محرم ماه الفت با جنون است چراغ کوچه هايش بوي خون است محرم حرمت خون است و خنجر تلاطم مي کند حنجربه حنجر دل من فداي دو دست اباالفضل به قربان چشمان مست اباالفضل ربود از همه ساقيان گوي سبقت به چوگان دل ناز شست اباالفضل غم ِ زهرا مرا سوز درون داد دم ِ حيدر به من شور جنون داد حسين آمد به زخم دل نمک ريخت مرا با شور عاشورا در آميخت مرا سوداي زينب در به در کرد نصيبم جرعه اي خون جگر کرد ز فرط تشنگي بي تاب گشتم عطش ديدم ز خجلت آب گشتم چه ها گويم ز مَشک تيرخورده ز دست ساقي شمشير خورده به خاک افتاد مشک از دست ساقي دو عالم پر شد از بوي اقاقي مشامم پر شد از داغ شهيدان که مي گردم بيابان در بيابان ---------------------------------- ای هلال ماه غم خون جگـــر آورده ای سوز دل فریاد جان اشکی بسـر آورده ای با قد خم گشته خود بر فـــــراز آسمان از هلال دختر زهرا خبــــــــر آورده ای آتش و خاکستر و کعب و نی و زخم زبان از برای عترت خیرالبشــــــــر آورده ای بر دل فرزند زهرا تیــــــر داری در کمان یا برای اصغرش تیر دگــــــــر آورده ای ای محرم وای بر تو پیش تیـــــــر حرمله حلق اصغر چشم سقا را سپـــــر آورده ای ای محرم این تو هستی که یتیم وحــــی را در کنار جسم عریان پــــــــدر آورده ای ----------------- خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد دور عاشقان آمد نوبت محرم شد نبض جاده بیدار از بوی خون خورشیدست کوفه رفتن مسلم گوئیا مسلم شد ماه خون گواه آمد جوش اشک و آه آمد رایت سیاه آمد کربلا مجسم شد پای خون دل واکن دست موج پیدا کن رو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شد گریه کن! گلاب افشان! گل به خاک میافتد باد مهرگان آمد، قامت علی خم شد قاسم و تپیدنها، لاله و دمیدنها مجتبی و چیدنها، گل دوباره خرّم شد تشنه اضطراب آورد، آب میشود عباس گو فرات، خیبر شو! مرتضی مصمم شد خادم برادر بود از ره پرستاری در قدم مؤخر بود، از وفا مقدم شد نوبت حسین آمد کآورد به میدان رو نُه فلک به جوش آمد، منقلب دو عالم شد چرخ در خروش آمد، خاک شعلهپوش آمد آسمان به جوش آمد، کشته اسم اعظم شد بر سر از غم زهرا خاک میکند مریم با مصیبت خاتم تازه داغ آدم شد گرچه عقدهی دل بود آبروی بیدل بود کز هجوم فرصتها این فغان فراهم شد بخش تصاویر و مطالب جالب مذهبي وب سایت محبوب فارسی زبانان محشر