اخیرا شاهد بودیم که چادر و حجاب اقوام ایرانی به عنوان شصت و هفتمین اثر میراث معنوی کشور درمراسمی به ثبت رسید. در متن سند مربوط به این ثبت معنوی آمده است که در اجرای ماده۱۲ کنوانسیون بین المللی حفظ میراث فرهنگی ناملموس و قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون فوق مصوب۸۴ مجلس شورای اسلامی و مواد۲ و۳ آیین نامه اجرایی قانون مذکور مصوب مورخ۶/۱۱/۸۸ ، هیئت محترم وزیران و بنا به پیشنهاد مدیرکل دفتر ثبت اثار موضوع فرهنگی ناملموس ، «چادر و حجاب اقوام ایرانی » در فهرست عادی میراث فرهنگی ناملموس ثبت شد . واقعیت امر این است که حجاب زینت زنان مسلمان و عمال مصونیت آنها در جامعه است.حجاب در ذات خود مولد نوعی اززندگی برای زن می باشد و رعایت حجاب به منزله پیام عفاف و نجابتی است که از سوی دارنده آن به دیگران انتقال می یابد.اگرچه کشورهای غربی در طول تاریخ سعی کرده اند از حجاب به عنوان نوعی محدودیت یاد نمایند،اما مسلمانان و پیروان دین مبین اسلام با افتخار از این حکم الهی و میراث گرانبهای اسلامی مراقبت به عمل آورده و هرگز تحت تاثیر تبلیغات سوء قرار نگرفته اند.
در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه۵۹ سوره احزاب است:« یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما» (ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.) در سوره نور آیه۳۱ نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است. همچنان که در سوره احزاب آمده است،در دل حجاب نوعی مصونیت نهفته است که منجر به حفظ کرامت وجودی زن خواهد شد.
حجاب به عنوان یکی از عوامل بازدارنده از ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی مورد تاکید دین اسلام بوده و رعایت آن توسط زنان و دختران در جامعه به دلیل امنیت بخشی به آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.این اهمیت در طول تاریخ به اثبات رسیده است.حجاب به عنوان نماد متانت زن مسلمان نوع رفتار دیگران با وی را تعریف می کند. بررسی های جامعه شناسان نشان می دهد که حجاب زن تعیین کننده نوع برخورد مردان با آنان است و اصولا مردان با زنان محجبه که خود نوعی القاکننده مرزهای شخصی و عدم تمایل به تماس های نزدیک با مردان است رفتار مودبانه تری دارند.ترویج حجاب باید از درون خانواده آغاز شود زیرا خانواده موثرترین نهاد شکل دهنده شخصیت فرد محسوب می شود. بازگوکردن ارزش های اسلامی ابتدا وظیفه والدین و سپس وظیفه نهادهای فرهنگی است. در این خصوص باید نوعی نگاه جمعی شکل گیرد و همه باید خود را مسئول بدانند.در سایه همین مسئولیت پذیری جمعی است که می توان حجاب را از طرق ایجابی (نه از طرق سلبی)به عنوان یک ارزش گسترش داد.
آنچه مسلم است اینکه حجاب و چادر برای زنان ایرانی نه تنها مانع نیست بلکه زمینه ساز حضور آنها در عرصه های اجتماعی است.اساسا حضور زن در اجتماع با حفظ متانت و وقار آن از طریق رعایت حجاب اسلامی امکان پذیر خواهد بود.حجاب اسلامی یک زن مسلمان تنها به وسیله پوشاننده نیست،بلکه ابزاری فرهنگی است که به وسیله آن پیامهای مشخصی را می توان به جامعه مخابره نمود.اصلی ترین این پیامها کرامت و ارزش ذاتی زن است.دو واژه «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند.این اشتراک باید مورد توجه همگان قرار گیرد.در سایه این اشتراک می توان بسیاری از ابعاد و نتایج مربوط به رعایت حجاب را استنباط نمود. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تاثیر ظاهر بر باطن و تاثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، رابطه یا از نوع تاثیر گذاری متقابل حاکم است.این تاثیرگذاری متقابل سبب می شد تا آثار حفظ حجاب اسلامی در هر دو بعد ظاهری و باطنی انسان اثر خود را نشان دهد.بنابر این تاثیرگذاری رعایت حجاب اسلامی در شخصیت زن مسلمان همه جانبه است و تنها جنبه ظاهری ندارد.
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود . و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد .بر این اساس رعایت حجاب منجر به استحکام کانون خانواده و جاری شدن روح متانت در کالبد آن می شود.اگرنه حجاب مانعی جهت فعالیتهای اجتماعی زنان نیست.
استاد شهید مرتضی مطهری در این باب معتقد است:
“آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد . اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد - بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است - و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند . اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار بنشیند وموجودی باطل بار آید .پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست .
آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است .”
همان گونه که از این جمله استاد مطهری بر می آید،تحصیل علم و دانش و انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در جامعه مرهون جنسیت فرد نیست.اصل در اینجا حفظ متانت زن است.اساسا دین مبین اسلام سکون و ایستایی را در خصوص مرد و زن نمی پذیرد.دین اسلام دین پویایی است و اقتضای این پویایی حضور فعالانه زن و مرد در عرصه های زندگی فردی و اجتماعی
می باشد.بنابر این حجاب فلسفه ای عمیق دارد که باید نسبت به آن توجه نمود.حجابی که بدون شک برای زن مسلمان فراتر از یک زینت است.
بخش تصاویر و مطالب جالب مذهبي وب سایت محبوب فارسی زبانان محشر