آدم این جا احساس عجیبی پیدا میكند. نمیدانم اسم این احساس را چه میشود
گذاشت؟ قدرت؟ شكوه؟عظمت؟ افتخار؟ یا ... شاید با دیدن این همه جواهر، آدم یاد زندگی
اشرافی شاهانی بیفتد كه خودشان را كاملاً از مردم عادی جدا كرده بودند. یاد تصویر
فلان پادشاه با آن همه خدم و حشم و برو و بیا و در كنارش تصویر بچههای قد و نیم
قدی كه با پاهای برهنه توی كوچههای خاكی تیله بازی میكنند.
اما بیشترین چیزی كه این جا به چشم میآید، ذوق و هنر هنرمندان ایرانی است،
جادوی دستهایی كه شاهكار كردهاند. اگر صاحبان این جواهرات حالا زیر خروارها خاك
رفتهاند، هنر سازندگان این آثار تا همیشه دهان كسانی كه از نزدیك به تماشا میآیند
را باز نگه میدارد.این جا خزانه جواهرات ملی ایران است.
خزانه جواهرات ملی، مجموعاً 37 گنجینه دارد. در چینش این گنجینهها سعی شده تا
حد امكان جواهرات هم رده، در یك ویترین قرار بگیرند. مثلاً الماسها در یك ویترین،
مرواریدها در یك ویترین و...
جواهرات این گنجینه علاوه بر ارزش هنری و تاریخی، از لحاظ اقتصادی، پشتوانه قدرت
و ذخیره خزانه مملكتی هم به حساب میآیند.
خیلی نمی توان جواهرات خزانه را از لحاظ تاریخی دستهبندی كرد. زیرا بسیاری از
آنها مربوط به دوره قاجار استیا دوره پهلوی و یا از دوره صفوی به جا مانده است.
معدود جواهراتی در این خزانه وجود دارد که مربوط به دورههای قبل از صفوی است. بر
اساس قانون مصوب 25 آبان 1316 شمسی، قسمت عمده جواهرات به بانك ملی ایران انتقال
داده شد و سپس جزو پشتوانه اسكناس و بعداً به عنوان وثیقه اسناد بدهی دولت به بانك،
بابت پشتوانة اسكناس قرار گرفت.
بهای این مجموعه چقدر است؟ هیچ كس جواب این سؤال را نمیداند. در این مجموعه
گوهرهایی وجود دارد كه در جهان نظیر ندارد. مجموعه جواهرات ملی ایران از لحاظ هنری
و تاریخی یك مجموعه منحصر به فرد است. آنقدر كه حتی زبدهترین كارشناسان جهان هم
نتوانستهاند ارزش تقریبی آن را محاسبه كنند.
تاریخچه جواهرات ایران در واقع از زمان صفویان آغاز میشود. سلاطین صفوی در
حدود 2 قرن، جواهرات با ارزش را جمعآوری كردند. حتی كارشناسان دولت صفوی جواهرات
را از بازارهای هند، عثمانی، فرانسه و ایتالیا میخریدند و به پایتخت حكومت (اصفهان)
میآوردند.
در پایان حكومت "شاه سلطان حسین"، با ورود "محمود افغان" به ایران، خزانه دولت
دچار پراكندگی شد. ولی بعد با ورود "شاه طهماسب دوم" به همراهی نادر به اصفهان، از
خروج جواهرات غارت شده جلوگیری شد.
خزانه فعلی جواهرات در سال1334 ساخته شد و در سال 1339 با تأسیس بانك مركزی به
بهرهبرداری رسید و به عنوان خزانه جواهرات ملی در اختیار این بانك قرار گرفت.
جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 36 گنجه دسته بندی شدهاند.
محتویات این گنجهها بسیار متنوع بوده و به طور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی،
انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیشکلاه)، گلدان، سرپوشهای غذا، قلیان، آینه،
تنگهای مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیه دان، اشیای
آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... است.
در زیر برخی قطعات معروف به همراه تصویر و شرح مختصر آنها آورده شده است.
الماس معروف به دریای نور
شاید این الماس در میان جواهرات ملی ایران، مقام اول را دارا باشد. این الماس
معروف و الماس کوه نور، ظاهراً به علت قرابت نام، پیوسته یک زوج به شمار میآمده
اند، در حالی که از نظر تراش و رنگ هیچ وجه مشترکی با یکدیگر ندارند. هر دو گوهر از
آن نادر شاه بود، اما الماس کوه نور، بعد از مرگ نادرشاه، توسط احمدشاه درانی به
افغانستان برده شد. بعد از احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به
دست سردار هندی، ملقب به شیر پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. این
گوهرها بعدها به دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسیله به دربار انگلستان راه جست
و به ملکه ویکتوریا هدیه گردید. هم اکنون نیز این گوهر در تاج ملکه الیزابت، مادر
ملکه فعلی انگلستان، نصب است.
الماس دریای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ میرزا رسید، سپس به دست
امیرعلم خان خزیمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگامی که لطفعلی خان به
دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مذبور به گنجینه جواهرات قاجار منتقل گشت.
ناصرالدین شاه معتقد بود این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او
بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سینه خود
نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد و این افتخار مهم را به
اعیان و بزرگان کشور محول می داشت.
دریای نور بعدها داخل موزه دولتی گردید و اینک زینت بخش خزانه جواهرات ملی است.
وزن دریای نور 182 قیراط است و رنگ آن صورتی است که کمیابترین رنگ الماس است. در
سال 1344، هنگام بررسی جواهرات ملی توسط دانشمندان کانادایی، درباره این گوهر نکته
بسیار جالب توجهی کشف شد:
تاورنیه، سیاحتگر و جواهرشناس معروف فرانسوی، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به
وزن 242 قیراط سخن می گوید و اشاره می کند در سال 1642 میلادی آن را در شرق دیده
است و نقشه و اندازه های آن را نیز در کتاب شرح می دهد و آن را Grand Table
Diamante (الماس یا لوح بزرگ) می نامد. رنگ و شکل این الماس توجه دانشمندان
کانادایی را جلب کرد و ایشان معتقدند الماس دریای نور و نورالعین در اصل یک قطعه
الماس بوده و بعداً آن را به دو تکه قسمت نموده اند که تکه بزرگ آن دریای نور نام
گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قیراط است، نورالعین نامیده شده و در حال حاضر در
وسط نیم تاج شماره 2 گنجه 26 قرار دارد.
تاج پهلوی
تاج مورد استفاده رضاخان و محمدرضا پهلوی. این تاج از طلا و نقره ساخته شده و
آراسته به الماس های برلیان بسیار اعلاء، تخمه های درشت زمرد، یاقوت کبود و مروارید
است. کلاه تاج ابره مخمل قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خیاره در چنگ نشانده،
قرار دارد.
تاج، در چهار طرف، دارای چهار کنگره پله پله به شکل تاج های شاهنشاهان ساسانی
است که در وسط و زیر کنگره پیشین آن، خورشیدی زرین با شعاع های الماس نشان و تخمه
الماس زرد درشت نصب شده است و در پشت همین کنگره، جقه پایه دار اسلیمی و در پشت آن
پر قو قرار دارد.
شمار گوهرهای نشانده شده بر تاج چنین است: 3380 قطعه الماس به وزن 1144 قیراط،
5 قطعه زمرد به وزن 199 قیراط و 2 آنه، 2 قطعه یاقوت کبود به وزن 19 قیراط و 368
حبه مروارید غلطان جور. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل، با هم، 444 مثقال، یعنی در
حدود دو کیلو و هشتاد گرم است.
تاجی که قبلاً در تاجگذاری های دوران قاجار، به کار می رفت، تاج کیانی بود، ولی
رضاخان پهلوی مایل نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند. از این روی، در سال
1304 خورشیدی، گروهی از جواهرسازان ایرانی، زیر نظر سراج الدین جواهری، جواهرساز
معروف قفقازی و جواهر ساز امیر بخارا که از روسیه به ایران مهاجرت کرده بود از
گوهرهای منتخب، تاج مزبور را ساختند و رضاخان و محمدرضا پهلوی، برای تاجگذاری های
خود از آن استفاده کرده اند.
جقه نادری
جقه نادری، آراسته به الماس و زمرد، که در وسط آن یک تخمه زمرد دامله درشت خوش
رنگ نصب شده است. در زیر جقه، سه آویز زمرد خوش رنگ امرودی آویخته شده است. قسمت
بالای جقه، هفت شقه است و در دو طرف شقه ها نیز دو ریسه و برگ و گل الماس نشان
ساخته اند و از نوک شقه های جقه، دو آویز زمرد بسیار اعلای سعیدی امرودی آویخته شده
است. در بالای تخمه وسط، هلال الماس نشان و در پایین، در دو سو، شبیه درفش، طبل،
لوله توپ و سرنیزه روی زه زین نصب شده است.
پارچه درفش به سه ردیف یاقوت، الماس و زمرد کمرنگ تقسیم شده است. تمام جقه،
آراسته به الماس های فلامک خوش آب و درشت و ریز است. رضاخان پهلوی، از جقه مزبور
گاهی استفاده می کرد. وزن جقه 33 مثقال و 16 نخود است. (ساخت ایران، سده 12 ه. ق)
تاج کیانی
تاج فتحعلی شاه، معروف به تاج کیانی، که آراسته به الماس، زمرد، یاقوت و مروارید
است. این تاج در زمان فتحعلی شاه ساخته شد و مورد استفاده سلاطین قاجاریه قرار
گرفت. این تاج اولین تاجی است که پس از دوران شاهنشاهی ساسانی به این صورت ساخته
شده است. ( ساخت ایران، 1212 ه. ق. )
کره جواهرنشان
این کره در سال 1291 هجری قمری، به دستور ناصرالدین شاه، توسط گروهی از جواهر
سازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات پیاده ای که در خزانه موجود بود،
ساخته شد. وزن خالص طلای به کار رفته در این کره 34 کیلوگرم و وزن جواهرات آن 3656
گرم است.
تعداد کل جواهراتی که در روی کره نصب شده، بالغ بر 51366 قطعه است. پیدا کردن
کشورهای مختلف در میان برق سنگ های گوهرها کار مشکلی است، زیرا به نظر می آید مهارت
سازنده آن در جواهر سازی، بیش از نقشه کشی بوده است. دریاهای روی کره به وسیله زمرد
و خشکی ها به وسیله یاقوت نشان داده شده است. آسیای جنوب شرقی، ایران و انگلستان با
الماس، هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مرکزی و جنوبی با یاقوت کبود مشخص شده
است. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی با الماس نشان داده شده است. قطر کره تقریباً
دو پا (66 سانتیمتر) است و روی پایه ای که تماماً از طلای آراسته به جواهرات است،
قرار دارد.
تخت طاووس (تخت خورشید)
به فرمان فتحعلی شاه در سال 1216 هجری قمری، تختی عظیم و مجلل به مباشرت نظام
الدوله محمدحسین خان صدر اصفهانی فرمانفرمای اصفهان با جواهر و طلای موجود در خزانه
ساخته شد و به مناسبت نقش خورشید مرصعی که در صدر تخت تعبیه شده است به نام تخت
خورشید معروف گردید.
تخت خورشید سال ها به همان نام نامیده می شد تا این که فتحعلی شاه با طاووس تاج
الدوله ازدواج نمود. از همان زمان به مناسبت نام او، تخت به نام طاووس مشهور شد.
بعضی از ایرانیان می پنداشتند که تخت مذکور همان "تخت طاووس" هند است و با مقایسه و
توصیفی که تاورنیه از تخت طاووس کرده و آنچه خود از تخت طاووس موجود دیده و استنباط
کرده به این نتیجه رسیده که ادعای مدعیان باطل است و برای اطمینان و تأیید نظر خود
با ناصرالدین شاه مذاکره و از ایشان استفسار کرده و مطمئن شده است تخت طاووس به امر
فتحعلی شاه ساخته شده و به نام همسر او طاووس خانم، تخت طاووس نامیده شده است.
پس از درگذشت فتحعلی شاه، سال ها بعد ناصرالدین شاه که در ضبط و ربط جواهر و
نفایس سلطنتی، عنایت خاص داشت دستور داد تا تخت یاد شده را تعمیر کرده و تغییراتی
جزیی در شکل ظاهر آن دادند از جمله اشعاری که مضمون آنها کیفیت تعمیر تخت به امر
ناصرالدین شاه است، در کتیبه اطراف تخت به خط نستعلیق خوش در مصراع های مجزا از
یکدیگر روی زمینه زر، به مینای لاجوردی نگاشته شده است. این مصراع ها فعلاً مرتب و
دنبال یکدیگر نصب شده است و پیداست که در تعمیر بعدی آنها در جای خود نشاندهاند.
تخت مذکور تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری می گردید. در تاریخ 17/6/1360
به خزانه جواهرات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران انتقال یافت تا همواره با توجه به
تجانس این تخت با جواهرات موجود در خزانه (موضوع قانون سال 1316 شمسی) نگهداری شود.
گل سینه
این گل سینه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی ساخته شده است. پایه اصلی گل از طلا
است و روی آن با الماس و یاقوت و مروارید تزئین شده است. این قبیل جواهرات مورد
علاقه زنان دربار قاجار بود، زیرا اصولاً وسایل خوبی برای جلب توجه بوده است.
کلاه عباس میرزا
كلاه عباس میرزا یکی دیگر از گنجینه های است که در موزه جواهرات ملی نگهداری می
شود. (عباس میرزا پسر فتحعلی شاه قاجار بود). عباس میرزا از این كلاه در مراسم رسمی
دربار استفاده میكرده. كلاه به شكل یك تاج ساخته شده و بدنه آن از پارچه اطلس و
مخمل قرمز است كه روی آن مروارید دوزی و پولك دوزی شده است. یك زمرد درشت با دور
دوزی الماس هم در بالای تاج قرار دارد.
سنجاق سینه
سه تا سنجاق سینه، ساخته شده از مرواریدهای درشت. دو تا قو از مروارید سفید
ساخته شدهاند و اردك از مروارید سیاه. این مرواریدها از خلیجفارس صید شدهاند.
مروارید سیاه، یكی از كمیابترین انواع مروارید دنیا است.
تخت نادری
اسمش تخت نادری است. ولی هیچ ربطی به نادرشاه ندارد. این تخت در زمان فتحعلی شاه
ساخته شد. این را میشود از روی كتیبههایی كه در اطراف محل جلوس تخت دیده میشود
فهمید. عنوان «نادری» به خاطر نادر بودن جواهرات به كار رفته در آن است.
جواهرات موجود در تخت نادری، 26733 قطعه است. این تخت به صورت قطعات جداگانه و
قابل حمل ساخته شده
کوزه قلیان
كوزه قلیان در گنجینه شماره4 خزانه قرار دارد. بدنه كوزه از تخم شترمرغ درست شده
و دور آن قابی از طلا گرفتهاند. اگر به عكس دقت كنید روی دیواره كوزه حكاكیهای
بسیار ظریفی میبینید. باور میكنید بشود روی پوست تخم شترمرغ از این كارها كرد؟
و اما آثار موجود در موزه بر اساس نوع هنر به کار رفته و یا جنس آنها به چندین
گنجینه که با شماره از هم متمایز می شوند تقسیم شده است.
از برخی از آنها در اینجا یاد می کنم:
گنجینه شماره 1: محتوی تعداد زیادی قلیان، سرپوش غذا، گلدان،
آیینه و اشیای دیگر که همگی با جواهرات تزیین شده اند.
گنجینه شماره 3: شمعدان طلا آراسته به لعل، یاقوت، زمرد و
مروارید (ساخته شده در اوایل قرن 12 ه.ق.)
گنجینه شماره 4: تعدادی قندان، قوری، قهوه جوش و سینی های طلا
و مینا و...
کوزه قلیان ساخته شده از تخم شتر مرغ که حکاکی های بسیار ظریفی دارد.
گنجینه شماره 5: مختص آثار ساخته شده از فیروزه است.
گنجینه شماره 6:
تعدادی شمشیر، خنجر جواهر نشان و سر علم طلا
گنجینه شماره 7: محل نگهداری جقه ها، پیش کلاه ها که بر روی
کلاه ها نصب می شده اند.
جقه مرصع به جواهرات - ساخته شده در اوایل قرن 19 میلادی
گنجینه شماره 11: اشیای ساخته شده از یاقوت و لعل. لعل سامری
که یکی از بزرگترین لعل های جهان است.
گنجینه شماره 13: مربوط به آثار ساخته شده از مروارید.
گنجینه شماره 17: تخت نادری قرار گرفته. البته این تخت در
زمان فتحعلی شاه قاجار ساخته شده که در آن بیش از 26000 قطعه جواهر به کار رفته
است.
گنجینه شماره 26: مجموعه جواهراتی که در سال های 1317 تا
1346توسط جواهر سازان ایرانی و فرانسوی جهت استفاده خاندان پهلوی ساخته شده است.
نیمتاج ساخته شده در 1958 م.
گنجینه شماره 27: مجموعه زمردهای بسیار درشت و آثار تزیین شده
با زمرد.
گنجینه شماره 29: آفتابه و لگن میناکاری شده جهت شستن دست که
اوایل قرن 19 م. ساخته شده.
گنجینه شماره 34: تاج مورد استفاده رضاخان و محمدرضا پهلوی که
در سال 1304 از طلا و نقره ساخته شده و در آن بیش از 3000 قطعه الماس و چندین قطعه
زمرد و یاقوت کبود و نیز بیش از 360 حبه مروارید هم اندازه به کار گرفته شده قرار
گرفته است.
همچنین الماس معروف به دریای نور که قیمتی ترین شیی این موزه است. این الماس
همواره با الماس کوه نور یاد می شود در حالی که از نظر تراش و رنگ هیچ نزدیکی با هم
ندارند.
تخت طاووس (تخت خورشید) که به فرمان فتحعلی شاه در سال 1216 ه.ق. با جواهر و
طلای موجود در خزانه ساخته شد.
گنجینه شماره 35: تاج مورد استفاده فرح دیبا که به سال 1967 م.
با استفاده از قریب به 1500 قطعه برلیان و نیز تعدادی زمرد و یاقوت و لعل و همچنین
بیش از 100 قطعه مروارید توسط "وان کلیف" و "آرپل" ساخته شد