مطالب جالب روزانه در محبوبترين سايت فارسي محشر دات كام
مصاحبه با مژگان شجريان دختر استاد شجريان
صفحه اصلی سایت محشر
بخش سرگرمی تفریحی محشر
اس ام اس جوک و لطیفه های جدید فارسی
مطالب و عکس های جالب خواندنی دیدنی عکس ایرانی و خارجی
خطای دید - به چشمان خود اعتماد نکنید
اتاق چت روم فارسی گفتگو دوستیابی عاشقانه
متن زیبا ساز محشر
نکته های زیبایی آرایشی و بهداشتی
کاملترین مرجع انواع فال ، طالع بینی و آدم شناسی به سبک های مختلف
آموزش آشپزی ، تهیه انواع ترشیجات دسر شیرینی غذای ايرانی غذای فرنگی غذای کودک و نوشیدنی
اطلاعات
راهنما تلفن کل کشور
نقشه جهان
نقشه تهران
فرهنگ اسامي پسر و دختر ایرانی
آموزش
انواع داستان و رمان در کتابخانه محشر
سایتهای اینترنتی فارسی لینک های مختلف ایرانی و خارجی
ارسال رایگان کارت تبریک های عکس و فلش برای مناسبت های عاشقانه ولنتاین تولد و غیره
ترجمه تصویر های عاشقانه عشق یعنی ...
محاسبه گر عشق
ابزارهاي موبايل
جدید ترین اخبار ایران و جهان
اطلاعات غذایی تغذيه رژیم و سلامتي
جدیدترین رکورد ها و ترین ها
گالری عکس های جالب غیر ایرانی
ضرب المثل های فارسی ايران همراه با عکس
قرآن به سه زبان فارسي عربي انگليسي
ترفند هاي كارآمد اینترنتی کامپیوتر و موبایل
بخش بين الملل در محشر
چك كردن عکس و وضعيت اي دي ياهو در مسنجر با امکانات جالب
دانلود رايگان نقشه کامل شهر تهران براي تمامي موبايل هاي سامسونگ - سونی اریکسون - نوکيا
پخش زنده و مستقیم شبکه های راديو و تلويزيون آنلاين
تبليغات در محبوبترین سایت فارسی
نقشه سایت
|
در خانوادههاي هنري? كساني كه به سمت هنرهاي ديگر مثل طراحي و گرافيك ميروند كه به نسبت كمحاشيهتر از موسيقي است و به نظر ميرسد كه راهشان را انتخاب كردهاند اما شما به هر حال به سمت كنسرت دادن در موسيقي كشيده شدهايد.
مژگان شجريان: حقيقتش اين است كه يكي از رشتههايي كه من در آن كار كردهام موسيقي است? من هم ليسانش موسيقي هستم و هم ليسانس نقاشي و بعد از آن فوق ليسانس گرافيك را گرفتم اما حكايت موسيقي جداست.
ما در خانواده اي هستيم كه موسيقي ركن اساسي زندگي ماست. از بچگي هم موسيقي را شنيدهايم و هم كار كردهايم و من در دانشگاه هم اين موسيقي را ادامه دادهام ولي متأسفانه بعد از ازدواج نتوانستم آنرا پيگيرانه دنبال كنم.
در كنار همسرم يك شركت تبليغاتي داشتيم و من اين كار را بيشتر ادامه دادم و بيشتر روي آن پافشاري كردم. كار من بيشتر طراحيهايي بود كه روي موسيقي انجام ميشد و تزهايي هم كه در دانشگاه داشتم بيشتر در ابطه با موسيقي? رنگ و كلاً طراحي كه ميتوان روي موسيقي انجام داد. من اين كار را هم در نقاشي انجام دادم و هم در گرافيك و شايد بشود گفت كه كار اصلي و تخصصي من همين است و به همين علت بيشتر در اين زمينه كار كردم.
مصاحبه كننده: فكر ميكنم اين كار را از اول با كارهاي پدر شروع كرديد؟
مژگان شجريان: بله و بعد هم در حقيقت خارج كار پدر روي موسيقي كار گرافيكي ديگري انجام ندادم. البته آن زمان كه شركت تبليغاتي داشتيم كارهاي ديگري راهم در كنارش انجام ميداديم و عمده تمركزم روي موسيقي بود.
مصاحبه كننده: به نظر ميرسد هر كار ديگري كه انجام ميداديد از موسيقي گريزي نداشت؟
مژگان شجريان: به هر حال ما با موسيقي پيوند داريم و هيچ وقت نميتوانيم فكر كنيم كه از آن جدا شده ايم.
مصاحبه كننده: جدا از كار كردن روي حاشيه موسيقي? خودتان هم آواز كار كردهايد؟
مژگان شجريان: بله، به همراه خواهرانم و همايون جان يك مقدار با پدر كار كرديم كه بيشتر مرحله صداسازي و يكي دو دستگاه موسيقي بود. ولي بعداً براي ما اين مسئله كم شد و ادامه نداديم و آن تبديل شد به اينكه گاه و بيگاه با پدر صداسازي و دستگاههاي موسيقي را كار كنيم. البته خيلي كم پيش ميآمد كه ايشان وقت داشته باشند و همه ما باشيم و بتوانيم با هم كار كنيم.
مصاحبه كننده: حتي همايون كه با استاد همراهتر بود و كنسرت برگزار ميكرد و جديتر آواز را ادامه ميداده هم در مصاحبه به ما گفت كه خيلي وقت نمي شد با پدر به صورت منظم و منسجم كلاس داشته باشد. شما كه ديگر دور بوديد و ازدواج هم كرده بوديد قطعاً كمتر هم ميتوانستيد به اين كار بپردازيد؟
مژگان شجريان: بله، به هر حال من دورهاي كامل را نتوانستم با ايشان طي كنم وليكن در حد پايينتر كار كرديم و دستگاههاي بيات اصفهان و همايون را كار كرديم و خيلي وقت نشد.
خواهرانم ازدواج كردند و بعد من ازدواج كردم و زمان هاي زيادي بود كه پدر كنسرت داشتند و در خارج از كشور تشريف داشتند و زمانهايي را هم كه در ايران بودند كار هاي ديگري داشتند. بنابراين كلاسها خيلي پيگيرانه دنبال نشد.
مصاحبه كننده: ولي كلاس ساز را خودتان ادامه داديد؟
مژگان شجريان: بله، ساز را از وقتي كه كلاس پنجم بودم در مراحل مقدماتي كار در خدمت استاد لطفي شروع كردم و بعد هم مدتي خدمت استاد عليزاده رفتم. اينها همه در مرحله مقدماتي بود. بعد از آن موقعي بود كه كه چاووش را بستند و تعطيل شده بود و اساتيد اصلاً در دسترس نبودند كه بشود از محضرشان استفاده كرد.
بعد از مدتي من و خواهرم خدمت استاد مشكاتيان رديف ماهور را كار كرديم و بعد از آن من شخصاً اين مسئله را دنبال كردم و بعد از ان هم وقتي وارد دانشگاه شدم رديفها را خدمت سركارخانم مهربانو توفيق كار كردم. يك مدت خيلي كوتاهي هم خدمت آقاي شعاري تكنيك نوازندگي را كار كردم.
مصاحبه كننده: موقعي كه خدمت آقاي مشكاتيان كلاس ميرفتيد همان موقعهايي بود كه بعد از آن افسانه خانم با آقاي مشكاتيان ازدواج كردند؟
مژگان شجريان: بله … بله! همان موقع ازدواج كردند. و كلاسهاي ايشان هم به اين علت كه استاد مشكاتيان از هنرمندان بنام بودند و كنسرتها و كارهاي مختلفي داشتند خيلي مداوم و پيدرپي نبود و من خيلي كم توانستم در محضر ايشان باشم.
اما خيلي چيزها از ايشان ياد گرفتم. بعد از دانشگاه حدود دوازده سال ساز را به طور جدي كنار گذاشتم تا اين اواخر كه گروه شهناز داشت شكل ميگرفت. من از پدر خواهش كردم كه اگر مي شود براي اينكه دوباره تمرينهايم را شروع كنم در كنار استاد درخشاني و بچهها كمي كار كنم. بعد كه شروع كردم خيلي تشويق كرند كه در گروه شركت بكنم و براي من هم يك افتخار بود كه در كنارشان باشم بنابراين به خودم اجازه دادم كه اين جسارت را به خرج دهم و در كنارشان باشم.
مصاحبه كننده: اينطوري به نظر ميرسد كه پدر دوست داشت در گروهش هميشه يكي از اعضاي خانوادهاش باشد و بنابراين وقتي مقرر شد كه همايون نباشد به شما گفتند در گروه نوازندگي كنيد؟
مژگان شجريان: من خودم از پدر خواهش كردم كه فقط براي تمرين در كنارشان باشم. وقتي استاد درخشاني اسامي را ميدادند و اسم من [را] هم دادند من گفتم اصلا توقع ندارم كه به عنوان يكي از اعضاي گروه باشم.
منتها خودشان گفتند كه تو آنقدر خوب كار كردي كه حيف است در گروه نباشي. ايشان به پدر گفتند كه اگر مي شود مژگان هم در گروه ما باشد و پدر هم قبول كردند. در حقيقت پيشنهاد بچههاي گروه بود كه من در گروه باشم و پدر هم پذيرفتند.
و وقتي من به پدرگفتم نظر شما چيست گفتند: من خودم خيلي دوست دارم ولي نميخواستم بچهها را تحت فشار قرار بدهم كه حتماً تو را بپذيرند. ميخواستم خودشان اين مسئله را بخواهند.
مصاحبه كننده: قرار بود در گروه نوازندگي سلو هم داشته باشيد؟
مژگان شجريان: اوايل قرار نبود سلو داشته باشم ولي براي سه شب آخر كنسرت? پدر گفتند اگر بشود نوازندگي سلو داشته باشي خوب است و بنابراين در سه شب اخر كنسرت سلو زدم.
مصاحبه كننده: پسر براي پدر جاي خودش را دارد ولي معمول اين است كه پدر خيلي با دختر عياق است.مخصوصاً دختر اخري. اينكه شما ساز سلو بزنيد و پدر آواز بخواند فكر ميكنم خيلي براي پدر دلچسب بود. اين را قبول داريد؟
مژگان شجريان: دلچسب كه هست و براي من هم افتخار بزرگي است ولي به هر حال در كنار بزرگاني چون استاد درخشاني قاعدتاً من نبايد به خودم اين اجازه را بدهم كه اين كار را بكنم.
مصاحبه كننده: جالب است كه هكاري بچهها با استاد شجريان از آخر شروع شد. يعني اول همايون كه از همه كوچكتر بود و بعد شما؛ شما و همايون به واسطه نزديكي سن احتمالاً بيشتر با هم بوديد؟ رابطهتان از بچي چطور بود؟
مژگان شجريان: از زماني كه ما ساز زدن را شروع كرديم اين امكان را داشتيم كه جلوي ديگران ساز بزنيم. بااينكه شايد هنوز چيزي بلد نبوديم ولي هميشه اين جرأت را به ما ميدادند كه حتي اگر يك درس كوچولو را ياد گرفتيم آنرا به ديگران ارائه بدهيم.
در اين مسئله جرأت من از بقيه خواهرانم بيشتر بود! و همين مسئله باعث شد كه من اين كار را بيشتر ادامه بدهم. از همان اول اين جرأت در من به وجود آمد كه بتوانم جلوي ديگران ساز بزنم با اينكه هنوز چيزي بلد نبودم. همايون هم زماني ساز زدن را شروع كرد كه وقتي ضرب را در دست خودش ميگرفت ساز از خودش بزرگتر بود. از همان بچگي هم ريتم را خيلي خوب ادا ميكرد، و خدمت استاد فرهنگفر هم كار ميكرد. ما از بچگي جلوي ديگران ساز ميزديم و جرأتمان هم خوب بود.
مصاحبه كننده: و اين امكان را هم داشتيد كه پيش خيلي از بزرگان موسيقي مثل استاد شهناز? مشكاتيان? لطفي? عليزاده و خيليهاي ديگر تمرين كنيد و ساز بزنيد؟
مژگان شجريان: به هر حال ما در فضاي موسيقي زاده شديم. من البته در موسيقي چيز خاصي نشدم و واقعا ننوانستم حق موسيقي و موقعيتي را كه داشتم ادا كنم ولي چيزي كه هست اين است كه وقتي يك بچه در چنين محيطي بزرگ مي شود موسيقي برايش مثل يك زبان مي شود و با آن كاملا رابطه نزديك پيدا مي كند و يك كنش نهادي به موسيقي پيدا مي كند.با اساتيد بزرگ برخورد داشتيم و آنها لطف داشتند و به ما كمك مي كردند ولي آن زمان ما خيلي كوچك بوديم و شايد در حدي نبوديم كه انچنان كه بايد و شايد از محضرشان استفاده كنيم.من موقعي كه ساز را شروع كردم در حد ابتدايي بودم و لابد براي استاد لطفي خيلي سخت بود كه كه به يك بچه درس مقدماتي سه تار بدهد.البته ايشان اين زحمت را مي كشيدند.من آن زمان نمي توانستم انچنان كه بايد و شايد از محضر ايشان استفاده كنم.الان مثلا خيلي بهتر مي توانم تا آن موقع كه بچه بودم چون يك بچه به هر حال به فراخور سن نمي تواند قدر درس استادش را بداند.
مصاحبه كننده: و نبايد اين را فراموش كرد كه مادرتان هم دبير بودند و اهل فرهنگ و طبيعتاً به دليل مشاغل كاري پدر? ايشان براي ساماندهي فعاليتهاي تحصيلي و هنريتان خيلي نقش داشتند؟
مژگان شجريان: مادر در رشتههاي مختلفي دبير بودند و خيلي زحمت كشيد براي كلاسهاي ما. در آن شلوغيها ما را ميبردند كلاس و ميآورند و خيلي در كار و تحصيل ما تاثير داشتند و در حقيقت تشويقمان ميكردند كه به موسيقي گرايش داشته باشيم. زماني كه من موسيقي را شروع كردم مصادف شده بود با سالهاي انقلاب و كلاسها تعطيل شد و من نتوانستم آن را ادامه بدهم. شايد اگر آن موقع آن كلاسها پيگيرانه ادامه پيدا ميكرد قضايا براي من يكي خيلي فرق ميكرد.
مصاحبه كننده: ولي شايد جرأت خواندن با همايون را داريد به اين دليل كه برادر كوچكترتان است؟
مژگان شجريان: البته نه اينكه نتوانم ولي بايد خيلي تمريناتم مداوم باشد تا صدايم را برگردانم به سر خط اول آن.
مصاحبه كننده: با توجه به اينكه از همان اول موسيقي را با آواز شروع كرده بوديد، فكر ميكنيد دوباره آواز را بيشتر تمرين كنيد و با استاد همخواني هم داشته باشيد؟
مژگان شجريان: راستش نميدانم. من خودم خيلي دوست داشتم آواز كار بكنم. آن موقع هم كه كار ميكردم صدايم خيلي آمادهتر بود و به من كمك ميكرد ولي متأسفانه آن زمان كه بايد روي صدايم كار مي كردم? كار نكردم و الان يه كم مشكل است كه برگردم سر خط اول. البته پدر گفتند كه بايد اين را ادامه بدهم و صداسازي را شروع كنم. كار بكنم و فكر ميكنم كه بيشتر هدف ايشان اين است كه روي من براي تدريس آواز كار كنند تا اگر شد بعداً بتوانم كلاسهاي آواز را اداره كنم. اينكه من بخواهم در كنار پدر بخوانم خيلي جرأت مي خواهد كه فكر نميكنم اين اتفاق بيافتد.
مصاحبه كننده: اينكه همايون هم از نظر چهره و هم از نظر صدا خيلي شبيه استاد هستند چه حسي را در شما بر مي انگيزد؟ البته نميخواهم مسئله حسادت يا رقابت و اين حرف ها را مطرح كنم.
مژگان شجريان: فكر ميكنم اينكه ميشنويد صداي طبيعي خود همايون است. حالا اگر شبيه صداي پدر است يك حسن است برايش. فكر نميكنم او سعي كند كه صدايش را بسازد تا شبيه به صداي پدر شود و اين صداي طبيعي خودش است كه ميخواند و خيلي هم خوب است و من خيلي خوشحال هستم و وقتي ميخواند احساس مي كنم شجريان دوم شكل گرفته و اين باعث افتخار من است.
مصاحبه كننده: آقا همايون در مصاحبه به ما گفت كه وقتي در كنسرت گوته در آلمان پدر سرما خورد و همايون به پدر گفت كه او مي تواند در بعضي جاها به جاي ايشان بخواند پدر تعجب كرد. يعني پدر خيلي شاهد تمرينهايش نبود. لابد او بيشتر تمرين ها و آوازخوانيهايش را در كنار شما بود. مخصوصاً شما كه از لحظ سني به او نزديكتريد.
مژگان شجريان: نه? او خودش تمرينهايش را داشت و من هم آن زمان كه همايون تمرين ميكرد خيلي درگير دانشگاه بودم. به دو دانشگاه ميرفتم و كار تحصيلي خيلي فشردهاي داشتم و او هم به صورت مستقل تمرينهاي خودش را داشت و اگر بود در كنار همه بود و هيچ فرق نداشت كه مثلاً چون من از لحاظ سني نزديكترم بيشتر با من باشد.
مصاحبه كننده: كدام آهنگ همايون را بيشتر دوست داريد و براي خودتان زمزمه ميكنيد؟
مژگان شجريان: من همه آهنگهايش را دوست دارم. هر كدامش حال و هواي وخودش را دارد. من دوستشان دارم. وقتي كارهايش را ميشنوم خيلي لذت مي برم. به او افتخار ميكنم و تبريك ميگويم.
مصاحبه كننده: همسرتان هم اهل موسيقي هستند؟
مژگان شجريان: نه؛ موسيقي رادوست دارد اما خودش نوازندگي و كار موسيقي انجام نميدهد. ما بيشتر در زمينه طراحي و اينها كار ميكرديم و تخصص ايشان هم بيشتر در زمينه چاپ است. تجربه زيادي در اين مورد دارند و من بيشتر كارهاي طراحي را مي كنم و زحمت كارهاي مربوط به چاپ هم به دوش ايشان ميافتد.
مصاحبه كننده: فرزندانتان چطور? چند فرزند داريد؟
مژگان شجريان: من سه فرزند دارم. دخترم مهر دوازده سال دارد و الان چند سال است پيانو ميزند. پسرهايم سام و سپهر هم دوقلو هستد و تازه شروع كردهاند به ياد گرفتن پيانو. خدا را شكر مثل اينكه هوششان هم بد نيست.
مصاحبه كننده: از آلبومهاي كه كار طراحياش را انجام داديد كدامش را بيشتر دوست داريد؟
مژگان شجريان: راستش نميتوانم بگويم كدام را بيشتر دوست دارم.
مصاحبه كننده: با طراحي كدام آلبوم استاد شروع كرديد؟
مژگان شجريان: اولين كارم ياد ايام بود كه كاري است با براش انجام شده و بعد كارهاي ديگر بود كه هر كدام حال و هواي خودش را دارد. البته من دارم حس خودم را ميگويم و شايد كساني باشند كه آن كارها را دوست نداشته باشند اين حس خودم بوده در رابطه با آن موسيقياي كه برايش طراحي كردم. زمستان است را هم دوست دارم.
مصاحبه كننده: براي چند آلبوم طراحي بروشور انجام داديد؟
مژگان شجريان: دقيقاً نميدانم. فقط اين را ميدانم كه بعد از ياد ايام تقريبا همه طراحيهاي آلبوم را من انجام دادم به جز ساز خاموش و سرود مهر كه طراحي آنها را دوست عزيزم آقاي سيامك خيريزاده كار كردند. اگر اشتباه نكنم كار طراحي بقيه آلبومها من انجام دادم.
مصاحبه كننده: فكر ميكنم بعد از دود عود كه مرحوم استاد مميز كار كردند بقيه كار شما بوده است؟
مژگان شجريان: بله؛ اكثراً من طراحي كار را به عهده داشتم.
مصاحبه كننده: آن موقع دانشجو بوديد يا درستان تمام شده بود؟
مژگان شجريان: آن موقع دانشجوي رشته نقاشي بودم و بيشتر كار نقاشي هم انجام ميدادم.
مصاحبه كننده: آيا روابط مشكلات خانوادگي روي حستان از موسيق تأثير ميگذارد؟ مثلا بروز مشكلاتي كه به وجود آمده بود باعث مي شد كه شما ياد ايام يا طراحي بروشور آنرا دوست نداشته باشيد؟
مژگان شجريان: نه? اينها هيچ ربطي به هم ندارد. من هيچوقت نميتوانم بگويم كه از يك موسيقي خوشم نميآيد? به فرض آنكه با آهنگساز آن در مقطعي مشكل دارم. ذات هنر و موسيقي چيزي است كه از بين نميرود و رابطهاي كه من با موسيقي برقرار ميكنم ربطي ندارد با رابطه يا اختلافي كه من با آهنگ سازش دارم.
مصاحبه كننده: اگر بخواهيد از بين آلبومهاي پدر يك آلبوم را انتخاب كنيد كدام را انتخاب ميكنيد؟
مژگان شجريان: هر كدام حس خودش را دارد و من نميتوانم از بينشان انتخاب كنم. من با همهشان زندگي كردهام و نميتوانم بگويم كدام را بيشتر دوست دارم. اين مثل اين ميماند كه شما بخواهيد بگوييد كداميك از خواهر و برادرانتان را بيشتر دوست داريد.
مصاحبه كننده: شما در موسيقي دنباله رو پدر شديد. ادامهدهنده كار شما در خانواده شما? خواهرزادهتان آوا مشكاتيان شد كه كار گرافيك ميكند.
مژگان شجريان: بله? آوا جان در رشته گرافيك كار ميكند. واقعاً خوشحال هستم كه ميبينم آوا دارد طراحي ميكند و كارهاي پدرش را كه طراحي كرده دوست دارم. بعضيهايش خيلي قشنگ است. آوا حس و حال خوبي در كارهايش دارد.
مصاحبه كننده: از شما نظرخواهي هم كرده است؟
مژگان شجريان: در كارهاي كه انجام داده نه? خودش مستقلاً كار كرده. به هر حال من هر كمكي كه بتوانم به او بكنم خوشحال ميشوم. اگر نياز داشته باشد اما فكر نميكنم كه نيازي به من داشته باشد.
مصاحبه كننده: موسيقي در خانواده شما خيلي جدي است. اما وقتي كه با هم و در جمع خودماني هستيد آيا همايون كه استاد ضرب هم هست، آهنگهاي ريتميك و كوچهبازاري هم ميخواند؟
مژگان شجريان: نه? ممكن است با پيانو يا ضرب آهنگهاي ريتميك بزند ولي اينكه بخواند نه? چيزي كه از همايون يادم ميآيد اين است كه از بچگي ميشد زندگي موسيقي را در او ديد و واقعاً همه كارهايش با موسيقي و ريتم بود و خلاقيت موسيقياش خيلي زياد بود.
مصاحبه كننده: گفتيد بچههايتان موسيقي كار ميكنند و طبيعتاً نوه هاي ديگر استاد هم هستند فكر ميكنيد اين راه آنقدر ادامه پيدا كند كه چند سال بعد يك گروه تشكيل داشته باشيم كه همه شجريان باشند؟
مژگان شجريان: نميدانم؛ زندگي خيلي فراز و نشيب دارد و هر اتفاقي ممكن است بيافتد. آدم نميتواند پيشبيني كند در آينده بچههاي آدم چه شكلي و چه كاره ميشوند.
مصاحبه كننده: البته من دقت نكردم به اينكه فقط همايون ميتواند گروه شجريان درست كند و بچههاي شما رفيعي و مشكاتيان و اينها هستند؟
مژگان شجريان: بله؛ دقيقا (با خنده)
|
|
|