تصادف خاور حامل سمند LX، انتقال پنهاني اتومبيل 950 ميليون توماني به آن سوي درياي خزر را فاش كرد.
به گزارش «شفاف»، اين سمند LX استثنايي كه بدنه آن روكش طلا است، قرار بود بدون سر و صدا و جنجال خبري از طريق بندر انزلي به روسيه فرستاده شود، اما انتشار عكسها و تصاوير بلوتوثي، برنامهها و تدابير امنيتي صاحبانش را بر هم زد.
بنابراین گزارش صبح روز پنجشنبه 16 اسفندماه، به دنبال آسيبديدگي شديد خاور حامل محموله در تصادف با يك وانت نيسان در جنوب تهران، سمند طلايي قدم بر تهران گذاشت و مجبور شد تا براي چند ساعت در پايتخت گشت بزند.
اين سمند طلايي كه توسط دو شريك طلاكار و در اصفهان تيونينگ شده، از سوي هيچيك از شركتهاي بيمه كشور تحت پوشش قرار نگرفته و انتقال آن از اصفهان تا تهران و سپس بندر انزلي، با مشكلات و دردسرهاي بسياري همراه بوده است.
با توجه به اين كه اين محموله حدود 1 ميليون دلار (950 ميليون تومان) ميبايست پيش از آغاز تعطيلات نوروزي به گمرك تحويل ميشد، پس از يك روز اقامت در تهران، اكنون روي آب و در راه بندر آستاراخان روسيه است.
به گزارش «شفاف» و به نقل از نشریه دنیای خودرو، «فرزاد فخرالدين»، يكي از صاحبان سمند طلايي در گفتگو با يك نشريه خودرویی ایران، درباره جزئيات اين محموله توضيح داده است:
تصادف خاور، چطور اتفاق افتاد؟
بياحتياطي راننده وانت نيسان باعث آن حادثه شد. كاري هم از كسي ساخته نبود. او بدون زدن راهنما، ناگهان تصميم گرفت داخل خروجي اتوبان بپيچد.
سمند طلايي در اين تصاف آسيبي ديد؟
خوشبختانه چون اطراف آن را با حجم زيادي از فيبر فشرده پر كرده بوديم، اتفاقي نيفتاد. اما خاور ديگر قادر به حركت نبود. سمند را از پشت آن خارج كرديم و به دنبال يك خاور جديد و سالم گشتيم.
ايده اتومبيل طلايي از كجا آمد؟
در اخبار تلويزيون و اينترنت، اتومبيلهايي مانند پورشه 911 و مرسدس طلايي را ديده بوديم. چند ماه قبل فكر كرديم كه ما هم خودرو داريم و هم طلا. پس چرا خودمان يك اتومبيل طلايي نداشته باشيم.
تمام بدنه اين سمند از طلا است؟
خير. فقط روي قاب كاپوت، صندوق عقب، درها و گلگيرها كار كرديم و به سقف و ستونها و همچنين جز آينهها به اجزاي لاستيكي مانند سپرها دست نزديم.
چرا؟ فرصتتان كم بود؟
ما محدوديت زماني نداشتيم. اما در هر حال چون از مسايل فني و اتومبيلساطزي اطلاع نداريم، نميتوانستيم با تغيير نصب سپرهايي از جنسي ديگر، ايمني خودرو را با خطر مواجه كنيم. به همين علت بود كه سمند با رنگ نوكمدادي را انتخاب كرديم تا تناسب آن با رنگ طلا، كافي نباشد.
ابتدا سفارش گرفتيد، يا بعد از اتمام كار به دنبال مشتري گشتيد؟
تقريبا هر دو! به ما گفتند اگر اتومبيل طلايي بسازيد، آن را ميخريم.
چرا سمند؟
براي اين كه ايراني است و همه آن را ميشناسند.
مشتري آن هم ايراني است؟
خير. سمند از چد سال قبل به روسيه صادر ميشود و الان خريدار سمند طلايي هم يك فرد روس است كه قرار نيست با اتومبيل طلايياش در شهر گشت بزند. آن را براي كلكسيون خودش ميخواهد. اما با اين حال به سپرها دست نزديم.
همه ايرانيها از پيكان خاطرههاي زيادي دارند. ميتوانستيد اين طرح را روي اين خودرو پياده كنيد. نظرتان چيست؟
تصميم گروه، اين بود كه روي LX كار كنيم و كسي هم مخالفتي نداشت. در هر حال، خودرو ملي است و همه آن را ميشناسند.
چه مقدار از مبلغ توافق شده را از مشتري دريافت كردهايد؟
هنوز پرداختي صورت نگرفته. بايد صبر كنيم تا محموله ابتدا به آنجا برسد، بعد رابط ما ترتيب باقي امور را ميدهد.
سود حاصل از معامله نسبت به هزينهها و وقت صرف شده براي LX طلايي، برايتان به صرفه خواهد بود؟
بخشي از جلو داشبورد اين اتومبيل، خاتمكاري شده و هنوز به هنرمندي كه اين كار را انجام داد، بدهكار هستيم. اما بعد از پايان معامله و رسيدن پول، با او تسويهحساب ميكنيم و سود خودمان را هم برميداريم.
غير از اين موارد، چه كارهاي ديگري روي خودرو انجام داده ايد؟
من هميشه پيش خودم فكر ميكردم، خودرويي مانند سمند كه نشانگر مليت ما در صنعت است، بايد داراي بخشي از نمادهاي فرهنگيمان باشد. براي همين هم در تزئينات داخلي به خاتمكاري پرداختيم و حتي تنها به اين مورد بسنده نكرديم. مثلا در كف خودرو هم از فرش زيبايي استفاده كرديم.
كارهاي شما فقط در تزئينات داخلي بوده؟
خير. موتور خودرو را هم تقويت كرديم. پلتفرم سمند، همان پلتفرم پژو 405 است. يعني اتاق 4 پژو براي همين موتور پژو 407 و گيربكساش را ميتوان روي خودرو سمند نصب كرد. ما همين كار را كرديم.
شما كه گفتيد از مسايل فني خودرو، سر رشته نداريد. چطور پلتفرم را عوض كرديد؟
خيلي اتفاقي بود. هنگامي كه درگير طلاپوش كردن بدنه خودرو بوديم، با يك توريست فرانسوي آشنا شديم كه براي گردش به اصفهان آمده بود. با او همكلام شديم و او هم گفت يكي از مهندسان قسمت موتور كمپاني پژو است و ميتواند به ما كمك كند تا كارهاي بهتري انجام دهيم. البته پول زيادي هم به خاطر اين كار از ما گرفت.
چرا با رسانهها صحبت نكرديد؟
از ابتدا چنين قراري نداشتيم. حضورمان در تهران، گذري بود. قصد شلوغ كردن قضيه را هم نداشتيم. مسوول تيم اسكورت هم مخالف بود.
فكر نميكنيد كه جنجال رسانهاي براي چنين خودرويي، ميتوانست جالب باشد؟
نه! فقط امنيت محموله را به خطر ميانداخت. ما كلي تلاش كرديم تا كسي متوجه چيزي نشود.
پس چطور در خيابانهاي تهران، آزادانه گشت زديد؟
ما اين كار را نكرديم.
اما عكسهايي كه ما در اختيار داريم، نشان ميدهد در تهران چرخيدهايد. اين را هم تكذيب ميكنيد؟
ما فقط به خيابان عباسآباد رفتيم تا با چند نفر از نمايشگاهدارهاي آنجا صحبت كنيم. خلاف كه نكردايم!
ريسك بزرگي نبود؟
تيم حفاظت اطراف ما بودند و نگراني زيادي نداشتيم.
فكر نميكنيد بهتر بود اين اتومبيل را در موزه قرار دهيد؟
مطمئن هستيم كه كسي پولش را نميداد و آن را نميخريد. الان خيلي از اتومبيلهاي قديمي هم در موزه خودرو، خاك ميخورند.
در آينده، باز هم روي اتومبيل ديگري كار ميكنيد؟
اگر مشتري داشته باشيم، كار ميكنيم. با توجه به اين كه سمند هم تجربه نخستمان بود و الان ايدههاي ديگري هم داريم. به اين نتيجه هم رسيدم كه اگر روزي ايرانخودرو سمندLX طلايي رنگ توليد كند، مطمئن باشيد كه مشتري آن، خودم خواهم بود.