نظام آموزشي كشورهاي جهان

صفحه اصلی سایت محشر بخش سرگرمی تفریحی محشر اس ام اس جوک و لطیفه های جدید فارسی مطالب و عکس های جالب خواندنی دیدنی عکس ایرانی و خارجی خطای دید - به چشمان خود اعتماد نکنید اتاق چت روم فارسی گفتگو دوستیابی عاشقانه متن زیبا ساز محشر نکته های زیبایی آرایشی و بهداشتی کاملترین مرجع انواع فال ، طالع بینی و آدم شناسی به سبک های مختلف آموزش آشپزی ، تهیه انواع ترشیجات دسر شیرینی غذای ايرانی غذای فرنگی غذای کودک و نوشیدنی اطلاعات راهنما تلفن کل کشور نقشه جهان نقشه تهران فرهنگ اسامي پسر و دختر ایرانی آموزش انواع داستان و رمان در کتابخانه محشر سایتهای اینترنتی فارسی لینک های مختلف ایرانی و خارجی ارسال رایگان کارت تبریک های عکس و فلش برای مناسبت های عاشقانه ولنتاین تولد و غیره ترجمه تصویر های عاشقانه عشق یعنی ... محاسبه گر عشق ابزارهاي موبايل جدید ترین اخبار ایران و جهان اطلاعات غذایی تغذيه رژیم و سلامتي جدیدترین رکورد ها و ترین ها گالری عکس های جالب غیر ایرانی ضرب المثل های فارسی ايران همراه با عکس قرآن به سه زبان فارسي عربي انگليسي ترفند هاي كارآمد اینترنتی کامپیوتر و موبایل بخش بين الملل در محشر چك كردن عکس و وضعيت اي دي ياهو در مسنجر با امکانات جالب دانلود رايگان نقشه کامل شهر تهران براي تمامي موبايل هاي سامسونگ - سونی اریکسون - نوکيا پخش زنده و مستقیم شبکه های راديو و تلويزيون آنلاين معرفی شهر های ایران تبليغات در محبوبترین سایت فارسی نقشه سایت

ساختار آموزشي > آموزش معلمان


New Page 1

آموزش معلمان

ساختار آموزشي

معلمان برنامه‌هايي متنوع و دروس متفاوتي براي تدريس در ساعات مختلف در طول يك هفته دارند.  معلمان مدارس ابتدايي عموماً حداقل براي 2 سال به شكل تمام وقت در 1 كلاس تدريس مي‌كنند.    يك معلم كلاس اول در همان كلاس را در سال دوم تدريس خواهد كرد قبل از اينكه به كلاس ديگري در پايه سوم و چهارم برود. به اين ترتيب معلمان قادرند رابطه نزديكي با دانش‌آموزانشان ايجاد كنند. معلمان مدارس مقدماتي متوسطه حداقل دو درس  اصلي را  به دانش‌آموزان سطوح مختلف درس مي‌دهند. آن‌ها عموماً تعداد كمي‌ساعات بيكاري در طول روز آموزشي دارند.

معلمان هر هفته بين 23 و 27 درس 45 دقيقه‌اي را تدريس مي‌كنند.   ( در بعضي ايالتها بالاي 28 درس) معلمان مدارس ابتدايي سنگين ترين ميزان تدريس را دارند و تأكيد كردند كه تدريس 27 كلاس در هر هفته دركلاس‌هايي با بيش از 30 دانش‌آموز بسيار مشكل  مي‌باشد. اغلب معلمان مدارس ابتدايي مدرسه را بين 12:00الي 1:00 ظهر ترك مي‌نمايند.  اغلب معلمان مدارس مقدماتي متوسطه مدرسه را حدود ساعت 1:00 ظهر ترك مي‌كنند. بجز معلمان Gymnasium كه كلاس هاي بالاتر را درس مي‌دهند.   مديران عموماً تا ساعت 4:00 بعداز ظهر و ديرتر هم در مدرسه مي‌مانند.   

دانش‌آموزان كلاس هاي 1 الي 10 در مدارس ابتدايي و مدارس مقدماتي متوسطه به كلاس‌هاي 25 الي 30 نفره تقسيم مي‌شوند. عموماً اين كلاس‌ها از 1 سال تا سال ديگر ثابت مي‌ماند. معلم برگزيده شده براي هر كلاس, نه تنها وظايف اجرايي يك كلاس و تنظيم زمان جلسه اولياءء و مربيان را انجام مي‌دهد بلكه چندين درس را هم تدريس مي‌كند. معلم كلاس همچنين مسئول دفتر كلاسي مي‌باشد كه معلمان درآن عنوان درس‌هاي روزانه، سرفصلهاي تديس شده وتكاليف تعيين شده را ياداشت مي نمايند. هيچ معلم جايگزين اضافي وجود ندارد. از معلمان خواسته مي‌شود جايگزين معلم غايب شوند.معاون يا مدير يك برنامه تدريس جايگزيني طرح مي‌كنند كه هرگاه معلميبيمار شود اجرا مي‌گردد. معلمي‌كه طبق برنامه جايگزين مي‌شود دفتر كلاسي را براي كسب اطلاعاتي درباره پيشرفت كلاس بررسي مي‌كند   اگر زماني كه احتياج به يك معلم جايگزين است، معلمي‌در اختيار نباشد، ممكن است كلاس تعطيل شود و دانش‌آموزان به خانه فرستاده شوند.  

معلمان خودشان ملزم به گذراندن يك دوره طولاني آموزشي _ حداقل 6 يا 7 سال _ مي‌باشند.   

از زماني كه از آموزش هاي دانشگاهي معلمان به طور وسيعي استفاده ‌شد،   اغلب مشاهده شد تجربه تدريس دانش‌آموزان با ارزش تر مي‌باشد و در واقع جهت يابي عملي از آموزشهاي دانشگاهي آن‌ها‌ مي‌باشد، ارائه تعليمات پيوسته فراوان است، اما در اغلب ايالتها الزامي‌نمي‌باشد.   اختيارات معلمان آلماني براي پيشرفت حرفه‌اي محدود مي باشد. يك امكان پيشرفت در مديريت مدرسه مي‌باشد كه معلم،معاون  يا مدير مي‌شود. آن‌ها همچنين ممكن است آموزشيار معلمان مدرسه شوند يا موقعيتي در ايالت يا وزارتخانه آموزش منطقه پيدا كنند.   اغلب معلمان خدمتگزاران مدني مي‌باشند. به هر حال به معلمان در ايالت هاي جديد ( آلمان شرقي سابق ) جايگاه خدمت گذاران مدني داده نشده است. تا زماني كه بيش از نيمي‌از معلمان به يكي از چند اتحاديه هاي معلمان تعلق دارند، پايگاه آنان به‌عنوان خدمتگزاران مدني آن‌ها را از اعتصاب منع مي‌كند.  ميان اغلب مشكلات عمومي‌كه معلمان با آن روبرو مي باشند. انضباط كلاس و دانش‌آموزان مشكل زا اصلي ترين مشكل مي‌باشد.طرز نگرش نسبت به ادامه و تكميل آموزش:  معمولاً معلمان از كم بودن زمان آموزش معلمان كه منجر به عدم توانايي بعضي از آنها براي شركت در اين دوره ها مي شود , شكايت مي كنند.  معلمان معمولاً ً در كلاس‌هايي كه بيشتر به آن علاقه دارند شركت مي‌كنند. معلماني كه سابقه تدريس بيشتري دارند كمتر از معلمان تازه كار به اين كلاس‌ها اهميت مي‌دهند.   در مقايسه با معلمان ايالات قديمي، معلمان ايالات جديد بيان ‌كردند كه خواهان دريافت جديد ترين اطلاعات و متدها در رشته‌ها درسي خود هستند به همين دليل آن‌ها در اين كلاس‌ها شركت مي‌كنند.  معلمان با تجربه معمولاً شركت در كلاس‌هاي آموزش مستمر را زياد لازم نمي‌دانند و صرف زمان براي اين كلاسها را ضروري نمي‌بينند.در حاليكه معلمان تازه كار براي شركت در اين كلاس هاي آموزشي رغبت بيشتري از خودشان نشان مي دهند.  

كادر آموزشي

معمولاً مدارس تعداد كمي پرسنل ‌اداري دارند. كليه مديران معلمان قبلي هستند كه هنوز تا جايي كه برنامه آموزشي اجازه دهد تدريس مي‌نمايند. علاوه بر يك يا دو منشي و يك سرايدار (كه نظافت نمي‌كند اما از ساختمان مدرسه مراقبت مي‌كند)، در اغلب مدارس چند تن از معلمان مسؤليتهاي اضافي مانند سرپرستي آزمايشگاه علوم يا كتابخانه را بر عهده دارند.  در ميزان تدريس اين معلمان كاهشي صورت مي گيرد.  عموما" مدارس  پرستار ندارند ودانش‌آموزاني كه بيمار مي باشند به خانه فرستاده مي‌شوند يا در موارد اورژانس فوراً به نزد،  يك پزشك يا بيمارستان فرستاده مي‌شوند.  معمولاً،   دفتر كار منشي، دفتر مدير و مكان استراحت معلمان شامل يك محل مي‌باشد ـ مدير مرتباً در هرسه اتاق رفت و  آمد دارد.

اغلب معلمان كلاس هاي اول الي دهم بغير از هنرستان هاي فني در شروع سال تحصيلي فقط براي يك  كلاس تعيين مي ‌شوند.  با سيستم آموزش دوره‌اي در شروع پايه 11 در Gymnasiumدانش‌آموزان ديگر به يك كلاس تعلق ندارند و بنابر اين يك معلم ندارند. يك معلم كلاس نه تنها يك يا تعداد بيشتري درس را به گروه خاصي از دانش‌آموزان درس مي‌دهد بلكه مسؤل اداره و رسيدگي به موضوعات اداري ايجاد شده توسط دانش‌آموزان در كلاس و والدين آن‌ها مي‌باشد. به علاوه، معلمان مسؤل نوشتن گزارش نمرات دانش آموزان به صورت دو بار در سال مي‌باشند.  همچنين معلمان براي كلاس يك نماينده انتخاب مي‌كنند و زمان ملاقات با والدين دانش‌آموز ان طي سال تحصيلي را تعيين مي‌كنند.

در مدارس Gesamtschule معلمان باور دارند كه دانش‌آموزان بايد طي دو سال اول تحصيلشان تاحد امكان در يك كلاس كنار هم بمانند تا يك محيط آموزشي پشتيبان  و غير رقابتي ايجاد گردد و برقراري يك رابطه دوستانه آسان تر شود. معلمان كلاس تا جاييكه امكان دارد دروس متعددي را در يك كلاس درس مي‌دهند، زيرا وقتي يك معلم در يك كلاس تدريس مي نمايد نسبت به كلاسي كه چندين معلم دارد شاگردان براي وي شناخته شده تر مي‌باشند. بر طبق گفته معلمان، فايده ديگر داشتن يك كلاس براي دانش‌اموزان اين است كه بجاي اينكه از يك كلاس به كلاس ديگر بروند،كلاسي دارند كه معلمان به آن مي‌آيند. دفتر كلاسي : معلم كلاس همچنين مسؤل دفتر كلاسي  مي‌باشد كه معلمان اهداف درسي روزانه،  سرفصلهايي كه بايد تدريس شود و تعيين تكاليف را در آن يادداشت مي نمايند.  دفتر كلاسي هميشه در كلاس وجود دارد مگر اينكه كلاس‌ها  عوض شوند، مانند زمانيكه دانش آموزان به آزمايشگاه شيمي‌ يا سالن ورزش مي‌روند. در ابتداي نيمسال تحصيلي يك دانش‌آموز از كلاس انتخاب مي‌شود تا دفتر كلاسي را نگه دارد و مسؤل مي‌باشد كه دفتر را  بين كلاس‌ها حمل نمايد. دفتر كلاسي در هر نوع مدرسه ا ي مورد استفاده قرار مي‌گيرد‌. اين دفتر يك مدرك رسمي‌است كه شامل توصيف مختصري از مباحثي است كه تدريس شده است و به عنوان كار مدرسه و تكليف براي يك كلاس معين هر روز تعيين مي‌شود و اغلب شامل شماره صفحه كتاب درسي استفاده شده و تكاليف تعيين شده مي‌باشد. . معلم كلاس و مدير مدرسه بايد در پايان هر هفته مطالب ثبت شده در اين كتاب را بررسي نمايند.  علاوه بر درس‌هاي ثبت شده,دفتر كلاسي شامل جدول دوره‌اي و جدول كلاس براي دانش‌آموزان يك كلاس ،  فهرست معلمان و موضوعاتي كه آن‌ها در آن كلاس درس مي‌دهند، آدرس و شماره تلفن دانش‌آموزان، ليست حضور و غياب و اسامي‌دانش‌آموزان انتخاب شده و سخنگوي والدين براي كلاس مي‌باشد.

معلم جانشين

وقتي يك معلم غايب است، ناظم يا مدير يك جايگزين انتخاب مي‌كنند.  از ساير معلمان خواسته مي‌شود در غياب همكارشان در آن كلاس درس دهند.  هيچ معلم“جايگزين” اضافي وجود ندارد.  معلمان غايب نياز نيست اهداف درسي آماده شده را براي معلماني كه قرار است در كلاس آن‌ها درس دهند باقي بگذارند.  معلمي‌كه قرار است براي معلم ديگر جايگزين شود معمولاً دفتر كلاسي را بررسي مي‌نمايد تا از برنامه كلاس آگاه شود. اگر معلم جايگزين با دروسي كه بايد تدريس شود آشنا نباشد ممكن است از دانش‌آموزان بخواهد كه تكاليفشان را در كلاس انجام ‌دهند.   در برخي موارد معلمان در شرايطي كه بايد جايگزين شوند كتابها يا سرگرمي‌هايي را به كلاس مي‌برند.   در مدارس راهنمايي ,  معلماني كه زمان آزاد دارند اولين انتخاب به‌عنوان معلم جايگزين مي‌باشند. اگر زمانيكه احتياج به جايگزين باشد معلمي‌در دسترس نباشد، بويژه زمانيكه اولين يا آخرين ساعت روز مدرسه باشد كلاس تعطيل مي‌شود.  از دانش‌آموزان خواسته مي‌شود ديرتر به مدرسه بيايند يا زودتر مدرسه را ترك كنند. بر طبق تيتر يكي از روزنامه‌هاي اخير آلماني،  4 درصد از  كلاسها  در ايالت مركزي بدليل غيبت معلمان تعطيل مي‌شود.  در مدارس ابتدايي اگر يك معلم مريض باشد، مدير ممكن است يك برنامه جايگزيني ترتيب دهد بطوريكه تمام كلاس‌هاي مدرسه را تحت تأثير قرار دهد.  از زمانيكه معلمان مدارس ابتدايي معمولاً تمام مطالب را براي يك كلاس تدريس مي‌كنند،   اغلب مشكل است كه به جاي او يك معلم جايگزين پيدا كرد.  اگر يك معلم بمدت يك هفته غايب باشد ممكن است مدير تصميم بگيرد كلاس را  منحل كند و دانش‌آموزان را به كلاس‌هاي ديگر بفرستد. در ساير موارد، ممكن است مدير برنامه هفتگي كلاس را از طريق منحل كردن كلاس‌هاي ويژه كه تنها تعداد اندكي از معلمان مي‌توانند آنرا اداره كنند، تغيير دهد.   اگر يك معلم براي مدت بسيار طولاني غيبت داشته باشد ممكن است مدير با اداره آموزش و پرورش محلي تماس گرفته و از آن‌ها تقاضاي يك معلم اضافي نمايد.   معلمان Gesamtschule از شنيدن اين مطلب كه در مدارس آمريكا معلمان جايگزين ويژه وجود دارد تعجب كردند. بر طبق گفته اين معلمان : در گذشته سيستم جايگزيني مشابه با سيستم آمريكا در ايالت مركزي وجود داشت.  معلمان تأكيد كردند كه آمدن يك فرد از خارج از مدرسه به عنوان معلم جايگزين بي معني مي باشد.  به هر حال آن‌ها از سيستم اخير كه در آن هيچ معلمي‌براي جايگزيني در يك كلاس يا يك درس وجود نداشت انتقاد كردند.  معلمان توضيح دادند كه معلم جايگزين تنها در صورتي مؤثر است كه معلمان در دروس و در كلاسهايي جايگزين شوند كه معمولاً در آنها تدريس مي‌كنند. تنها در اين صورت است كه مي‌توان از معلمان جايگزين انتظار داشت كه به خوبي  آماده شوند.

ارزيابي تحصيلي

معلمان علاوه بر دفتر كلاسي، يك دفتر نمره دارند كه در آن زمان و چگونگي ارزيابي كار دانش‌آموزان را ثبت مي‌نمايند. به طور كلي، معلمان به آزمون‌ها، پرسشها(بويژه در مورد زبآن‌ها)، شركت در فعاليتهاي كلاسي و فعاليتهاي فوق برنامه مانند نمايشهاي كلاسي نمره مي‌دهند. معمولاً به تكاليف نمره داده نمي‌شود. معلمان طي دو  سال اول مدارس ابتدايي گزارشهاي نمره‌هاي رسمي‌را براي دانش‌آموزان نمي‌نويسند. به هر حال آن‌ها، گزارش عملكرد دانش‌آموزان را در پرسشها و آزمون‌ها نگه مي‌دارند تا بعداً براي تهيه گزارشهاي ارزيابي دانش‌آموزان و ضعف هر دانش‌آموز استفاده شود. در ايالت شرقي، فقط نمره دو درس رياضي و زبان آلماني در پايه چهارم براي پذيرش در Gymnasium محاسبه مي‌شود : بسياري از معلمان مدارس ابتدايي بيان كردند از دادن توصيه نامه جهت مدارس راهنمايي براي دانش‌آموزان پايه – چهارم بميناك مي باشند.   معلمان ايالتهاي شرقي گفتند كه  پايه چهارم براي چنين تصميم گيري مهمي‌ بسيار زود است. اما،اغلب معلمان مدارس ابتدايي در ايالات قديمي‌ باور دارند كه يك معلم با تجربه بايد بتواند تعيين كند آيا يك دانش‌آموز مي‌تواند وارد يك Gymnasium شود يا بايد به نوع ديگري از مدارس راهنمايي شود.معلمان  مدارس مقدماتي متوسطه بويژه در Gymnasium گفتند نمره دادن اغلب مشكل مي باشد.   بويژه زماني كه معلمان مي دانند كه بعضي از دانش‌آموز قبلاً اين پايه را تكرار كرده اند و با تنبيه بدني در خانه اش تهديد مي‌شوند. 

رابطه متقابل معلمين با دانش‌آموزان

در مدارسي كه مشاهده كرديم، رابطه متقابل معلم و دانش‌آموز از حد رسمي‌تا غير رسمي‌تغيير مي‌كرد. برخلاف تغييرات موجود در روابط, در روابط معلم و دانش‌آموز عموميتي مي‌تواند وجود داشته باشد. براي مثال, معلمان كلاس‌هاي سطح بالاتر, دانش‌آموزانشان را از پايه 11 تا پايه 13 بوسيله نام كوچك صدا مي‌زنند و آن‌ها را به طور رسمي‌مورد خطاب قرار مي‌دهند. ارتباط بين معلم و دانش‌آموزان از يك كلاس به كلاس ديگر براساس مقاطع تحصيلي فرق مي‌كند.

تفاوت هاي موجود در روش تدريس ممكن است به كيفيت رابطه دانش‌آموز- معلم تاثير بگذارد. معلمان Haupt/Realschule مشاهده كردند استفاده از كار گروهي و توضيح مفاهيم احتياج به مثالهاي واقعي دارد. براي مثال يك معلم در Realschule از صورت حساب تلفنش براي توضيح متغير  استفاده كرد. دانش‌آموزان كلاس او براي محاسبه صورتحساب تلفن بصورت گروهي كار كردند و بنظر مي‌رسيد يك رابطه گرم و دوستانه با معلم دارند.  بيشتر موارد معلماني كه درس‌ها را به شكلي جالب و روشي روشن و واضح تدريس مي‌نمايند، ارتباط خوبي با دانش‌آموزانشان دارند. براي مثال يك معلم Haupt/Realschule براي دانش‌آموزان كلاس 10 خود تئوري فيثاغورث را قدم به قدم تدريس كرد اما قبل از آن مسائل را به صورت منطقي و استدلالي توضيح داد و با شور و حرارت  مسأله را پيش برد. او در انتهاي كلاس مطالب را به كمك دانش‌آموزان خلاصه كرد. وقتي يكي از دانش‌آموزان جواب غلط مي‌داد بوسيله معلم سرزنش نمي‌شد و همچنين مورد آزار ساير دانش‌آموزان قرار نمي‌گرفت اما از او خواسته مي‌شد دوباره برهان قبل از جواب را توضيح دهد.معلم به روشي صحبت مي‌كرد و بخشي از زمانش را براي جواب دادن به سوالهاي دانش‌آموزان به يك روش دوستانه نگه مي‌داشت.  

تعدادي از معلمان Haupt/Realschule ذكر كردند كه سن يك معلم در رابطه معلم- دانش‌آموز نقش مهمي‌دارد. يك معلم بيان كرد از زمانيكه معمولاً معلمان جوان با دانش‌آموزان سازگاري و رابطه بهتري دارند به آن‌ها نياز بيشتري وجود دارد. بر طبق گفته اين معلم،كه حدود چهل سال داشت،   معلمان جوان فهم بيشتر و قدرت تحمل زيادتري در برابر علائق دانش‌آموزان دارند. يك معلم تعليمات اجتماعي در يك هنرستان فني پيشنهاد كرد موضوعي كه معلم تدريس مي‌كند در تعيين اين رابطه نقش بازي مي‌كند. بر طبق گفته اين معلم, معلمان رشته‌ها غير كارآموزي در هنرستان فني در جلب علاقه دانش‌آموزان كار سخت تري دارند. براي مثال يك معلم رياضيات مي داند كه  برقراري رابطه با دانش‌آموزان سخت است، زيرا آن‌ها معمولاً به رياضيات علاقه اي ندارند. در عوض، اغلب اين دانش‌آموزان به رشته‌ها مرتبط با كار علاقه دارند و بنابراين در اين كلاس‌ها از خود شور و حرارت بيشتري نشان مي‌دهند كه درنتيجه تأثير مثبتي بر رابطه معلم _ دانش‌آموز دارد.   در اغلب ايالت, مشاهدات دريك مدارس ابتدايي رابطه اي گرم و دوستانه بين معلمان و دانش‌آموزان را نشان مي دهد. دانش‌آموزان مدارس ابتدايي بيشتر روز درسي شان را با يك معلم مي‌گذرانند و بنابراين فرصت هاي بيشتري براي ايجاد يك رابطه نزديك دارند. معلمان دريافته اند كه تشخيص كليه نيازهاي دانش آموزان در طول يك دوره آموزشي بسيار مشكل مي باشد. در هر كلاس 30 دانش‌آموز وجود دارد،كه بيشتر آن‌ها از مليتهاي مختلف مي باشند. و زبان اصلي آن‌ها هم آلماني نيست.

روابط معلمين با اولياء دانش‌آموزان 

والدين در طول سال تحصيلي فرصت هايي براي ملاقات با معلم فرزندانشان در اختيار دارند. تعداد و هدف اين ملاقاتها برطبق ايالت ها, نوع  مدرسه و معلمان به طور قابل ملاحظه‌اي فرق مي‌كند.   در جلسات شبانه والدين- معلم (Elternabende) , معلم كلاس و والدين در يك عصر در شروع سال تحصيلي با يكديگر ملاقات مي‌كنند. در اين جلسه معلم كلاس خودش رامعرفي مي‌كند و برنامه‌هاي آموزشي سال تحصيلي را بيان مي نمايد.  والدين هم از ميان خودشان نماينده‌اي انتخاب مي‌كنند. اگر يكي از والدين از روشي كه يك موضوع يا سرفصل تدريس مي‌شود ناراضي باشد با نماينده اولياء تماس مي گيرد. و از او مي‌خواهد يك جلسه اولياء و مربيان ترتيب دهد. جلسات روزانه اولياء و مربيان: علاوه برجلسات شبانه والدين- معلم جلسه اولياء و مربيان در طول سال تحصيلي دوبارتشكيل مي‌شود. ( معمولاً ژانويه و ژوئن يا جولاي ) والدين براي صحبت با معلم فرزند شان درباره عملكرد آن‌ها ملاقاتهايي انجام مي‌دهند. اگر يكي از والدين نتواند طبق برنامه ملاقات در جلسه حاضر شود مي‌تواند طي ساعات كاري معلم با او ملاقات كند،كه معمولاً يك بار در هفته بعد از مدرسه مي‌باشد. هم ياري والدين در مدارس ابتدايي :‌ براي والدين دانش‌آموزان پايه سوم و چهارم،   بمنظور آگاه كردن آن‌ها در مورد انتخاب مدارس مقدماتي متوسطه جلسات اضافي تشكيل مي‌گردد.  همچنين براي معلمان فرصتهايي بمنظور ملاقات غيررسمي‌با والدين وجود دارد.  برطبق گفته اغلب معلمان، والدين دانش‌آموزان، مدارس ابتدايي بجز تعداد كمي‌از آن‌ها، در آموزش فرزندانشان بسيار فعاليت مي‌كردند. بعضي والديني كه متخصص بودند, احساس مي‌كردند رشته‌ها تدريس شده در كلاس را بهتر از معلمان مي‌دانند. معلمان مدارس ابتدايي در ايالت شرقي يكبار در سال تحصيلي به خانه دانش‌آموزان مي‌روند تا محيط اجتماعي كه بچه‌ها در آن زندگي مي‌كنند را ببينند. معلمان گفتند كه اين ملاقاتها براي شناخت عملكرد دانش‌آموزان و رفتار آن‌ها در مدرسه مفيد است. معمولاً وقتي دانش‌آموزان در مدرسه خوب عمل نمي‌كنند علاوه بر جلسات اولياء – مربيان , جلسات شخصي با والدين اين دانش آموزان برگزار مي گردد. همچنين اين جلسات وقتي دانش‌آموزان با همكلاسي‌هايشان مشكل دارند يا فاقد مهارت اجتماعي مي باشند تشكيل مي گردد.همياري والدين در مدارس مقدماتي متوسطه: در مقايسه با والدين دانش‌آموزان,مدارس ابتدايي والدين دانش‌آموزان مدارس مقدماتي متوسطه اغلب اوقات با معلمان فرزندانشان ملاقات نمي‌كنند. معلمان مدارس مقدماتي متوسطه گفتند, بجز تعداد اندكي از جلسات والدين – معلم بطور معمول والدين در طول سال تحصيلي به مدرسه نمي‌روند. بسياري از والدين حتي در اين جلسات هم شركت نمي‌كنند. بجز معلم كلاس كه وظيفه تنظيم جلسات اولياءء و مربيان را دارد، معلمان Gymnasium  عموماً با والدين دانش‌آموزانشان ملاقات نمي‌كنند مگر اينكه مشكلي وجود داشته باشد.   براساس مصاحباتي كه با معلمان در يك هنرستان فني  انجام شد بنظر رسيد كه ارتباط كمتري بين والدين و معلمان دانش‌آموزان هنرستان هاي فني  نسبت Gymnasium  وجود دارد. معلمان هنرستان فني بيان نمودند كه آن‌ها اغلب اگر دانش‌آموزان براي مدت طولاني غيبت كنند يا در مدرسه خوب عمل نكنند فقط به والدين تلفن مي‌زنند.   

معضلات آموزشي

معلمان از تعدادي مشكلاتي كه آن‌ها در كلاس با آن روبرو هستند صحبت كردند و درباره جايي كه مي‌توانندراه حلي پيدا كنند صحبت نمودند. دانش‌آموزان مشكل زا: عموماً معلمان سعي مي‌كنند خودشان شخصاً با رفتارهاي ناهنجار در كلاس برخورد كنند.   به هر حال اگرمعلم يك درس نتواند به تنهايي از پس ناسازگاريها برآيد، معلم ديگري را از آن مشكل آگاه مي‌سازد و سپس آن‌ها با يكديگر در مورد برخورد مناسب تصميم مي‌گيرند. اگر رفتار دانش‌آموزي كه مشكل دارد تغيير نكند،   از معلم كلاس خواسته مي‌شود كه با مدير مدرسه تماس بگيرد.  يك ناظم در يك مدرسه Gymnasium گفت : معلمان در زمان مناسب مشكل را مطرح نمي كنند تا به آن ها كمك شود. از معلم كلاس انتظار مي‌رود قبل از شكايت به مدير به دقت اعمال و حركات دانش‌آموز را بمدت هشت هفته زير نظر داشته باشند. امكان دارد در جلسه معلمان با مدير, مدير تصميم بگيرد دانش‌آموز به كلاس ديگري منتقل شود. اگر اين انتقال موثر نباشد جلسه‌اي با كليه معلمان ترتيب داده مي‌شود. ضمناً معلمان سعي مي‌كنند در مورد مشكل با والدين دانش‌آموزان تماس بگيرند. در موارد نادر و معمولاً اگر يك دانش‌آموز مواد مخدرمصرف كند يا باعث وارد آمدن آسيب جدي به ديگران شود ممكن است به مدرسه ديگري فرستاده شود. معلمان مشاوره: در بعضي ايالتها معلمان ويژه‌اي وجود دارند كه به‌عنوان مشاور براي دانش‌آموزان و والدين در مدارس عمل مي‌كنند. تعداد مشاوران به اندازه مدرسه بستگي دارد.  به‌عنوان مثال يكGymnasium  با حدود 1250 دانش‌آموز در ايالت  شرقي سه معلم مشاور دارد كه هر كدام در يك زمينه خاص مانند جلوگيري از اعتياد يا برنامه‌ريزي تحصيلي تخصص دارند. معلمان مشاور از نظر ميزان  تدريس ساعات كمتري تدريس مي‌كردند و براي خود دفتر مخصوصي داشتند كه والدين و دانش‌آموزان چهار بار در هفته مي‌توانستند در آنجا با مشاور ملاقات كنند. بخاطر اين كه تماس تلفني با دفتر جوانان و روانشناسان در اين چهار دوره صورت مي‌گيرد، زمان بيشتري جهت مشاوره با دانش‌آموزان باقي نمي‌ماند.   

دانش‌آموزان اغلب استفاده مناسبي از مراكز مشاوره انجام نمي‌دهند. يك معلم مشاوره در يك مدرسه  تركيبي Haupt/Realschule گفت تعداد كمي‌از دانش‌آموزان به دفتر مي‌آيند. وقتي دانش‌آموزان به دفتر مي‌آيند اغلب در مورد مشكلاتشان با همكلاسيها، والدين و معلمان بحث مي‌كنند وراهنمايي مي‌خواهند.  مشاور هم سعي مي‌نمايد مشخص كند آيا مشكلات دانش‌آموز جدي هستند يا خير براي كمك با يك روانشناس تحصيلي متخصص در اداره آموزش و پرورش تماس مي گيرد اگر چه والدين از آمدن به مدرسه در ساعتهاي مشاوره استقبال مي‌كنند معلمان مشاوره گزارش كردند كه والدين به سختي به دفتر آن‌ها مي‌آيند. در مدارس ايالت هاي  مركزي، معلمان مشاور در بسياري از مدارس به‌عنوان بخشي  از برنامه گسترده ايالتي ويژه براي مبارزه با اعتياد دانش‌آموزان فعاليت مي كنند. اين برنامه بيش از 1 دهه مي باشد كه شروه به فعاليت كرده است. يك معلم مشاور در يك هنرستان فني گفت بيشتر دانش‌آموزان براي مشاوره درباره مسائل شخصي به نزد او مي‌آيند و فقط حدود 5 درصد از دانش‌آموزان بخاطر اعتياد به او مراجعه مي‌كنند.

اغلب معلمان مدارس مقدماتي متوسطه وبسياري از معلمان مدارس ابتدايي  گفتند دريافته‌اند كه برخورد با دانش‌آموزان و اداره آن‌ها كار مشكلي مي باشد. معلمان مدارس ابتدايي ذكر كردند كه بچه‌ها در سالهاي اخير تغيير كرده‌اندو بدست آوردن بينش و نگرش نسبت به آن ها و دانستن چيزهايي كه علاقه آنان را تحريك مي كند, و تصميم گيري درباره رفتار با آن ها تلاش و انرژي  زيادي مي‌خواهد برطبق گفته بسياري از معلمان مدارس ابتدايي ، تدريس 27 كلاس در هر هفته در يك كلاس 30 نفره خسته كننده مي باشد. هميشه بچه‌هايي وجود دارند كه مشكلاتي دارند وكلاس را بوسيله مسخرگي و قلدري بهم مي‌زنند. معلمان گفتند از اتلاف زمان و انرژي شان براي كمك يا نظم دادن به چنين دانش‌آموزاني احساس بدي دارند و بنابراين نسبت به سايرين هم غفلت مي‌كنند. براي راحتي دانش‌آموزان وكمك به آن‌ها، بعضي معلمان از موسيقي مديتيشن و ورزش يوگا دركلاس استفاده مي‌كردند. اين كار بويژه در مدارس ابتدايي انجام مي‌شد. محدوديت هاي موجود در تاثير گذاري: تاثيرات عملكرد معلمان بوسيله چند عامل محدود مي‌شود. همانطور كه قبلاً هم ذكر گرديد آشفتگي كلاس و رفتار دانش‌آموزان نگراني بسياري از معلمان است. اگر چه معلمان به مستقل كار كردن عادت كرده‌اند، اما  بعضي بيان كردند احساس مي‌كنند در صورت همكاري با ساير معلمان نتيجه كارشان افزايش خواهد يافت.بيشتر معلمان تضمين كاري را به‌عنوان عامل محدودكننده تأثيرگذاري  معلمان نمي‌دانستند. دو معلم ديگر هم به طور انتقادي از ارتباط معلمان و والدين نام بردند. آن ها رسميت و فاصله موجود بين معلمان و والدين را مناسب نمي دانستند. به نظر آن ها شكافي بين خانه و مدرسه وجود دارد كه هيچ معنايي ‌ندارد. آن ها بر اين باورند. هم والدين و هم معلمان بايد به كاستن اين فاصله و شكاف كمك نمايند. كه معلمان در رأس قرار دارند.   

ارتقاء شغلي معلمين

فرصت معلمان براي پيشرفت بسيار محدود مي‌باشد. در نهايت معلمان مي‌توانند به‌عنوان دستيار مدير مدرسه و يا مي‌توانند در جايي از دفتر آموزش و يا به‌عنوان دبير سمينارها به‌عنوان معلم معلمان دانش‌آموزان انتخاب شوند. در كليه حالتها معلمان به همان جايگاه خدمتگزاري دولتي باز مي‌گردند.  معلماني هم كه پيشرفت و ارتقائي ندارند معمولاً ً در همان جايگاهشان از حقوق و مزاياي بيشتري برخوردار مي‌شوند. در ميان همه معلمان،   معلمان مدارس Gymnasium از موقعيت بهتري براي پيشرفت برخوردارند. اين معلمان بعد از انتخابشان به‌عنوان خدمتگزار دولتي معمولاً ً لقب مشاور تحصيلي را مي‌گيرند. يك معلم Gymnasium بعد از 5 سال خدمت مي‌تواند به‌عنوان مشاور تحصيلي انتخاب شود. بعد از آن يك معلم مي‌تواند به عنوان هدايتگر آموزشي و سپس مشاور مدير و نهايتاً مدير مدرسه شود. پيشرفتها تنها شامل تعويض عنوان نمي‌شود بلكه ممكن است در تغييرات دستمزد و حقوق نيز تاثير داشته باشد. معلمان در تمام مدارس نيز مي‌توانند پيشرفت كنند و دستمزد بيشتري دريافت كنند. اين پيشرفتها حداكثر مي‌تواند به مديريت مدرسه ختم شود.   مديران مدارس براي اين امر تربيت نشده‌اند بلكه آن‌ها همان معلماني هستندكه بعد از چندين سال ارتقاء به اينجا رسيده‌اند.    معلمان مي‌توانند معاون مدير و گاهي نيز مدير همان مدسه يا مدرس‌هاي مشابه شوند. معلمانRealschule - - Hauptschule , Grund Schueleكه مي‌توانند مدير مدرسه شوند معمولاً بصورت كانديدا و با توجه به مديريت و سابقه تدريسشان انتخاب مي شوند.  

مديران و معاونين مديران به اندازه زمان برنامه خود مي‌توانند تدريس كنند. به‌عنوان مثال معلم يك هنرستان  فني و حرفه‌اي كه داراي 1000 دانش‌آموز است مي‌تواند 4 كلاس در هفته تدريس كند. به نظر مديران تدريس براي آن‌ها از جهت در ارتباط بودن با معلمان ديگر حائز اهميت است. مشاور و معاون مدير نيز مدير را در زمانبندي و همچنين آمار‌ها و همچنين كارهاي مديريتي ديگر همچون اختصاص كلاس‌ها يا برنامه زمانبندي امتحانات ياري مي‌كند. همچنين معاونين نيز برنامه‌اي جهت معلمان جايگزين تهيه مي نمايند.  مديران معمولاً كار نظارت و ارزيابي معلمان را بر عهده دارد. در حقيقت امكان پيشرفت براي معلمان مدرسه ممكن است منجر به اين شود كه در سمينارهاي ايالتي اين معلمان به عنوان معلم، معلمان ديگر برگزيده شوند و به صورت نيمه وقت يا تمام وقت كار كنند. به‌عنوان مثال يك معلم نيمه وقت كه 10 معلم را آموزش مي‌دهد به اندازه 10 كلاس حقوق بيشتر دريافت مي كند. بنابراين بخاطر اين مزايا معلمان معمولاً بصورت تمام وقت اين وظيفه را قبول مي‌كنند. براي اينكه معلمي‌به عنوان دبير سمينار برگزيده شود بايد با قبول و تكميل موارد اجتماعي موافقت كند. در سالهاي اخير با توجه به ارائه مطالب جديد و قوي , معلمان نيز بايد جهت گذراندن كلاس‌ها بوسيله معلمان قديمي‌آماده شوند. ابتدا توصيه نامه اي  به دفتر مركزي مدارس فرستاده مي‌شود. سپس بازرسي جهت برآورد وضعيت نهائي معلمان به آنجا مي‌آيد. دبيران سمينار نياز به گذراندن دوره‌اي خاص ندارند.  

شرايط استخدامي معلمين

تمام معلمان در ايالات قديمي‌بصورت دوره‌اي استخدام مي‌شوند.   به‌عنوان مثال در ايالت westfafen-Nordrhein  92 درصد (بيش از 140000 ) معلم بصورت دوره‌اي استخدام هستند،   و ما بقي بصورت قرار دادي مي‌باشند. تنها ساكنين و شهروندان آلماني مي‌توانند استخدام شوند. با توجه به قانون اتحاديه اروپا در سال 1986 و مجلس آن زمان،‌آلمان به ساكنين ساير كشورها  نيز اجازه استخدام در مدارس آلماني را مي دهد. اين در حالي است كه اين ساكنين نمي‌توانند بصورت استخدامي‌كار كنند بلكه بصورت  قرار دادي  به كار گرفته مي‌شوند. اين در حالي است كه معلمان قرار دادي نيز مي‌توانند از بسياري مزاياي استخدامي ها برخوردار شوند. تمام معلمان قراردادي بايد ضوابط اخلاقي و حرفه‌اي را كه معلمان استخدامي‌مي‌پذيرند قبول داشته باشند. معلمان استخدامي ‌داراي سابقه طولاني در آلمان مي‌باشند. در هر حال استخدام شدن يا نشدن بين معلمان از زواياي مختلفي مورد رقابت قرار گرفت. سياستمداران هدايت‌ كننده هاي جامعه دموكراتيك (SPD) با حذف استخدام موافق بودند. اولين دليل ارائه اين مطلب مسئله اقتصاد بود : اين معلماني كه در بالا ذكر شد همگي در سالهاي اوليه به خدمت گرفته شدند،‌ با تخمين ميزان پرداخت‌هاي باز نشستگي و همچنين موج معلمان تازه كار جهت استخدام باعث ترس سياست مداران مي‌شد.  نه تنها سياستمداران و خبر نگاران بلكه خود معلمان نيز در بعضي شرايط با استخدام موافق نبودند. آن‌ها مطالبي را به‌عنوان مشكلات استخدام ذكر كردند : به نظر من استخدام يك معلم و امنيت شغلي وي در هنگام ورود به اين شغل مناسب نمي باشد. اين به آن دليل است كه ممكن است آن معلم، معلم خوبي نباشد و يااين كه معلم دنبال شغل بهتري باشد. اين مسئله هم براي معلمين و هم براي دانش‌آموزان مضر مي‌باشد. در حال حاضر استخدام يك شكل مهم معلمان مي‌باشد زيرا معلمان ايالات جديد نمي‌توانند همانند معلمان ايالات قديمي‌استخدام شوند. و در بسياري از موارد, معلمان ايالات جديد با ترس از دست دادن شغل خود مواجهند. معلمان مدارس ابتدايي در ايالت هاي جديد از موقعيت شغلي خود بسيار مي‌ترسيدند زيرا اين ايالات در صد استخدام 1000 معلم جديد بودند. اين معلمان بر اين عقيده بودند كه ايالت توانائي مالي جهت استخدام تمامي‌معلمين را ندارد. موقعيت اجتماعي: ميزان احترام و حرمت يك معلم همواره توسط كليه ايالتهاي آلمان مورد تأكيد و تأئيد مي باشد. اما به معلمان و مكان تدريسي كه معلم در آن تدريس مي نمايد ربط دارد.  معلمان در شهرهاي  بزرگ نسبت شهرهاي كوچك و روستاها از احترام كمتري برخوردارند زيرا در شهر ها سطح عمومي سواد مردم بالاتر مي باشد. همچنين معلمان Garund,Hauptschule از احترام كمتري نسبت به معلمان Realschule,Gesamtschule برخورد دارند و معلمان Gymnasium  از احترام بيشتري نسبت به سايرين برخوردار مي باشند. معلمان همواره سرهمه مسائل سرزنش مي‌شوند. چگونه مي‌توان تصميم گرفت كه معلمي‌خوب است يا بد ؟ معيارها چيست ؟ معلمان هيچگاه احترام لازم را دريافت نمي كنند. معلمان كاهش احترام و تأمينات اجتماعي را در كنار افزايش تقاضاهاي وزارت آموزش احساس مي نمايند. وزارت آموزش با كم  شدن بودجه‌ها مواجه مي باشد. معلمان نيز مجبور به تحمل اين كمبود به علاوه حجم زياد كلاس مطالب آموزشي مي باشند.

حقوق و مزاياي معلمين

بدليل آنكه معلمان  استخدامي‌ مي باشند. ‌حقوق آن‌ها بر اساس ميزان حقوق ملي پرداخت مي‌شود حقوق معلمان در سطح 12-A  تا 16-A  ( از 35000 دلار تا 49000 دلار ) در سال مي‌باشد. جدول 2 ميزان حقوق ها را مشخص كرده است.  معلمان Reslschule و تازه كار ( 4000 دلار ) مديران و كمك مديران ومعاونين پايه ( 44000 دلار ) و مديران و هنرستان فني  ( 49000 دلار ) در سال دريافت مي‌كنند.  اين حقوق هاي ساليانه با توجه به تعداد افراد خانواده آن‌ها و ازدواج زيادتر مي‌شود. معلمان استخدامي‌تمام وقت همچنين از مزايايي از قبيل بيمه سلامتي، زمان تفريح، عيدي كريسمس و حقوق بازنشستگي مي‌باشد. اين مسأله جذابيت هاي زيادي را براي افرادي كه علاقه به آموزش بچه‌ها و وارد شدن به دنياي معلمي را دارند به همراه دارد. معلمان استخدامي‌هر دو سال يك بار اضافه حقوق مي‌گيرند تا به سن 50 برسند و در آن زمان حقوق آن‌ها ثابت مي‌شود. معلمان همچنين در طول 2دوره آموزش براي شغل معلمي حقوقي دريافت مي‌كنند. در حقيقت آن‌ها نصف معلمان تازه كار تمام وقت حقوق دريافت مي‌كنند. به دليل اين كه آن ها براي استخدام آموزش داده مي‌شوند بنابراين از بسياري از مزاياي افراد استخدامي‌, همچنين حقوق اضافي و غيره برخوردار مي باشند. به‌عنوان كمترين پرداخت يك معلم Garund,Hauptschule كه زير 26 سال سن دارد مي‌تواند 1800 مارك ( 860 دلار ) در ماه دريافت كند. به‌عنوان حداكثر پرداخت در اين شرايط دانشجوي متأهل در كه بيش از 26 سال سن دارد تقريباً 2600 مارك ( 240/1 دلار ) در ماه دريافت مي‌كند

مقام هاي استخدام
ميانگين حقوق
موقعيت و نوع مدرسه
12-A
008/27مارك
000/35دلار
معلم Garundschule
معلمHauptschule
13-A
80400مارك
38000دلار
معلم Real
يا معلم هاي تاره كارGymnasium
14-A
84900مارك
40000دلار
معاونين Gesamtschule  Haupt
 
مدير Garundschule, Haupt 
15-A
92800مارك
44000دلار
معاون Real schule
 
معلم حرفه اي Gymnasium
16-A
102000مارك
49000دلار
معاون Gymnasium يا مدير Real
 
مديرGymnasium

 

هر 10/2 مارك آلمان معادل يك دلار احتساب گرديده است.

باز نشستگي

معمولاً معلمان به طور طبيعي درسن  65 سالگي باز نشسته مي‌شوند اما گاهي قبل از رسيدن به اين سن خود را پيشاپيش باز نشسته مي‌كنند بنابراين از حقوق بازنشستگي كمتري برخوردار مي‌شوند. ميزان حقوق باز نشستگي معمولاً به ميزان سال هاي تدريس ارتباط دارد. به‌عنوان مثال معلمي‌كه 35 سال سابقه خدمت دارد حقوقي معادل 75 درصد ميزان دريافتي در آخرين سال تدريسش را دريافت مي‌كند. (Schult 1990). سال هاي گذراندن دوره آموزشي در دانشگاه و دوره آموزشي شغل  معلمي‌ نيز به‌عنوان سابقه كار حساب مي‌شود.

نهادهاي مركزي

اتحاديه معلمان

معلمها مي‌توانند به اتحاديه‌اي ملحق شوند،   اين در حالي است كه آن‌ها اجازه اعتصاب ندارند زيرا  كارمند دولت مي باشند. در سال 1987 در حدود 65 درصد معلمان در آلمان به يكي از چهار اتحاديه معلمان  ملحق شدند. بزرگترين اين اتحاديه‌ها، اتحاديه علوم و آموزش [GEW]مي‌باشد كه داراي 200000 عضومي‌باشدكه 000 130 نفراز آن‌ها دانش‌آموزمعلم هستند [GEW] نماينده تحصيل كرده‌هاي بسياري مانند، اساتيد دانشگاه ها معلمان دانشكده‌هاي فني معلمان مدارس دولتي و خصوصي مي‌باشد اتحاديه آموزش و پرورش [VBE] نماينده 100000 معلم مي‌باشد. اعضاي اين اتحاديه اغلب از مدارس Garundschule, Haupt  و  Sender Schuleمي‌باشد. اتحاديه معلمان آلمان[LV] داراي 000 120  عضو مي‌باشد.  اعضا اغلب ازGymnasium  وReal schule و Berufs schule مي‌باشند. اتحاديه ديگري بنام اتحاديه زبانشناسان Philologenverband) نيز وجود دارد. كه اغلب معلمان Gymnasiumدر آن مشغولند.  اتحاديه مكاني براي افراد حرفه اي،   اقتصادي،   قانوني و اجتماعي براي اعضايش مي‌باشد.   اتحاديه مأمور برقراري نشستها و جلسات و تعيين وضعيت آموزشي مي‌باشد اين در حالي است كه قوانين تنها توسط وزارت آموزش تعيين مي‌شود. اتحاديه همچنين در زمينه اطلاع رساني عمومي از قبيل چاپ مجلات و برگزاري كنفرانس‌ها نيز فعاليت دارد. اتحاديه GEW به عنوان مثال مجلاتي مانند Erziehung, wissenschaft  چاپ مي‌كند كه مطالب آموزش و تدريس در آن وجود دارد. 

دربين اتحاديه‌ها سياستهاي متفاوتي وجود دارد. به‌عنوان مثال مدرسه را به‌عنوان جايگزيني از سه مدرسه مي‌باشد و ميزان توانائيهاي آن‌ها را برآورد مي‌كند. اتحاديه مسئوليت بهبود كردن وضعيت آموزش و معلمان مدارس Hauptschule و مدارس ابتدايي را به عهده دارد.

نرخ ساعات تدريس

معلمان مدارس ابتدايي سنگين ترين ميزان تدريس را دارند.   آن‌ها متذكر شدند كه ميزان تدريس 27 كلاسي  هفتگي آن‌ها بسيار سنگين مي‌باشد كه افزايش ثبت نام در بسياري مدارس به ايجاد كلاس‌هاي 30 نفره  منجر گرديده است. ميزان تدريس از ايالتي به ايالت ديگر فرق مي‌كند و به نوع مدرسه نيز بستگي دارد. در مدارس ايالت مركزي، وظيفه هفتگي معلمان به شرح زير است : 27 كلاس در Realschule , Hauptshule  ، 5/26 كلاس در Gesamtschule ,Gymnasium  و هنرستان هاي فني (كارآموزي ) 5/23 كلاس  وقتي معلمان به سن 53 سالگي رسيدند مي‌توانند ميزان تدريسشان را 1 كلاس در هفته كم كنند،   در سن 55 سالگي، 2 كلاس در هفته و در سن 58 سالگي 3 كلاس در هفته. معلماني كه وظايف اضافي مانند مشاوره تحصيلي دانش‌آموزان و حل مشكلات شخصي، رابطه  ميان دانش‌آموزان و معلمان يا راهنمايي رشته‌ها را بر عهده مي‌گيرند مي‌توانند ميزان تدريسشان را كم نمايند. در برخي موارد ، معلماني كه به‌عنوان رابط ميان معلمان و دانش‌آموزان عمل مي‌كنند ممكن است كاهش 1 يا 2 كلاس در هفته را  در ميزان تدريسشان داشته باشند. اخيراً معلمان مدارس ابتدايي و مدارس مقدماتي متوسطه سال‌هاي پايين‌تر در يكي از ايالت‌هاي جديد بدليل فقدان منابع مالي بصورت نيمه وقت همراه با ميزان تدريس 23 كلاس در هفته كار مي‌كنند. به عبارت ديگر، در اين ايالت در Gymnasium ، ‌معلمان براي تدريس 24 كلاس در هفته در نظر گرفته شده‌اند  اما در حقيقت از آن‌جائي‌كه معلم كافي در دسترس نمي‌باشد. 27 كلاس در هر هفته تدريس مي‌كنند.

زمان كاري معلمين

در طول روز چندين زنگ تفريح 15 الي 20 دقيقه‌اي وجود دارد. معلمان از اين زنگ‌هاي تفريح به‌عنوان فرصتي جهت صحبت با همكارانشان استفاده مي‌كنند. يك يا تعداد بيشتري از معلمان براي نظارت بر دانش‌آموزان در حياط مدرسه طي زنگ تفريح تعيين شده‌اند كه بر طبق يك برنامه گردشي مي‌باشد. معمولاً معلمان نهار را در خانه مي‌خورند زيرا اغلب مدراس بوفه ندارند.  به هر حال معلمان ممكن است مدرسه  را براي خوردن نهار ترك كنند و سپس بعدازظهر براي تدريس يا سرپرستي پروژه‌ها برگردند. در طول ساعات آزاد احتياجي نيست معلمان در مدرسه بمانند. آن‌ها مي‌توانند اين زمان را براي انجام مأموريت‌هاي خارج از مدرسه آماده شدن براي كلاس يا صحبت با همكاران صرف كنند. به طور كلي، معلمان گفتند كه بيشتر از 2 ساعت از روز را صرف آماده شدن براي كلاس مي‌كنند،كه معلمان با تجربه زمان كمتري را صرف مي‌كنند. به هر حال، آن‌ها بيان كردند كه اين زمان متفاوت است و مي‌تواند بيشتر از 2 ساعت هم باشد كه اين بستگي به وظايف روز بعد آنان در مدرسه دارد. علاوه بر تدريس  ‌معلمان بايد چندين بار در ماه در جلساتي شركت كنند. كه به طور معمول شامل جلسه معلمان درباره يك موضوع ويژه و يك جلسه عمومي‌ براي تمام معلمان، مدير و ناظم مي‌باشد. معلمان بويژه در كلاس‌هاي  سطح بالاتر، با توجه به تفاوت برنامه‌هايشان مقدار زمان بيشتري را براي آماده سازي آزمون‌ها و تصحيح تكاليف دانش‌آموزان صرف مي‌نمايند.

متد آموزش، عاملي براي اصلاحات متعددي در سيستم آموزش بوده و  Hآآبه عنوان نتيجه معلمان بيان كردند، كه آنان هميشه نسبت به اين متد آموزش معلمان، به روز نمي‌باشند. در حال حاضر، معلمان  در تمام شهرهاي آلمان  بايد 1 دوره 24 ماهه آموزش دانش‌آموزان را قبل از تدريس تمام وقت خود براي اولين بارفرا بگيرند.    

 اهداف آموزش

معلمان مدارس متوسطه اظهار كردندكه هدف آموزش  بالا بردن اطلاعات و دانستني‌هاي دانش‌آموزان مي‌باشد. معلمان مدارس ابتدايي، آموزشي را مناسب مي‌دانند كه متنوع باشد.

به جز معلمان Gymnasium ، معلمان مدارس متوسطه معني كلي آموزش را براساس اطلاعات و مهارت‌هاي لازم براي كمك به آماده سازي دانش‌آموزان براي شغل‌هاي آينده شان مي‌دانند. معلمان ندارس ابتدايي بيشتر طرفدار جنبه آموزش اجتماعي مي‌باشند. به عبارت ديگر، احتياج دانش‌آموزان به يادگيري و كار كردن، هر دو به يكديگر وابسته مي‌باشند..  و هم‌چنين بايد برروي مسائل اجتماعي آنان نيز تأكيد شود. يكي از وظايف ابتدائي معلمان هنرستان‌هاي فني آن است كه به دانش‌آموزان در رفع نياز هاي مهارت‌هاي اجتماعي و پيدا كردن شغل‌شان كمك كنند. به علاوه، تمام معلمان مدارس مقدماتي متوسطه  اظهار داشته‌اند كه معلمان بايد در دروسي كه تدريس مي‌كنند اطلاعات كافي داشته باشند و بايد اين اطلاعات به روز باشند. هم‌چنين معلمان بايد مفاهيم سخت و پيچيده را به ساده ترين شكل به دانش‌آموزان انتقال دهند.معلمان سعي مي‌كنند تا دانش‌آموزان، اشتباهات و مسائل را خودشان تجربه كنند.

معلمان در تمام مدارس گفتند كه اهميت توانائي مجسم  مشكلات و رابطه‌ي با دنياي بسيار  زيادي باشد و باعث مي‌شود. تا دانش‌آموزان دريابند چگونه با اين مشكلات  در دنياي زندگي واقعي روبرو شوند. يك معلم خوب بايد قادر به تغيير موضوع درس براساس علاقه و انگيزه دانش آموزان براي يادگيري باشد.  براي اينكه مشكلات شخصي باعث كاهش رابطه ميان معلم و دانش آموز مي‌شود معلم بايد اين دور انديشي و توانايي را داشته باشد تا آنها را كمك و ياري نموده و مشتاق سازد تا درباره مشكلاتشان صحبت كنند و در نهايت آنها را مشاوره و راهنمايي كند. به علاوه،  معلمان نياز دارند كه اعصاب و شخصيتي قوي داشته باشند." يك معلم خوب بايد راه نزديك شدن به دانش آموزان و ايجاد رابطه دوستانه با آنها را همزمان با كنترل كلاس بياموزد.

رده هاي سني

طبق آمار سال 1990 بيشي از 65 درصد از معلمان در آلمان در مدارس Grandschule / Hauptschule،Realschule   وGymnasium   بين سنين 35 و 45 ،15 درصد بين سنين 45 و55 و كمتر از20 درصد زير 35 سال سن دارند. بعضي كارشناسان از سن معلمان در مدارس آلمان به عنوان  مشكل اساسي ياد مي‌كنند. آن‌ها ترجيح مي‌دهند كه معلمان از جوانان و مسنها تشكيل شده باشد، چون ممكن است دانش‌آموزان دوست داشته باشند كه معلم جوان داشته باشند تا بتوانند با او ارتباط برقرار كنند. نيز سن معلمان مدارس Realschule  ،Grund Schuele  و  Hauptschule وGymnasium  طي سالهاي 1975 و1990


1990سال
1975سال
نوع مدرسه
سن
9درصد
8درصد
9درصد
54درصد
51درصد
47درصد
-
زير35 سال
48درصد
50درصد
47درصد
21درصد
23درصد
25درصد
-
44-35
1990سال
1975سال
نوع مدرسه
سن
35
34
32
17
17
20
-
54-45
8
8
12
8
9
8
-
55به بالا

اگرچه متغير سن از 28 الي 62 سال بوده اما،  سن ميانگين 43 سال بوده است. اكثريت معلمان در مدرسه باقي مي‌مانند تا  به عنوان مدير يا ناظم انتخاب شوند و يا براي انتقال آن‌ها به مدارس ديگر موافقت شود. معلمان بايد بعد از مدت زماني از مدرس‌هاي به مدرسة ديگر بروند،  بنابراين آن‌ها مجبور به آشنايي با دبيران ديگر و محيط مدارس ديگر خواهند بود و چيزهاي بيشتري مي آموزند.   اگر چه، ممكن است بسياري از معلمان از اين نظريه استقبال نكنند زيرا امكان دارد تا تمايل به تغيير محيط زندگي خودو خانواده شان نداشته باشند.

انگيزه شغلي

وقتي از معلمان درباره انگيزه آنها براي انتخاب شغل سئوال مي شود اكثرا در پاسخگويي با ترديد مواجه مي شوند اما بيشترين اين دلايل را به عنوان دليل اصلي براي انتخاب شغل مهمي بيان مي‌كنند: آرزوي كار كردن با بچه‌ها و نوجوان،  كار ساعتي پاره وقت و كار فني دراز مدت و جذابيت شغلي و امنيت  بعضي  معلمان بدليل جذابيت تدريس وارد مدارس ابتدايي شده اند تا بتوانند فضاي گرمي‌در كلاس ايجاد كنند و فضاي خشك درسها را بهبود بخشند.بعضي كعلمان مدارس ابتدايي قبلاًكارهاي ديگري انجام مي‌داده‌اندو بعد معلم شده اند. گفتند كه دليل اصلي براي روي آوردن به تدريس اين بود كه آن‌ها نمي‌توانستند در شغلهايشان خانواده‌اي بيابند يعني رفتار‌هايي شبيه خانواده‌ها را ميان خود بيابند. همچنين معلمان اظهار داشتند كه به اين خاطر به تدريس جذب شده‌اند كه تدريس را دوست دارند و به آن علاقه مند هستند .

كار پاره وقت ساعتي براي معلمان جذاب مي‌باشد؛آن‌ها قادر به تصميم گيري براي خودشان هستند كه چه مقدار وقت را بايد صرف تدريس و چقدر وقت را صرف طرح سوال بكنند.  معلمان در مدارس فني و حرفه‌اي وgymnasium  كه قبلا در مشاغل ديكر مشغول به كار بوده‌اند نيز به مفيد بودن اين گونه كار كردن اشاره كرده اند. امنيت شغلي نيز دليل بسيار مهمي براي معلمان در انتخاب شغل معلمي مي باشد.دلايل شخصي نيز معلمان را به شغل تدريس راهنمائي كرده است. چندين معلم خانم گفتند كه پدر‌هايشان آن‌ها را به اين شغل تشويق كرده‌اند