| اسم های ايرانی Iranian Name
س | نام پدر بابك، جد اردشير و از نجباي پارس | ساسان | كوشا، شتابنده | ساعي | سردار، رئيس | سالار | درست، تندرست و بي عيب | سالم | راه و آيين، ترتيب و نظام | سامان | ورم، آماس، پسر نوح | سام | مخفف ستاره، خيمه پشه بند، پرده، پوشاننده | ستار | صفت امام چهارم، بسيار سجده كننده | سجاد | چراغ | سراج | بانگ، در اوستا سرئوشه آمده به معني اطاعت از خداوند | سروش | نيك، خجسته | سعد | نيك بخت، همايون، خجسته | سعيد | سنگ بزرگ، سلمان ايراني از صحابه بزرگ | سلمان | درست، سالم، بي عيب | سليم | پسر رستم، سرخ آب | سهراب | ستاره اي درخشان در طرف جنوب | سهيل | در اوستا سيامك به معناي سياه مو آمده است | سيامك | ساوخش فرزند كيكاووس و پدر كيخسرو | سياووش | پدر ابو علي سينا، سينه، سوراخ كننده، كوه طور سينا | سينا | |