مطالب جالب خواندنی و دیدنی FUN

Fun  

گزارش خواندنی از زندگی سبز یک خانواده نیویورکی


این بخشی از تجربه یک ساله خانواده "بیون" برای آزمودن یک شیوه زندگی بدون تاثیر مخرب بر محیط زیست است. این برنامه با زیاده روی همراه است و ممکن است برخی بر این اعتقاد باشند که این تجربه تاثیر چندانی هم بر محیط زیست نخواهد داشت. اما کالین، میشل و دختر دو ساله شان ایزابلا و حتی سگ شان فرانکی از این شیوه زیست تازه استقبال کرده اند.
خانه آنها در محله منهتن نیویورک کمی تاریک است. هیچ چراغی روشن نیست و حس سکوت غریبی بر آپارتمان آنها حکمفرماست. شاید علت این سکوت، نبودن لوازن خانگی برقی است. نه صدای یخچال هست و نه مزاحمت تلویزیون.

اگر وارد دستشویی شوید، متوجه خواهید شد که در آنجا نه کاغذ توالت هست، نه شامپو و نه لوازم آرایش.

در آشپزخانه، کشمش و پنیر روی میز است و روی میز ناهار خوری شمع روشن است.

ایزابلای دو ساله از اینکه پدر و مادرش او را با خود از نه پله بالا می برند لذت می برد. در این خانه استفاده از آسانسور ممنوع است.

این پروژه "انسان بدون تاثیر مخرب بر محیط زیست" (No-Impact Man)، نام دارد و هدف آن این است که این خانواده تاثیر نامساعدی بر محیط نگذارد. کالین بیون می گوید که این امر از نظر فنی ممکن نیست اما موضوع این است که آنها می خواهند این تاثیر مخرب را کاهش دهند و در عوض بر تاثیر مثبت خود بیفزایند.

در مرحله نخست آنها از میزان تولید زباله در خانه خود کاستند و شیوه تغذیه ای را در پیش گرفتند که به حمل و نقل نیاز نداشته باشد و کربن تولید نکند. مصرف مواد پایدار را کاهش دادند، از برق استفاده نکردند و کم کم دارند وارد مرحله مصرف صرفه جویانه پایدار از آب می شوند.

کالین بیون در وبلاگش خود را به عنوان لیبرال گناهکاری معرفی می کند که استفاده از مواد پلاستیکی را کنار کذاشته و همسرش میشل را هم که سابقا پیرو مد روز بوده در این راه به دنبال خود کشانده است.

آنها برای باخبرشدن از اوضاع جهان از رادیویی استفاده می کنند که با انرژی خورشیدی کار می کند. این وبلاگ هم با استفاده از یک کامپیوتر کیفی به روز می شود که با انرژی خورشیدی کار می کند. صفحه های خورشیدی روی بام انرژی را به یک مبدل در داخل آپارتمان می فرستند و این کامپیوتر و یک لامپ را روشن نگاه می دارند.

در همه جای این آپارتمان تجهیزات و لوازم خانگی برقی را کنار گذاشته اند و آنها را با چیزهای تازه یا موجودات زنده جایگزین کرده اند.

کاهش زباله

این نویسنده ۴۳ ساله می گوید که به طرز جنون آمیزی سرگرم از کار انداختن همه چیز نیست بلکه دارد خود را در اینجا و آنجای شهر درگیر پروژه های هوادار محیط زیست و انرژی پایدار می کند.

نحستین مرحله این تجربه یک ساله کاهش میزان زباله است. این خانواده تنها کالاهای دست دوم می خرد و برای حمل آنها از یک سبد استفاده می کند.


جوش شیرین، سرکه و بوراکس برای نظافت خانه مورد استفاده قرار می گیرد

کالین از یک تنگ بلور که از میان زباله ها پیدا کرده به عنوان ظرف چندبار مصرف برای خرید قهوه و آب میوه استفاده می کند.

مواد غذایی را یک روز درمیان از بازار تره بار در میدان یونیون می خرند و بدون بسته بندی در سبد می گذارند.
در مرحله بعد، این خانواده استفاده از وسایل نقلیه ای را که کربن تولید می کنند، کنار گذاشت. حالا آنها یا پیاده راه می روند و یا از دوچرخه استفاده می کنند.

بعد، برق را خاموش کردند و استفاده از ماشین ظرفشویی یخچال و ماشین لباسشویی را کنار گذاشتند.

حالا دارند سعی می کنند از آب کمتری استفاده کنند و مصرف آب را از روزی ۳۰۳ تا ۳۷۹ لیتر که متوسط مصرف آمریکایی هاست به روزی هفت لیتر برسانند.

هرچه این آزمون پیشتر می رود، تغییرات هم چشمگیرتر می شوند.

میشل که روزنامه نگار است و برای یک هفته نامه اقتصادی کار می کند، می گوید: "من نمونه یک مصرف کننده آمریکایی بودم. زیاد خرید می کردم. بیشتر وقتها غذایم را در ظرفهای یک بار مصرف می خوردم و برای رفتن به همه جا از تاکسی استفاده می کردم."

اگرچه او هنوز هم هر روز - البته با دوچرخه - به اداره می رود، برای رفتن به طبقه چهل و سوم از آسانسور استفاده می کند و در آنجا کامپیوترش را روشن می کند و از تلفن همراه استفاده می کند؛ با این حال برای زندگی اش تدارک تازه ای دیده است. او می گوید: "این برای سیستم یک شوک بود."

میشل می پذیرد که گاهی از پیوستن به این پروژه پشیمان شده اما می گوید این یکی از بهترین ماجراجویی های زندگی اش در دوران بزرگسالی بوده است.

او می گوید: "در اصل، این پروژه گذشت زمان را کند کرده و این خیلی شگفت انگیز است چونکه می دانیم در روزگار ما زمان خیلی تند می گذرد. مخصوصا برای ما که در نیویورک زندگی می کنیم. حالا رفتن به خانه بی سر و صدا و آرامش بخش است."

مزرعه کرم

برای اطلاع پیدا کردن از اخبار دنیا رادیویی دارند که از انرژی خورشیدی استفاده می کند. هرچند که آنها به ندرت از آن استفاده می کند.

یک صفحه خورشیدی که روی بام قرار دارد برق لازم برای یک کامپیوتر و یک لامپ را تامین می کند.

کالین از آشپزخانه یک جعبه چوبی می آورد که سوراخهایی به عنوان هواکش دارد. درش را باز می کند و چند قاشق ماده قهوه ای تیره رنگی را بیرون می آورد که بوی خاک می دهد. در واقع این مخلوطی است از پوست میوه و سبزیجات و تعدادی کرم.


آنها اصرار می ورزند که نمی خواهند عقاید خود را به دیگران تحمیل کنند. اما از تغییراتی که این تجربه در زندگی خود آنها ایجاد کرده رضایت دارند.


کالین می گوید: "این جعبه کود است. کرمها بازمانده غذا را می خورند و آنها را به کمپوست تبدیل می کنند."

اما در توالتی که در آن کاغذ توالت نیست چه می گذرد؟

اول فقط می گوید: "در بسیاری از جاهای دنیا مردم از کاغذ توالت استفاده نمی کنند."

بعد اضافه می کند که علت این امر آن است که آنها خودشان را می شویند و این بهداشتی تر است.

آنها به عنوان ماده ظرفشویی، صابون و خمیر دندان از ترکیبی از روغن نباتی، جوش شیرین، سرکه و بوراکس یا بوره استفاده می کنند.
خانواده بیون می داند که این کارها از همه کس برنمی آید و همه قادر نیستند که این تجربه را برای مدتی طولانی ادامه بدهند.

آنها همچنین این نکته را روشن می کنند که این یک آزمون و تجربه است و آنها هم درباره اینکه چه کارهایی موثر واقع می شود تردیدهایی داشته اند.

آنها اصرار می ورزند که نمی خواهند عقاید خود را به دیگران تحمیل کنند. اما از تغییراتی که این تجربه در زندگی خود آنها ایجاد کرده رضایت دارند.

حالا میز آشپزخانه محور زندگی آنهاست. فعالیتهایی مانند دوچرخه سواری در کنار یکدیگرنیز در مرکز زندگی آنها قرار دارد.

میشل می گوید: "درحالیکه خیلی ها فکر می کنند ما خل هستیم، دوستان مان واقعا از ما حمایت کرده اند. آنها به دیدن ما می آیند و در تاریکی با ما در بازی کلمات شرکت می کنند."

اسباب فراغت


برخی ممکن است فکر کنند این تجربه به امتحانش می ارزید. برخی دیگر ممکن است آن را نوعی اتلاف وقت توسط یکی از آن کسانی که درختها را بغل می گیرند به شمار بیاورند


اما آیا واقعا می شود در شهری که همه به ناچار بخشی از یک سیستم هستند روی زندگی دیگران تاثیری نگذاشت؟

کالین می گوید: "تردیدی نیست که این شهر یک زیربنا دارد که بعضا بر ما تاثیر می گذارد. اما واقعیت این است که زندگی کارآمد در شهرها امکان پذیر تر است. برای این امر مدرک هم وجود دارد. کربنی که ما اینجا در نیویورک تولید می کنیم تقریبا یک سوم جاهای دیگر است. و این به خاطر کارآیی این شهر است. "

اعضای خانواده بیون می گویند که پس از پایان این تجربه، شیوه زندگی سابق خود را از سر نخواهند گرفت.

کالین می گوید: "ما دستگاه تهویه مطبوع را دیگر برنخواهیم گرداند. همه جا با دوچرخه خواهیم رفت. یخچال را برمی گردانیم اما حد اقل استفاده را از آن خواهیم کرد."

میشل بی صبرانه منتظر است تا ماشین لباسشویی را بار دیگر روشن کند. معلوم شده است که با دست لباس شستن سخت ترین کار است و تازه رختها خوب شسته نمی شود. هرچند که ایزابلا از لگد کوب کردن لباسها در وان حمام کیف می کند.

کالین بنا دارد درباره تجربه این یک سال کتابی بنویسد و ناشرانش به دنبال راهی برای نشر پایدار و سازگار با محیط زیست می گردند.

برخی ممکن است فکر کنند این تجربه به امتحانش می ارزید. برخی دیگر ممکن است آن را نوعی اتلاف وقت توسط یکی از آن کسانی که درختها را بغل می گیرند به شمار بیاورند. اما هر نظری که درباره خانواده بیون داشته باشید، وقتی که از آپارتمان آنها بیرون می آیید، به نوعی این طور به نظر می آید که تنها یک گزینه برای تان وجود دارد: این که آن راه پله را با تمام نه پاگردش پیاده طی کنید.




بازگشت به بخش مطالب جالب خواندنی و دیدنی در سایت محشر دات کام