برفا رو آب کن، بیا
گروه آریان ده سالگی اش را با کنسرتهایی متفاوت جشن گرفت
خودشان میگویند مثل برق و باد گذشته؛ این ده سال را میگویند. حتی خیلی از هوادارهایشان هم باورشان نمیشود که ده سال پیش، سوم آذر 78 گروه آریان برای اولین بار روی صحنه رفت و به عنوان اولین گروه موسیقی پاپ بعد از انقلاب اسلامی ایران خودش را به جامعه هنری معرفی کرد. اما هیچ کدامشان یاد شان نرفته که آن روزها و در دوره ای که موسیقی پاپ، حرف در گوشی بود و خط قرمزی که کسی نباید از آن میگذشت، کرور کرور طرفدار برای این گروه جوان پسند سر و دست میشکستند و با صدای بلند «گل آفتابگردون» را تکرار میکردند. آن روزها برای همه خیلی عجیب بود که چند تا دختر و پسر جوان با هم روی استیج حاضر میشدند اما عجیب بودن، کم کم جای خود را به عادت داد، عادتی که گریبان طرفدارهای موسیقی پاپ را گرفت تا احساس کنند وقتی آریان نیست، یک چیزی کم است! انتشار آلبومهای مناسب حال و سلیقه جوانان از جمله «گل آفتابگردون» در آن دوران قحطی موسیقی پاپ باعث شد تا نه تنها تولیدات این گروه با استقبال بالایی همراه باشد بلکه کنسرتهایی هم که در سراسر کشور برگزار میکردند، بترکاند! آریان از همان اول یاد گرفته بود که فاصلهاش را با بقیه حفظ کند و محبوبیت را به اوج برساند. حالا در جشن ده سالگی این گروه، همه آنها میدانند که در این کار موفق بوده اند.
همه آریانیها ده سال بزرگتر شده اند؛ چه آنها که هستند، چه آنها که رفته اند و نمانده اند. اما انرژی آنها را نمیشود ده سال پیرتر حساب کرد. آنها برای ده سالگیشان بعد از مدتها دوباره روی صحنه رفتند تا بتوانند یاد و خاطره دوران درخشانشان را زنده کنند. برگزاری سه روز کنسرت در روزهای پنجم و ششم و هفتم آذر ماه در دو سئانس و تمام شدن بلیتها تقریبا یک ماه پیش از برگزاری کنسرتها و واداشتن مسوولان ترانه شرقی به تمدید کنسرت برای سه شب دیگر نشان میداد که آریانیها همچنان میتازند. این جا سالن همایشهای برج میلاد است؛ صدای ما را از لابهلای دود و سوت و جیغ و کف ملت میشنوید!
شمارش معکوس
اصلا فکر نکنید جای سوزن انداختن گیرتان میآمد. هر شب و در هر دو سئانس اجرای بچههای آریان، تمام صندلیهای سالن همایشهای برج میلاد با شور و شوق پر میشد تا جمعیت، یاد و خاطرات دلنشین روزهای گذشته خود را با شنیدن دوباره ترانههای آریان زنده کنند. این اجرا با یک شمارش معکوس هیجانانگیز شروع میشد، شمارش معکوسی که جمعیت را وا میداشت، با صدای بلند از ده تا یک بشمارند تا پرده سفید بزرگ بالا برود و علاوه بر سایههایی که از بچههای آریان روی آن افتاده، چشمشان به جمال خود آریانیها روشن شود. در این میان البته خیلیها که طرفدار پر و پا قرص محمدرضا گلزار بودند، دیگر صدایشان در نمیآمد چون همان اول کار که تمرینات ده سال پیش آریان با حضور او روی پرده نمایش داده شد، کفشان برید. ورود آریانیها به استیج به قدری هیجانانگیز بود که خیلیها میگفتند شوکه شده اند. «من اصلا دلم نمیخواست که ورودمان مثل همه ورودها باشد. برای همین هم با بچهها فکر کردیم که یک کار متفاوت انجام بدهیم، قرار شد یک پرده همزمان با ورودمان بیفتد. اما شب آخر که داشتیم همه چیز را تست میکردیم ، دیدم دستگاهش درست کار نمیکند. برای همین تصمیمان عوض شد و قرار شد پرد ه از همان اول کار پایین باشد و جمعیت، سایه ما را روی آن ببینند.» علی پهلوان تا دلتان بخواهد برای اجرای متفاوت گروه آریان بعد از سالها در تهران، وقت و فکر گذاشته بود تا طرفدارهایشان را همان ابتدای برنامه ذوق زده کنند. کافی بود پرده بالا برود تا بچههای آریان در میان صدای جیغ مردم، با لباسهای یکدست مشکی چرم روی صحنه ظاهر شوند. حالا نوبت غافلگیری بعدی بود. ریمیکس گل آفتابگردون که این بار به صورت کاملا الکتریک توسط شهاب حسینی که به جای نینف امیر خاص به گروه پیوسته، تنظیم شده بود، سالن را به هیجان آورد. حالا دیگر اجرای متفاوت گروه آریان شروع شده بود، آن هم در میان درجه تب کرور کرور آدمی که به 1300 میرسید!
متفاوتها
کافی است اولین قطعه شروع شود تا همه یادشان برود برای این کنسرت چقدر پول داده اند. این کنسرت که با بلیتهای 35 و 45 هزار تومانی اجرا میشد، سالن را به وجد آورده بود. این بار آریانیها قصد نداشتند بگذارند مردم نفس بکشند و پشت سر هم سه، چهار تا آهنگ را اجرا میکردند و بعد چند دقیقه ای را با مردم گپ میزدند و دوباره سراغ قطعههای بعدی میرفتند. کسانی که پایه گروه آریان باشند، میدانند که قبلا پیام صالحی و علی پهلوان، بعد از هر قطعه مکث کوتاهی میکردند و بعد سراغ قطعه بعدی میرفتند. اما این بار از این مکثها خبری نبود، «این بار سعی کردیم با اجرای سه، چهار تا قطعه پشت سر هم، طرفدارهایمان را بفرستیم روی هوا»! پهلوان میگوید که این بار کنسرتشان، اسم خطرناکی داشته: «اجرای متفاوت گروه آریان» و برای همین آنها همه تلاششان را کرده بودند تا با بقیه اجراهایشان تفاوتهای عمده ای داشته باشند.
هم خواننده، هم بازیگر
یکی از بامزهترین قسمتهای کنسرت، میان پردههایی بود که مردم را از حال و هوای موسیقی بیرون میآورد. این بار بچههای آریان دست به ابتکار جالبی زده بودند. آنها یک کلیپ کمدی بازی کرده بودند و آن را قبل از اجرای قطعه محبوب و ریتمیک «تب» از آلبوم «با تو، بی تو» پخش میکردند، کلیپی که پهلوان و صالحی و ساناز کاشمری در آن بازی میکردند، پهلوان در نقش یک دکتر سرخانه، ساناز در نقش زن و پیام در نقش شوهری که هذیان میگفت و فکر میکرد یکی از خوانندههای گروه آریان است به نام پیام صالحی! در این کلیپ بچههای آریان، با تمام حرف و حدیثهایی که راجع بهشان وجود داشت، تمام اتفاقاتی که برایشان در این سالها افتاده بود و اشتباهات رایج در مورد موسیقیشان، شوخی کرده بودند. کافی بود انتهای این کلیپ چهار، پنج دقیقه ای خندهشان بگیرد تا یک باره استیج با نور و دود روشن شود و بچهها دوباره بکوبند: «ای وای ...ای وای ...خوابم یا که بیدار» حالا وقتش است که همراه گروه آریان بترکانید! این کلیپ هم دست پخت علی پهلوان است؛ «داستانهایش را من نوشتم. البته کلیپ دیگری هم برای پخش قبل از اجرای قطعه «بذار برم نمونم» ساخته بودیم که خیلی خوب نشده بود. ما هم دیدیم چه کاری است وقتی این کلیپ به این خوبی شده، خودمان را ضایع کنیم؟!» این شده بود که آرش بهمنی، کارگردان این کلیپها ترجیح داده بود همین یک دانه را نمک ماجرای کنسرت کند.
پر طرفدارها
در سئانسهای اول اجرای گروه آریان، هر شب، به دلیل کمبود وقت، دو قطعه کمتر از سئانس دوم اجرا میشود که یکی از آنها بداهه نوازی بچهها بود، با این حال این کنسرت یکی از پر قطعهترین کنسرتها بود. آریان با 20 قطعه مجزا، روی استیج برگشته بودند. البته اسمش بود 20 قطعه چون بعضی از قطعهها با تلفیق سه چهارتایی آهنگ اجرا میشد. مثل همیشه قطعات «ستاره» و «بزار برم» و «آروم آروم» از پرطرفدارترین قطعهها بودند. مخصوصا وقتی سیامک خواهانی، دست به ویولن میشد و صدای سازش، پررنگتر از بقیه توی سالن میپیچید. اگر دو سئانس کنسرت را میدیدید، مطمئن میشدید که خواهانی، پرطرفدارترین عضو گروه آریان است.
سنتی هم بله!
«ما از اول هم یک گروه موسیقی سنتی بودیم. یعنی من و پیام و علی و ...کار سنتی میکردیم و بعد وارد دنیای موسیقی پاپ شدیم.» سیامک خواهانی از روزهایی میگوید که آریان، هنوز آریان نشده بود و آنها در کنار هم سنتی کار میکرده اند. حالا در این اجرای متفاوت آنها شبیه سازی شده روزهای دورشان را به اجرا گذاشتند تا ملت کفشان ببرد! یکی از سورپریزهای آریان در این کنسرت برای مردم، اجرای قطعه ای سنتی بود. آنها این بار تن و بدن نینف امیر خاص را آن طرف دنیا به لرزه در آورده بودند و «گل همیشه بهار» را به صورت سنتی اجرا کردند. برای این اجرا، پیام صالحی، سنتورش را از زیر خروارها خاک بیرون کشیده بود، سیامک خواهانی، کوک ویولن اش را از کلاسیک به سنتی عوض کرده بود، علی رضا میر آقا که در این اجرا به جای برزو، پر کاشن میزد، دست به تنبک شد و علی پهلوان هم زد زیر آواز: «برفا رو آب کن بیا... سرما رو خواب کن بیا... دیوار انتظارو ... بزن خراب کن بیا ...»
یه یاد نینف
وقتی علی پهلوان از مردم میپرسد جای چه کسی میان آنها خالی است؛ جمعیت یک صدا نینف امیر خاص را صدا میزنند؛ کسی که کیبورد زن گروه بود و حالا مدتی است که برای ادامه تحصیل، راهی کانادا شده.
آریانیها این بار هم دست به ابتکار زده بودند و به قول خودشان «یک ارتباط زنده تصویری» با نینف در کانادا برقرار میکردند. وقتی تصاویر نینف روی پرده میافتاد، ملت حسابی تشویقش میکردند و او هم چند کلمه ای با همه حرف میزد و از این که نتوانسته بود در این شبهای هیجانانگیز روی استیج باشد، ابراز ناراحتی میکرد و آخر سر هم میگفت که «چقدر حرف زدم» تا قطعه بعدی آریان شروع شود.
دیوار آتش
آریانیها برای پایان برنامه شان حسابی برنامه ریزی کرده بودند. اول که قرار بود خداحافظی آنها در میان دیوار نور و آتش باشد که مسوولان سالن با این کار موافقت نمیکنند اما در نهایت، آنها با تغییر قطعه آخر که همیشه «پرواز» بود به اجرای قطعه «نوری تا ابدیت» سالن را با یاد کریس دی برگ، تنها میگذاشتند. این قطعه هم همراه با تصاویری از حضور کریس دی برگ در ایران، همراه میشد و وقتی داشت به انتها میرسید، پرده پایین میآمد و برنامه تمام میشد. اجرای متفاوت گروه آریان به نظر خودشان تا 80 درصد خوب از آب در آمده بود، آن قدری که علی پهلوان، اس ام اسی را از یکی از طرفدارهای گروه نشان میدهد:
Akhe cheghadr maro shokke mikonid han ?!
بخش موسيقي هنر و خوانندگان وب سایت محبوب فارسی زبانان محشر