ميمون
شرور و حيله باز
ميمون در ميان نمادهاي ديگر، طبيعتي غير عادي و
عجيب دارد. او موجودي بدجنس، موذي، شيطان گساخ، شوخ طبع و هميشه در حال مسخره بازي
است؛ اما شوخي هاي او غير مستقيم و همراه با فريب است.
ميمون موجودي اجتماعي و معاشرتي است و در ظاهر، با همه خوب ارتباط بر قرار مي كند؛
بايد گفت كه ايجاد اين رابطه نيز جزئي از حيله هاي او به شمار مي آيد. ميمون در
واقع موجودي خود پسند و خودپرست است.
ميمون بازيگوش و مردم دار است و هرگاه نظرات منفي اش را درباره ديگران، در پشت
محبتي ظاهري مخفي مي كند؛ مهربان به نظر مي رسد. در حقيقت او هيچ كس را قبول ندارد
و خود را برتر از همه مي داند و اين نشان مي دهد كه موجودي مغرور است. از اينها كه
بگذريم او روشنفكري است كه علاقه فراواني به دانستن دارد. او دوست دارد همه چيز را
ببيند و بخواند، همه چيز را براي خود خوب توضيح دهد و هميشه از تازه ترين اخبار روز
دنيا آگاه شود.
ميمون با سواد و با فرهنگ است و حافظه اي قوي دارد. او مي تواند در صورت لزوم حتي
كوچك ترين جزئيات چيزهايي را كه خوانده، ديده و يا شنيده به خاطر بياورد. اين
ويژگي، بسيار به او كمك مي كند؛ زيرا ميمون ذهني پريشان دارد و از اين رو، تا حد
زيادي متكي به خاطرات خود است.
ميمون خلاق و مبتكر است و با خلاقيت خود مي تواند دشوارترين مسائل را با سرعتي
اعجاب انگيز حل كند. اما هر گاه تصميم به انجام كاري مي گيرد، بايد بي درنگ شروع
كند در غير اين صورت علاقه خود را از دست مي دهد و بي هيچ كوششي همه چيز را رها مي
كند.
ميمون هوش سرشاري دارد و توانايي اش در فريفتن ديگران شگفت انگيز است. او مي تواند
با چيره دستي، اژدهاي نيرومند را با آن همه هوش و درايت، فريب دهد. او حتي در برابر
جاذبه ببر مقاومت مي كند و او را بي رحمانه مسخره كرده، مي آزارد.
ميمون همانقدر كه حيله گر است، سياستمدار و زيرك نيز هست و مي تواند خود را در
بدترين موقعيت ها محافظت كرده و از بند هر نو گرفتاري برهاند. او خود سر و خود خواه
است و اجازه نمي دهد چيزي را به او تحميل كنند. او هميشه حق انتخاب دارد.
او براي همه كاري آمادگي دارد و براي پيشبرد اهدافش دست به هر كاري مي زند. از
دروغگويي، دورويي و حقه باري ترسي ندارد و در صورت لزوم شخصيت خود را نيز زير پاي
مي گذارد. او تا زماني كه صلاح بداند، به اين كار ادامه مي دهد؛ او به ندرت دستش رو
مي شود و به دام مي افتد.
بعضي از ميمون ها حتي كار را به دزدي يا دست كم دروغگويي مي كشند.
به هر حال، ميمون هر كاري هم بكند، باز هم دلرباست و آن چنان به رموز اين كار
آشناست كه كسي حريفش نمي شود.
ميمون موجود فرصت طلبي است و بايد هم چنين باشد؛ زيرا بخت با او يار است و فرصت هاي
زيادي در اختيارش قرار مي دهد. ميمون به رغم جنبه هاي منفي وجودش مانند دروغگويي،
رياكاري، حقه بازي، تكبر و غرور، ناديده گرفتن وجدان و شرافت، به خاطر هوش سرشار و
ادراك بالايش مورد پسند همگان است.
ميمون از مهارت، زيركي و حيله گري خاصي در تجارت برخوردار است، از اين رو شريك بي
نظيري در كار محسوب مي شود. او در هر كاري كه احتياج به تصميم گيري سريع، ديدباز و
كمي وجدان داشته باشد به درد مي خورد.
ميمون مي تواند در سياست، صنعت و تجارت به موفقيت دست يابد و در اين ميان، هيچ نكته
اي از رموز اين علوم بر او پوشيده نماند. او مي تواند در صورت تحصيل علم، در هر
كاري وارد شود، موفق باشد.
اگر دست ميمون را در انجام كار مورد علاقه اش باز بگذارند، بهتر و سريع تر مي تواند
به شهرت دست يابد. تنها پرگويي، موفقيت ميمون را تهديد مي كند زيرا با اين كار، به
رغم دلربايي و جذابيت ذاتي اش ديگران را از خود خسته و ملول مي كند.
با وجود گرفتاري هاي مالي، ميمون مي تواند از موقعيت هاي خوب زندگي اش كاملا لذت
ببرد؛ با اين حال، در عشق بخت با او يار نيست و در رابطه با جنس مخالف ضعيف است.
ميمون با داشتن روحيه اي شاد، به سهولت گرفتار عشق مي شود؛ اما به همان آساني نيز
از آن خسته شده، به دنبال عشق تازه اي مي رود. متاسفانه او هيچ گاه چيزي را كه به
دنبالش مي گردد، پيدا نخواهد كرد؛ زيرا شخصيت پايداري ندارد.
ممكن است ميمون احساساتي و لبريز از شور و حرارت باشد اما روح انتقادي و بينش او،
به سرعت اين شور و اشتياق را فرو مي نشاند. خوشبختانه او بهتر از هر كس ديگر مي
تواند به بدبختي هايش بخندد و به اين ترتيب، خود را از غم و غصه رها سازد.
ميمون زوج خوبي براي اژدها خواهد بود؛ زيرا اژدها از زيركي و حيله گري ميمون بهره
مي برد؛ در حالي كه قدرت اژدها نيز به خوبي مورد استفاده ميمون قرار مي گيرد. اين
دو در كار نيز مي توانند شركاي خوبي باشند؛ حال آن كه ميمون هميشه تصور مي كند كه
خودش بهتر از عهده كارها بر مي آيد.
ميمون در كنار موش نيز زندگي خوبي خواهد داشت. موش فريفته زرق و برق ظاهري ميمون مي
شود، همه چيز را فراموش مي كند و تا پايان عمر، ديوانه وار به او عشق مي ورزد؛ حتي
اگر اين عشق يك طرفه باشد.
ميمون، ببر را دست مي اندازد؛ اما بهتر است حواسش خيلي جمع باشد؛ زيرا رابطه شغلي و
احساسي اين دو، بازي با آتش است. ميمون نمي تواند در برابر خشونت ايستادگي كند، دست
كم گرفتن و مسخره كردن، از قدرت نابود كننده خشونت نمي كاهد. ممكن است ميمون جانش
را در اين راه به باد دهد.
ميمون، با هر نمادي كه ازدواج كند، احتمالا صاحب بچه هاي زيادي خواهد شد.
دوران كودكي ميمون با شادي مي گذرد. در جواني غمگين، نااميد و پريشان است و نقشه
هايش اغلب به شكست مي انجامد. دوران پيري او با اين كه در آرامش مي گذرد؛ اما از
تنهايي رنج مي برد. او اغلب دور از خانواده و ناگهاني خواهد مرد. |