مطالب جالب خواندنی و دیدنی FUN
Fun
قرائتی و اسرار مگوی دین
آقاي قرائتي در
كنگره خانواده و سلامت جنسي گفت ميخواهد كتابي درمورد «دين و مسائل جنسي» بنويسد
اول كه مينشيند، ميگويد اين گل جلوي سن را برداريد، من 3 – 2 نفر را نميبينم.
آخر جلسه هم اعلام ميكند كه؛ «اين نظر من بود، حالا خودتان با هم بنشينيد درمورد
اين قضيه حرف بزنيد. اما چند نفر با نظر من موافقند؟». دستهاي تعداد زيادي از
حاضران بلند ميشود. در تمام مدت سخنراني، حاضران، هم در حال گوشدادن به «درسهايي
از قرآن» بودند و هم درحال خنده. معلوم بود كه استاد قرائتي دارد سخن ميگويد.
پاي صحبتهاي حجتالاسلام قرائتي نشستن و گوشكردن صفاي ديگري دارد اما ما هم سعي
كردهايم براي آنهايي كه در مراسم افتتاحيه «سومين كنگره خانواده و سلامت جنسي» -
كه ششم آذرماه توسط دانشگاه شاهد برگزار شد – نبودند و نشنيدند، خلاصهاي از
صحبتها را تهيه كنيم. اميدواريم گزارشگر اميني بوده باشيم. البته ايشان بعدا اشاره
كرد كه وقت نشده نظراتش را درباره مسائل جنسي بعد از ازدواج هم بگويد كه شايد در
كتابش ديديم؛ كتابي با موضوع دين و مسائل جنسي.
من درباره اين مسئله قبلا مطالعه جامعي نكرده بودم اما پريشب رفتم نكتههايي
يادداشت كردم كه چيزي شد نزديك به 70 نكته. تا هرجايش را كه رسيدم، اينجا ميگويم و
بقيه را شايد كتابش كردم.
مثل ما درمورد غريزه جنسي، مثل كسي است كه جايي مهمان است، چراغ خاموش است و به جاي
اينكه برود از صاحبخانه بپرسد كه كبريت كجاست، تمام آشپزخانه را به هم ميريزد،
آخرش هم پيدا نميكند؛ درحالي كه اگر ميرفت از صاحبخانه ميپرسيد، راحت كبريت را
پيدا ميكرد. درمورد غريزه جنسي هم همينطور است. به جاي اينكه از خالق حكيممان
بپرسيم كه ما در اين مورد بايد چه بكنيم و چه نكنيم، گير كردهايم و نميدانيم چه
بكنيم.
تقوا و لذت
من كشورهايغربي و اروپايي و آمريكايي زياد رفتهام. همين ماه رمضان امسال هم آمريكا
بودم. به نظرم اين غربيها در كيفكردن از شهوت هم كلاه سرشان رفته؛ فكر ميكنند
خيلي آزادند و خيلي خوش هستند اما كلاه سرشان رفته. از نظر شما، افطاري بيشتر مزه
ميدهد يا شام؟ معلوم است كه افطاري. اگر شما چند ساعت گرسنگي كشيده باشي، بعد
بيايي بنشيني سر سفره غذا، اين خيلي بيشتر بهات مزه ميدهد. درباره شهوت هم
همينطور است؛ كسي كه دائم نگاهش اين طرف و آن طرف بوده، زنهاي مختلف را ديده، زن
با مرد و مرد با زن اختلاط داشته، يك نگاه به اين، يك خنده به آن و... اين ديگر
همسر خودش برايش هيچ لطفي ندارد، تكراري است؛ درصورتي كه مؤمن از همسرش لذت ميبرد؛
يك لذت عميق.
تمركز يك اصل است؛ نه تنها در اين مورد، در عبادت هم شرط است. ميگويند جلوي بازار،
نماز نخوانيد؛ چرا؟ چون هي آدم ميرود و ميآيد و حواستان پرت ميشود. در احاديث ما
آمده است قاضي اگر كفشاش تنگ است، نبايد قضاوت كند چون تمركز ندارد و قضاوتاش
درست نيست. در درسخواندن هم بايد تمركز داشت وگرنه چيزي ياد نميگيريم.
نگه داشتن چشم، باعث ميشود مرد زنش را با ديگران مقايسه نكند. آنوقت وقتي ميآيد
خانه و زنش را ميبيند، او را زيباترين زن دنيا ميبيند چون زن ديگري را نديده.
حتي اگر نمره زنش 13 هم باشد، براي او بهترين نمره است؛ براي همين است كه در قرآن
سفارش شده مردها و زنها نگاهشان را نگه دارند. به زنها هم توصيه شده زينتهايشان
را آشكار نكنند. اين باعث ميشود زن خودش را به رقابت با زنهاي ديگر نيندازد.
معلوم است كه اگر زني بخواهد با 200 تا زن ديگر رقابت كند (در زيبايي، در آرايش و
در لباس) حتما شكست ميخورد.
پس بهتر است ببينيم خالق ما در مورد سلامت خانواده و سلامت جنسي چه ميگويد، آنوقت
نه خيلي نيازي به كنگره داريم و نه تشكل و كميسيون و شوراي عالي و...
چرا زشت است؟
خالق ميگويد خانواده قداست دارد. 2 ركعت نماز فرد متاهل از 70 سال عبادت انسان
مجرد بالاتر است. خانواده باعث كمشدن جرم و جنايت ميشود، باعث كاهش تنشها
ميشود. وضع اقتصادي آدمها را خوب ميكند. در قرآن آمده است كساني كه با همسران
خود رابطه زناشويي دارند را نبايد ملامت كرد؛ «الا علي ازواجهم او ما ملكت ايمانهم
فانهم غيرملومين»؛ درصورتي كه در جامعه ما، يك چيزهايي رسم شده كه خودمان تويش گير
كردهايم و هيچ ارتباطي هم به دين و قرآن ندارد. چرا زني كه بيوه شده نبايد ازدواج
كند؟
«نه، زشت است...» چرا زشت است؟ يا ميگويند زن و شوهر در دوران عقد نبايد نزديكي
داشته باشند. چرا؟ اين را از كجا درآوردهايد؟ «نه، اينجا خانه پدرش است، خانه خاله
است، خانه عمه است، نميشود، زشت است...» كي گفته زشت است؟ اين جوانها نياز دارند
به اين موضوع، بايد خانه هركس كه هست، برايشان اتاق خلوت بگذاريد تا با هم باشند.
زشتي ندارد، شرعا زن و شوهر هستند. ما يك لحاف كرسي را برداشتهايم و كردهايم
«لنگ»، آنوقت ميخواهيم آن را ببنديم به كمرمان! خب، معلوم است كه نميشود. «حج
تمتع» را براي چي اسمش را گذاشتهاند حج تمتع؟ براي اينكه بعد از احرام شما برويد و
از همسر شرعيتان «تمتع» بگيريد و لذت ببريد.
قرآن عبادت را باعث تقوا دانسته و تقوا را باعث فلاح. سوره مومنون را ببينيد؛
«قدافلح المومنون، الذين هم في صلاتهم خاشعون والذين هم عن اللغو معرضون...» تا
آنجا كه ميفرمايد در وصف مومنيني كه به فلاح رسيدند؛ «والذين هم لفروجهم حافظون،
الا علي ازواجهم او ما ملكت ايمانهم فانهم غيرملومين» (آيات 16 - 1 سوره مؤمنون).
ببينيد كه در اينجا، خشوع و گريه در نماز را كنار استفاده از همسر گذاشته؛ دين و
لذت جنسي. چقدر عالي و ظريف اينها را در كنار هم آورده.
از روي ميخ بلند شويد!
بعضيها يك گيرهايي براي ازدواج گذاشتهاند كه خيلي عجيب است؛ «اول ليسانسام را
بگيرم، بعد...». در اسلام اينطوري نيست؛ بهرهبردن از همسر كه ليسانس و ديپلم
نميشناسد. چرا وقتي شما تشنهاي، نميگويي اول ليسانسام را بگيرم، بعد آب بخورم؟!
«اول دختر اول بايد ازدواج كند، بعد دومي.» چه ربطي دارد؟ آمديم و دختر اول هيچوقت
نخواهد ازدواج كند. يك خانمي چند وقت پيش براي من نامه نوشت كه از دست پدر و مادرم
خيلي شاكيام؛ آن موقع كه من پيشدانشگاهي بودم، خواستگارهاي خوبي داشتم، نگذاشتند
ازدواج كنم. حالا دانشگاهام را هم رفتهام اما ديگر خواستگار ندارم. ما روي ميخ
نشستهايم، هي ميگوييم آخ! خب از روي ميخ بلند شو، اينكه ديگر كميسيون نميخواهد!
همانطور كه حضرت لوط جلوي قوم منحرفش درآمد و گفت «اليس منكم رجل رشيد؟» (سوره
هود، آيه 78)، ما هم درمورد اين مسائل يك آدم رشيد ميخواهيم؛ كسي كه صفشكني كند.
در قرآن 30بار كلمه «معروف» آمده، نصفش درمورد رفتار با همسر است. در اسلام، مرد در
هر بار كاميابي از همسرش بايد مايه بگذارد. در قرآن كيفر زن ناشزه (نافرمان) اين
است كه اول موعظهاش كنيد، اگر به راه نيامد، رختخوابتان را جدا كنيد. اين-يعني
پشتكردن به همسر و محرومكردن او از اين مسئله- يك كيفر حساب ميشود. اسلام
ميگويد هيچكس اجازه ندارد همسرش را معلق نگه دارد؛ يعني بايد تكليفش را با او
روشن كند؛ يا بايد با او رابطه داشته باشد يا طلاقش بدهد.
پول نداشته باش، زن داشته باش
مشكلات اقتصادي هم نبايد مانع ارضاي صحيح غريزه جنسي شود. «الان پول ندارم زن
بگيرم» يعني چي؟ پول نداشتن يك مشكل است و همسرنداشتن يك مشكل ديگر. به خانمت بگو
الان پول ندارم، حالا عقد كن تا بعدا برويم خانه خودمان.
اين قيدهايي كه ما براي ازدواج درست كردهايم، به آن ضربه ميزند. هيچ هم احتياج به
روانشناسي و جامعهشناسي ندارد. مگر تشنگي، روانشناسي و جامعهشناسي لازم دارد؟
نياز به همسر هم مثل آب است. فرق آب با همسر چيست؟ پيامبر روي منبر داشتند سخنراني
ميكردند، زني بلند شد و گفت يا رسولالله، من شوهر ميخواهم.
وسط سخنراني، پيامبر حرفش را قطع كرد – آنقدر كه موضوع مهم است – و گفت كي اين زن
را ميگيرد؟ حالا الان اگر يك خانمي از اين در بيايد تو و بگويد من شوهر ميخواهم،
دستگيرش ميكنيم و تا نبريمش كلانتري، ولش نميكنيم. مگر گناه كرده؟! اين قيدها
بايد برداشته شود.
شما هر چيزي را از دين حذف كنيد، فردا بايد كنگرهاش را بگذاريد. غريزه جنسي نياز
به آموزش ندارد، شما قيدها را برداريد، گيرها را برطرف كنيد، اصلاح كنيد، خودش راه
خودش را پيدا ميكند. خواب و خنده و خوراك و... مگر آموزش ميخواهد؟!
بازگشت
به بخش مطالب جالب خواندنی و دیدنی در سایت محشر دات کام |