد اين عشاير به چد معلومي منسوب نمي شوند و اصل و نسب
آنها از نظر ساير عشاير نامعلوم مي باشد و در كتب انساب نيز از آنان ذكري نشده است.
عشاير غير منسوبه كويت عبارتند از عوازم ، رشايده، عربيدار، طواوحدوصلبه. عشاير
ديگري چون بنوهاجر، بني خالد، اسبعي، دوامير، بني مره و جوالر نيز در كويت حضور
دارند.
ملاحظات جغرافيايي
كشور كويت 17818 كيلومتر مربع مساحت ، در شمال شبه جزيره عربستان و شمال غربي
خليج فارس، بين 29 و 30 درجه عرض شمالي و 5/46 درجه و 5/48 درجه طول شرقي قرار
گرفته است كه از شمال به عراق و جنوب به عربستان سعودي و از شرق به خليج فارس محدود
مي باشد. طول اين سرزمين از شمال به جنوب ، حدود 25747 كيلومتر و عرض آن 4023
كيلومتر مي باشد.
ويژگي هاي اقليمي
خليج فارس در گذشته به مراتب بيش از اين ها به سمت شمال گسترش داشته ولي قسمت
هاي علياي آن ، به تدريج بر اثر ته نشيني آبرقت رودخانه هاي دجله و فرات كه در دوره
نوسنگي به صورت دو رودخانه وارد خليج فارس شده اند، پر شده و به صورت امروزي در
آمده است. بنابراين مي توان گفت كه در چند هزار سال فبل ، زمين هاي كنوني كويت در
زير آبرفت هاي خليج فارس مستور بوده است. فسمتهاي مهمي از سرزمين كويت از شن و ماسه
پوشيده شده و در جنوب آن ارتفاعات به شكل تپه ماهور هاي پيوسته مشاهده مي شوند. اين
سرزمين داراي كوهاي مرتفع نبوده و تنها چند كوه كوچك و تپه مانند در آن وجود دارد
كه مهمترين آنها عبارتند از : كوه «المطاع» و «آواره».
كويت سرزميني است مسطح و (همانطور كه اشاره شد) سطح آن از شن و ماسه پوشيده شده
است. اين وضعيت با شيب ندريجي از بيشترين ارتفاع ، يعني 300 متر در دور ترين ناحيه
غربي از سوي «السالمي» و «الشقايا» تا ساحل شرقي خليج فارس امتداد دارد. ارتفاع اين
تپه ها به حدود 145 متر مي رسد و به بيابان« ام الرمم» ختم مي شوند. نام اين تپه
هاي زنجيرهاي شمل «جان الزور» است. بخش «جهره» حاصلخيز ترين منطفة اين
سرزمين است كه در آن درختاني چون نخل و كُنار مي رويد. اين منطقه با با ريزش باران
سرسبز مس شود كه براي چراي شتران و دام هاي ديگر مناسب است. در اين كشور حيوانات
وحشي مانند : گرگ ، روباه ، آهو و خرگوش نيز ديده ميشوند.
آب و هوا
آب و هواي كويت تقريباً تحت تأثير بيابان ها و شنزارهاي آن، خشك و كم باران مي
باشد. اين خشكي هوا تؤام با گرماي شديد است، كه در تابستان، دما در آنجا به
55-50 درجه سانتي گراد با رطوبت بسيار زياد مي رسد و محيطي طاقت فرسا بوجود
ميآورد، ولي در زمستان همانند ساير نقاط خليج فارس، هوا كيفيتي بسيار مطبوع پيدا
مي كند. كه روزها بطور متوسط داراي حرارتي معادل 12 تا 15 درجه سانتي گراد بالاي
صفر و شبها گاهي تا صفر درجه پايين ميآيد. ميزان بارندگي در كويت كم است بصورتي كه
در گذشته تهيه آب مشكل مهم اين سرزمين بود. ولي اكنون با ايجاد واحدهاي تصفيه ،
مشكل آب رفع شده است.
مناطق
جزاير
در نزديكي كويت جزاير بسياري وجود دارد كه عمده ترين آنها عبارتند از : بوبيان،
فيلكه، مسكان، عوها، ام انكل، ام المرادم، كوبرؤ قاروره و وربه.
جزيره «بوبيان» در زاويه غربي واقع شده كه طول آن از شمال به جنوب در حدود 13
كيلومتر است. اين جزيره با 683 كيلومتر مربع مساحت اغلب خالي از سكنه است، ولي در
فصل تابستان گروهي براي ماهيگيري در آن افامت دارند.
جزيره «فيلكه» در سمت شرق و در حدود 1/29 كيلومتري شهر كويت قرار دارد. طول اين
جزيره، 20/11 و عرض آن 1/5 كيلومتر است. و در آن ساختمان هاي قديمي و قلعه هاي جنگي
وجود دارد كه از آثار پرتغالي ها و ايرانيان باستان بر جاي مانده است. جزيره
«وربه» در واقع از چند جزيره تشكيل شده كه طول بزركترين آنها 2/11 كيلومتر و عرض آن
4/6 كيلومتر است.
بنادر
كويت به لحاظ وضعيت جغرافيايي همواره مركز مهمي براي كشتيراني و فعاليت هاي
دريايي بوده است. اين كشور داراي بنادر مهم تجاري است كه توسط مؤسسه عمومي
بنادر اداره ميگردد. اين موسسه، در 16 نوامبر 1977 م، به موجب قانون شمارة 133 به
شكل يك مؤسسة دولتي مستقل، تأسيس يافت و ادارة بند شويخ و دوحه بعهدة آن، گذاشته
شد. در 18 اكتبر 1986م، ادراة بند شعيبه نيز، به اين مؤسسه واگذار شد.
بنادر مهم كويت عبارتند از : الاحمدي، شعيبه، شويخ، الزور، دوحه و عبدالله .
بندرالاحمدي: بزرگترين بندر نفتي كويت بوده كه داراي چهار لنگرگاه مخصوص
محصورلات نفتي است كه توسط شركت ملي نفت كويت اداره ميشود. نكتة مهم ديگر اين كه؛
عمق آب در مقابل اسكلة محصولات مفتي به 16 متر ميرسد. اين بندر داراي ريل هاي
متحرك براي حمل كود اوره، گوگرد و ذغال نفتي ميباشد.
بندر شويخ؛ كه از قدريمي ترين بنادر تجاري اين كشور است در سال 1960 م بنا شده
و داراي سه اسكله بطول 4055 و عمق 7/6 متر مي باشد. اين بندر مي تواند كشتر هاي
مختلف را بپذيرد.
بندر الزور (مينا السعود)؛ چهارمين بندر نفتي كويت است كه صادرات نفت«منطفه بي
طرف» (يا منطفه مقسومه ) را انجام مي دهد. ادارة ابن يندر بر عهدة شركت GT OIL و
شركت مفت كوين است. نفت خام چاه هاي كوجود در منطقة برقان، وفره و امالقدير،
از طريق لولههاي نفتي به يك انبار ذخيره در «وفره» انتقال يافته و سپس از آنجا به
فاصله سه مايل تا ميناءالزور، پمپ ميگردد.
بندر دوحه؛ در سال 1981م، براي قايقهاي و لنجهاي باري ساحلي كه بين كشورهاي
منظقه خليج فارس كالاهاي سبك را جابجا مي نمودند، ساخته شد اين بندر داراي
حوضچه و 120 اسكله كوچك بطول . 2600 كتر و هم چنين داراي 11 انبار با محيط
بسته به مساحت 8100 متر، 4 انبار مسقف به مساحت 2100 متر مربع و محوطه نگهداري دام
به مساحت 3250 متر مي باشد.
بندر عبدالله ؛ در سال 1945 م، جهت صاردرات محصولات نفتي پالايشگاه ميناء
عبدالله بنا شد كه داراي دو اسكله در عمق دو مايلي ساحل است . وقتي در اين بندر به
13 تا 17 متر مي رسد مي توان كشتيهايي تا 214 هزار تن را بپذيرد.
ملاحظات سياسي
ساختار حكومتي
از اوايل قره هجدهم، خانواده هاي مهم “آل صباح” و آل خليفه” و آل جلاهم” پس از
كوچ هاي متعدد سرانجام در كويت اقامت گزيدند. اغلب منابع، استقرار ابن قبايل در
كويت را ، بنا به دلايل اقتصادي و سياسي بين سال هاي 1713-1672م مي دانند. سه
خانوادة مهم مهاجر كويت در سال هاي 1756-1716م بر سر ادارة امور كشور، بوسيله اتحاد
سه گانة مشترك ، توافق كردند كه نقش هر خانواده مكمل نقش خانوادة ديگر باشد. آل
صباحبه اعمال قدرت سياسي پرداختند. تجارت زميني (روي خشكي ) به “آل خليفه”
واگذار شد و “آل جلاهمه” سرگرم تجارت دريايي، غواصي و دريا نوردي شدند.در سال 1756م
اين اتحاد از هم گسست و مردم كويت طبق سنت هاي قبيله اي، صباح بم جابر (رئيس
خانواده الصباح) را به عنوان امير برگزيدند و از همان موقع قدرت سياسي در اين
خاندان ماندگار شد. از آن زمان تا حكومت كنوني “جابر الاحمد الجابر الصباح” (كه در
31/12/1977م. به قدرت رسيدند) سيزده حاكم پي درپي بر مسند قدرت تكيه زده اند.
نخستين تماس واقعي بين كويت و انگلستان در سال 1775م هنگامي كه تجارت هند
شرقي به جاي بصره به كويت منتقل گرديد روي داد . مهاجرت اين قبايل و خانواده ها و
انتقال تجارت به كويت ، اين سر زمين را به شهر پر جنب و جوش و بندگاههاي
تجاري و ايستگاه تردد بين شرق و غرب مبدل ساخت. در سال 1885، به دليل اينكه شيخ
نشين كويت در معرض تهديد عثماني ها قرارگرفت ، خاندان صباح با حايت انگلستان ،
جدايي كويت ار عثماني ، اعلام كرد. در زمان حكومت “ شيخ مبارك” فرزند صباح دوم –
پنجمين شيخ كويت – كه در تاريخ اين كشور به نام “ مبارك الكبير” معروف شده است،
نظام حكومت اين سر زمين شكل تازه اي به خود گرفت؛ زيرا وي حكومت را در تيرة دو
فرزند خود موروثي كرد. در زمان حكومت همين شيخ ، معاهدة 23 ژانويه 1899م مبني بر
حمايت انگلستان از كويت بين دو كشور منعقد گردي و بدينسان كويت به صورت تحت الحمايه
بريتانيا درآمد اين معاهده حاوي چند موضوع اساسي از جمله؛ “ممنوعيت واگذاري سرزمين”
و“ ممنوعيت برقراري ارتباط كويت و كشوهاي خارجي” بود. در سال 1961م در دوران حكومت
“عبدالله سالم” مشور مويت كه به موجب معاهدة 1899م به صورت تحت الحمايه انگليس در
آمده بود ، به كسب استقلال نائل آمد. پس از “شيخ عبدالله السالم الصباح” كه
مورد علاقه و احترام ملت كويت بود و تا سال 1965م زمام امور را در دست داشت، برادرش
“ شيخ صباح السالم الصباح” به حكومت رسيد. اين شيخ نيز در 31 دسامبر 1977م فوت كرد
و “شيخ جابر الاحمد الجابر الصباح” حاكم كنوني زمام امور را بدست گرفت. كويت پس از
استقلال به عضويت اتحادية عرب درآ,د و به دنبال آن، بخاطر مسائل مرزي با عراق ،
مشكلاتي بروز كرد كه براساس تقاضاي امير كويت سربازان انگليس در مرزهاي دو كشور
مستقر شدند. اتحادية عرب در ژوئيه همان سال تصميم گرفت نيروهاي مخصوص خود را
جايگزين قواي انگليس در ا“ منطقه نمايد كه شامل سربازان اردني ، عربستاني، سوداني و
اماراتي ميشد. اجراي اين تصميم در سال 1961م با ورود نيروهاي جمهوري متحدة عرب
آغاز و تا فوريه 1963م ادامه داشت كه در همين زمان نيروهاي انگليسي خاك كويت را ترك
كردند. كويت در 14 مه 1962ك به عنوان صد و يازدهمين كشور جهان به عضويت سازمان ملل
درآمد. در دسامبر 1961م اولين انتخابات در كويت منجر به تشكيل مجلس مؤسسان شد، كه
وظيفه بررسي و تصويب قانون اساسي را داشتند. مجلس ملي كويت نيز با 50 عضو در ژوئيه
1963م تشكيل و “شيخ سالم الصباح” به نخست وزيري كويت منصوب گرديد. دولت عراق نيز در
اكتبر 1963م، اين كشور را به عنوان يك كشور مستقل به رسميت شناخت. در جمگ بين
اسرائيل و مصر در ژوئن 1967 م اين كشور همانند ساير كشورهاي عربي به اسرائيل اعلان
جنگ داد و نفت كشورهاي هم پيمان امريكا و انگلستان را قطع كرد. از سال 1980 م پس از
حمله نظامي عراق به ايران اين كشور ميلياردها دلار وام و كمك هاي مالي ديگر
در اختيار رژيم بعثي عراق قرار داد. امير نشين كويت تا پيش از حمله عراق در
تاريخ اوت 1990م نام مراوريد خليج فارس را به خود اختصاص داده بود پس از نزديك به
7ماه اشغال و غارت توسط بعثي عراق ، به يك سرزمين منهدم شده و فاقد امكانات لازم
براي پذيرفتن جمعيت پيشين آن تبديل شد.
قانون اساسي
به دنبال استقلال اين كشور ، حاكم وقت فرمان تشكيل مجلس مؤسسان را به منظور
تدوين و بررسي قانون اساسي صادر كرد. مجلس مؤسسان كه با رأي عموم افراد تشكيل شده
بود، در 20 ژوئيه 1962ك آغاز به كار كرد وپس از 24 جلسه متن نهايي قانون اساسي را
به تصويب رسانيد. قانون اساسي اين كشور شامل مقدمة كوتاه، پنج باب ، 173 اصل و
تفسيري بر بعضي اصول آن ميباشد. موضوعات مندرج در پنج باب قانون اساسي بشرح زير
است: 1- نوع حكومت 2- اساس جامعة كويت 3- حقوق و وضايف عمومي 4- قواي
سه گانه 5- قوانين عمومي و قوانين موقت.
در باب اول كويت دولتي عرب، مستقل و داراي حاكميت و به صورت بخشي از امت عرب
معرفي شده است. درين رسمي كشور ، اسلام و زبان رسمي آن عربي است. حكومت در
اين كشور در خاندان مبارك الصباح موروثي است و وليعهد نيز بايد ظرف يكسال پس
از تعيين امير با پيشنهاد وي و تصويب مجلس ملي از ميان افراد ذيصلاح همين خاندان،
انتخاب گردد. در اين قانون اساي امير ، فرماندة كل قوا است و حق اعلان جنگ تدافعي
را دارد. امير همچنين حق انحلال مجلس را داشته و طي فرماني علل انجحلال را تشريح مي
نمايد، اما حق ندارد مجلس را بار ديگر به همان علت منحل سازد. در باب دوم ، اصول
ازادي هاي فردي و اجتماعي و مسئوليت دولت در قبال مردم، وظيفه مردم نسبت به دولت،
مورد توجه قرار گرفته است. در قانون اساسي كويت ، تعيين وزراء از ميان نمايندگان
مجاز است و وزارايي كه عضو مجلس امت (پارمان ) نيستند پس از انتخاب، به عضويت مجلس
در ,ي آيند و داراي حق رأي مي باشند. در قانون اساسي كويت آمده است كه شمار وزراي
كابينه، هيچگاه نبايد از يك سوم شمار نمايندگان مجلس ملي كه 50 عضو دارد، تجاوز
كند.
قواي سه گانه
قوه مجريه
به موجب قانون اساسي كويت ، حكومت در خاندان آل صباح موروثي بوده و حكومت مركب
از قواي مقننه، قضائيه و مجريه مي باشد كه از يكديگر تفكيك شدهاند. يك شوراي
مشورتي ، امير كويت را در امور مملكتي ياري ميكند، همچنين فعاليت هاي حكوكت نيز
طبق قانون اساسي توسط مجلس كويت كنترل ميشود. امير كويت، اختيارات متعددي
دارد كه پاره اي از آنها برگرفته از قانون اساسي است و پارهاي ديگر ، ريشه هاي
عرفي دارد. علاوه بر رياست كشور ، او رئيس قوه مجريه و فرماندهي كل نيروهاي مسلح را
برعهده دارد و احكام قضائي به نام وي صادر ميگردد. قانون اساسي كويت در 25 ماده
(ماده 54 تا 78) درباره نقش رئيس كشور (امير) سخن گفته است. امير اختيارات اجرايي
خود رابوسيله نخست وزير و وزراء اعمال مينمايد. امير پس از مشورت با شخصيت هاي
بلند پايه (رئيس مجلس امت و ديگران) بدون دخالت مستقيم مجلس امت، نخست وزير را طي
فرماني انتخاب مينمايد. نخست وزير تعيين شده، اعضاي كابينه رامعرفي مي كند.و امير
فرمان تشكيل كابينه را صادر مينمايد. كابينه از 15وزير در19وزارتخانه گوناگون
تشكيل ميشود، به اين معنا كه برخي وزراء ، متصدي بيش از يك وزارتخانه
ميشوند.شوراي وزيران حلفه ارتباطي رئيس كشور ومجلس (پارلمان) است. مذاكرات شورا
محرمانه است و زرح هاي آن با حضور اعضاء و موافقت اكثريت حاضران تصويب ميشود. و در
صورتيكه آراء گروه موافق ومخالف مساوي باشد، گروهي كه نخست وزير در آن قرار
دارد،رجحان مييابد.
قوه مقننه
كويت داراي يك مجلس امت است كه داراي پنجاه عضو ميباشد اين اعضاء با رأي مردم
انتخاب ميشوند. كليه افراد ذكور كويتي كه در اين كشور متولد شده و به سن 21سالگي
رسيده باشند. به استثناي نظاميان و افراد پليس حق رأي دارند. نامزد هاي مجلس بايستي
حداقل سي سال داشته باشند و از سواد خواندن و نوشتن به زبان عربي نيز برخورد باشند.
هر دوره نمايندگي چهار سال بوده و مجلس اين كشور پس از تعطيلات سالانه ، بطور رسمي
در دهة آخر اكتبر، با سخنراني امير كويت افتتاح ميشود.
كميسيونهاي مجلس
كميسيون هاي دائمي مجلس امت كويت عبارتند از :
امور عرضحال و شكايت نامه ها
امور داخلي و دفاعي
امور مالي و اقتصادي
امور قانونگذاري و حقوقي
آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد
امور بهداشتي ، اجتماعي و كار
امور خارجي
تأسيسات عمومي
دفاع از حقوق بشر
اموال عمومي
علاوه بر كميسيون هاي دائمي فوق ، اين مجلس در دورة عفتم كمسيون هاي موقت ذيل را
نيز تشكيل داده است: پاسخ به سخراني امير، تهيه پاسخ به برنامة دولت،امور
محيط زيست، بررسي طرح مسكن ، گروگانها – مفقود الاثرها و سرپرستي خانواده هاي
شهدا، امور كشاورزي ، شيلات و دامپروري.
مدت تشكيل كميسيون هاي موقت، از سوي مجلس مشخص ميشود و ميتوان اين مدت را
تمديد كرد اين كمسيون ها پس از ارائه گزارش نهايي كار در خصوص موضوع مورد نظر، منحل
ميشوند.
قوه قضائيه
تا قبل از تنظيم قانون شماره 19 قضايي در سال 1959م . با وجود “محكمة كويت” ،
قانوني براي تنظيم امر قضاوت در اين كشور موجود نبود. مهمترين مراجع قضايي در دورة
واقع ميان سال 1948 م تا سال 1959ك (دوران سازماندهي جديد قضا) عبارت است از:
محاكم دادگاه ها، شامل:
محكمه عالي ، به رياست رئيس محاكم.
محكمة شرعي، به رياست قاضي شرع. داراي بخش هاي : “محكمة شرعي”،“محكمة احوال
شخصي”، “محكمهاي ( از دو قاضي مذهب جعفري) جهت رسيدگي به مسايل احوال شخصي
مسلمانان مذهب جعفري
كميته هاي تحكيم داوري:
كميته تجار؛ جهت رسيدگي به منازعات و دعاوي ميان تجار
كميته موقت؛ براي رسيدگي به منازعات و دعاوي اصناف
انواع دادگاه
با صدور قانون اساسي كويت در 11 نوامبر 1962م، نظام قضايي داراي احكام ويژهاي
گرديد كه استقلال آن را از ساير قوا تضمين كرد. در سال 1990م قانون جديد
(شماره 23)، امور قضات و دادگاهها را سامان بخشيد و وظايف هر يك را مشخص نمود . اين
قانون تعدادي از دادگاهها را كه قبلاً در قانون سابق موجود نبودرا به شرح زير
اضافه نمود:
دادگاه تميز
دادگاه عالي استيناف
دادگاه قانون اساسي
دادگاه نظامي
دادگاه عرفي
دادگاه امنيت كشور
بطور كلي منابع نظام قضايي كويت ، استنادات حقوقي خود را از عرف و شريعت اسلامي
گرفته است.
احزاب سياسي
مي توان گفت كه در ميان كشورهاي عربي خليج فارس ، مردم كويت از آگاهي و رشد
سياسي و مذهبي بيشتري نسبت به ساير ملت ها برخوردارند. آزادي نسبي مطبوعات،
گوناگوني آن و وجود مجلس، در رشد ابن آگاهي مؤثر بوده اند. پس از آزادسازي كويت شش
گروه سياسي مخالفت دولت توانستند در انتخابات دور هفتم مجلس حضور پيدا كنند كه از
اين شش گروه ، چهار گروه را، گروههايي با گرايشات اسلامي تشكيل ميدادند.
الف) فعاليت احزاب سياسي ، هفت گروه سياسي نه چندان منسجم، از سني، سيعي، مدعيان
مردم سالاري ، آزاد منش و چپ گرا، در صحنه سياسي كويت وجود دارند. به طور كلي احزاب
و گروههاي سياسي علني و پنهان به دو دسته اسلام گرايان است و ليبرال ها بين 10 تا
15 كرسي را در اختيار دارند. اسلاميون خواستار روشن شدن حدود معاملات بانكي و رعايت
شئونات اسلامي در كشور و ادارات ميباشند، در حاليكه ليبرال ها بازگشت به اسلام را
تناقض آزادي فردي و انتخاب ميدانند. احزاب و گروههاي سياسي موجود عبارتند از :
الحركة الدستورية اسلامية(جنبش
مشروطة اسلامي) – ميانه رو
قبل از اشغال كويت توسط عراق اين گروه تحت نام “جمعيه الصلاح الجتماع” به صورت
يك پديدة اجتماعي و فرهنگي مشغول فعاليت بود. بعد از اشغالكويت به نام “ حركه
المربطون” تغيير نام داد و بعد از آزادي اين كشور ، به نام “الحرöÀ الدستورöâ
اسلاöáÌ” ، تغيير يافت. اعتقاد اينگروه بر اين است كه در زير سايه يك حكومت ملي
اسلامي فراگير، كه همة گروه هاي مردم در آن مشاركت داشته باشند. بايد حركت كرد. اين
گروه اعتقاد به خشونت سياسي نداشته و همچنين فكر ايجاد يك حكومت اسلامي نيز در سر
ندارد. اين جنبش به طور رسمي فعاليت خود را از روز 30/3/1991م بعد از آزادي كويت
علني كرد. شيخ جاسم مهلهل، رهبر جنبش و دكتر اسماعيل شطي، از اعضا مهم اين جنبش
ميباشد كه هم اكنون هضو مجلس ملي كويت است.
المجتمع الاسلامي الشعبي(جمعيت اسلامي مردمي)
اين گروه در دوران اشغال كويت نقش اجتماعي برجستهاي را ايفا نمود. در رأس
مسئولين و دست اند كاران آن “احمد باقر” و “جاسم العون” قرار دارند، البته اعضاي
ديگر گروه به صورت محرمانه عضويت دارند و تا كنون رهبران اصلي و اعضاي هيئت مؤسس آن
شناخته نشدهاندو اعتقاد به ايجاد حكومت اسلامي ، از راههاي شرعي و قانوني و اتخاذ
شيوة خشونت در برگزاري حكومت اسلامي از جمله اصول آنان است. و همچنين معتقدند كه با
اصلاح تك تك افراد ، جامعه نيز اصلاح ميگردد. گروه فوق با وراثت در حكومت ، مخالف
بوده و خواهان دور شدن افراد خاندان هيئت حاكمه ، از پستهاي وزارت ميباشد. و در
مورد دادن شناسنامه به كويتي هاي بدون، بطور قاطع مخالف است.
الائتلاف السلامي الوطني( حزب مؤتلفه اسلامي ملي) – شيعه، تندرو
اكثر اعضاي اين گروه را كساني تشكيل ميدهند كه از شرق عربستان ، به اين كشور
مهاجرت نموده اند اين گروه خواستار اجراي قانون اساسي سال 1962م بوده كه در آن حقوق
و آزادي مردم كويت رعايت ميشودو تمام مردم در برابر قانون، از حقوق و آزادي مساوي
برخوردار هستند. گروه فوق هر نوع ارتباط با كشورهاي ديگر را رد ميكند ولي ارتباط
با ساير شيعيان جهان را تأئيد و همچنين خواستار اعطاي شناسنامه به كويتي هاي “بدون”
برابر مقررات و ضوابط ميباشد. همچنين نظرات خود را از طريق جرايد داخلي اعلام
ميدارد و با گروههاي ديگر در حمايت از قانون اساسي هم صدا ميشود.
التكتل النيابي (طرفداران نظام پارلماني ) ليبرال و طرفدار نظام حاكم
اين گروه كه سه سال بعد از انحلال مجلس نمايندگان ، با تبليغات گسترده و وسيع در
بين مردم ، خواستار اعاده و تشكيل مجلس در كويت شد، داراي مشخصات ذيل ميباشد:
طيف وسيعي از جريانات سياسي ، ديني ، مذهبي و قومي را دربر ميگيرد.
تشكيلات سازماني نامشخص و ايدئولوژي و برنامه ديني نيز ندارد.
داراي پايگاه مردمي نسبتاً وسيعي ميباشد.
از قانون اساسي سال 1962م حمايت ميكند.
از ارتباطات سياسي با خارج از كويت امتناع مي ورزد.
دادن شناسنامه به كويتي هاي بدون (شناسنامه ) را به شدت رد ميكند.
به موروثي بودن حكومت اهميت مي دهد.
احمد السعدون ؛ پدر روحاني و رهبر اين گروه مي باشد.
التجمع الدستوري(مجمع قانون اساسي) – طرفدار قانون اساسي و ليبرال
مانند اغلب گروه هاي سياسي ، بعد از آزادي كويت در صحنه ظاهر گرديد و به شدت
خواستار لغو وراثت از حكومت شد و در حال حاضر، ايجاد حكومت مردمي را در سر دارد.
اين گروه صلاح نميداند در مجلس ملي، اعضائي از خاندان حاكم، حضور داشته باشند.
نظر آنها در مورد دادن شناسنامه به كويتيهاي “بدون” اين است كه؛ براي برقراري يك
نظام دموراتيك و خالي از تبعيض بايد به تمامي كويتي ها شناسنامه يكسان داده شود
المنبر الديمقراطي الكويتي(تربيون دموكراتيك) چپ گرا
اين تربيون كه عموم نيروهاي سياسي ملي و چپ گرا را در بر ميگيرد، شامل بعضي از
افراد سياسي فعال جامعه نيز ميباشند. در زمينة گرد همايي و ايجاد اين تريبون ،
ميتوان از “جنبشملي گرايان عرب”نام برد كه دهة پنجاه در كويت تأسيس گرديده و سهم
بسزايي در اين رابطه داشته است. اين تريبون درسال 1992م اولين كنگره خود را تشكيل
داد و نظرات خود را از طريق روزنامة “صوا الشعب”انتشار داد، كه در حال حاضر از طريق
مجله “ الطليعه”، اين عمل را انجام مي دهد. گروه فوق فقط با احزاب ديني مخالفت
ميورزد ولي با ساير گروه هاي سياسي حول محورهاي دموكراتيك و ملي ، اشتراك نظر
دارد. همچنين با تعدد احزاب سياسي و دادن آزادي هاي فردي و ايجاد حكومت بر مبناي
قانون موافق است.
ملاحظات اقتصادي
تحولات اساسي
اقتصاد كويت با استقرار قبيله «العتيبي» كه از شبه جزيرة عربستان به اين كشور
مهاجرت كرده بودند شكل گرفت، اين قبيله بدليل اينكه بر سر مسيرهاي بازرگاني و
بندگاه طبيعي قرار گرفته بودند، توانستند به تجارت مرواريد ، صيد ماهي و بازرگاني
بصورت محدود بپردازند. رفته رفته بازرگاني در ا“جا رونق بيشتري پيدا كرد و
كمكم اين كشور وارد مرحله جديدي از اقتصاد شدو موقعيت مناسب بندرگاهي، كويت
را به بندر بازرگاني براي داد و ستد بين عراق – حلب (سوريه ) ، با سواحل غربي شبه
قاره هند تبديل نمود و اين كشور از شكل روستا به يك بندرگاه فعال بازرگاني گسترش
يافت و تجارت پر رونق سبب شد، تا كويتي ها ناوگان ممتازي را بنا نهند و به تجارت با
هند از طريق درياي سرخ و افريفا بپردازد. اين ناوگان كه متشكل ار كشتي هاي بادباني
چوبي بود. حتي در عصر كشتي هاي بخار نيز پايدار بود.باكشف واستخراج نفت ، اولين
محمولة مفتي در ژوئن 1946م. (در دوران حكمراني شيخ احمد جابر) صادر شد، ولي تا چند
سال در آمدهاي بدست آمده از آن، نقشي در شكوفايي اقتصاد كويت نداشت. پس از روي كار
آمدن شيخ عبدالله سالم، الصباح،(1950-1965م) اصلاحات اداري در اين كشور صورت گرفت و
كنترل عوايد حاصل از در آمد هاي نفتي ، اقتصاد اين كشور نقش پيدا كرد كه به خاطر در
آمد سرشار نفت اقتصاد اين كشور تك محصولي شد. در آمدهاي نفتي آن از 190
ميليون دينار در سال 64-1963 م. به 2575 ميليون دينار در سال 78-1977م، يعني 5/13
برابر افزايش يافت. تا سال 1980 ك كويت قلب بازرگاني منطقه بود و همگام با بخش
بازرگاني ، خدمات در اين كشور رشد كرد، بطوريكه الگوي رفاه و نظام سخاوتمندانه
اقتصادي حاكم گرديد. با آغاز جنگ ايران عراق در سال 1980م. اقتصاد كويت ، دستخوش
تحولاتي گرديد و بدليل ساخت نامتناسب اقتصادي ، رشد اقتصادي پرشتاب، متوقف شده و
بعضاً توليد ناخالص داخلي اين كشور ، سيرنزولي پيدا كرد. در سال 1981م.«توليد
ناخالص داخلي» به قيمت جاري 7/9 كاهش يافت كه دليل عمدة كاهش در توليد ناخالص بخش
نفت بود، كه 1/19% تنزل نمود. اشغال كويت بوسيله عراق در سال 1990م. باعث وارد آمدن
خسارات زيادي به كويت شد وبيش از 100ميليارد دلار از ذخاير نفتي و سرمايه گذاري اين
كشور از بين رفت. پس از جنگ خليج فارس نيز، ساختار اقتصادي كويت تغييري نيافت و
توليد ناخالص داخلي اين كسور پس از يك افول ناشي اط اشغال ، تا سال 1993م رو با
افزايش نهاد نكته قابل ذكر اينكه ، عملياتهاي نظام آزادي سازي و پروژه هاي باز سازي
بيش از 100 ميليارددلار براي كويت هزينه در بر داشته است. هزينهها تسليحاتي و
نظامي متعاقب نيز ، مزيد بر علل ساختاري اقتصاد شد. طي سالهاي 95-1991م. كويت
همواره با كسر بودجه بيش از 50% روبرو بود. كاهش بهاي نفت افزايش هزينه هاي عمومي و
كسر بودجه مستمر، دولت كويت را ناچار ساخت تا در پي اصلاح ساختار اقتصاد و تغيير از
الگوي نظام اقتصاد رفاهي ، به الگوي اقتصادي واقع گرا برآيد. اعمال تعرفه قيمت
گذاري برخي از كالاها خدمات دولتي ، خصوصي سازي، احياء بخش بازرگاني و ايجاد منطقة
آزاد تجاري، از جمله برنامه هايي هستند كه دولت كويت در نظر دارد بنا به توصية
صندوق بينالمللي پول، آنها را اجرا نمايد. البته تاكنون بخش اندكي از برنامه هاي
اعلام شده براي رفرم اقتصادي، به اجرا در آمده است.
ساختار اقتصادي
در كويت برنامه ريزي اقتصادي ، در قالب برنامه هاي پيشنهادي پنج ساله از
طرف دولت مي باشد. كه به تصويب مجلس به اجرا در مي آيد. در سال 1993م. هيئتهاي
كارشناسي بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول از كويت ديدن كردند و اجراي يك برنامه
اصلاحات اقتصادي را توصيه نمودند؛ كه محورهاي عمدةآ“ عبارتند از : 1- خصوصي سازي
2- حذف يارانه ها(سوبسيد) 3- افزايش مالياتها.
مقامات كويتي در اجراي اصلاحات اقتصادي و اعمال سياست هاي جديد ، مصمم هستند ؤ
كه يكي از ابعاد اصلاحات اقتصادي دولت ،وضع ماليات ها ، تعرفه ها، حذف تدريجي
سارانه ها و قيمت گذاري خدمات و همچنين كالاهاي عمومي مي باشد. كارهاي انجام شده در
اين زمينه تا كنون عبارتند از : برقراري ماليات گمركي بر 300 قلم كالاي غير ضروري و
لوكس ، افزايش نرخ مصرف برق به 4 فلس (13 سنت) براي هر كيلو وات ساعت ، افزايش بهاي
سوخت بويژه بنزين بين 35 تا 45 درصد و قيمت گذاري خدمات درماني و دارو ، طي يك طرح
تدريجي. در قانون سال 1965، سياست هاي اقتصادي جهت تشويق و جذب سرمايه در بخش صنعت
و گسترش آن بوده است؛ به موجب ماده 14 قانون مذكور، تاسيسات صنعتي بع ثبت رسيده تا
حداقل 10 سال پس از زمان ثبت ، از تمامي ماليت ها معاف هستند. همجنين تعرفه گمركي ،
به واردات ماشين آلات ، تجهيزات، لوازم يدكي ، مواد اوليه و كالاهاي نيمه ساخته
واحدهاي صنعتي ، تعلق نمي گيرد. تعرفه گمركي كالاهاي مشابه خارجي با در نظر گرفتن
منافع مصرف كننده و كيفيت توليد كالاهاي داخلي ، براي حداقل دذه سال افزايش
مييابد. ديگر سياست هاي تشويقي عبارتند از : تخصيص زمين مورد نياز تأسيسات صنعتي
به واحد مربوطه ، اولويت در دريافت اعتبارات مالي از بانك اعتبار و پس انداز كويت ،
مساعدت دولت به تأمين هزينة پژوهشهاي صنعتي براي احداث صنايع جديد و اولويت خريد
محصولات داخلي در خريد هاي دولت.
شاخصهاي اقتصادي
واحد پول و نرخ برابري
واحد پول كويت دينار است كه برابر با 1000 فلس مي باشد. انواع سكه هاي آن
100،50، 20 و 10 فلسي و اسكناس هاي آن 250 فلسي (ربع دينار) و 500 فلسي(نيم دينار)
و همچنين يك، پنج، ده و بيست ديناري مي باشند، در آوريل 1936 م. صندوق بينالمللي
پول ارزش دينار كويتي را برابر 248828 گرم طلاي خالص تعيين كرد. دينار كويت همانند
ساير كشورها، وابستگي مستقيم با دلار دارد. با توجه به مشكلات و اثرات جنگ و پايين
آمدن قيمت نفت ، دولت كويت ارزش دينار را در برابر دلار و ديگر ارزهاي خارجي كنترل
كرد. ارزش دينار در برابر دلار در سال هاي 1994-1987م بين 27899 فلس تا 300 فلس و
در سالهاي 1997-1995 م بين 298 تا 303 فلس بوده است. براساس مصوبه ملي كويت ، از
سال هاي 1997م تا 1999م. بين 303تا 350 فلس بوده است.
بودجه
بودجه دولتي اين كشور از ژولاي 1998م تا 1999م، در حدود 14362 ميليون دينار
(7959ميليون دلار) و كسر بودجة خالص در حدود 1918 ميليون دينار (73294 ميليون دلار)
بوده است. رشد كسر بودجه پيش بيني شده بعد از كسر 10% مجموع در آمدها در صندوق
امانات براي نسل آينده حدود 2163 ميليون دينار ، معادل 7034 ميليون دلار مي باشد.
نرخ بودجه دولت كويت طي سال هاي 99- 1996
سال
|
97-1196 |
98-1997 |
99-1998 |
در آمدها |
4391 |
3105 |
24435 |
در
آمدنفت |
3926 |
2555 |
18935 |
درآمد
بدون نفت |
455 |
4378 |
43625 |
مازاد
كسر درآمد |
502 |
1273 |
19185 |
مبناي محاسبه؛ يك ميليون دينار كويت
در حال حاضر بعلت كاهش قيمت جهاني نفت، كه بيش از 1893 ميليون دينار ، از درآمد
اين كشور كاسته شده است . قابل ذكر است كه در آمد نفت در سال 1998-1997م در حدود
4/8 ميليارد دلار بوده است.
منابع اقتصادي
ذخاير نفتي
بر طبق ارقام رسمي دولت در سال 1994م. ذخاير شناخته شده كويت 5/96 ميليلارد بشكه
برآورد شده است كه بيش از سه برابر ذخاير نفتي ايالت متحدة امريكا و ده درصد از كل
ذخاير نفتي جهان است. قسمتي از حوزه هاي نفتي، در داخل كويت و بخشي از آن در خارج
از اين كشور قرار دارد. ميادين نفتي داخل خاك كويت عبارتند از:
1- ميادين نفتي خاك كويت شامل ؛ الروضتين، الصابر، البحره، الرتقه. (در ناحيه
مرزي عراقكه مورد ادعاي آن كشور است).
2- ميادين نفتي جنوب غربي شامل المناقيش و اُمالقدير.
3- ميادين جنوب شرقي شامل البرقان.
درخصوص ميادين نفتي خارج از خاك كويت بايد گفت كه؛ اين كشور داراي حق
استخراج نفت از ميادين نفتي منطقة بيطرف كه واقع در بين عربستان سعودي و اين كشور
است ميباشد؛ اين منطقه شامل چاههاي الوفاه واقع در جنوب الفوارس و جنوب اُمقدير
است. بخش ديگري از حوزة نفتي مشترك سعودي – كويت در فلات قاره قرار دارد و شامل
چاههاي الخفجي ، الحوت، الدره و اللولو مي باشد.
ميزان توليد و پالايش
ميزان توليد نفت كويت – با وجود داشتن وسعت كم – بسيار زياد است، بگونه اي كه
يكي از بزرگترين توليد كنندگان نفت در جهان مي باشد. بر اساس آمار منتشر شده در سال
1994م، توليد مفت خام اين كشور در سطح دو ميليون و پانصد بشكه در روز قرار داشت و
در نظر دارد كه توليد مفت خام خود را تا سقف 3 ميليون بشكه در روز افزايش دهد. بر
طبق آخرين آمار از سوي خبرنگاران رويتر ، توليد واقعي فرآرده هاي نفتي سه پالايشگاه
داخلي كويت، در سال 1997م، با 7/19% افزايش به ميانگين 872200 بشكه در روز رسيد.
توان پالايش درسال 1994م به 800 هزار بشكه در روز رسيد كه از اين مقدار ، حدود 100
هزار بشكه داراي مصرف داخلي بود و 700 هزار بشكه آن، صادر مي شد. كويت داراي سه
پالايشگاه در داخل كشور است كه عبارتند از : الاحمدي ، ميناء عبدالله و
الشعيب.كويت در خارج از خاك خود، از دهة هفتاد به بعد شروع به احداث و در اختيار
گرفتن ظرفيت هاي پالايشگاهي كرد كه مهمترين پالايشگاههاي متعلق به كويت عبارتند از
: دانمارك با ظرفيت روزانه 56000 بشكه و هلند (روتردام و يوروپورت) ، با ظرفيت
روزانه 74000 بشكه.
كشاورزي
كويت در عرض جغرافيايي 30 درجه شمالي و در حاشيه بيابان هاي خشك و سوزان شبه
جزيرة عربستان قرار دارد. آب و هواي آن خشك بياباني و فاقد هر گونه آب جاري است. با
توجه به اين عوامل ، از لحاظ كشاورزي بسيار فقير است و زمين هاي قابل كشت آن تنها
مساحتي حدود 1/1 % خاك اين كشور – يعني كمتر از 200 كيلومتر مربع- بوده و مراتع آن
نيز، فصلي است . كشاورزي در واقع اساس و پايه معيشتي مردم نيست و ساختار اقتصادي
اين كشور به آن بستگي ندارد؛ با اين حال در بعضي از مناطق كه داراي آب و هواي
مساعدي است، كشاورزي صورت مي گيرد كه اين مناطق عبارتند از : جهراء ، الوفره و
العبدلي
ماهيگيري
ماهيگيري قبل از رونق نفت در اين كشور، از اهميت زيادي برخوردار بود و يكي از
منابع اصلي بشمار ميرفت، ولي هنوز هم صيد ماهي و ميگو به صورت قابل توجهي در آنجا
رونق دارد. خوراك دريايي معولاً براي مصرف داخلي است ولي بهضاً به خارج هم صادر مي
گردد. در سال 1994م. محموع ماهي و ميگويي كه صيد و به بازار داخلي وارد شد بيش از
9933 تن بود.
برق
كويت در سال 1953م. براي نخستين بار با استفاده ازيك مولد بخار نيروي برق بدست
آورد. اين مولد منطقة الشريخ با توليدي 750كيلووات ساعت برق، آغاز بكار كرد. قبل از
جنگ دوم خليج فارس(حمله عراق به كويت) در سال 1990م. اين ظرفيت به 21085 ميليون
كيلو وات ساعت(4150، مگاوات)رسيد.در حال حاضر توليد اتمي برق در اين كشور
6898مگاوات و توان عملياتي آن 4120مكاوات مي باشد. كويت داراي شش نيروگاه بزرگ است
كه عبارتند از؛ نيروگاه الشيوخ، الشعيبه شمالي ، الشعيبه جنوبي، الدوحه غربي،الزور
و همچنين نيروگاه كوچكي كه در بندر الاحمدي فعاليت ميكند. در حال حاضردر مجموع،
كويت 20178 ميليون كيلووات ساعت توليد برق دارد نيروگاه الشعيبه شمالي كه تا جنگ
خليج فارس با توان توليد 6/4ميليون كيلو وات ساعت برق، مشغول بكار بوده در جريان
اشغال، خساراتي ديدكه بخاطر مقرون به صرفه نبودن آن باز سازي نشد.
صنايع
غير از پالايشگاه ها و صنايع نفتي وابسته، صنايع توليدي غير نفتي در كويت، اندك
و غير قابل توجه بوده و در حقيقت آنچه كه به عنوان صنايع توليدي غير نفتي ديده مي
شود عمدتاً صنايع سبك تبديلي هستند كه تأمين مواد خام اوليه، تجهيزات ، قطعات ابزار
و هم چنين نيروي كار وابسته به خارج از كشور مي باشند بر اساس آمار وزارت بازرگاني
در سال 96-1995م مجموع واحدهاي صنعتي اين كشور به 787 واحد ميرسد.بيشتر واحدهاي
صنعتي ياد شده ، كارگاههاي صنايع سبك تبديلي هستند كه در زمينه معادن (شن و ماسه و
سنگ) مواد غذايي، نوسيدني هاي غير الكلي ، منسوجات ، پوشاك ، چرم، اثاثيه ، كاغذ
چاپ و انتشار ، صنايع شيمايي ، فرآورده هاي نفتي ، ذغال ، نايلون و پلاستيك،مواد
خام غير فلزي ، اقلام ساختماني ، ماشين آلات ، تجهيزات و ابزار، فعاليت دارند.
جهانگردي
جاذبه هاي جهانگردي
كويت به جز آثار معدود باقيمانده ار پرتغالي ها در چند جزيرة خود (قلعه پرتغالي
هاو … ) ، آثار باستاني ندارند؛ اما سنبل و نشانة كويت جديد دو برج دوقلوي بسيار
زيبا است كه به برج هاي كويت معروفند؛ يكي ار اين برج ها كه از ديگري كوتاهتر است
اختصاص به منبع آب كويت دارد و ديگري داراي يك گردانه در بالاي خود مي باشد كه با
گردش آن كل شهر كويت و درياي زيباي خليج فارس را به نمايش مي گذارد . ار ديگر جاذبه
هاي طبيعي كويت مي توان ار سواحل بسيار زيباي اين كشور نام برد ، كه جاذبه هاي
زيادي در آن نهفته است. البته اخيراً دولت با استفاده ار سيستم آبياري قطرهاي ،
فضاي سبز زيباييي را ايجاد كرده است. در كويت همانند ديگر كشورهاي حوزة خليج فارس ،
مغازه ها و مراكز خريد بسيار زيبا و متنوعي وجود دارد، كه انواع كالاهاي غربي ،
ژاپني و … را مي توان در آنها يافت در اين كشور هم چنين يك شهر بازي به سبك ديسني
امريكا (البته در ابعاد كوچكتر) ، وجود دارد.اخيراً اين كشور تمهيداتي در جهت
جهانگردي ايراني انديشيده است، از جمله اينكه اعلام نموده؛ زائران ايراني خانة خدا
ني توانند در راه يافتن به حج به مدت دو هفته در كويت اقامت نمايند.
ملاحظات علمي
كويتي ها اصولاً اهميت چنداني براي تحصيل فرزندانشان قائل نيستند؛ البته در
طبقات مختلف متفاوت است، كه از اين لحاظ به سه دسته تقسيم ميشوند:
دسته اول ؛خانواده هايي هستند كه ازنظر تحصيلان درسطح بالايي قرار دارند وبيشتر
فارغ التحصيلان خارج از كشورند و در سطح بالاي فرهنگي قرار دارند. اين افراد به
تحصيلات فرزندانشان اهميت ميدهند و دختران و پسران در اين خانواده ها به يك نسبت
از امكانات تحصيلي برخوردار هستند.
دسته دوم؛ گروهي هستند كه اصليتشان از عربستان و ايران است، در ميان اين طبقه
هم تحصيلات اهميت دارد اما ، تحصيل فرزندان دختر در اين خانواده ها اهميت چنداني
ندارند و معمولاً ميزان ترك تحصيل دختران و ازدواج آنها در اين طبقه اجتماعي
بالاست.
دسته سوم؛ «بدون ها» هستند . اين گروه از مردم كويت ،به تحصيل اهميتي نميدهند
و بيشتر دختر بچه هايي كه به مدرسه نمي روند و در سنين پايين ازدواج مي كنند از
ميان اين طبقه مي باشند، كه فرزندان اين گروه معمولاً به چوپاني روي مي آورند. در
كويت مانند ساير كشورها فارغ التحصيلان دانشگاه ها، وضعيت چندان مناسبي ازنظر شغلي
ندارند.برطبق آماردولت تاسال 2000م.ازميان حدود 200000فارغ التحصيل از دانشگاه اين
كشور ،فقط براي حدود 10000نفرشان شغل موجود ميباشد. و 190000نفر بقيه لاجرم بيكار
ميمانند.
|